پيشوايان معصوم ما داراى علومى بودند، كه از قدرت ساير افراد خارج است و از جمله منابعى كه در دست آنان بود و از آنها در اين زمينه استفاده مىكردند عبارت بود از:1- جامعه 2- جفر 3- مصحف فاطمه.
جامعه چيست؟
آنچه از روايات اهلبيت عليهمالسلام استفاده مىشود؛ جامعه كتابى است بسيار مفصل كه جبرئيل امين آن را بر قلب مبارك رسول خدا نازل نموده و سپس آن حضرت همهى آنها را بر اميرالمؤمنين املا فرموده و على عليهالسلام نيز آن را نوشته، كه تمام وقايع جهان از اول تا آخر و احكام مورد نياز جامعه در برمىگيرد. اين كتاب به قدرى بزرگ و جامع است كه طول آن هفتاد ذراع و به عرض چرمهاى معمولى مىباشد. در اين زمينه توجه شما را به يك روايت از امام صادق عليهالسلام جلب مىكنم:
قال الصادق عليهالسلام: ان عندنا الجامعه، و قال ابوبصير: جعلت فداك و ما الجامعه؟ قال: صحيفه طولها سبعون ذراعإ؛ ّّ بذراع رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و املائه و حظ على بيمينه، فيها كل حلال و حرام و كل شى يحتاج الناس اليه حتى الارش فى الخدش و ضرب بيده الى فقال: تاذن لى يا ابا محمد؟! قال: قلت جعلت فداك انما انا لك فاصنع ما شئت، قال: فغمزنى بيده و قال: حتى ارش هذا...
ابوبصير از شاگردان امام صادق از آن حضرت سؤال كرد: فدايت شوم «جامعه»
چيست؟حضرت فرمودند: كتابى است كه طول آن هفتاد ذراع به مقدار ذراع مبارك پيامبر، آن را پيامبر خدا املا فرموده و على نيز با دستش نوشته و شامل تمام حلال و حرام و احكام خدا و هر آنچه مردم به آن نياز دارند مىباشد، حتى ديهى كوچكترين خراش نيز در آن آمده است. ابوبصير مىگويد: در اين هنگام امام عليهالسلام با دستش مرا زد و فرمود: مرا اجازه مىدهى؟ گفتم: من در اختيار شما هستم، آنگاه با دست خود مرا مختصر فشارى داد و اظهار داشت. در «جامعه» حتى ديه اين كار نيز آمده است. (1)
جفر چيست؟
در روايات آمده است كه «جفر» ظرفى است از پوست به وسعت پوست گاو كه پر از علم خاص است و آن در پيش ائمهى اطهار عليهمالسلام مىباشد و شامل دو بخش است:جفر سفيد و جفر سرخ.
جفر سفيد شامل آن بخش ودايع خاص امامت است كه از تورات، انجيل، زبور، صحف ابراهيم و ساير علوم انبيا و اوليا تشكيل گرديده است.
و اما جفر سرخ شامل سلاحهاى مخصوص پيامبر مىباشد كه با آنها در راه خدا جهاد نموده و از اسلام و مسلمين دفاع فرموده است. از قبيل: شمشير، زره و غير آنها... (2)
1ـ اصول كافى، ج 1، ص 239، ح 1- بصائر الدرجات، ص 152، ح 3- بحارالانوار، ج 26، ص 38 ح 70.
2ـ براى اطلاع بيشتر مىتوانيد به كتابهاى: اصول كافى جلد اول از صفحه 238 تا 242 - بحارالانوار جلد 26 از صفحه 18 تا 66 - بصائر الدرجات از صفحهى 142 تا 161 و ساير كتابهاى معتبر مراجعه فرماييد.
جابر بن عبداللَّه انصارى از جملهى نزديكترين افراد از صحابه پيامبر به اهلبيت، مخصوصا به حضرت فاطمه عليهمالسلام مىباشد. او سلام پيامبر خدا را به حضرت امام باقر عليهالسلام رسانيد و در كنار آن امام بزرگ قرار گرفت.
حضرت امام صادق عليهالسلام مىفرمايند: روزى پدرم به جابر گفت: من سؤال خصوصى دارم و مىخواهم از تو بپرسم، چه زمانى برايتان مقدور است؟!
جابر گفت: هر وقت بخواهيد حاضرم كسب فيض نمايم.
امام باقر عليهالسلام با وى محرمانه ديدار كرد و سپس پرسيد: جابر! بگو ببينم لوحى را كه در دست مادرم (فاطمه) ديدهاى چگونه بود؟ و از او در مورد آن لوح چه شنيدى؟
جابر گفت: سوگند به خدا روزى پس از ولادت امام حسين براى عرض تهنيت به حضور آن بانو رسيدم، ناگاه لوح سبزرنگى را در دست او ديدم كه مثل زمرد مىدرخشيد و در آن نوشتههايى سفيد رنگ مانند نور خورشيد جلب توجه مىكرد به وى گفتم: پدر و مادرم فدايت باد اى دختر پيامبر! اين لوح چيست و در آن چه نوشته است؟ فرمودند: اين لوحى است كه از جانب خدا و توسط پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى من هديه شده و در آن نام رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و شوهرم اميرالمؤمنين عليهالسلام و فرزندانم درج گرديده است. جابر مىگويد: من از روى آن نوشتهها استنساخ كردم، از جمله نام پيامبر خدا و نام يكايك ائمه اطهار از حضرت على تا قائم آلمحمد صلوات اللَّه عليهم اجمعين همراه با نام پدر و مادر آنها آمده بود.
حضرت امام باقر عليهالسلام آنگاه فرمودند: يا جابر! مىتوانى آن را براى من عرضه كنى؟ جابر لوح را آماده كرد و در مقابل خود گذاشت و حضرت امام باقر عليهالسلام بدون توجه به آن لوح، آنچه را در آنجا آمده بود از حفظ قرائت كرد.
جابر مىگويد: من دقيقا به لوح خود نگاه مىكردم، آنچه حضرت مىخواند حتى يك حرف با لوحى كه در نزد من بود اختلاف نداشت. (1)
1ـ قابل توجه است كه اين «لوح» صحيفهاى بود مانند صحيفههاى ديگر كه در ايام رسالت پيامبر به دخترش فاطمه رسيده بود. (فرائد سمطين، ج 2، ص 136 تا 141، ش 432 تا 435)
مصحف فاطمه عليهاالسلام شامل: اخبار و اطلاعاتى در آيندهى جهان تا روز قيامت، سرنوشت فرزندان و ذرارى آن حضرت، ستمگرى و انواع جنايات خلفاى جور و پادشاهان بىداد و از اين قبيل علوم و اخبار مىباشد، اين كتاب كه از نظر حجم سه برابر قرآن است، ولى چيزى دربارهى قرآن و يا احكام و حلال و حرام ندارد، بلكه آيندهى تاريخ را تا روز رستاخيز ترسيم كرده است، كه اينك چند حديث در اين زمينه نقل مىكنيم:
ابوبصير از امام صادق عليهالسلام در مورد مصحف فاطمه عليهاالسلام سوال نمود،آن حضرت در جواب او فرمودند:
مصحف فيه مثل قرآنكم هذا ثلاث مرات واللَّه ما فيه من قرآنكم حرف واحد. (1)
مصحف فاطمه عليهاالسلام سه برابر اين قرآن موجود است، ولكن در يك حرف نيز مشابهت ندارند.
شبيه اين حديث را از امام كاظم عليهالسلام داريم كه مىفرمايند: مصحف فاطمه در نزد من است، ولى چيزى از احكام قرآن در آن نيست. (2)
و از حماد بن عثمان آمده است كه روزى امام صادق عليهالسلام فرمودند: در سنهى يكصد و بيست و هشت زنادقه، خروج مىكنند و اين جريان را از مصحف فاطمه عليهاالسلام نقل مىكنم. حماد پرسيد: مصحف فاطمه عليهاالسلام چيست؟
حضرت فرمودند:
... ليس فيه شى من الحلال و الحرام ولكن فيه علم مايكون؛ (3)
در مصحف فاطمه عليهاالسلام چيزى از حلال و حرام نيست، ولى حوادث و اتفاقات روزگار در آن آمده است.
و در حديث ديگرى همين امام بزرگوار از علوم غيبى و آنچه خداوند در اختيارشان گذاشته خبر مىكند و از كتابهاى آسمانى كه مخصوص ائمه است ذكرى به ميان مىآورد، آنگاه در مورد مصحف فاطمه چنين مىگويند:
و اما مصحف فاطمه عليهاالسلام ففيه ما يكون من حادث و اسماء من يملك الى ان تقوم الساعه. (4)
مصحف فاطمه عليهاالسلام كتابى است كه تمام حوادث و اخبار غيبى و جرياناتى را كه پادشاهان تا روز قيامت انجام مىدهند آمده است.
و بالاخره ابوعبيده مىگويد: برخى از اصحاب شيعه از امام صادق عليهالسلام در مورد كتابهاى: جامعه، جفر و مصحف فاطمه پرسيدند، حضرت فرمودند: مصحف فاطمه عليهاالسلام اين است كه ملكى پيوسته در حضور فاطمه عليهاالسلام بود و او را در عزاى پدر تسلى مىداد. و از آيندهى جهان و سرنوشت فرزندانش خبر مىكرد، اين كتاب را مصحف فاطمه گويند. (5)
از مجموع اين احاديث نتيجه مىگيريم كه مصحف فاطمه عليهاالسلام كتابى است كه از جانب خدا به وسيلهى ملك و پيك وحى به فاطمه عليهاالسلام القاء شده و اميرالمؤمنين عليهالسلام آن را نوشته و محتوايش در مورد اخبار غيبى و سرنوشت فرزندان فاطمه و اتفاقاتى است كه پادشاهان و امرا در دنيا انجام مىدهند و در اين كتاب مسائل احكامى و حرام و حلال نيامده و اين كتاب چنان پرحجم است كه سه برابر قرآن مجيد مىباشد.
1ـ اصول كافى، ج 1، ص 239، ج 1- بصائر، ص 152، ح 3.
2ـ بصائر، ص 154، ح 8: عندى مصحف فاطمه ليس فيه شى من القرآن.
3ـ كافى، ج 1، ص 240، ح 2- بحارالانوار، ج 26، ص 44، ح 77- بصائر، ص 157، ح 18.
4ـ بحارالانوار، ج 26، ص 18، ح 1.
5ـ كافى، ج 1، ص 241، ح 5- بصائر، ص 154، ح 6: و يخبرها عن ابيها و مكانه و يخبرها بما يكون بعدها فى ذريتها و كان على يكتب ذلك فهذا مصحف فاطمه.
ت عصمت و طهارت استفاده مىشود كه مصحف فاطمه بعد از رحلت رسول خدا كه فاطمهى زهرا عليهاالسلام به شدت محزون بود، (در طول هفتاد و پنج روز مدت زندگى آن حضرت بعد از پدرش)، نازل شده است.
حضرت امام صادق عليهالسلام در اين باره مىفرمايند:
ان فاطمه عليهاالسلام مكثت بعد رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله خمسه و سبعين يوما و كان دخلها حزن شديد على ابيها و كان ياتيها جبرئيل فيحسن عزاها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن ابيها و مكانه و يخبرها بما يكون بعدها فى ذريتها و كان على عليهالسلام يكتب ذلك فهذا مصحف فاطمه.(1)
به يقين فاطمه عليهاالسلام بعد از پدرش تنها هفتاد و پنج روز در اين جهان زندگى كرد و در طول آن مدت غمها و غصههاى زيادى را تحمل نمود.
جبرئيل در آن ايام به طور مرتب به حضور فاطمه عليهاالسلام نازل مىشد و او را در عزاى پدر تسليت مىگفت و از مقام و جايگاهش در آن سوى جهان با خبر مىساخت و همچنين از اوضاع آيندهى دنيا و سرنوشت بچههايش آگاه مىنمود و على عليهالسلام آنها را مىنوشت و همهى اينها مصحف فاطمه عليهاالسلام را تشكيل مىداد.
و در يك حديث ديگرى امام صادق عليهالسلام مىفرمايند:
مصحف فاطمه ما فيه شىء من كتاب اللَّه و انما هو شىء القى عليها بعد موت ابيها. (2)
در مصحف فاطمه چيزى از آيات قرآن نيست، بلكه آن مصحفى است كه بعد از فوت پدرش به او داده شده است.
و بالاخره در حديث سومى از امام جعفر صادق مىخوانيم:
ان اللَّه تعالى لما قبض نبيه صلى اللَّه عليه و آله دخل على فاطمه عليهاالسلام من وفاته من الحزن ما لايعلمه الا اللَّه عز و جل فارسل اليه ملكا يسلى غمها و بحدثها فشكت ذلك الى اميرالمؤمنين عليهالسلام فقال عليهالسلام: اذا احسست بذلك و سمعت الصوت قولى لى فاعلمته بذلك فجعل اميرالمؤمنين يكتب كلما سمع حتى اثبت من ذلك مصحفا... (3) خداوند چون رسول خدا را قبض روح كرد، فاطمهى زهرا از اين جهت به شدت محزون گشت كه جز خدا كسى از درد دل او خبر نداشت.
لذا ملكى را به سوى او فرستاد، تا وى را تسليت گفته و با او گفتگو كند.
فاطمه عليهاالسلام اين موضوع را به اطلاع على عليهالسلام رسانيد، آن حضرت فرمود: هرگاه چنين احساس كردى مرا با خبر كن. بدين صورت فاطمه على عليهالسلام را از آمدن ملك با خبر مىساخت، و على عليهالسلام گفتگوها را مىنوشت. از اين طريق مصحف فاطمه به وجود آمد. از اين احاديث استفاده مىكنيم كه مصحف فاطمه در طول هفتاد و پنج روز زندگى مصيبتبار فاطمه بعد از رحلت پدر بزرگوارش به تدريج نازل شده و اميرالمؤمنين آن را نوشته و به نام مصحف فاطمه عليهاالسلام نامگذارى گرديده است.
در مجموع، از مطالب استفاده مىكنيم كه مصحف فاطمه از جانب خدا توسط پيك وحى (جناب جبرئيل) به فاطمه عليهاالسلام القاء شده و اوضاع آينده جهان و اخبار غيبى در مورد سرنوشت فرزندان فاطمه عليهاالسلام و جنايات خلفا و پادشاهان ستمگر و ساير مسائل غير فقهى در آن به ثبت رسيده و آن كتاب جزو ودايع امامت، هماكنون در محضر امام زمان- عجل اللَّه تعالى فرجه- مىباشد.
1ـ بحارالانوار، ج 26، ص 41، ح 72- كافى، ج 1، ص 241، ح 5 و ص 458، ح 1- بصائر، ص 153 ح 6- عوالم، ج 11، ص 188.
2ـ بصائرالدرجات، ص 159، ح 27.
3ـ اصول كافى، ج 1، ص 240، ح 2- بحار، ج 26، ص 44، ح 77 و ج 43، ص 80، ح 68- بصائر ص 157، ح 18.