نقش اخلاق فردی امام علی (ع) در حكومت

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 14 - 28 دقیقه)

چكیده:
مساله ضرورت وجود حكومت در جامعه بشری كه موجب جمع متفرقات، تنظیم امور فردی و اجتماعی، بیان و اجرای حدود و حقوق، تامین عزت و حفظ موجودیت و صیانت آزادی و استقلال مردم و اجرای وظایف مردم در برابر خود و دیگران می گردد، از امور بدیهی و مسائل ضروری جامعه انسانی است؛حكومت برای تحقق اهداف آرمان خود به حاكمی با ویژگیها و توانمندیهای خاص تربیتی، اخلاقی، علمی و سیاسی نیاز دارد. در این میان ارزشهای معنوی و اخلاقی بیش از دیگر ویژگیها خود را می نمایاند.

تقوا یكی از ارزشهای معنوی و اخلاقی و از اهداف تربیتی در نظام اسلامی است و به عنوان یكی از مهمترین مبانی اخلاقی وتربیتی حكومت امام علی علیه السلام محسوب می گردد.

در این مقاله با استفاده از رهنمودهای ارزشمند امام علی علیه السلام و آثار فردی، تربیتی و اجتماعی تقوا و تاثیر آن در شخصیت اخلاقی و سیره حكومتی آن حضرت به بیان ویژگیهای كارگزار در نظام الهی می پردازد.

كلیدواژه ها:
تقوا زمامدار اخلاق - حكومت - اهداف تربیتی

ضرورت تشكیل حكومت
دلایل عقلی و نقلی، گواه نیاز جامعه بشری به حكومتی است كه امورش را راه برد، كیانش را حفظ كند، آن را از عوامل فساد و زوال باز دارد، در جهت مصالح آن برنامه ریزی كند، زورمند را از تجاوز به حقوق ناتوان نگه دارد، ستمگران را از آن دور كند، عدالت را در آن حاكم و راهها را ایمن و همگان را در برابر قانون یكسان سازد.

بی گمان برای انسان، حالتی رنج آورتر از هرج و مرج نیست و دین اسلام كه كاملترین ادیان و دارای پیشرفته ترین قوانین و سازمانهاست، هیچ یك از امور معنوی یا مادی زندگانی انسان را رها نكرده و برای هر مساله ای حكمی تعیین كرده است. مهمترین مساله زندگی اجتماعی، ضرورت وجود حكومت است كه اجرای بسیاری از احكام اسلام به آن وابسته است. در اثبات نیاز به حكومت و تشكیلات وابسته به آن از آیات شریف قرآن استفاده می شود كه حكومت بر مردم و اداره جامعه اسلامی از ابتدای ظهور اسلام مطرح بوده و پیامبر خدا با الهام از آیات الهی به این امر مهم عنایت داشته است. خداوند متعال در مورد علت نزول قرآن می فرماید: «انا انزلنا الیك الكتاب بالحق لتحكم بین الناس بما اریك الله.» (1)

این آیه بر مساله حكومت در اسلام دلالت صریح دارد.

قرآن كریم آنجا كه به رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمان می دهد كه خلافت و ولایت علی علیه السلام را بعد از خودش به مردم ابلاغ كند، می فرماید: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك فان لم تفعل فما بلغت رسالته (2)؛«به كدام موضوع اسلامی به این اندازه اهمیت داده شده است؟ كدام موضوع دیگر است كه ابلاغ نكردن آن با عدم ابلاغ رسالت مساوی باشد؟»

حضرت علی علیه السلام در مورد ضرورت وجود رهبر در جوامع بشری می فرماید: و انه لابد للناس من امیر بر او فاجر، یعمل فی امرته المؤمن، و یستمتع فیها الكافر، و یبلغ الله فیها الاجل، و یجمع به الفی ء، و یقاتل به العدو، و تامن به السبل، و یؤخذ به للضعیف من القوی حتی یستریح بر و یستراح من فاجر (3)؛«از مقتضیات احكام الهی آن است كه باید در میان مردم حكمرانی باشد، نیكوكار یا بدكار، كه در آن صورت مؤمن در حكومت او به طاعت مشغول و كافر از زندگی بهره مند می شود. خداوند در زمان او (حاكم) هر كه را به اجل مقدر می رساند. به وسیله او مالیات جمع و با دشمن جنگ می شود. راهها امن و حق ضعیف از قوی گرفته می شود تا نیكوكار در رفاه قرار گیرد و از شر بدكار آسوده ماند.

در واقع امام علی علیه السلام در این خطبه به برخی از آثار مادی و معنوی حكومت اشاره می كنند:

1- در سایه حكومت حاكم، مؤمن به كار خویش ادامه می دهد.

2- كافر نیز در حكومت حاكم - از مواهب مادی بهره مند می شود.

3- خداوند به مردم فرصت می دهد كه در دوران حكومت او زندگی طبیعی خود را تا پایان - در سلامت نسبی - طی كنند.

4- به وسیله حاكم اموال بیت المال جمع آوری می گردد.

5- به كمك حاكم با دشمنان مبارزه می شود.

6- به وسیله او جاده ها امن و امان می گردد.

7- به كمك او حق ضعیفان از زورمندان گرفته می شود.

و نتیجه انجام این وظایف از سوی حكومت این است كه: «نیكوكاران در رفاه و از دست بدكاران در امان خواهند بود.»

علی علیه السلام پیوسته لزوم یك حكومت مقتدر را تصریح كرده است و با فكر خوارج كه در آغاز امر مدعی بودند با وجود قرآن از حكومت بی نیازیم، مبارزه كرده است. علی علیه السلام، حكومت و زعامت را به عنوان یك پست و مقام دنیوی كه اشباع كننده حس جاه طلبی بشر و هدف و ایده آل زندگی می باشد، سخت تحقیر می كند و آن را مانند سایر مظاهر مادی دنیا از استخوان خوكی كه در دست انسان خوره داری باشد بی مقدارتر می شمارد؛اما همین حكومت را در مسیر اصلی و واقعیش به عنوان وسیله ای برای اجرای عدالت و احقاق حق و خدمت به اجتماع، فوق العاده مقدس می شمارد.

ابن عباس در دوران خلافت علی علیه السلام بر آن حضرت وارد شد درحالی كه با دست خودش كفش كهنه خویش را پینه می زد. امام از ابن عباس پرسیدند: قیمت این كفش چقدر است؟ ابن عباس گفت: هیچ. امام فرمودند: ارزش همین كفش كهنه در نظر من از حكومت و امارت بر شما بیشتر است مگر آنكه به وسیله آن عدالتی را اجرا كنم، حقی را به ذی حقی برسانم، یا باطلی را از میان بردارم. (4)

نقش اخلاق فردی حاكم در حكومت
با مرور تاریخ و سیر تحولات حكومتی مشاهده می شود كه چگونه مردم در زیر سایه حكومتی صالح به صلاح گرایش یافته اند. نقش اخلاق فردی حاكم و نوع تربیت او، نقشی آشكار است. به بیان امام علی علیه السلام با تغییر قدرت و حكومت، زمانه و همه چیز تغییر می یابد: اذا تغیر السلطان تغیر الزمان. (5)

در حاكمیت ستم، میدان عمل برای نیكان بسته و حرمتها شكسته است، بدكاران از هر قیدی رسته و درستكاران به خواری نشسته اند، چنانكه امیر مؤمنان فرموده است: تنهد فیه الاشرار و تستذل فیه الاخیار. (6)

چنانچه زمامداران خود سر و حاكمان خیره سر، رشته امور را به دست گیرند شایستگان، خوار و بی مقداران بلند مرتبه خواهند گشت.

و بالعكس در سایه حكومتی شایسته با زمامداری كه متخلق به اخلاق الهی باشد، شایستگان اجر و قرب پیدا خواهند كرد، اوامر و مشكلات مردم به اصلاح خواهد گرایید و حق و عدالت در جامعه سایه خواهد گستراند.

تقوا به عنوان یك هدف واسطه ای تربیتی در نظام اسلامی
معیار و ملاكی كه دین اسلام در چارچوب نگرش خود به انسان ارائه می دهد، حاكی از توجه به ساختار وجودی اوست؛ساختاری كه فطرت در آن نقش اساسی ایفا می كند.

با توجه به این معیار می توان اهداف تربیتی را در نظام اسلامی به سه طبقه كلی اهداف غایی (نهایی)، اهداف واسطه ای و اهداف جزئی تقسیم كرد. (7)

هدف غایی تربیت در هر مكتبی، كمال مطلوب آدمی است و باید تمام فعالیتهای آدمی متاثر از آن باشد. هدف غایی كه حقیقتی بی نهایت و جامع تمام ارزشهاست، از دید اسلام همانا خداوند تعالی است. اوست كه بی نهایت و كامل است و می تواند محور تمام افعال انسان قرار گیرد.

منظور از اهداف واسطه ای، برخی غایتهای كلی است كه برای تبدیل شدن به رفتارهای جزئی باید مشخصتر شوند. این اهداف نسبت به هدف نهایی وسعت و محدوده كمتری دارند و حد وسط بین هدف نهایی و اهداف رفتاری و جزئی اند.

هدفهای واسطه ای مسیر حركت انسان را تاحدی مشخصتر می كنند و مجموعه ای را تشكیل می دهند كه از به هم پیوستن آنها پیكره هدف نهایی ساخته می شود.

اهداف واسطه ای تربیتی از دیدگاه اسلام را می توان به چهار گروه كلی خلاصه كرد: (8)

الف) هدفهای تربیتی ای كه در آنها خدا محور توجه است.

ب) هدفهای تربیتی ای كه در آنها خود فرد محور توجه است.

ج) هدفهای تربیتی ای كه دیگران محور توجه اند.

د) هدفهای تربیتی ای كه در آن طبیعت محور توجه است.

محورهای كلی: اهداف تربیتی در رابطه با خداوند در معرفت خدا، ایمان به او، تقوای الهی، عبودیت خدا، احساس تكلیف و شكرگزاری خلاصه می شود.

تقوا به عنوان یكی از خصوصیات مهم اخلاقی فردی امام علی علیه السلام
تقوا از خصوصیات مهم اخلاقی است كه متخلق بودن حاكم به آن باعث اجرای عدالت و كمال عقول می گردد.

تقوا از مهمترین خصوصیات اخلاقی و فردی حضرت علی علیه السلام و از رایجترین كلمات در نهج البلاغه است. (9) این كلمه از ریشه «وقی» به معنای حفظ، صیانت و نگهداری گرفته شده است. «تقوا» یعنی خود را محفوظ نگه داشتن، و «متقین» یعنی كسانی كه خود نگهدار هستند. تقوا نیرویی روحانی است كه بر اثر تمرینهای زیاد پدید می آید و به روح انسان شخصیت و قدرت می دهد و آدمی را مسلط به خویشتن می كند و آثار و نتایج مفیدی دارد. آرامش حاصل از تقوا، فرد را در برابر حوادث روزگار - چه حوادثی كه اراده انسان در آنها دخالت دارد و چه حوادثی كه از اختیار او خارج است - مصون می سازد.

تقوا شخصیت انسان را تحت سیطره قرار می دهد و با وصل او به قدرت لایزال الهی زمینه های تامین نیازها و رفع مشكلاتش را فراهم می كند.

آثار فردی، تربیتی و اجتماعی تقوا و نقش آن در حكومت امام علی علیه السلام
1- روشنی بینی و بصیرت
«بدانید هر كه تقوا پیشه كرده از خدا بترسد، حق تعالی راه بیرون شدن از فتنه و تباهیها و روشنایی از تاریكیها (ی نادانی و گمراهی) را به او نشان می دهد.» (10)

چگونه تقوا كه فضیلتی اخلاقی و مربوط به طرز عمل انسان است، در عقل و فكر و قوه قضاوت انسان تاثیر دارد و منشا درك حكمت می گردد؟

نخست آنكه نیروی عقل انسان برای درك حقایق آماده است ولی پرده هایی از طمع، شهوت، خودبینی، حسدو عشقهای افراطی به مال، خانواده و جاه و مقام دیده آن را می پوشاند و انسان چهره حق و باطل را نمی تواند بنگرد؛اما اگر با آب تقوا این غبار زدوده شود، دیدن چهره حق آسان است.

دوم آنكه هر كمالی در جهان هستی، پرتوی از كمال حق است و هر قدر انسان به خدا نزدیكتر شود، پرتو بیشتری از آن كمال مطلق در وجود او انعكاس خواهد یافت؛لذا هر علمی از حكمت او سرچشمه می گیرد و هرگاه انسان در پرتو تقوا و پرهیز از گناه به او نزدیكتر شود و قطره وجود خود را به اقیانوس بیكران هستی او پیوند دهد، سهم بیشتری از حكمت الهی بر خواهد گرفت.

سوم آن كه از نظر عقلی نیز پیوند میان تقوا و درك حقایق قابل فهم است؛زیرا در جوامعی كه بر محور هوا و هوس می گردد، تمیز حق از باطل مشكل است؛بكارگیری نیروها و انرژیها و هدر رفتن این سرمایه ها در راه گناه موجب كم شدن درك مردم می شود، هرچند در زندگی مادی، پیشرفت كنند.

حكمت، روشن بینی و بصیرتی كه در اثر تقوا پیدا می شود، حكمت عملی است نه حكمت نظری.

راز روشنگری عقل و روشن بینی حاصل از تقوا این است كه تقوا زمینه فكر و اندیشه و تشخیص راه درست را فراهم می سازد.

حاكم با تقوا در سایه روشن بینی و بصیرت حاصل از تقوا، به روش صحیح و منطقی، مسائل را مورد بررسی قرار می دهد و به نتیجه مطلوب دست می یابد.

2- جلوگیری از شك و شبهه
«برعهده خویش می دانم كه این مطالب را بگویم كه خود نیز به این مطالب پایبندم. آن كس كه در مقابل حوادث و پیشامدهای روزگار قرار گیرد و از آنها پند بگیرد، تقوا او را از سرنگون شدن در شبهات نگه می دارد.» (11)

شبهه تنها از این جهت شبهه نامیده شده است كه شباهتی به حق دارد و به همین دلیل سبب فریب گروهی از ساده لوحان و دستاویزی برای شیطان صفتان برای فرار از حق می شود. در حقیقت اموری كه در زندگی فردی و اجتماعی برای انسان پیش می آید از سه حال خارج نیست، گاهی حقی آشكار و گاهی باطلی روشن است، گاهی نیز مطلب باطلی در لباس حق عرضه می شود؛ظاهرش حق است و باطنش باطل و از همین پوشش برای فریب مردم یا استدلالهای بی اساس استفاده می شود.

اما افرادی كه به سلاح تقوا مجهز هستند چون گرفتار هوا و هوس نیستند و عقل سلیم بر وجودشان حاكم است می توانند در پرتو نور آن، ظلمات شبهه را بشكافند و در مسیر هدایت گام نهند.

اگر باطل در چهره اصلی اش ظاهر شود، بر كسی مخفی نمی ماند و وجدانهای بیدار و طبع سلیم انسانها هرگز آن را پذیرا نمی شود و تنها كسانی به سراغ آن می روند كه دلی بیمار و فكری منحرف دارند؛اما هنگامی كه باطل را در لباس حق بپیچند و آن را با حق بیارایند، كار مشكل می شود و گاه حق طلبان گرفتار این فریب و نیرنگ شده به آن روی می آورند و این یكی از انواع شبهه است. گاهی نیز مقداری از حق با مقداری از باطل آمیخته گردد و چهره زشت و شوم باطل در این میان پنهان گردد.

نوع دیگر شبهه آن است كه باطل را از طریق توجیهات فریبنده در نظرها حق جلوه دهند بی آن كه به حق آمیخته شده باشد.

تاریخ بشر پر از مشكلات و مصایبی است كه از طریق شبهات و وسوسه های شیطانی دامان انسانها را گرفته است. شیادان و فریبكاران با ایجاد شبهات، خود را بر مردم صالح ساده دل تحمیل می كنند.

جنگهای سه گانه معروفی كه در بصره، صفین و نهروان رخ داد و گروه زیادی را به كام مرگ كشاند، نمونه های روشنی از سوء استفاده شیادان از شبهه برای پیشرفت مقاصدشان محسوب می شود.

امام علیه السلام در این خطبه می فرمایند با چراغ تقوا، تاریكیهای شبهات را برطرف سازید و در پناه این سنگر مطمئن از ضربات هولناك شیاطین و نفس اماره در امان بمانید.

3- دریافت عطاها و بخششهای بسیار از جانب حق تعالی
«تقوای خدا كلید هدایت و رستگاری (دنیا و آخرت) و اندوخته برای روز قیامت و سبب آزادی از هر بندگی (شهوتها و خواهشهای نفس) و رهایی از هر تباهی است، به واسطه تقوا، حاجت درخواست كننده روا می گردد و گریزان (از عذاب و سختی) رهایی می یابد و عطاها و بخششهای بسیار (از جانب حق تعالی دریافت می شود.» (12)

ذات اقدس خداوند، ایمان و تقوا را نخستین سبب روزیهای زمینی و آسمانی معرفی می كند:

و چنانچه مردم شهر و دیار همه ایمان می آوردند و با تقوا می شدند، همانا ما درهای بركات آسمان و زمین را بر روی آنها می گشودیم. (13)

هركس كه از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، خدای متعال او را از تنگنای وهم و زندان شرك نجات می دهد و رزق مادی و معنویش را فراهم می كند و آنچه را كه امیدوار بود به وسیله سعی و كوشش خود به دست آورد، خدای تعالی برایش فراهم می كند؛زیرا او به خدا توكل كرده است و كسی كه بر خدا توكل كند، خداوند كفیل او می شود.

4- غلبه بر سختیهای دنیا و آخرت
«پس هركه تقوا پیشه كند، سختیها بعد از نزدیك شدن و روآوردن به او، از او دور و كارهایش از تلخی برای او شیرین و موجها (فتنه و تباهكاریها) پس از پی در پی رسیدن بر او برطرف می شوند. دشواریها پس از رنج دادن، برای او آسان و كرامت و لطف (خداوند متعال) بعد از نایابی برای او بسیار و رحمت و مهربانی پس از دور شدن، به او بازگشت می كنند و نعمتها پس از كم شدن بر او فراوان می گردند و بركت مانند باران بزرگ قطره پس از اندك باریدن به او برسد.» (14)

هركس تقوای الهی را پیشه كند، خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشكلات زندگی فراهم می كند. انسان متقی از سوی خدا به نیروی دفاعی خاصی مجهز می شود كه هم از جنبه درونی - در مواجهه با صفات نفسانی - و هم از جنبه بیرونی - در مواجه با حوادث گوناگون - قدرت فائق آمدن بر مشكلات را به او می دهد.

انسان متقی در كوران حوادث و امواج كوبنده یاس و ناامیدی با تمسك به ریسمان الهی خود را نجات می دهد و چون از انوار الهی بهره می گیرد از فیوضات الهی برخوردار شده، معضلات و مشكلات پیش آمده را از سر راه خود برمی دارد.

تاثیر تقوا در رفع سختیها و مشكلات
سختیها دو نوع است: سختیهایی كه اراده و اختیار انسان هیچ گونه دخالتی در آنها ندارد، مانند طوفانی شدن دریا و غرق شدن كشتی، و نوع دیگر گرفتاریهایی است كه اراده و اختیار انسان در آنها دخالت دارد؛مانند گرفتاریهای اخلاقی و اجتماعی؛تقوا تاثیر بسیاری در رفع گرفتاریهای نوع دوم دارد؛زیرا گرفتاریها و سختیها در تاریكی پیدا می شود؛آنگاه نور تقوا در ظلمت معاصی پدیدار گردد، راه از چاه تمیز داده می شود؛همچنین تقوا سبب می شود كه انسان نیروهای ذخیره وجود خود را در راههای لغو و لهو و حرام هدر ندهد و همیشه نیروی ذخیره داشته باشد. بدیهی است كه انسان نیرومند و با اراده بهتر تصمیم می گیرد و راحت تر می تواند خود را از بند گرفتاریها نجات دهد. (15)

5- صبر كردن در سختیها
فالمتقون فیها هم اهل الفضائل:... فی الزلازل وقور، و فی المكاره صبور، و فی الرخاء شكور، لا یحیف علی من یبغض (16)...؛«پرهیزكاران در دنیا دارای فضیلتها هستند:... در سختیها باوقار و بردبار، و در ناگواریها شكیبا و در خوشی و آسایش سپاسگزارند، كسی را كه دشمن دارند بر او ستم ننمایند...»

صبر و حلم یكی از مهمترین نتایج تقواست. انسان متقی می تواند عواقب امور را با بینشی الهی مورد تحلیل قرار داده، راه درست را از راه باطل تشخیص دهد و در مقام عمل به دلیل داشتن قدرت ایمانی و اعتقادی با تمام مشقات و نابسامانیهای درونی و بیرونی مواجه و به هدف خود نایل شود. صبر و خویشتنداری در برابر حوادث گوناگون ارزش تربیتی زیادی دارد و برای كمال و رشد جسمی و روانی انسان مفید و ضروری است. جایگاه صبر در تربیت اسلامی و نسبت آن به این همانند نسبت بدن به سر است؛همان طور كه بدن بدون سر، ارزش و فایده ای ندارد؛ایمان بدون صبر نیز ارزش ندارد؛وقتی ایمان كامل است كه همراه آن صبر و خویشتنداری در همه حالات و رفتار و كردار باشد.

6- مصونیت از گناه
«بندگان خدا بدانید، تقوا سرای حصار و دار ارجمندی است، و گناه، سرای حصار و دار خواری كه ساكن خود را (از بلا و سختی) نگاه نمی دارد، و هركه به آن پناه برد، حفظ نمی كند. آگاه باشید به سبب تقوا، نیش و هر دار گناهان دور می شود و به یقین و باور پایان بلند مرتبه به دست می آید.» (17)

یكی دیگر از آثار بارز تقوا حفظ خود از معاصی است: اگر چه روشن بینی حاصل از این صفت الهی، انسان را نسبت به ضلالت و گمراهی آگاه می سازد، اما نقش تقوا صرفا آگاهی دادن نیست و فراتر از علم و آگاهی، گرایش عملی نیز مدنظر است. منظور نخست از این اثر تربیتی نقش فعال تقوا در حیات انسانی است.

در بینش اسلامی، انسان متقی تمایل درونی و باطنی به خدا دارد و نیرویی، حركت او را به سوی خدا تنظیم می كند و از انحراف در مسیر زندگی نجات می دهد.

7- زره محكم و سپر مطمئن
«بندگان خدا شما را به تقوا سفارش می كنم؛زیرا تقوا حق خدا بر شماست. و حق شما را بر خدا لازم و برقرار می نماید، و شما را سفارش می كنم به اینكه از خدا برای تقوا كمك بطلبید و از تقوا برای (قرب به) خدا همراهی درخواست نمایی؛زیرا تقوا، امروز (دنیا) پناه و (در برابر سختیها و گرفتاریها) سپر است و فردا (قیامت) راه بهشت است؛راه آن آشكار، و رونده در آن سود برنده، و امانتدار آن (خداوند) حافظ و نگهدار است.» (18)

8- پناهگاه استوار و دستگیره محكم
«پس به تقوا دست اندازید؛زیرا تقوا ریسمانی محكم و پناهگاهی استوار است.» (19)

توجه امام در این كلام به جنبه روانی و معنوی تقوا و آثاری كه بر روح می گذارد معطوف است؛به طوری كه احساس میل به پاكی و نیكوكاری و احساس تنفر از گناه و پلیدی را در فرد به وجود می آورد.

9- حرص در علم
«از نشانه های انسان متقی آن است كه در امر دین تواناست، و در نرمی و خوشخویی دوراندیش و در ایمان با یقین و در (طلب) علم حریص و در بردباری داناست...» (20)

دین اسلام انسان را به كسب علم توصیه كرده است. اسلام علم را نور و بینایی و جهل را ظلمت و كوری می داند. فرد متقی نیز به دلیل آنكه دارای روشن بینی و بصیرت است به همین خاطر به دنبال نور و روشنایی خواهد رفت و در راه كسب آن حریص خواهد بود.

10- میانه نگه داشتن در توانگری
«از نشانه های یك فرد متقی این است كه در توانگری میانه رو (اسراف نكرده، دارایی خود را بی جا صرف نمی كند) و در بندگی و عبادت فروتن است و در فقر و نیاز مندی آراسته جلوه می كند.» (21)

هر حركت و فعل تربیتی باید بر اعتدال استوار باشد و از حد وسط بیرون نرود و به افراط و تفریط كشیده نشود تا حركت و فعلی مطلوب باشد. آیین تربیتی دین اسلام به اعتدال در هر امری فرامی خواند و مجموعه قوانین و مقررات و آداب دینی به گونه ای است كه مردم، متعادل تربیت شوند. خداوند اموال و داراییها را وسیله ای برای برپایی امور انسانها و بستری مناسب برای حركت متعادل ور شد آنان قرار داده است.

فزون خواهی و تكاثرطلبی، فرد و جامعه را به سوی تباهی می كشاند. امیر مؤمنان علی علیه السلام در نامه ای كه به كارگزار آذربایجان می نویسد، چنین می فرماید: «مبادا بپنداری كه حكومتی كه به تو سپرده شده است شكاری است كه به چنگت افتاده است! خیر! امانتی است در گردن تو (كه بایستی آن را مواظبت نمود، در راه آن قدمی بر خلاف دستور دین برنداری) و خواسته اند كه تو نگهبان باشی، برای كسی كه از تو بالاتر است، تو را نمی رسد كه در كار رعیت به میل خود رفتار كنی.» (22)

در نامه ای كه آن حضرت به سران لشگرهایش نوشته است، چنین می فرمایند: «لازم است والی را كه هرگاه امتیازی كسب می كند و به افتخاری نائل می شود آن فضیلتها و موهبتها او را عوض نكند، رفتار او را با رعیت تغییر ندهد بلكه باید نعمتها و موهبتهای خدا بر او، او را به بندگان خدا نزدیكتر و مهربانتر گرداند.» (23)

علی علیه السلام در دوره خلافت و حكومت خویش، بیش از هر وقت دیگر زاهدانه زندگی می كردند و می فرمودند: «خدای تعالی به پیشوایان حق واجب گردانیده كه خود را با مردم تنگدست برابر نهند تا اینكه فقیر و تنگدست را پریشانش فشار نیاورده، نگران نسازد.» (24)

و همچنین در نامه ای به حاكم بصره می فرمایند: «آیا قناعت می كنم كه به من بگویند زمامدار و سردار مؤمنان در حالی كه به سختیهای روزگار با آنان همدرد نبود یا در تلخكامی جلو ایشان نباشم؟» (25)

و در ادامه همان نامه می فرمایند: «ولی چگونه ممكن است هوای نفس بر من غلبه كند و مرا به سوی انتخاب بهترین خوراكها بكشاند، در صورتی كه شاید در حجاز یا یمامه افرادی یافت شوند كه امید همین یك قرص نان را هم ندارند و دیر زمانی است كه شكمشان سیر نشده است. آیا سزاوار است شب را با سیری صبح كنم در صورتی كه در اطرافم شكمهای گرسنه و جگرهای گرم (تشنه) قرار دارد؟» (26)

11- بهداشت جسمی و روانی
«همانا تقوای خدا داروی درد قلبها و روشنی بخش كوری دلها و بهبودی بیماری تن ها و اصلاح فساد سینه ها و پاكیزگی آلودگی نفسها و روشنی پوشش دیده ها و ایمنی ترس دل و نور سیاهی تاریكی (نادانی) شماست.» (27)

رابطه تقوا با سلامت جسم و روان
انسان با تقوا كه به حد و حق خود قانع و راضی است روحی مطمئنتر و اعصابی آرامتر و قلبی سالمتر دارد. دائما در فكر این نیست كه كجا را ببلعد، ناراحتیهای عصبی او را به زخم روده و معده مبتلا نمی سازد، افراط در شهوت او را ضعیف و ناتوان نمی كند و عمرش طولانیتر می شود.

12- پرهیز از طمع
«از نشانه های متقین آن است كه می بینی در سختی شكیبا و حلال را جویا و در هدایت و رستگاری دلشاد و از طمع و آز دور هستند.» (28)

امیر مؤمنان علی علیه السلام در مورد بیت المال مسلمانان دقت بسیار مبذول می كردند و چون مالی می رسید، آن را تقسیم می كردند و چیزی در بیت المال باقی نمی ماند، فقط در مواردی كه فرصت نبود تقسیم را به روز بعد موكول می كردند. ایشان هیچ گاه چیزی از غنائم را برای خود انتخاب نمی كردند و برای دوستان و خویشان خود تبعیض قائل نمی شدند. و در وصیت به امام حسن علیه السلام می فرمایند: «و برحذر باش از اینكه شترهای طمع و آز تو را به تندی به آبشخورهای تباهی ببرند (بر اثر طمع به دنیا و كالای آن، مرتكب حرام مشو كه به عذاب الهی گرفتار خواهی شد.)» (29)

13- عمل كردن به نیكی و مداومت بر انجام آن
«از نشانه های متقین این است كه مردم به نیكویی او چشم داشته و از بدیش آسوده اند، كار نكوهیده از او دیده نشده كار پسندیده اش هویداست، نیكویی به او روی آورده و بدی به او پشت كرده است.» (30)

علی علیه السلام در طلیعه حكومت بر حق خود به اصلاح اجتماع قیام كرد و در این باره چنین فرمود: «سوگند به كسی كه پیامبر صلی الله علیه و آله را به حق فرستاد، هرآینه در هم آمیخته و غربال شوید و جدا گردیده و بر هم زده شوید؛مانند بر هم زدن كفگیر آنچه را كه در دیگ طعام است تا اینكه پست ترین شما به مقام بلندترین شما و بلندترین شما به مقام پست ترین شما برگردد.» (31)

حضرت با چنین بینشی شروع به اصلاحات اداری و اجتماعی كرد. وی استانداران و فرماندارانی را كه نسبت به مردم ستم كرده بودند از كار بركنار كرد. افرادی كه در زمان عثمان، درآمد ملت را چپاول و ثروت مردم را ذخیره می كردند در حكومت علی علیه السلام تحت تعقیب قرار گرفتند.

علی علیه السلام به دنبال آن بود كه عدالت را در میان اجتماع توسعه دهد و ستمگری را از میان بردارد و حكومتی ایجاد كند كه بر اصول صحیح اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی استوار گردد.

14- ایجاد خیر و نیكی
«دنیا و آنچه در آن است می فریبد، فانی است و هر كه در آن است نابود می شود، خیر و نیكویی در هیچ یك از توشه های آن نیست مگر در تقوا.» (32)

براستی كه برای حركت در مسیر زندگی دنیوی، هیچ ره توشه ای نیكوتر از تقوا نیست. امیر مؤمنان علیه السلام با تمام وجود این حقیقت را دریافته بود و این چنین بود كه توانست با یاری این توشه كه جز خیر و نیكی ثمری ندارد، حكومت عدل را در دوران خلافت خویش برقرار سازد.

15- برترین توشه
«امام علی علیه السلام پس از بازگشت از جنگ صفین، به گورستان كوفه رسید، روبه قبرها كرد و پس از توصیف دنیا سؤال فرمود: پس خبر آنچه نزد شماست چیست؟ پس از آن به سوی یارانش نظر افكنده فرمود: بدانید اگر ایشان را در سخن اجازه و فرمان بود به شما خبر می دادند كه بهترین توشه (در این راه) تقواست.» (33)

16- سبقت در انجام كار نیكو و رستگاری كردار
«پس كسی كه تقوا را اشعار قلبش قرار دهد، در خیر و نیكویی از دیگری پیشی گیرد و رستگار گردد، غنیمت دانید بهره های تقوا را.» (34)

17- استواری در برابر لغزشها
«همت و اندیشه من در این است كه نفس خود را با تقوا تربیت و خوار گردانم تا در روزی كه ترس و بیم آن بسیار است (قیامت) آسوده باشد، و در لبه لغزشگاه استوار ماند.» (35)

18- قوت در دین، خوشخویی و نرمی
«از نشانه های پرهیزگاران آن است كه تو می بینی در امر دین توانا و در نرمی و خوشخویی دور اندیش و در ایمان با یقین هستند. خداوند در نظر آنان بزرگ، و غیر او - هرچه هست - در دیده آنها كوچك است. یقین و باورشان به بهشت مانند یقین و باور كسی است كه آن را دیده و ایمانشان به آتش همچون ایمان كسی است كه آن را دیده كه اهل آن در آن گرفتار عذابند.» (36)

یكی از خصوصیات مهم یك زمامدار مسلمان این است كه فهم صحیح دینی داشته باشد تا بتواند دستورات و فرامین دینی را در جنبه های مختلف آن به نحو صحیح و شایسته در جامعه برپا سازد و علاقه و دلبستگی مردم را به دین روزبه روز بیشتر كند؛البته این مهم زمانی امكان پذیر خواهد بود كه زمامدار بتواند با بیان نرم، رشته محبت بین خود و مردم را محكم گرداند كه در این صورت مردم به او امیدوار می شوند و در سایه حكومتش، عدالت برقرار خواهد گشت.

19- برترین دارایی
«و بدانید كه از جمله نعمتها، دارایی فراوان است و بهتر از دارایی فراوان تندرستی است و بهتر از تندرستی تقوای قلب است.» (37)

20- بازداشتن از كار حرام (خودسازی)
«بندگان خدا! تقوا، دوستان خدا را از ارتكاب حرام باز می دارد و خوف و ترس - از عذاب - در دلهایشان قرار می دهد، به طوری كه آنان را شبها - برای نماز - بیدار و در شدت گرمی روزها (برای روزه) تشنه نگاه می دارد؛پس آسایش - آخرت - را به رنج - دنیا - و سیرابی - آن روز - را به تشنگی - امروز تبدیل نمودند و مرگ را نزدیك دانسته به انجام عمل نیكو شتافتند و آرزو را دروغ پنداشته به سر رسیدن عمر را در نظر گرفتند.» (38)

نتیجه
براستی مادامی كه تفكرات و گفتار و كردار شخص مستند به عامل تقوا نباشد نتیجه های به دست آمده همانند امواج و طوفانهایی است كه تحت تاثیر عوامل بیرون از ذات انسانی، فرو می نشیند و از بین می رود.

تمام حق كشیها، دروغگوییها، بی عدالتیها، تجاوزها و ستمگریها و نادانیها در عرصه حكومتها بشری نشات گرفته از عدم پایبندی زمامداران به اصول اخلاقی و مجهز نبودن آنان به سلاح تقوا و در نتیجه عدم مصونیت روحی و اخلاقی آنان است.

نخستین شرط تشكیل یك حكومت دادگر، وجود یك زمامدار باتقواست تا جامعه در سایه تصمیم گیریها و فرمانهای او دارای امنیت، عدالت، فضیلت، بصیرت و مصونیت گردد.

حاكمی كه از یك سو به مدد نور حاصل از روشن بینی و بصیرت تقوا و بینش و معرفت زیاد از وقوع در شبهات مصون می ماند و در مواجه با شدائد و سختیها و لغزشها به مدد زره محكم و سپر مطمئن تقوا صبر و تامل می نماید تا بتواند خود و مردم ت حكومت خویش را، از عواقب ناشایست آن مصون دارد و با سلامت به دست آمده از بهداشت جسمی و روانی حاصل از تقوا، حد اعتدال را در زندگی فردی و اجتماعی رعایت كرده و با پرهیز از طمع هیچ گاه به افراط و تفریط كشیده نمی شود و در همه حال حق و عدالت را آنگونه كه شایسته است، برپا می دارد.

همچنین با توجه به فهم دینی برآمده از تقوا و ایمان به پایان پذیری عمر به خودسازی خویش می پردازد و در مواجهه با مردم با خوشخویی و نرمی برخورد می كند و امور آنان را به خوبی حل و فصل می نماید.

منابع:
- قرآن كریم

- بیست گفتار: مرتضی مطهری، تهران ، انتشارات صدرا، 1368

- پیام امام شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه: مكارم شیرازی با همكاری جمعی از فضلا، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1379، ج 1 و 2

- ترجمه و تفسیر نهج البلاغه: محمد تقی جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1362، ج 3 و 4 و 6 و 11 و 12و 20 و 21

- تفسیر المیزان: علامه سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبایی با همكاری مركز نشر فرهنگی رجاء، 1363، ج 7 و 9 و 19

- تفسیر نمونه: مكارم شیرازی با همكاری جمعی از دانشمندان، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1372

- ترجمه و شرح نهج البلاغه: فیض الاسلام

- درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی: اهداف تربیت از دیدگاه اسلام: دفتر همكاری حوزه و دانشگاه، انتشارات سمت، 1376

- ده گفتار: مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، 1369

- سیری در نهج البلاغه: تهران، انتشارات صدرا، 1368

- سیری در تربیت اسلامی: مصطفی دلشاد تهرانی، تهران، مؤسسه نشر و تحقیقات ذكر، 1376

- مراحل اخلاق در قرآن: آیة الله جوادی آملی، قم، مركز نشر اسراء، 1378

- المعجم المفهرس (الفاظ نهج البلاغه): سید كاظم محمدی، محمد دشتی، نشر امام علی (ع)، قم، چاپخانه مهر، 1369

- مقدمه ای بر روشهای تعلیم و تربیت در نهج البلاغه: محمد جواد لیاقت دار، پایان نامه كارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس

- نگرشی بر اخلاق از دیدگاه قرآن: ناصر خدایاری، صادق مرادی، تبریز، انتشارات سالار، 1379

- نشریه حكومت اسلامی، ویژه اندیشه و فقه سیاسی اسلام: سال اول، 1375، ج 1- 2

پی نوشت ها:

1) نساء، 105

2) مائده، 67

3) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 40

4) همان، خطبه 33

5) همان، نامه 31

6) همان، حكمت 460

7) درآمدی بر تعلیم و تربیت اسلامی؛اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، ص 29

8) اهداف تربیت از دیدگاه اسلام، ص 40

9) ده گفتار، مرتضی مطهری، ص 15

10) نهج البلاغه، خطبه 182

11) نهج البلاغه، خطبه 16

12) همان منبع، خطبه 221

13) اعراف، 96

14) نهج البلاغه، خطبه 189

15) ده گفتار، مرتضی مطهری، ص 60

16) نهج البلاغه، خطبه 184

17) همان منبع، خطبه 156

18) نهج البلاغه، خطبه 232

19) همان منبع، خطبه 232

20) همان منبع، خطبه 184

21) همان منبع

22) نهج البلاغه، نامه 5

23) همان منبع، نامه 50

24) نهج البلاغه، خطبه 200

25) همان منبع، نامه 45

26) همان منبع، نامه 45

27) همان منبع، خطبه 189

28) همان منبع، خطبه 184

29) همان منبع، نامه 31

30) همان منبع، خطبه 184

31) همان منبع، خطبه 16

32) نهج البلاغه، خطبه 110

33) همان منبع، كلام قصار 125

34) همان منبع، خطبه 132

35) همان منبع، نامه 45

36) همان منبع، خطبه 184

37) همان منبع، ، كلام قصار 381

38) همان منبع، خطبه 113


چاپ   ایمیل