فاطمه بنت اسد علیهاالسلام

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 13 - 25 دقیقه)

چكیده
شخصیت والا و برتر فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از بانوان مجاهد و مهاجر صدر اسلام از دو زاویه حقوقی و حقیقی مورد توجه است: نقش ایشان نسبت به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و تربیت حضرت علی علیه السلام . علاوه بر این، از ابعاد و ساحت های معرفتی، ولایی، جهادی و حضور و ظهور در عرصه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایشان نیز سخن به میان می آید. از جمله ایمان آگاهانه، بصیرت در دین و پایداری در حفظ و گسترش ارزش های اسلامی، تقرّب وجودی و ایدئولوژیكی ایشان به پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام ، زن نمونه بودن، برخورداری از عقلانیت و معنویت گرایی.

كلیدواژه ها: فاطمه بنت اسد، جهاد، هجرت، عقلانیت، ولایت.

مقدّمه
شناخت تحلیلی و فراگیر شخصیت والای فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از دو جهت ضروری است:

الف. از زنان نمونه صدر اسلام و الگوی ایمان، جهاد در راه خدا، هجرت، بصیرت و صبر در عرصه های ایدئولوژیكی و سیاسی و اجتماعی است.

ب. مادری نمونه، تأثیرگذار و كارآمد در كانون خانواده و اجتماع است، آن هم مادرِ مركز حقیقت، فلك حكمت، منبع معرفت و تجسّم عدالت در ساحت های عقلانی، اخلاقی و اجتماعی؛ یعنی قطب عارفان، امیرمؤمنان، پیشوای پارسایان، الگوی مجاهدان، اسوه عابدان و زاهدان حضرت علی علیه السلام ، كه مردم داری و حكمت و حكومت از امتیازات برجسته و منحصر به فرد ایشان می باشد و جامعه اسلامی و بشری هماره، بخصوص در عصر جدید، محتاج و مشتاق چنین اسوه های جاودانه انسانی است كه فراتر از زمان و زمین و زبان توانسته است نقش مهم و تعیین كننده ای در تاریخ ایفا نماید.

ابعاد شخصیتی
از شخصیت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام می توان در دو بخش مباحثی را مطرح نمود:

1. شخصیت حقوقی او در ارتباط با پرورش، سرپرستی و حق مادریِ عقل كل، هادی سُبُل، خاتم رُسُل، بشیر و نذیر، یعنی محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و فرزند یگانه ای است كه تشبّه تام و كامل به خدای سبحان پیدا كرد و باید اعتراف نمود كه بشر معمولی عاجز از ادراك مقاماتِ غیبی و فتوحات معنوی و وجودی اوست؛ یعنی علی علیه السلام كه خود را «عبدٌ من عبید محمّد صلی الله علیه و آله »(2) می نامد. شخصیتی همچون فاطمه بنت اسد علیهاالسلام ، كه مادر حقیقی علی علیه السلام (3) و ایفاگر نقش مادری برای محمّد رسول اللّه صلی الله علیه و آله می باشد، از بزرگ ترین افتخارات، امتیازات و شرافت وجودی آن «بانوی نمونه»، مادری اسوه و زنی اهل ایمان و عمل صالح می باشد كه مصداق بارز «مَن عَمِلَ صالحا مِن ذَكَرٍ او اُنثی فهو مؤمنٌ فَلَنُحیینَّهُ حیاةً طیّبهً»(نحل: 79) است.(4)

2. شخصیت حقیقی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در حنیف بودن، حقگرایی و توحیدش ظهور یافته است. او پیش از بعثت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بر دین نیایش ابراهیم علیه السلام بود؛ چنان كه همسرش ابوطالب علیه السلام نیز دین حنیف و توحید ابراهیمی علیه السلام را داشت(5) و پس از بعثت نبی اكرم صلی الله علیه و آله نیز از اولین زنانی بود كه به اسلام گرایش پیدا كرد و با پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از خدیجه علیهاالسلام به عنوان نخستین زن بیعت نمود(6) و ابوطالب علیه السلام نیز كه همسر فاطمه علیهاالسلام بود، در قالب شعری چنین سروده است:

وَ لَقدْ عَلِمْتُ بانَّ دینَ محمّدٍ مِن خَیرِ ادیان البریّةِ دنیا(7)
یعنی: هر آینه دانستم كه دین محمّد صلی الله علیه و آله از بهترین ادیان بشر در جهان است. و همو به فرزندش جعفر (وقتی دید پیامبر صلی الله علیه و آله در یكی از درّه های مكّه با علی علیه السلام نماز می خواند) گفت: پیش برو و طرف چپ پسر عمویت برای نماز بایست.(8) حال آیا شخصیتی كه پیش از ظهور اسلام بر آیین توحیدی و ابراهیمی و پس از ظهور اسلام از زمره اولین مسلمانان و پیروان آیین توحیدی محمّد صلی الله علیه و آله قرار گیرد، دارای مقامات معرفتی، ایمانی، اخلاقی و تربیتی والایی نیست؟ چگونه زنی كه این چنین در سایه سار بینش وحیانی و گرایش آسمانی زندگی كرده است، شایسته الگو شدن نباشد؟ انتخاب آگاهانه، آزادانه و مبتنی بر بیداری و پایداری آیین الهی از سوی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام او را در مرتبه ای از انسانیت قرار می دهد كه شایسته تكریم و تفضیل های سرور عالمیان محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله قرار گرفته و خدای سبحان او را لایق مادری علی علیه السلام برگزیده و در خانه خویش كعبه مكرّمه جواز ورودش داده است، در حالی كه مریم عذرا علیهاالسلام را چنین مقامی نداد، و این منزلت تنها از حضرت علی علیه السلام نیست كه مولود كعبه است، بلكه از موقعیت ممتاز فاطمه بنت اسد علیهاالسلام نیز حكایت می نماید. اینك آیا شایسته تأمّل و تدبّر نیست كه مریم مادر عیسی علیهماالسلام صاحب مقام عبودیت، طهارت، رزق معنوی و بهشتی و مقام ولایت باشد(9) و مادر حضرت علی علیه السلام ، كه كعبه بر او شكافته شد تا در پناه عنایات و افاضات عینی و رحمانی قرار گیرد، دارای منزلت عبودیت، طهارت، رزق معنوی، بهشتی و مقام ولایت نباشد؟(10) مقام «ولایت» از رهگذر معرفت الهی، عبودیت الهی، محبت الهی، سرعت و سبقت در ایمان و عمل صالح حاصل می گردد كه مقام فنای در خدا و شهود ملكوت عالم و آدم و زمامدار مطلق هستی پیدا و پنهان یا شهادت و غیب است؛ «بِیَدهِ مَلكوتُ السّمواتِ والارضِ»(یس: 83)؛ «و كَذلِكَ نُری ابراهیمَ مَلكوتَ السمواتِ والارضِ لِیكونَ مِن الموقنینَ»(انعام: 75) ملكوتی كه چشم عقل و دل فاطمه بنت اسد علیهاالسلام ، بدان گشوده شد همان چیزی بود كه وی را اهل حقیقت و یقین نمود.

زندگی ظاهری و باطنی
فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف علیهاالسلام ، با ابوطالب علیه السلام همسر و عموزاده اش و با رسول خدا صلی الله علیه و آله از یك تیره بودند.(11) او نخستین زن هاشمی ای بود كه همسرش نیز از خاندان هاشم بود.(12) وی از زنان سابقه دار و مؤثّر در تاریخ اسلام به شمار می آمد، او از حیث ایفای نقش مادری برای پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و ایمان و مقاومت در راه هدف توحیدی و الهی و هجرت از مكّه به مدینه سرآمد و نمونه بود. به تعبیر ابوالفرج اصفهانی، او نخستین زنی بود كه پس از نزول آیه «یَا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جاءَكَ المؤمناتُ یُبایِعنكَ» (ممتحنه: 12) با پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بیعت كرد(13) و ابن ابی الحدید نیز به این مطلب، كاملاً معترف بوده است و اشاره كرده(14) كه وی یازدهمین مسلمانی است كه به اسلام گروید.(15) پس مصداق آیه مباركه «یَا ایُّها النَّبی اِذا جاءَكَ المؤمناتُ یُبایِعنكَ عَلی اَن لا یُشركنَ بِاللّهِ و لایَسرِقنَ و لایَزنینَ و لایَقتُلنَ اولادَهُنّ و لایَأتینَ بِبُهتانٍ یَفْتَرینَهُ بَین اَیدیهنّ و اَرْجُلِهِنَّ و لایَعصینَكَ فی مَعروفٍ فَبایعهُنَّ و استغفِر لَهُّنَ اللّهَ اِنّ اللّهَ غَفورٌ رَحیمٌ» (ممتحنه: 12) است كه به گفته ابن عبّاس آیه مزبور در مورد ایشان نازل شده.(16)

همچنین او مصداق آیه «والسابقونَ الاوّلونَ مِن المهاجرینَ والانصارِ و الّذینَ اتَّبعوهُم بِاحسانٍ رَضِیَ اللّهُ عَنهم و رَضوُا عَنهُ و اَعدَّ لهم جنّاتٍ تجری مِن تَحتِهاَ الانهارُ خالدینَ فیها ابدا ذلك الفوزُ العظیمُ» (توبه: 100)(17) است. فاطمه بنت اسد علیهاالسلام از جمله زنان بزرگواری بود كه فضیلت سبقت و مهاجرت را درك كرد و در آیه دوازدهم سوره ممتحنه، پس از اثبات صفت بیعت با پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بسیاری از صفات نكوهیده و رذیله، مثل شرك به خدا، دزدی، زنا، قتل فرزند، افترا و بهتان و مخالفت با پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از او سلب شده اند. او از همه آن ها اجتناب كرد. او با پیامبر بیعت نمود كه صفات رذیله یاد شده را انجام ندهد و از آن ها دوری كند. او حتی قبل از بیعت و نیز بعد از آن هرگز آلوده به آن صفات زشت نشد و از زنان مؤمن، موحّد، پاك صورت و پاك سیرت بود؛ یعنی به مقام تخلیه و طهارت از ضد ارزش ها و صفات مذموم اخلاقی و رفتاری رسیده بود.

در آیه یكصدم سوره توبه نیز از «سبقت» و «هجرت» به عنوان امتیازات برجسته نام برده شده و در كنار آن فضیلت ها، از صفاتی بسیار مهم، بنیادین و معرفتی معنوی، كه از عقیده، اخلاق و اعمال پاك حكایت می نمایند، نیز نام برده شده است؛ همچون پیروی از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله ، رضایت خدای سبحان از آنان و رضایت آنان از خداوند متعال، آماده شدن بهشت برای آنان كه صفت بهشتی بودن را اثبات می نماید و اینكه اهل فوز عظیم و رستگاری اند و فاطمه بنت اسد علیه السلام همه صفات سلبی و ثبوتی در آیات یاد شده را دارا بود؛ چنان كه از حضرت جعفر بن محمّد علیه السلام روایت شده است كه فاطمه دختر اسد علیهاالسلام نخستین زنی بود كه از مكّه به مدینه با پاهای خود به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله هجرت كرد و حضرت فرمود: «فاطمه دختر اسد مادر علی علیه السلام جزو یازده تن از "سابقون" در اسلام و از "بدریون" است و هنگامی كه آیه «یَا اَیُّها النَّبیُّ اِذا جَاءكَ المؤمناتُ یُبایِعنكَ»نازل شد، فاطمه نخستین زنی بود كه با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت نمود.»(18)

شكوه ایمان در بارگاه الهی
با توجه به مباحث پیش گفته، شخصیت ایمانی و الهی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام تا اندازه ای روشن شد. در این فراز از نوشتار حاضر، توجه به ایمان این بانوی محترم به خدای تبارك و تعالی و پیغمبران الهی، حتی پیش از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، بر اساس حدیثی از اصول كافی در باب ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام ، كه شیعه و سنّی آن را نقل كرده اند، قابل توجه است كه چگونه وقتی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام درد زایمان بر او فشار آورد، به كنار خانه خدا آمد و با این چند جمله، شكوه ایمانش را در پیشگاه الهی و بارگاه قدس ربوبی متبلور ساخت و عرضه داشت:

«پروردگارا! من ایمان دارم به تو و به همه پیغمبران و كتاب هایی كه از سوی تو آمده اند و گفتار جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق كرده ام؛ همو كه این خانه كعبه را بنا كرد.

پروردگارا! به حق همان كسی كه این خانه را بنا نهاد و به حق این نوزادی كه در شكم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.»(19)

در حدیث یاد شده، چند نكته مهم متجلّی اند: الف. ایمان به خدا و وحدانیت الهی؛ ب. ایمان به انبیای الهی علیهم السلام ؛ ج. ایمان به ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام ؛ د. ایمان به كتاب های آسمانی نازل شده بر پیامبران خدا؛ ه. ایمان به خانه خدا و قداست و عظمت آن؛ و. شناخت فرزندش حضرت علی علیه السلام و جایگاه و منزلتش نزد خدای متعال؛ ز. توسّل به انوار قدسی پیامبران، خانه خدا و شخصیت حضرت علی علیه السلام . آیا این ها همه از معرفت، ادب و تكامل روحی و معنوی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام حكایت نمی نمایند؟

در احادیثی دیگر، از شخصیت متعالی و هوشیار فاطمه بنت اسد علیهاالسلام نسبت به مقام و منزلت حضرت محمّد و علی علیهماالسلام سخن به میان آمده است.(20) همچنین پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از دفن فاطمه بنت اسد علیهاالسلام به عمّار فرمود: «به خدا سوگند! من از قبر فاطمه بیرون نیامدم، جز آنكه دو چراغ از نور دیدم كه نزد سر فاطمه آوردند و دو چراغ دیگر از نور نزد دست های او بود و دو چراغ از نور در كنار پاهایش و دو فرشته كه بر قبر او گماشته شده بودند و تا روز قیامت برای او استغفار می كنند.»(21)

نحوه عملكرد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مراسم وفات، كفن و دفن فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در شناخت عمیق تر مقام والای او بسیار تنبّه آمیز و بصیرت بخش است؛ چنان كه شیعه و سنّی نقل كرده اند: رسول خدا در مراسم تشییع و كفن و دفن او حاضر شدند و تابوت او را بر دوش گرفتند و در حَفر قبر نیز شركت كردند و سپس داخل قبر گردیدند و در آن خوابیدند و آن گاه پیراهن خود را بیرون آوردند و دستور دادند فاطمه را در آن پیراهن كفن كنند و در قبر بگذارند.(22) امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «چون فاطمه دختر اسد بن هاشم وفات كرد، رسول گرامی او را در پیراهنشان كفن كردند و بر او نماز خواندند و در نماز، بر او هفتاد تكبیر گفتند و وارد قبرش شدند و با دستانشان قبر را وسیع كردند و محكم گرداندند. آن گاه از قبر خارج شدند، در حالی كه اشك از دیده فرومی ریختند و با دستان خویش، خاك بر روی لَحَد ریختند.»(23)

از سوی دیگر، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام نیز هنگام ولادت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به كمك آمنه علیهاالسلام مادر آن حضرت آمد و چون حضرت محمّد صلی الله علیه و آله به دنیا آمد، نوری پدیدار شد كه مابین شرق و غرب را فراگرفت و موجب تعجب و شگفت آن دو گردید و فاطمه بنت اسد علیهاالسلام داستان نوری را كه مشاهده كرده بود، به ابوطالب علیه السلام بشارت داد.(24) این موضوع نیز دست كم بر دو مطلب دلالت می نماید:

1. حضور فاطمه بنت اسد هنگام تولّد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و كمك به آمنه بنت وهب، مادر بزرگوار پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله ؛

2. شهود نور فراگیر و مسلّط بر شرق و غرب عالم.

حال آیا نحوه رفتار پیامبر اكرم در وفات فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و حضور عارفانه و شاهدانه او هنگام تولّد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بر والایی منزلت آن زن نمونه و قرب وجودی او نزد خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله دلالت نمی نماید؟

سیمای ایمانی معرفتی
در این بخش، به پنج گفتار راهگشا و عمیق از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله درباره شخصیت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام استناد می كنیم:

1. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از فاطمه بنت اسد علیهاالسلام چنین یاد كردند: «او پس از ابی طالب، بهترین خلق خدا به لحاظ رفتار با من بود. او مادر دیگر من پس از مادرم بود. ابوطالب نیكی می كرد و صاحب سفره بود و فاطمه ما را بر طعامی كه تهیه دیده بود، گرد می آورد و از هر غذایی كه بود، سهم مرا از دیگران بیشتر می داد تا دوباره برگردم.»(25)

2. فاطمه بنت اسد علیهاالسلام شنید كه پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمودند: «مردم در روز قیامت عریان حضور پیدا می كنند.»

فاطمه علیهاالسلام گفت: وای بر من از چنین كار وقیحی!

حضرت فرمودند: «من از خداوند درخواست می كنم تا شما را پوشیده برانگیزاند.»

همچنین فاطمه علیهاالسلام شنید كه پیامبر درباره عذاب قبر سخن می گفتند. عرض كرد: «وای از ناتوانی در آن روز!»

حضرت فرمود: «من از خداوند درخواست می كنم تا شما را از این بابت كفایت كند.»(26)

3. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «در قبرش خوابیدم تا فشار قبرش را سبك گردانم و پیراهنم بر او پوشاندم تا از لباس بهشتی بپوشد.»(27)

4. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله پس از تدفین فاطمه بنت اسد علیهاالسلام فرمودند: «فرشتگان افق را پر كردند و درِ بهشت را برای او (فاطمه) گشودند و فرش های بهشتی را برای او گستردند و ریحان بهشتی به ملاقات او آمدند و او در روح و ریحان و نعمت بهشتی غوطه ور است و قبرش باغی از باغ های بهشت است.»(28)

5. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «جبرئیل به من خبر داد كه او اهل بهشت است و خداوند به هفتاد هزار فرشته امر كرده كه بر او نماز بخوانند.»(29)

در اینجا، به برخی از سخنان علما و اندیشمندان بزرگ اسلامی در خصوص شخصیت معرفتی، اخلاقی، ایمانی و معنوی فاطمه بنت اسد علیهاالسلام اشاره می كنیم:

الف. عبدالله بن عبّاس می گفت: «او نخستین زنی است كه پیاده و با پای برهنه از مكّه به مدینه هجرت كرد و نخستین زنی است كه پس از خدیجه با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مكّه بیعت كرد.»(30)

ب. زهری گفته است: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فاطمه را دیدار می كرد و در خانه اش می خوابید. او زنی شایسته بود.»(31)

ج. جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی می گوید: او زنی بود كه اسلام آورد و از بانوان صالحه بود.»(32)

د. سید محسن امین گفته است: «او از پیشگامان در اسلام و نخستین زن مهاجر به مدینه بود.»(33)

در پایان، به دو نكته مهم در باب شخصیت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام اشاره می كنیم:

1. فاطمة بنت اسد علیهاالسلام از زنان مهاجر به مدینه بود كه به همراه حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله حركت كردند و در «ضجنان» در طول شبانه روزی كه در آنجا توقف كرده بودند، حضرت علی علیه السلام آن شب را با «فواطم» یا به نماز و یا به ذكر خدا در حال ایستاده و نشسته و خوابیده، به سر آوردند و تا سپیده دم چنین كردند. سپیده دم نماز صبح را حضرت علی علیه السلام با ایشان به جای آورد و پس از آن، منزل به منزل را با یاد خدا طی می كردند تا به مدینه رسیدند. وحی الهی پیش از ورود به مدینه، در شأن آن ها نازل شد: «الّذینَ یَذكرونَ اللّه قیاما و قعودا و علی جُنُوبِهم و یَتفكَّرونَ فی خَلقِ السّمواتِ والارضِ» تا آنجا كه در پاسخ آن ها آیه شریفه می فرماید: «فَاستجابَ لهم رَبُّهم اَنّی لا اُضیعُ عَملَ عاملٍ مِنكم مِن ذَكَرٍ او اُنثی.» (آل عمران: 189 195) لفظ «ذَكَر» اشاره به حضرت علی علیه السلام و «انثی» اشاره بر فواطم (فاطمه بنت رسول الله، فاطمه بنت اسد علیهماالسلام و فاطمه بنت زبیر) دلالت دارد.(34)

2. امام صادق علیه السلام فرمودند: «فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمؤمنین علیه السلام ، نخستین زنی بود كه با پای پیاده از مكّه به مدینه به سوی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هجرت كرد. او از نیكوكارترین مردم به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود. شنید كه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: روز قیامت مردم همانند روز تولّد، عریان برانگیخته می شوند. ایشان از این عریانی ناراحت شد. پیامبر فرمودند: از خداوند می خواهم كه تو را پوشیده محشور نماید. نیز شنید كه پیامبر در باب فشار قبر می فرمودند. او از ناتوانی در آن روز شكوه كرد. حضرت فرمودند: از خدای بزرگ درخواست می كنم كه شما را در این زمینه كفایت كند.»(35)

اینك با توجه به مباحث مطرح شده، به چند اشارت درباره شأن و شخصیت حضرت فاطمه بنت اسد علیهاالسلام بسنده می نماییم:

اشارت اول: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام دارای فكری نورانی و روحی لطف و درونی پاك بود كه خدای سبحان توفیق ایمان حقیقی و عمل صالح به او بخشید و او را همسر ابوطالب علیه السلام ، كه مسلمانی فداكار، مجاهد و حامی همه جانبه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بود، قرار داد(36) و باطن الهی توحیدی او را ظرف وجود و پرورش حضرت علی علیه السلام گرداند. پس او مصداق «بَلَدةً طیّبة» (اعراف: 57) و «كلمةً طیّبة» (ابراهیم: 22 24) بود. این وجود مبارك آیت كبری(37) الهی شد؛ یعنی ابوالائمّه علی علیه السلام را در دامان خویش پرورش داد و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز او را به منزله مادر خویش خواند.

اشارت دوم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام الگویی از زنان اهل بصیرت دینی، معرفت دینی و در عین حال، هجرت و جهاد در راه خدا و پایداری در راه اهداف توحیدی بود و در عین حال، اهل سبقت در ایمان نیز به شمار می رفت. پس علم و معرفت،(38) تقوای الهی(39) جهاد در راه خدا(40) سبقت در اسلام و ایمان آوردن را،(41) كه از معیارهای فضیلت و برتری و مراحل تكامل علمی و عملی و سلوك معرفتی و معنوی است، دارا بود و بنا بر نصّ آیه قرآن، كه در شأن حضرت علی علیه السلام و فواطم نازل شده است،(42) اهل تفكر و تذكر و از جمله صاحبان لبّ و خردورزی بود. پس در حقیقت، وی تفسیر عینی و واقعی بر جمله «عقولُ النساءِ فی جمالهنّ و جمالُ الرجالِ فی عقولُهم»(43) نیز به شمار می رفت. پس، از نبوغ فكری و فرهنگی، بینش سیاسی و اجتماعی، طهارت فكری و فعلی برخوردار بود؛ همچون حضرت خدیجه علیهاالسلام و سمیّه آل یاسر در راه تعالی ایمان و ترویج ارزش های اسلامی تلاش ها و مجاهدت های فراوانی داشتند و دوشادوش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیهماالسلام و مجاهدان و مهاجران در راه اسلام كوشش نمودند و در دوران غربت اسلام، از آن حمایت كردند. و این مقام معنوی بسیار ستودنی و مهم است.(44)

اشارت سوم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام در اثر صلاحیت فكری و روحی و استعداد درونی و ظرفیت وجودی اش، شایسته این مقام منیع بود كه از انوار و لمعات ملكوتی و رحمانی دو انسان كامل، كه صاحبان مقام ممتاز نبوّت و ولایت بودند، یعنی حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله و حضرت علیّ مرتضی علیه السلام ، بهره های وافی و كافی ببرد و چون مریدی گرد وجود آن مرادهای جاودانه الهی بگردد و سلوك خَلقی و خُلقی، تجلّی تكوینی و تهذیبی، جذبه سلوكی و سلوك جذبه ای خویش را مرهون و مدیون آنان باشد. كمتر انسان های اهل فضیلت بوده اند كه شایستگی یافته اند تا در پرتو هدایت، حمایت، ارشادها و اشارت های انسان های كاملی همچون پیامبر اكرم و حضرت علی علیهماالسلام قرار گیرند و چه شگرف و شگفت و در عین حال، شیرین و دلنشین است كه پیر راه و خضر طریق و مرشد حكیم انسان سالكی همچون فاطمه بنت اسد علیهاالسلام ، پیامبر و علی علیهماالسلام باشند كه پدران امّت اند! و چه زیبا و صادقانه فاطمه بنت اسد علیهاالسلام مرید و شاگرد آنان شد و تعالی وجودی و رقای معنوی و معرفتی یافت و جاودانه تاریخ گردید و تشبّه و تخلّق به اسوه های حسنه جست و خود اسوه ای برای سالكان كوی حقیقت و اسلام مداران و دین داران گشت.

اشارت چهارم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام جامع عقل و دل و معرفت فكری و باطنی بود و پذیرش توحید پیش از بعثت نبی اكرم صلی الله علیه و آله و قبول اسلام پس از بعثت و نثار و ایثار در راه دین و دین داری و شهود انوار غیبی هنگامه تولّد سیّد كائنات عالم و عقل كل و خاتم رسل و توسّل به نوزاد در رحم هنگام ولادت حضرت علی علیه السلام در خانه خدا گواه صادقی بر این حقیقت است كه او مصداق بارز آیت كریمه «اِنّ فی ذلكَ لَذكری لِمَن كانَ له قلبٌ اَو الَقَی السّمعَ و هوُ شهیدٌ»(45) است و از چشم و دل شهودی و گوش جان برای درك حقایق و ترنّمات و نغمات غیبی برخوردار بود و توانست از دو چشم و دو گوش و دو قلب خویش(46) یعنی قوای ظاهری و باطنی وجود خود بهره كافی و شافی ببرد.

اشارت پنجم: فاطمه بنت اسد علیهاالسلام مؤیَّد به تأییدات الهی و قدسی بود و كتاب علم او را پیامبر اسلام امضا كرد و بهشت، جایگاه او و فرشتگان، استقبال كننده اش بودند و از چنان موقعیتی برخوردار بود كه در تشییع جنازه اش، پیامبر جنازه او را بر دوش گرفت و همچنان زیر جنازه اش بود تا به قبر رسید و جنازه را بر زمین نهاد و داخل قبر شد و در آن خوابید و آن گاه برخاست و جنازه اش را در قبر نهاد و سپس سر خود را به طرف او خم كرد و مدتی طولانی سخنانی با او گفت و در آخر، سه بار به او فرمود: پسرت! آن گاه بیرون آمد و خاك بر روی قبر ریخت و سپس خود را روی قبر او انداخت و حاضران شنیدند كه می فرمود: «لااله الاالله اللّهم اِنّی اِستَودِعُها ایّاكَ»؛ معبودی جز خدای یكتا نیست، پروردگارا! او را به تو می سپارم.(47)

نتیجه آنكه فاطمه بنت اسد علیهاالسلام به حقیقت، مصداق «اِلیهَ یَصعدُ الكَلِمُ الطّیّبُ و العملُ الصالحُ یَرفَعُه» (فاطر: 10) بود و از زنان نمونه صدر اسلام و پیشگامان عرصه ایمان، توحید، جهاد و هجرت به شمار می رفت و شخصیت برجسته دینی در دو حوزه درك دینی و درد دینی و شایسته الگوپذیری و اسوه گیری برای همه اصحاب اسلام و بخصوص زنان و دختران مسلمان در دوران كنونی است. امید است جامعه اسلامی و علوی، بخصوص نسل جوان، با این بانوی مسلمان و نمونه بیش از پیش آشنا شود.

 

1 دكترای عرفان اسلامی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه «فرهنگ و اندیشه اسلامی».

2. اصول كافی، ج 1، ص 89 و 90، باب الكون و المكان.

3. شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 2 / شیخ عباس قمی، تاریخ زندگی حضرت علی علیه السلام ، ص 14 / سیدهاشم رسولی محلاّتی، زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام ، چ هشتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1377، ص 14 15.

4. ر. ك: عبداللّه جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، چ سوم، قم، اسراء، 1377، ص 90 91.

5. علی محمّد علی دخیّل، فاطمه بنت اسد، ترجمه صادق آئینه وند، تهران، امیر كبیر، 1362، ص 12.

6. ابن الصباغ مالكی، الفصول المهمّه، ص 31.

7. علی محمّد علی دخیّل، پیشین، ص 13.

8. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 5 و طبق حدیثی در اصول كافی، ج 1، ص 448 امام صادق علیه السلام حكایت ابی طالب را حكایت اصحاب كهف دانست كه ایمان خود را مخفی داشتند و تظاهر به شرك كردند و خداوند دوبار به آن ها پاداش داده است.

9. مریم: 17 و 18 / تحریم: 12 / آل عمران: 37، 42، 43، 45 و ر. ك: عبدالله جوادی آملی، پیشین، ص 144 173 / عبدالله جوادی آملی، ولایت در قرآن، تهران، رجاء، چ چهارم، 1375، ص 276.

10. ر. ك: محمّد دیلمی، ارشاد القلوب / سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه / شیخ صدوق، الامالی، محمدباقر مجلسی، جلاء العیون / همو، بحارالانوار / شیخ صدوق، علل الشرائع.

11. سیدجعفر شهیدی، علی از زبان علی یا زندگانی امیرالمؤمنان علیه السلام ، چ هشتم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ص 6.

12. سیدمحسن امین، پیشین، ج 3، ص 10.

13. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبییّن، ص 5.

14. ابن ابی الحدید، پیشین، ج 1، ص 6.

15. همان.

16. سبط بن جوزی، تذكرة الخواص، ص 10.

17. ر. ك: ناصر مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 8، ص 99 111.

18. هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 227؛ و در زمینه شرایط بیعت، رابطه بیعت زنان و شخصیت اسلامی آنان ر. ك: ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 24، ص 44 50 و ج 22،ص69 78.

19. محمدبن یعقوب كلینی، اصول كافی، ج 3، ص 301 313 / محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 5، ص 307 / علاّمه امینی، الغدیر، ج 6، ص 21 به بعد / حاكم نیشابوری، المستدرك علی الصحیحین، ج 3، ص 483.

20. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 70، 179، 180 / ابن اثیر، اسدالغابة، ج 5، ص 517.

21. سیدهاشم رسولی محلاتی، پیشین، ص 15.

22. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 70، 80، 179 و 180 / ابن اثیر، پیشین، ج 5، ص 517.

23. حاكم نیشابوری، پیشین، ج 3، ص 108.

24. سیدهاشم رسولی محلاّتی، پیشین، ص 12.

25. توفیق ابوعلم، الامام علی؛ رجل الاسلام المخلّد، ص 33 / ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی التمییز الصحابه، ج 4، ص 369 / ابوالمؤیّد الموفق خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام ، ج 1، ص 33.

26. سبط بن جوزی، پیشین، ص 12.

27. عمادالدین بن یحیی بن ابی كبر العامری، شرح بهجة المحافل، ج 1، ص 232.

28. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 9، ص 17.

29. حاكم نیشابوری، پیشین، ج 3، ص 108.

30. سبط بن جوزی، پیشین، ص 13.

31. همان، ص 12.

32. جمال الدین ابوالفرج ابن الجوزی، صفوة الصفوة، ج 2، ص 28.

33. سیدمحسن امین، پیشین، ج 42، ص 250.

34. علی محمّد علی دخیّل، پیشین، ص 24 25.

35. محمد بن یعقوب كلینی، پیشین، ج 1، ص 422.

36. ر. ك: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 35، ص 68 183 / علاّمه امینی، پیشین، ج 7، ص 49 330 / عبداللّه شیخ علی الخنبیزی، ابوطالب مؤمن قریش.

37. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص 1.

38. مجادله: 11.

39. حجرات: 13.

40. نبأ: 95 / توبه: 20.

41. حشر: 10 / توبه: 100.

42. آل عمران: 190 195 / ر. ك: ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 3، ص 243 251.

43. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 224.

44. ر. ك: عبداللّه جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ص 290 304 / علی محمّد علی دخیّل، زنان بزرگ اسلام، ج 2، ص 9 34.

45. ق: 37 / نیز ر. ك: محمّد بن یعقوب كلینی، پیشین، با ترجمه و شرح فارسی، چ پنجم، اسوه، 1381، ج 3، ص 307، حدیث سوم.

46. حج: 46 / مولی محسن فیض كاشانی، تفسیر الصافی، مشهد، مطبعة سعید، ج 3، ص 383 و 384 / سیدمحمّدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 389، معرّب، چاپ ایران / ناصر مكارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج 14، ص 145 146.

47. سیدهاشم رسولی محلاّتی، پیشین، ص 14 و 15 / سیدمهدی شمس الدین، بانوان نمونه، قم، دارالفكر، 1376، ص 35


چاپ   ایمیل