چکيده
«جامعه آرمانی» از دیرباز در فرهنگها و ادیان مختلف مورد گفتوگو بوده است. تحقق جامعه آرمانی، نیازمند مقدماتی است که مهمترین آنها، تغییر نگرش افراد جامعه است؛ زیرا نوع نگرش افراد، بر رفتار آنها مؤثر بوده و عملکرد و رفتار آحاد جامعه است که اجتماع را میسازد. براساس فرهنگ قرآنی، نگرش افراد در قالب دو نگرش «تکاثری» و «کوثری» قابل بررسی است. مستکبران و دنیاطلبان، به دنیا نگرش تکاثری دارند و تمام اعتباریات را فقط از آن خود دانسته و برای تحقق کثرتطلبیشان، دائم به دنبال افزایش سلطه بر دیگران هستند. در مقابل آنها، افراد در نگرش کوثری، اصالت را به زندگی اخروی میدهند. این نگرش، سبب میشود افراد علاوه بر اصلاح خود، به دنبال گسترش فرهنگ دینی باشند. در فرهنگ اسلام شیعی این رویکرد «انتظار فرج» نامیده میشود که در زمره افضل اعمال است؛ زیرا این رویکرد دارای این ظرفیت و قابلیت است که با ایجاد فضای نگرش مثبت و آرمانگرا، گرایش افراد و جامعه را به سمت تحقق جامعه مهدوی رهبری کند. این پژوهش که از نوع کتابخانهای است، با دو روش نقلی ـ وحیاني و عقلی ـ تحلیلی است. در این مجال، به مهمترین محورهای ضروری این تغییر نگرش پرداخته شده است.
مقدمه
باور به ظهورِ منجی، با فطرت پاک انسانی آمیخته و از مسائل آرمانی بشر است و آرزوی تحقق جامعه آرمانی فراتر از افق زمان و مكان و دین و مذهب قابل بررسى است. موعود در مذاهب مسیح، يهود، اسلام و... به معنای «انتظار آمدن نجاتدهندهاى است كه همه دنيا را اصلاح خواهد كرد.» با اینحال، در بعضى جزئياتِ تحقق این پدیده، اختلاف دیدگاه وجود دارد (دواني، 1378: ص180). باور به ظهور منجی به پیروان ادیان يهود، مسيح و اسلام منحصر نيست؛ برهمائيان نیز به ظهور منجىای به نام كريشنا و زرتشتيان به ظهور موعود آسمانى به نام سوشیانس معتقدند. اغلب آيينهاى دنيا با اندكى تفاوت به ظهور چنين فردى در آخرالزّمان باور دارند. قابل توجه اینكه ترجمه اسامى تمام یا اکثر كساني که پیروان ادیان و مذاهب منتظر ظهورشان هستند، هادى، مهدى، موعود و ... است (جزایری، 1381: ص863). لذا در طول تاريخ، حتى پيش از اسلام، اجمالاً مردم به منجى جهانى دلبسته بودند. امروزه نيز ميليونها انسان محروم و مظلوم در انتظار آينده درخشان و فارغ از ظلم، لحظهشمارند. تحقق اين آرزوى دیرینه و آرمانی، نیازمند فراهم آوردن زمینههای آن است. از نگاه نگارنده، تغییر نگرش انسان از امور دنیایی و تکاثری به امور معنوی و کوثری، ضروریترین و اساسيترين مقدمه برای تحقق این مهم است.
براساس یک قاعده کلی، تغییر نگرش برای تغییر عملکرد و شرایط زندگی، امری ضروری است؛ چنانكه امام علی فرمودند: «تفکر و اندیشه، انسان را به سوی نیکوکاری و عمل كردن به آن سوق میدهد» (کلینی، 1407: ج2، ص55). خداوند بر این مهم نیز تأکید میفرماید: إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ (رعد: 11). پس میتوان گفت برای هر تغییری، ابتدا باید نگرش فرد تغییر یابد. تا زمانی که نگرش افراد برای تغییر متناسب نباشد، تغییری اتفاق نخواهد افتاد (کاوی، 1395). در حال حاضر، جامعه جهانی باسرعت چشمگیری در جهت کثرتطلبی و تکاثرگرایی در زمینههای مختلف در حرکت است. فساد و تباهیای که بشر در عرصههای مختلف با آن روبهروست، دستاورد همین نگرش و عملکرد است. براساس همان قاعده کلی، لازمه دستيابي جامعه جهانی به جامعه آرمانی مورد انتظارش، تغییر نگرش است.
این پژوهش که از نوع کتابخانهای است، با روش عقلی- تحلیلی و نیز نقلی ـ وحیانی تلاش میکند ضرورت تغییر نگرش جامعه جهانی از تکاثری به کوثری و نیز نقش این تغییر را برای رسیدن به جامعه آرمانی مورد انتظارش، به عنوان مقدمه ضروری زمینهساز جامعه موعود، تبیین كند.
پیشینه
در تتبعی که در زمینه «لازمه تحقق جامعه مهدوی، ضرورت تغییر نگرش تکاثری به کوثری» صورت گرفت؛ به پژوهشهایی با نگرگاههای مختلف، ازجمله «فرهنگ و زندگی کوثری و تکاثری»، «جايگاه اومانيسم در توسعه كوثري» و «توسعه کوثری در برابر توسعه تکاثری» دست یافته و درباره جامعه مهدوی و ظهور، کتابها و مقالههايي منتشر شده، از جمله کتابهای «مهدی ده انقلاب در یک انقلاب»، «امام مهدی موجود موعود»، «پیامهای حضرت مهدی به دولتمردان و مسئولان» و همچنین مقالههايي مانند «انعکاس تصویر جامعه مهدوی در جامعه منتظر» و «ابعاد رشد در مدينه فاضله مهدوي از ديدگاه آيتالله جوادي آملي» منتشر شدهاند؛ اما در زمينه بایستگی تغییر نگرش تکاثری به نگرش کوثری در تحقق جامعه مهدوی، موردی یافت نگردید. لذا میتوان ادعا کرد پژوهش حاضر، کاری نو و رویکردی جدید به تحقق جامعه مهدوی است.
نگرشتکاثری و کوثری از منظر قران
«تکاثر» و «کوثر» از ریشه مشترک «كثرت» است؛ ولی اين دو دارای معنای ارزشی متفاوتی هستند. «تكاثر» مصدر باب تفاعل، به معناى تفاخر و مباهاتکردن به یکدیگر در مال، عدد و ولد است (مکارمشیرازی و دیگران، 1371: ج27، ص276؛ طباطبایی، 1374: ج 20، ص600 و طريحى، 1375: ج3، ص470) «تَكَاثُر»، به معناي چشم و همچشمى و معارضهكردن در افزونى مال و بزرگى است (راغب اصفهانى، 1412: ص703). «تکاثر» امری است طرفیني که در مال و نفَر باهم برتریطلبی میکنند (صاوی، 1427: ج4، ص418)؛ اما «کوثر» بر وزن «فوعل»، وصفى است که از «کثرة» گرفته شده و به معناى «خیر کثیر و فراوان» است.(ازهرى، بیتا: ج10، ص102؛ فراهیدی، 1410: ج5، ص348؛ صاوی، 1424: ج4، ص435 و ابن عاشور، 1420: ج30، ص502). «كوثر» در لغت به معنای زياد از هر چيز؛ غبار زياد پيچيده آمده است (ابن منظور، 1414: ج5، ص133). «كوثر» كثرت و فراوانى است كه اندازه و مقدار معيّن ندارد (مغنیه، 1378: ج8، ص187). کوثر، نهری است که رودهای دیگر از آن منشعب میشوند؛ خیر عظیمي که به پیامبر اعطا شده است و به مرد بخشنده نیز تعبیر شده است (راغب، 1412: ص703).
در نگرش تکاثری، کفار، رغبت به دنیا و تکاثرخواهی را راهی برای حفظ عزت خود میدانند و این امر براساس سلوک و منش جاهلیت است (ابن عطیه، 1422: ج5، ص266). نگرش تکاثری سبک زندگی خاصی به دنبال میآورد. لذا متکاثران، زندگی خود را وقف جمعآوری ثروت میکنند؛ رویکرد زیادهطلبانهای در زندگی پیش گرفته و به دنبال مقام و سلطهگری میباشند و به آنچه باعث کمال عقلشان میشود، عنایت و توجهی ندارند (خطیب، 1424: ج16، ص1665). از پیامدهای نگرش تکاثری، میتوان به مباهات به کثرت اموال و فرزندان اشاره کرد (ر.ک: مراغی، بیتا: ج27، ص177). در این رویکرد به دلیل اینکه فرد از پروردگار متعال روي گردانده است و به زندگى دنيا مشغول میشود، خودبهخود در خودنمايى، خودبينى و محبت دنيا غرق خواهد بود. چنین كسى در وادى غفلت و جهالت است و مفهوم لذت در عبادت و الم در معصيت را نفهميده، و ميان وظايف و فرايض و آنچه حرام و ممنوع است، تفاوتي نخواهد گذاشت (منسوب به امام صادق، 1360: ص12). در قرآن علت نفسانی تکاثر، «شُحّ نفس» شمرده شده است. شحّ نفس، همان حرص برای باقی ماندن مال است تا آن مال صرف لذات دنیا شود. از اینرو، خداوند ـ که خواهان سعادت همگان است ـ دنیا را حقیر شمرده تا متکاثران از گرایش تکاثری روی برگردانده و به نگرش کوثری روی آورند و با کنترل شح نفس، به توفیق احسان، انفاق و پرهيزكاري نايل گردند (ر.ک: ابن عاشور، 1420: ص27 و ص361).
نگرش زیادهطلبانه تکاثری، سبب میشود افراد در طلبِ كثرت مال، اولاد، تفاخر، تكبر، رياست، اسم و عنوان غرق شوند و به هر مرتبهای كه برسند، مرحله بالاتر را آرزو كنند (طیب، 1369: ج14، ص216). این گرایش تکاثری بدون حد انسان، تنها در بستر فرهنگ کوثری، با ایمان، تقوا و توکل در مسیر اهل بیت کنترل میشود. لذا پیامبر راه نجات از نگرش تکاثری که دنیا را به دریایی ژرف و هولناک مبدل میکند (و غرق شدن در آن، انسان را تهدید میکند)، توسل به اهل بیت معرفی میفرمایند: «اعْلَمُوا أَنَّ الدُّنْيَا بَحْرٌ عَمِيقٌ ... وَ أَنَّ سَفِينَةَ نَجَاتِهَا آلُ مُحَمَّد» (حسن بن علی، 1409: 432). اوج این اعتماد و بهرهمندی از اهل بیت در جامعه ظهور، تحت لوای ناجی موعود تحقق خواهد یافت که از دیدگاه شیعه، کسی جز حضرت مهدی نخواهد بود؛ زیرا وعده پیامبر و معصومان مبنی بر برقراری حکومت عدل در آخرالزمان، فقط توسط ایشان محقق خواهد شد. به این رو، در روایات اهل سنت و شیعه انتظار فرج مورد تأکید است. لذا بایسته است به منظور تحقق جامعه مهدوی نگرش تکاثری ریشهکن شود و نگرش کوثری گسترش یابد.
مؤلفههای ضروری تغییر نگرش
در ادامه، به ترتیب اولویت، مؤلفههای اساسی نگرش تکاثری و ضرورت تغییر آنها به نگرش کوثری، برای دستیابی به جامعه مهدوی، مورد توجه قرار خواهد گرفت:
- ضرورت تغییر نگرش، از سلطهپذیری به آزادی و استقلال
منشأ استعمارگری و اجبار دیگران به سلطهپذیری، نگرش تکاثری است. استعمارگرایی نوعي سلطه است که شامل تحمیل یک نفر به دیگران میشود و یا يک کشور، قدرتش را بر ديگري، از طريق حل و فصل، حاکميت و يا مکانيسمهاي غيرمستقيم کنترل، تحميل ميکند. مشروعیت استعمارگرایانه، دغدغه طولانیمدت فیلسوفان سیاسی و اخلاقی در سنت غربی بودهاست (میل، 1963: ص380). استعمارگرایی پدیدهاي مدرن نیست. تاریخ جهان پر از نمونههایی است که جامعهاي به تدریج با افزودن قلمرو مجاور و راهاندازی مردم آن در قلمرو تازه تسخیرشده، گسترش مییابد. یونانیهای باستان، مستعمرات خود، مانند رومیها، مورها و عثمانیها را بهوجود آوردند و تنها چند نمونه از معروفترین آنها را نام بردند! پس، استعمار به زمان یا مکاني خاص محدود نیست (یونگ، 2001). از دير زمان تا امروز سرنوشت محتوم قشر زیردست رضایت و پذیرش زور و بیداد قشر حاکم بوده که منشأ آن سلطهپذیری و تسلیمشدن در مقابل سلطهگران زورگو بودهاست و البته با انقلابها و جنبشهای آزادیطلب، این تابو رخنه برداشته ... و روزنه امید به سوی عدالت و دادگری گشوده و نگرش ملل و افراد به سوی حاکمی عادل و منجی جلب خواهد شد (خامنهای، بيانات در اجتماع زائران حرم رضوي، 1/1/1387). متأسفانه امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است، اما ملت ایران بر تغییر و اجراي احکام و ارزشهای انقلابی عزم کردند. معرفت به این مسیر و دستیابی به آن نقطه موعود، مسیر تاریخ را عوض خواهد کرد و زمینه ظهور ولیامر و ولیعصر آماده و دنیا وارد مرحله جدیدی خواهد شد (همان، ديدار با مردم قم، 19/10/1391). این رویکرد استقلالطلبی و آزادی از اطاعت طواغیت، از آموزههای قرآن و برگرفته از نگرش کوثری است: اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (نحل: 36). در این نگرش، پذیرش حکومت خدا، با پذيرش سلطه طاغوتها نمىسازد. یکتاپرستی همین است که انسان را از یوغ مستکبران آزاد كند (قرائتی، 1383: ج4، ص519). «دین»، پیروان خود را از تسلیمشدن در مقابل ظلم منع و به مقابله با ظالم تشویق و عدالت، آزادی، معنویت و پیشرفت را به زندگی انسانها پیشنهاد میکند (خامنهای، ديدار اجلاس جهاني جوانان و بيداري اسلامي، 10/11/1390). آزادى در عقيده و ديدگاه، بهترين وسيله پيشرفت جامعه است و در سايه نظم عادلانه و زندگى با رفاه بايد افراد خاصيت و جوهر خود را نشان دهند و به سوى ترقّى و پيشرفت بگرايند و اين مقصود حاصل نشود، جز اينكه افراد در خود، آزادى كامل را درك كنند و مانعى سر راه خود به نظر نياورند. اختناق و سلب آزادى افراد، باعث ركود و عقبگرد جامعه مىشود (كلينى، 1375: ج3، ص727). با ملاحظه ناپایداری حاکمیت سلطهگران: وَ تِلکَ الاَیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاس (آلعمران:۱۴۰) و پذیرش اینکه خداوند پشتیبان همیشگی و حقیقی مؤمنان است، نگرش مؤمنان به نتیجه ظلمستیزی عوض میشود و پیروزی مؤمنان، جذب افراد به سوی حق و حقیقت و نیز تمایل به کسب ایمان واقعی را موجب ميگردد (آلوسى، 1415: ج2، ص284). لذا در برابر متجاوز، بايد ايستاد. نگرش کوثری، به هركس اين حق را مىدهد اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله كند. تسليم در برابر متجاوز، مساوى است با مرگ و مقاومت در برابر متجاوز، مساوى است با حيات. اين، منطق اسلام است (مکارم شیرازی، 1374: ج2، ص33). این روحیه سلطهستیزی و استقلالطلبی برگرفته از فرهنگ اسلامی، به خصوص فرهنگ شیعی در «جهاد» نمود پیدا میکند و این تنها راه تحقق جامعه مهدوی معرفی میشود (صادقى تهرانى، 1365: ج6، ص16).
اگر این تغییر نگرش در تمام جوامع به وجود آید، به یقین جامعه آرمانی محقق خواهد شد. حضرت على در توصيف حكومت مهدى میفرماید:
لَيَنْزِعَنَ عَنْكُمْ قُضَاةَ السَّوْءِ وَ لَيَقْبِضَنَّ عَنْكُمُ الْمُرَاضِينَ وَ لَيَعْزِلَنَّ عَنْكُمْ أُمَرَاءَ الْجَوْرِ وَ لَيُطَهِّرَنَّ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ غَاشٍّ وَ لَيَعْمَلَنَّ بِالْعَدْل؛ قاضيان زشتكار را كنار ميگذارد و اشخاص از خودراضي يا خودخواه را از (ظلمشان به) شما جلوگيري ميكند و فرماندهان ظالم و ستمپيشه را بركنار ميكند؛ زمين را از وجود افراد خيانتكار تطهير ميكند و عدل را به كار ميبندد (مجلسی، 1403، ج51، ص120).
تحقق این وعده که تهدیدی برای تمام مستکبران و امیدی برای مظلومان عالم است، به زمینهسازی و آمادگی جهانیان نیاز دارد. این آمادگی چیزی نیست جز تغییر نگرش سلطهپذیری به آزادیخواهی و استقلالطلبی آحاد جوامع انسانی.
انقلاب اسلامی ایران، آغاز این حرکت مبارک است. جهان اسلام، بلکه جامعه جهاني به پيچ تاريخى مهمی وارد شده است که عبارت است از تحول از سيطره دولتهاي ديكتاتور به آزادى ملتها و حاكميت ارزشهاى معنوى و الاهى (خامنهای، ديدار شركتكنندگان در اجلاس جهاني جوانان و بيداري اسلامي، 10/11/1390). حوادث امروز شمال آفريقا، كشور مصر، كشور تونس، برخى كشورهاى ديگر، براى ملت ايران معناى خاصى دارد و اين، همان چيزى است كه هميشه بهعنوان حدوث بيدارى اسلامى، به مناسبت پيروزى انقلاب بزرگ اسلامى ملت ايران گفته مىشد (خامنهای، ديدار با مردم قم، 27/7/1389). کولپه[1] از خاورشناسان غربی و ایرانشناس نامدار میگوید:
انقلاب اسلامی، بسیاری از مسلمانان مقیم خارج از جهان اسلام را در مسیر بازیابی هویت اسلامی خویش قرار داد؛ بدون تردید، آغازگر جنبش تجدید حیات اسلام است که اثرگذاری فرا ملیتی داشته است (کولپه، 1989: ص67 به نقل از رسالت، 16/3/1389).
در کشورهای غربی، اسلامگرایی بهعینه مشاهده میشود و کشورهایی همچون آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه، اسلام هراسی را به دلیل تأثیرگذاری انقلاب اسلامی بر جهان، راه اندازی کردهاند.
نتیجه اینکه جامعه جهانی برای دستیابی به جامعه مطلوب و آرمانی، نیازمند تغییر نگرش از سلطهپذیری به آزادی و استقلال است و این اولین و ضروریترین تغییر نگرش از تکاثری به کوثری است و تا اين تغيير در جوامع شکل نگیرد، در وضعیت موجود هیچ تغییری پدید نخواهد آمد. این، زیربناییترین شرط حرکت جوامع به سمت تعالی و پیشرفت است. این تغییر در انقلاب اسلامی ایران، به عنوان الگویی برای جوامع قابل بررسی است.
- ضرورت نفي نگرش نژاد برتر
آیا رهبری جامعه باید در دست گروهی خاص با ویژگیهای منحصر به فرد باشد یا فردی از متن جامعه میتواند این وظیفه خطیر را عهدهدار گردد؟ نگرش تکاثریِ برتریطلبی قومی و نژادی، چنین باوری را القا میکند. اعتقاد به نژاد برتر، ریشهای تاریخی دارد. از دیرباز برخی خود را از دیگران برتر دانسته و با سوء استفاده از جهل مردم، برای خود جایگاهی کسب کرده و بر مردم ضعیف، ستم روا داشتهاند. اسلام با این نگرش مخالف است؛ آن را جاهلی میداند و افتخار به انساب و قبايل را موهوم تلقی میکند. اما هنوز رسوبها و بقاياى آن در اعماق روح بسيارى از افراد و اقوام وجود دارد (مكارم شيرازى، 1374: ج22، ص198). به دلیل همین رویکرد فاسد، در همه قرون و اعصار، آرزوى مصلح بزرگ جهانى در دلهاى خداپرستان وجود داشته است و اين آرزو، به پيروان مذهبهاى بزرگ مانند زرتشتى، يهودى، مسيحى و مسلمان منحصر نميشود، بلكه ردپای آن را در افسانههاى يونان، افسانههاى ميترا در ايران، كتابهاى قديم چينيان، عقايد هنديان، بين اهالى اسكانديناوى، ميان مصريان قديم، بوميان وحشى مكزيك و نظاير آنها نيز ميتوان يافت (دواني، 1378: ص178). این آرزو از تمایل فطری بشر به مساوات و نفرت آنها از برتریطلبی و نژادپرستی متکاثران حكايت ميكند.
«برتریطلبی»، یکی از اصلیترین و ریشهدارترین ویژگیهای نگرش تکاثری است؛ در حالیکه اين رويكرد، در نگرش کوثری هیچ جایگاهی ندارد. در اسلام ملاک برتری تقوا معرفی شده است: ... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ ... (حجرات: 13). مخاطب این آیه، كل جامعه انسانى است و به مهمترين اصلى اشاره میکند كه ضامن نظم و ثبات جامعه است. این اصل، ميزان واقعى ارزشهاى انسانى را در برابر ارزشهاى كاذب و دروغين مشخص مىسازد (مكارم شيرازى، 1374: ج22، ص196). براساس آموزههاي قرآنی، حسب و نسب نزد خداوند شرافتی محسوب نمیشود؛ زیرا برتری نَسَبی اکتسابی نیست و با تلاش و کوشش به دست نمیآید؛ درحالیکه خداوند، آنچه را انسان با تلاش کسب کند، مؤثر و عامل پیشرفت و کمال میداند (فخر رازی، 1420: ج28، ص113). پبامبر فرمودهاند:
همانا خداوند عزوجل از شما مباهات جاهلیت را برد؛ در حالی که به پدران مؤمن و متقی و گنهکار شقی تفاخر میکردید. شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک است. آنانكه بهقوميت خود تفاخر ميكنند، اين كار را رها كنند و بدانند كه آن مايههاي افتخار، جز ذغال جهنم نيستند و اگر آنان دست ازاين كار نكشند، نزد خدا از سوسکهايي كه كثافت را با بيني خود حمل ميكنند، پستتر خواهند بود (سجستانی ازدی، 1414: جزء4، ص331).
امروز مسلمانان نیازمند نگرش کوثری هستند تا در سایه آن، نگرشهای سخیف و جاهلی تفاخر به حسب و نسب را به برادری، برابری و مساوات تبدیل کنند که اين مهم به قرآن و سنت مستند است تا در صفوف آحاد جامعه ـ از هر دین ومسلکی که باشند، بهخصوص مسلمانان و نیز بین جوامع مختلف ـ وحدت و انسجام ایجاد گردد.
در فرهنگ قرآنی، «برتریطلبی»، عملی فرعونی است: إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً ... (قصص: 4). این برتریطلبی فرعون، نه به واسطه جایگاه ویژه، بلکه به علت ظلمی بود که بر مردم روا میداشت (سیوطی، 1404: ج5، ص119). فرعون طغیان کرد؛ زیرا بیحد و مرز به ظلم و دشمنی پرداخت (آلوسی، 1415: ج10، ص253). ایجاد تفرقه، ترفند فرعون برای استیلا و استخدام افراد بود (بیضاوی، 1418: ج4، ص171). تفکر در اینگونه آیات، سبب اصلاح نگرش و انگیزه آزادی خواهد بود: وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ (قصص: 5). این آیه بارقههای امید را در دل جوامع مستضعف روشن و آنها را به تلاش در جهت تحول و تغییر مصمم ميكند.
انقلاب ایران، با همین نگرش کوثری و به مدد دو عنصر بزرگ اسلامیِ «احترام به شخصيت و رشد انسان» و «جلوگيرى از نفوذ طاغوتها و قدرتمندان ستمگر جهانى» نضج گرفته و به الگویی برای مسلمانان سایر سرزمينها، از جمله فلسطین، بوسنی، لبنان، عراق و سوریه برای مقابله با طاغوتها و قدرتهاى ظالم بينالمللى تبدیل گشته است. اگر كرنش و اظهار ضعف از سوى برخى از ملتها نبود و همه ملتها حق خود را میشناختند و تلاش میکردند زير بار ظلمها و زورگويىهاى بينالمللى نروند، اينها اينطور قدرتمند نمىشدند (خامنهای، ديدار با اعضاي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشآموزان، 26/6/1382). اگر همه جوامع و ملل مختلف در اقصا نقاط جهان، به دستورهاي اسلام مبنی بر عدالت اجتماعی و برابری انسانی پایبند و با نگرش کوثری اسلام آشنا شوند و نگرش خود را بر مساوات و برابری تمام انسانها و مردود دانستن نژاد برتر تنظیم كنند، شاهد تحول رفتاری آنها و نیز حرکت جوامع به سوی جامعه آرمانی خواهیم بود.
- اصلاح نگرش به مقوله آزادی
دولتهای استعماري، سالهاست در قالب مدرنیته و پستمدرن، آزادی افسارگسیخته را به عنوان بهترین راه برای افزایش لذت و بهرهمندی انسان به جوامع القا میکنند. این نگرش در سبک زندگی افراد در ابعاد مختلف، مانند پوشش، تنوع طلبیِ جنسیِ افسارگسیخته، روابط آزاد زن ومرد نمود یافته است. تبلیغات گسترده و جاذبههای متنوع این نگرش تکاثری موجب گرایش مردم به اين جاذبهها و از بین رفتن قبح آزادی افسارگسیخته در جامعه گردیده است و کارهای سخیفی که در گذشته عار شمرده میشد، امروز با افتخار در اجتماع آنها انجام میشود! این نگرش تکاثری، غفلت افراد و سوء استفاده دولتهاي مستکبر و استعمارگر به منظور تأمین منافعشان را سبب گردیده؛ بيترديد چنین نگرشی در فرهنگ قرآنی مطرود است.
در بررسی قرآنیِ آزادیهای افسارگسیخته، «ذر = رها كن» یکی از مهمترین کلیدواژهها است: ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (حجر:3 و انعام:70). پیامبر مأموریت دارد تا «آنها را در زندگی حیوانی محض رها کند؛ زندگیِ بدون فکر، اندیشه، عاقبتاندیشی و آگاهی» (شاذلی، 1412: ج4، ص2126). وقتى انسان نسبت به كامگرفتن از لذتهاى مادى، افسارگسيخته شد و همه كوشش خود را براي آن صرف كرد، قهرا از كوشش در دين حق اعراض ميكند و آن را شوخى و بازيچه مىپندارد (طباطبایی، 1374: ج7، ص204). این رویکرد متکاثرانه عواقب سوئی دارد. حضرت علی:
اى مردم! ترسناكترين چيزي كه از ابتلاى شما به آن ميترسم، دو چيز است: اوّل، پيروى از هواى نفس؛ دوّم، آرزوى بيشمار. امّا پيروى از هواى نفس، شخص را از راه حق باز ميدارد و آرزوى بيحساب، آخرت را از ياد ميبرد (آلوسی، 1407: ج7، ص257).
امام رضا نیز میفرماید:
قطعا هرکس به خدا اقرار نکند، ارتكاب معصیت از سوی او اجتنابناپذیر است و برای ارتکاب به گناهان او پایانی نیست و او برای دستیابی به آنچه تمایل دارد و لذت میبرد، هیچکس را مراقب نمیشمارد. در این امر، تباهی همه آفریدگان نهفته است؛ تجاوز برخی به دیگری و غصب همسر و فرزندان، اباحه در خونریزی و قتل بیدلیل و بیگناه، روند دنیا را به خرابی برد و خلق نابود و کشت و نسل فاسد میگردد (ابن بابويه، 1385: ج1، ص252).
یکی از تحفههای آزادی افسارگسیخته «قاچاق انسان» است. هر روز تعداد قابل توجهی از نوجوانان در سراسر جهان به صورت قاچاق جابهجا میشوند. در این بخش، زنان و دختران بيشترين قاچاق انسانی و جنسی را تشکیل میدهند (مککلین، 2011: ص243). قاچاق زنان و نوجوانان برای فحشا و سایر اشکال استثمار جنسی، یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر در جامعه معاصر به شمار ميرود (دویدایتیس، 2010: ص462). «از بین رفتن حد و مرز روابط جنسی»، از دیگر نتایج شوم این نگرش است. امروز بسیاری از افراد آزاداندیش، این نگرش را مطرود و آن را نوعي رويكرد خروج از انسانیت میدانند و به دنبال نگرشی هستند که آن نگرش آزادی را در بستر انسانیت و ارزشمداری تعریف كند. اما متاسفانه امروزه سررشته فرهنگ و چگونگى لباس، پوشش، كيفيت زندگى، نشست و برخاست، اخلاق و معرفت انسانهاى بىگناه و بىخبر در سرتاسر عالم، در دست عدهاي است كه امواج مسموم فرهنگى را رواج داده و همه را به پذیرش آن مجبور میکنند و نمیگذارند ملتی سررشته فرهنگ را در دست بگیرند (خامنهای، ديدار با فرماندهان و نمايندگان ولي فقيه نيروي انتظامي، 28/3/1368). البته مردم ایران با انقلاب اسلامی توانستند در مقابل تمام مستکبران جهان که هرزگی و بیبند و باری را ترویج میدادند، بایستند و به قوانین روحافزای اسلامی رویآورند. نظام اسلام سوقدهنده بشر به سوى كمال انسانيت و حيات ابدى او است و البته برنامهاى براى سير حقيقى و كمال روانى بشر براى هميشه جز بهوسيله پيامبر و تعليمات قرآن در نظر گرفته نشده و تصور نميشود (حسینی همدانی، 1404: ج7، ص78).
بنابراین، برای دستیابی به زندگی مطلوب، باید از نگرش تکاثری اجتناب کرد و به نگرش کوثری و زندگی براساس ارزشها و حفظ حدود انسانی رویآورد. این تغییر نگرش تأثیرگذار، به طور کامل در حکومت ولیعصر تحقق خواهد یافت و انقلاب اسلامي ایران زمینهساز این حرکت مبارک بوده است.
- تغییر نگرش از کثرتطلبی به معنویتگرایی
از آثار شوم مدرنیته و پستمدرن، «منفعتطلبی» و «کثرتگرایی» است. این خصیصه یکی از پیامدهای نگرش تکاثری استکه انسان را به حفظ منافع خود و بیتفاوتی نسبت به سرنوشت و منافع دیگران سوق ميدهد. این رویکرد، با توسل به تبلیغات پرزرق و برق، راه اشتدادطلبی مادی را به روی انسان میگشاید. در قرآن، زیاده طلبی با کلیدواژه «جمع» و «تکاثر» قابل بررسی است: وَ جَمَعَ فَأَوْعى (معارج: 18) و همچنین الَّذي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ (همزه: 2). روحیه تکاثری موجب میشود انسان به سبب حرص، حلال و حرام را ملاحظه نكند و به جمعآوری مال بپردازد و وظایف و حقوق مالی خود را انجام ندهد و درازی آرزو، او را از دین بازدارد (ابوالسعود، 1983: ج9، ص32 و حسینی شاهعبدالعظیمی، 1363: ج13، ص311). چنین فردی به واسطه جمع كردن مال دچار عجب ميشود؛ مردم را کوچک میشمارد و آنها را مسخره میکند. این، در حالیاست که او ناچیزی و كمبهايي مال را نمیشناسد؛ وگرنه شخص عاقل به شیء كمارزشي مانند مال افتخار نمیکند (خازن، 1415: ج4، ص469). روحیه متکثرانه باعث افزایش دلبستگی فرد به دنیا ميگردد و فرد نیز به آرزوهاى دور و دراز مشغول میشود و دیگر به رفع حوايج ضرورى زندگى قانع نمىگردد، لذا هر قدر مالش زيادتر شود، حرصش بيشتر مىگردد و این حرص تا بینهایت ادامه خواهد يافت. چنين فردي مىپندارد، مال، او را در دنيا جاودان مىسازد و چون جاودانگى و بقاى خود را دوست مىدارد، تمام همّش را صرف جمع كردن مال و شمردن آن مىكند و وقتى كه مال و ثروتي فراوان براي او جمع شد و خود را بىنياز احساس كرد؛ ياغىگرى ميكند، بر ديگران تفوق و استعلا مىورزد (طباطبایی، 1374: ج20، ص616)؛ در حالیکه پيامبران، با نگرش تکاثری و خودخواهى و برترىجويى مبارزه میکردند؛ مردم را به کوثر قناعت فرا میخواندند؛ انسان را به مهاركردن غريزه افزونخواهى و سلطهجويى تشويق ميكردند و مردم از تباهشدن و هرز رفتن استعدادها و غلتيدن در لجنزار فساد اخلاقى برحذر میداشتند (خامنهای، سخنراني در چهل و دومين مجمع عمومي سازمان ملل، 31/6/1366).
لازمه تغییر در دلبستگیهای مادی و كاستن از اين دلبستگيها، نزدیکشدن به نگرش کوثری است. در نگرش تکاثری، مادیگرایی به زندگی پست مادی منحصر است؛ در حالیکه در نگرش کوثری، تمتع از دنیا باید فقط به اندازه نیاز باشد و افراد باید به آخرت و زندگی ابدی خود نیز بیندیشند و برای آن آمادگی کسب كنند:
زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (آلعمران: 14).
از نظر مردم حبّ شهوات نفساني، از ميل به زنها و فرزندان و هميانهايي از طلا و نقره و اسبهاي نشاندار و نيكو و چهارپايان و مزارع، زيبا و دل فريب است اما اينها متاع زندگاني دنياست و نزد خداست منزل بازگشت نيكو.
در انسان، میل به این شهوات جزئی، از امور «تکوینی» و اصیل انسانی محسوب میشود و قابل انکار نیست. شهوات برای بقاي نسل ضروری است؛ اما انسان باید مراقب باشد از حد آن تجاوز نکند و دچار طغیان نشود تا بتواند در زندگی معنوی هم پیشرفت کند (قطب، 1425: ج1، ص374). گرایش تکاثری، دستاورد فريبخوردن انسان در برابر تمايلات و لذايذ مادى و فراموشی آخرت و عدم تشخیص امور مهم از امور بياهميت و کماهمیت است. لذا امر بر او مشتبه شده و فراموش میکند كه لذايذ مادى، وسيله و متاعی برای زندگى موقت در دنيا و مقدمهاي است براى رسيدن به مقصود که عبارت است از «حسنمآب» و «عاقبت نيكو». (طباطبایی، 1374: ج3، ص148). بدونشک غرقشدن انسان در شهوات دنیا و نفسانیات و پایمالکردن گرایشهای فطری، موجب دورماندن وي از بصیرت و عدم عبرتپذیری میشود و در نتیجه از لذات معنوی و متعالی باز میماند (قطب، 1425: ج1، ص373). اما اگر نگرش، کوثری باشد، دیگر کسب مال، مایه افتخار و مباهات نیست. مبدأ میل انسان که عوض شود، متناسب با آن، رفتار نيز عوض میشود:
و آنچه به شما داده شده، متاع زندگى دنيا و زينت آن است و آنچه نزد خدا است، بهتر و پايدارتر است آيا انديشه نمىكنيد؟! (قصص: 60).
اسباب دنیا از مال و خدم و حشم برای بهرهبردن از آنها و زینت زندگی دنیا است و منافع آخرت برای کسانی که به خدا و رسولش ایمان دارند، از منافع دنیوی بزرگتر و بادوامتر است (نووى، 1417: ج2، ص203). لذا بسته به اراده انسان، زینت زندگی دنیا میتواند مصدر خیر، رفعت و عزت یا مصدر شر، سقوط و خواری گردد (ابوزهره، بیتا: ج3، ص1131). یادآوری این آموزههای ناب قرآنی، سبب اصلاح نگرش افراد نسبت به دنیا، کسب مال و شهرت و عنوان میشود و نوع نگاه تعاملات وی را نسبت به آنها تغییر میدهد.
تغییر نگرش از کثرتطلبی به معنویتگرایی، منشأ انفاقها، ایثارها و بخششها میشود و همکاری افراد را بهبود میبخشد. قرآن در معرفی راه رستگاری میفرماید:
فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ پس تا آنجا كه ميتوانيد از خدا بترسيد و بشنويد و اطاعت كنيد و اگر انفاق كنيد براي خودتان بهتر است و كساني كه موفق شده باشند از بخل نفساني خويشتن را حفظ كنند چنين كساني رستگارند (تغابن: 16).
هرگونه تلاش و توان در تقوا و انفاق مال و نگهداری نفس از حرصورزی، برای افراد، از روی آوردن به اموال، اولاد، دوستي شهوات و لذتهای فانی دنیا بهتر است (كاشانى، 1423: ج7، ص85).
این رویکرد و تربیت قرآنی، انسان را به جایی میرساند که نه تنها نسبت به جمعآوری اموال حرص نمیورزد، بلکه با وجود شدت نیاز مادی، در دل به بینیازی رسیده و آنچه را خود نیاز دارد، به دیگران انفاق میکند و این اوج تعاون بین افراد جامعه است. اگر این رویکرد در جامعه حاکم گردد، سبب تحول و تشکیل جامعه مطلوب جهانی خواهد شد.
... وَ لايَجِدُونَ في صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (حشر: 9).
شدیدتر از بخل «شُحّ» است و علاوه بر حبس اموال و حرصورزی نسبت به آن توسط فرد، راه ورود مال حرام را به اموالش باز کرده و از پرداخت زکات اموالش امتناع میورزد (سيوطى، 1404: ج6، ص196). شُحّ نفس، راه هرگونه خیر را بر انسان میبندد؛ برای اینکه خیر، در اشکال مختلف بذل و بخشش، از جمله بذل مال، بذل عاطفه، بذل تلاش و حتی بذل حیات، در صورت اقتضا است که البته و طبعاً «شحیح»، به خاطر حرص، از انواع آن بیبهره میماند (شاذلی، 1412: ج6، ص3527).
نگرش تکاثری، ریشه دیگرگرایی و نوعدوستي را در انسان میخشکاند. در مقابل، در نگرش کوثری، ملاك و معيار انسانيت، توجه به منافع دیگران و حقوق همنوع است که به عنوان یکی از شاخصههای لازم تحقق جامعه مهدوی مطرح است. امام زمان میفرماید:
اگر شیعیان ما ... در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد (طبرسی، 1403: ج2، ص499).
برای اینکه جامعه جهانی براي جامعه آرمانی موعود آماده گردد، باید نگرش انسانها از «خودخواهی» به «خداخواهی» تغییر یابد که نتیجهاش دیگرخواهی و توجه به منافع دیگران میشود و حاصل آن «تألیف قلوب» است. انقلاب اسلامی ایران، نمونهی موفقی از تمرین تعاون اجتماعی است.
- تغییر نگرش، از شهرتطلبی به گمنامی و خدمت به مردم
در اخلاق اسلامی، «شهرتطلبی» و «جاهطلبی» در مقابل «خمول» و «گمنامی» قرار میگیرد. شهرتطلبی از منظر اسلام مورد نکوهش است و گمنامی شعبهای از زهد و پارسایی به حساب میآید (غزالى، 1383: ج2، ص189). شهرتطلبی از لوازم نگرش تکاثری است. «شهرت» در لغت به معنی معروفشدن و شهرتطلبی یعنی تلاش برای قدر و منزلت پیداکردن است. (دیگشنری آبادیس) سلبریتی عنوانی است براي افراد مشهوری که مورد توجه دیگران هستند و گاهی نقش الگویی برای ديگران، به خصوص نوجوانان و جوانان دارند. زندگی این افراد مشهور، از طریق رسانهها و تبليغات اجتماعی مطرح میشود. شاید در زبان قرآن سلبریتی همان «ولیجه» باشد. «ولیجه» یا «بطانهالرجل» کسی استکه به او اعتماد و تکیه میشود (بندرریگی، 1392: ج2، ص١٠٥٦). مشکل شهرتطلبی وقتی بیشتر میشود که در قالب ریاستطلبی نمود پیدا کرده و فرد در پی آن باشد که افراد را پشتسر خود جمع کرده و الگوی آنان قرار بگیرد. امام صادق فرمودند:
همانا بدترین شما ریاستطلبان هستند؛ کسانی که مردم را اطراف خودشان جمع میکنند و گردنفرازی و شهرتطلبی و مورد توجهبودن را دوست دارند و هرگز آنها جز دروغگو یا سسترأی نیستند.
طبق این بیان، «ولائج»، همان ریاستطلبانی هستند که بدون لیاقت و داشتن شرایط رهبری، خود را در این جایگاه قرار داده و با دروغ و نیرنگ پیش آمدهاند. امام علی، چنین ولائجی را از موجبات عقبگرد امت اسلامی میشمرد: «وقتی خداوند، رسولش را گرفت، مردم عقبگرد کرده و راههای خود را از دست داده و بر ولائج تکیه کردند...» (رضی، 1414: ص209). از همینرو، امام صادق باتوجه به اهمیت نسل نوجوان وجوان و تأثیرپذیری آنان از ولائج، میفرماید:
... لَا تَتَّخِذُوا الرِّجَالَ وَلِيجَةً مِنْ دُونِ اللَّهِ: ای گروه نوجوانان! تقوای خدا را پیشه کنید و دیگران را به ریاست برنگزینید تا شما را به دنبالهروی خود نکشانند. کسی غیر از خدا را به عنوان ولیجه اختیار نکنید (طبرسی، 1385: ص334).
دلیل نهی حضرت از رفتن به سمت ریاستطلبان، مذمومبودن و منفوربودن این رذیله است و هرچه افراد، بهخصوص جوانان بیشتر گرد این ریاستطلبان جمع گردند، بیشتر احساس قدرت و ریاست کرده و بیشتر به ظلم و تعدی خواهند پرداخت.
شهرتطلبی و ریاستطلبی، همانند شمشیر دو لبی است که هم خود فرد و هم کسانی را که به او روي آوردهاند، تهدید میکند. لذا خداوند انتخاب و پذیرش ولیجه را از بزنگاههای مهم إبتلا معرفی كرده است و میفرماید: ... وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً (توبه: 16). بنابراین، ریاستطلبی و پذیرش ریاست دیگران، هردو محل دقت و تأمّل است. این که آیا افراد به چه کسانی اعتماد میکنند و چه كساني را الگو و محل رجوع خود قرار میدهند، موضوع آزمایش ویژه خداوند است. ولائج مورد تأیید خداوند در آیه مذكور انبیا و اولیای خاص، ازجمله اهل بیت هستند (هلالی، 1416: ص427). در دعای روز عید غدیر آمده است:
رَضِينَا بِهِمْ أَئِمَّةً وَ قَادَةً وَ سَادَةً وَ حَسْبُنَا بِهِمْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ دُونَ خَلْقِهِ لَا نَبْتَغِي بِهِمْ بَدَلًا وَ لَا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلِيجَة (مجلسی، 1403: ج 95، ص299).
لذا شهرتطلبی و ریاستطلبی از دیدگاه اسلام امری مذموم و یکی از پيامدهاي نگرش تکاثری است. نگرش ریاستطلبی از دو جهت نیازمند تغییر است: یکی از جانب ریاستطلب که این رذیله را ترک كند و دیگری نگرش آحاد جامعه است. آحاد جامعه باید به این بلوغ فکری برسند که ریاستطلب قابل اعتماد نیست، مگر اینکه كسب رياست واقعاً و حقيقتاً در مسیر خدا و خاندان پیامبرش باشد. این تغییر نگرش، افراد را به سوی ولی معصوم یا جانشین او هدایت و زمینه تحقق حکومت مهدوی را فراهم ميكند و برعکس، دنبالهروی از ریاستطلبان، انسان را از سعادت دنیا و آخرت دور ميسازد و جامعه را به قهقرا میبرد.
گمنامی، در مقابل شهرتطلبی و ریاستطلبی مطرح میشود. گمنامى و خمول شعبهای از زهد، از صفات مؤمنان مقرّب و نیز از نشانههاي اهل بهشت است و خدا صاحب آن را دوست دارد (كراجكى، بىتا: 137).
در مقابلِ سلبریتیهای شهرتطلب ـ که در بسیاری موارد خودشان از جاده هدایت دور شده و دیگران را نیز به انحراف میکشانند ـ افرادی هستند که به دنبال گمنامیاند. پيامبر أهل تقوایِ گمنام را تمجید کرده و میفرماید:
أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ الْأَتْقِيَاءُ الْأَخْفِيَاءُ الَّذِينَ إِذَا غَابُوا لَمْ يُفْتَقَدُوا وَ إِذَا شَهِدُوا لَمْ يُعْرَفُوا (ورام، 1410: ج1، ص156)؛ محبوبترين بندگان نزد خدا پرهيزگاران در نهانند كساني كه هرگاه پنهان باشند كسي بدنبال آنها نيست و هرگاه در بين مردم هستند كسي آنان را نشناسد.
همچنین میفرماید:
آن كه به شهرت و آوازه دست تواند يافت، بر گمنامى پايدارى ورزد و آن كه مىتواند محبوب مردم باشد، بر بدخواهى آنان صبر كند... (ابن شعبه حرانى، 1382: ص101).
گمنامی و گمنامبودن در سیره ائمه و مسلمانان از اهمیت و فضیلت والایی برخوردار بوده است.
بزرگان دینی نیز، گمنامی را شعبهای از خلوص در عمل و نیت دانسته و همواره برای تقرب به خدا از آن بهره جستهاند. این ویژگی سبب میشود فرد، حداکثر توانش را در تحقق آرمانهایش ـ نه کسب شهرت ـ به کارگیرد. افراد گمنام به کارهایشان رنگ خدایی میزنند و هیچ اسم و رسمی از خود به جای نمیگذارند:
صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ (بقره: 138)؛ بدعتگذاران و پيروان هوسها، رنگ هوسهاى خودشان را دارند؛ امّا يكتاپرستان، تنها رنگ خدا را دارند كه هيچ رنگى از آن برتر نمىباشد (مغنيه، 1378: ج1، ص396).
تحقق نگرش «ارزشبودن گمنامی» در جامعه، زمینه رویش نیروهای مخلصی را فراهم میکند که دور از شهرت، کارهای عظیمی را پیش خواهند برد. در انقلاب اسلامی ایران، شاهد رشد نهال پُرثمر «بسيج» بودیم که در همه زواياى كشور ثمربخش شد (خامنهای، بيانات در جمع يكصد و ده هزار نفر از نيروهاي بسيجي، 21/8/1380). با تغییر نگرش آحاد جوامع از شهرتطلبی به گمنامی، میتوان شاهد آثار ارزشمندی در جامعه بود و با تحقق آن در تمام جوامع، زمینه برای شکلگیری جامعه مطلوب جهانی مهیا خواهد شد.
- تغییر نگرش از مرزبندی جغرافیایی به مرزبندی ایمانی
مرزبندی و تقسیمات جغرافیایی کشورها امری قراردادی و از نگرش تکاثری متأثر است. اسلام با نگرش کوثری، یکپارچگی امت اسلامی، بلکه يكپارچگي همه انسانها را مورد تأکید قرار داده است:
]درآغاز[ همه مردم امّت واحدى بودند؛ سپس اختلاف كردند... (يونس: 19). ... إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ ... (حجرات: 13).
حدود كشور اسلامى «مرز جغرافيايى» نيست، بلكه «اعتقاد» است. اسلام مقوله تأثير انشعاب قومى، در پديدآمدن اجتماع را مردود میداند؛ يعنى اجازه نمىدهد جمعيتى که در قوميت واحدند، خود را از ساير اقوام جدا و براى خود مرز جغرافيايى تعیین كنند و متمايز شوند. وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلّا كَافَّةً لِلنّاسِ ...: ما تو را براي هدايت گروه خاص و يا كشور و سرزمين محدودى نفرستاديم، بلكه تو رسول ما بر همۀ انسانها هستى (سباء: 28).
آرمان نهايى اسلام در مناسبات انسانى و زمین، رسيدن به امت واحد بشرى و از ميانرفتن مرزهاى جغرافيايى و به وجود آمدن كشور واحد جهانى، تحت حاكميت قانون واحد الاهى است. هدف رسالت پيامبر، سرعت بخشيدن به روند حركت تكاملى جامعه بشرى براى رسيدن به اين مرحلۀ ايدهآل و نهايى است (زنجانی، 1421: ج3، ص 147). پیامبر در زمينه حکومت مهدوی فرمود:
اُبشّركم بالمهدى يبعث فى امّتى على اختلاف من النّاس و زلزالٍ، يملأ الارض عدلاً و قسطا كما ملئت جورا و ظلما، يرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض، يقسم المال صحاحا، اى بالسوية بين الناس و يملأ اللّه قلوب امّة محمّد غنى و يسعهم عدله (ابنطاووس، 1374: ص351).
از آسیبهای جوامع پیش از ظهور، گسست اجتماعی و واگراییای است که بر آن جوامع غالب میشود (نعمانی، 1397: ص206). اسلام با «عصبيت جاهلي» در هر شكل آن مبارزه كرده است، تا مسلمانان جهان را از هر نژاد و قوم و قبيلهای، زير پرچم واحدى جمعآورى كند (مکارم شیرازی و دیگران، 1374: ج22، ص202).
در اسلام، «دارالکفر» و «دارالاسلام» مطرح است. «دارالاسلام» همه انسانهاي معتقد به مباني اسلامي را در بر ميگيرد؛ هرچند از نظر خاک، رنگ، نژاد و زبان مختلف باشند. «دارالکفر» نيز تمامي انسانهاي غيرمسلمان (از هر فرقه و دسته) را شامل ميگردد (عميد زنجاني، 1365: ص29). لذا هر جا كفر در آن غالب باشد، «دارالكفر» و هر جا اسلام در آن غالب باشد و نه ايمان، «دارالاسلام» به شمار مىآيد (نجفآبادی، 1409: ج1، ص23). در انديشه اسلامی، افراد بشر، برادران و خواهران يكديگر و همه بندگان خدايند. ميان نژادها، رنگها و مردم سرزمينها تفاوتی وجود ندارد. انسانيت پيوسته است. تعرض به يك انسان در هر نقطهای از زمین، تجاوز به همه انسانهاست و خصوصيات جغرافيايى و نژادى در قبح این تعدی، نقشی ندارد (خامنهای، سخنراني در چهل و دومين مجمع عمومي سازمان ملل، 31/6/1362). با استقرار دولت عدل جهانی، دیگر در دنیا جز شهروند جهانی نخواهیم داشت. یک شهر است و آن «جهان» است و یک شهروند است و آن «شهروند جهانی» است (رحیمپور ازغدی، 1389: به نقل از سایت bookroom).
هدف مشترک، مصلحت مشترک، مسیر واحد و... سبب وحدت میشود؛ به شرط اینکه ایدئولوژی واحدی وجود داشته باشد که همه به آن پایبند باشند. در این صورت، جهتگیری همه یکسان خواهد بود. اعتصام به قرآن، وحدت را محقق میکند (مدرسی، 1419: ج1، ص627). تقوای الاهی و مراقبت لحظه به لحظه زندگی و برادری در راه خدا، جماعت مسلمانان را به مجموعهای قوی و بالنده تبدیل ميكند كه اين مجموعه، بشر را در اجراي وظایف تأثیرگذار در حیات بشری توانا میسازد (شاذلی، 1412: ج1، ص441). لذا پیامبر توصیه میفرماید: «لا تقاطعوا و لا تدابروا و لا تحاسدوا و لا تباغضوا و كونوا عباد اللَّه إخوانا» (میبدی، 1371: ج2، ص231). مرزهای جغرافیایی مانع همیاری در بسیاری از موارد میشود. وضعیت نابسامان اقتصادی (مثلاً) یمن، احساس مسلمانان را برای استمداد و مساعدت برمیانگیزد؛ اما مرزهای جغرافیایی و قوانین محدودکننده بینالمللی، مانع اجراییشدن آن است.
استراتژى وحدت جهان اسلام و همبستگى ملتهاي مسلمان جهان را مىتوان براى انديشه حكومت جهانى كه بر عقيده به ظهور دولت عدل حضرتش و اصل «انتظار فرج» مبتني است نيز، تفسير ديگری دانست كه از بينش انقلابى در تشيع مايه مىگيرد. جمهورى اسلامى ايران، الگوى اين اتحاد را در داخل كشور بين قوميتهاى مختلف و مذاهب متعدد اسلامى با شيوههاى قانونى برقرار كرده كه خود، نشاندهنده امكان تحقق آن در قلمرو وسيع «دارالاسلام» است (زنجانی، 1421: ج1، ص240-241). حضرت زهرا فرمود:
عدالت سبب همآهنگی قلوب و اطاعت از ما سبب نظم و استحکام ملت و امامت ما نجات از تفرقه و پراکندگی است (طبرسی، 1403: ج1، ص99).
پس نگرش به ضرورت مرزهای ایمانی، به جای مرزهای جغرافیایی، زمینهساز حکومت عدل مهدوی خواهد بود.
به برکت انقلاب اسلامی ایران، این نگرش در جهان در حال شکلگیری است و نمونهی بارز آن حضور مدافعان حرم در سوریه است:
حضور رزمندگان شیعه و سنی در دفاع از حرم اهل بیت، نشان از اتحاد و یکپارچگی مذاهب اسلامی و نیز محبت اهل بیت در قلب تمامی مسلمانان دارد (ماموستا نوری، 1395: کدخبر: 896).
مدافعان حرم بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، از ملتهاي مختلف برای دفاع از حریم اهل بیت گردهم آمدهاند. این افراد بیشتر از کشورهای ایران، یمن، افغانستان، عراق، سوریه و لبنان هستند. پس اگر مسلمانان خود را امت واحد ببینند و خود را در مرزهای جغرافیایی محصور نبینند، آنگاه اقدامات شایسته و مؤثری میتوانند سامان دهند و از اين رهگذر، زمینه تشکیل جامعه مطلوب آرمانی مهدوی فراهم خواهد شد.
نتیجهگیری
در این پژوهش مهمترین تغییر نگرشهایی که لازمه دستیابی به جامعه مطلوب جهانی است، بررسی و ذیل هر مورد، به انقلاب اسلامی ایران به عنوان نمونه عینی تحول، براساس تغییر نگرش اشاره شد. تبیین گرديد هر مشکل و ناکامیای که جوامع و افراد با آن روبهرو هستند، ناشی از نگرش «تکاثری» است و لذا برای رسیدن به جامعه مهدوی، باید به نگرشهای «کوثری» دست یافت. از مهمترین نگرشهای کوثری، نگرش به آزادی و استقلال است. انقلاب اسلامی ایران، آغازگر این حرکت مبارک است که جهان اسلام، بلکه همه انسانها را وارد پيچ تاريخى مهمی كرده است.
دومین نگرش کوثری، نگرش به «مساوات انسانی» است. هرکجا پیام انقلاب اسلامی به آن رسیده است، این تحولات در آنها به وضوح به چشم میخورد.
سومین نگرش کوثری، «پذیرش حدود و ارزشها» است. این نگرش برای دستیابی به زندگی مطلوب ضروری است. لذا بایستی ملتها و دولتها، زندگی را براساس ارزشها و حفظ حدود انسانی تعریف كنند. انقلاب اسلامی ایران زمینهساز این حرکت مبارک معرفی گردیده است.
چهارمین نگرش کوثری، «معنویتگرایی» است تا بر اثر آن، جامعه در عمل شاهد تألیف قلوب باشد.
پنجمین نگرش کوثری، «گمنامی» است تا فرد حداکثر توانش را فقط در خدمت تحقق آرمان خود به کارگیرد، نه کسب شهرت.
ششمین نگرش کوثری، «مرزبندی ایمانی» به جای «مرزبندی جغرافیایی» است. این نگرش استراتژى، عامل وحدت جهان اسلام و همبستگى ملتهاي مسلمان جهان خواهد بود که مىتواند براى انديشه حكومت متحد جهانى كه برخاسته از عقيده به ظهور دولت عدل حضرتش و اصل «انتظار فرج» است، مؤثر باشد. جمهورى اسلامى ايران، به عنوان الگوى اين اتحاد در داخل كشور، بين قوميتهاى مختلف و مذاهب متعدد اسلامى معرفی گردید كه نشان دهنده امكان تحقق اين اتحاد در قلمرو وسيع «دارالاسلام» است.
منابع
قرآن كريم.
ابنأبيزينب، محمدبن ابراهيم (1379). الغيبة نعماني، تحقيق: علي اكبر غفاري، تهران، صدوق.
ابنبابویه، أبيجعفرمحمد (1363). كمالالدّين وتمامالنّعمة، قم، مؤسسه نشر اسلامي.
ابنبابويه، محمدبنعلى (1376). الامالی، تهران، کتابچی.
ــــــــــــــــــــ (1379). ثوابالأعمال و عقابالأعمال، قم، بندر ریگی.
ــــــــــــــــــــ (1385). عللالشرائع، قم، بينا.
ــــــــــــــــــــ (1413ق). من لايحضرهالفقيه، قم، بينا.
ابنشعبه حرانى، حسنبنعلى (1382ق). تحفالعقول، ترجمه: صادق حسنزاده، قم، آلعلی.
ابنطاووس، علىبنموسى (1374). الطرائف، داود الهامي، قم، نوید اسلام.
ابنعاشور، محمدطاهر (1420ق). تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابنعاشور، بيروت، مؤسسه التاريخالعربي.
ابنعربى، محمدبنعلى (1422ق). تفسير ابنعربى (تأويلات عبدالرزاق)، بيروت، دار إحياءالتراثالعربي.
ابنعطيه، عبدالحقبنغالب (1422ق). المحررالوجيز فى تفسيرالكتابالعزيز، بيروت، دارالكتبالعلمية.
ابنمنظور، محمدبنمكرم (1414ق). لسانالعرب، بيروت، دار صادر.
ابوالسعود، محمدبنمحمد (1983م). تفسير ابىالسعود (ارشاد العقل السليم الى مزايا القرآنالكريم)، بيروت، دار إحياءالتراثالعربي.
ابوزهره، محمد (بيتا). زهرةالتفاسير، بيروت، دارالفكر.
ابی، منصوربنحسین (1424ق). نثرالدّر فی المحاضرات، تحقیق: خالد عبدالغنی محفوظ، بيروت، دارالکتبالعلمیه.
احمدی، عسگری دهآبادی، سیدعلیاکبر، حمیدرضا (1393). مدیریت اخلاق کسب و کار، تهران، کتاب مهربان.
ازهرى، محمدبناحمد (بيتا). تهذیباللغة، بیروت، دار احیاءالتراثالعربی.
آلوسى، سيدمحمود (1415ق). روحالمعانى فى تفسيرالقرآنالعظيم، تحقيق: على عبدالبارى عطية، بيروت، دارالكتبالعلميه.
(منسوب به) امام جعفر صادق (1360). مصباحالشريعة، تهران، مصطفوى.
بندر ریگی، محمد (1392). المعجمالوسیط، تهران، اسلامی.
بيضاوى، عبداللهبنعمر (1418ق). أنوارالتنزيل و أسرارالتأويل، تحقيق: محمدعبدالرحمن المرعشلى، بيروت، دار احياءالتراثالعربى.
پانىپتى، ثناءالله (1412ق). التفسيرالمظهرى، پاكستان، مكتبة رشديه.
جزائرى، نعمتاللهبنعبد الله (1381). قصصالأنبياء، تهران، بينا.
ــــــــــــــــــــــــــ (1380). داستان پيامبران يا قصههاي قرآن از آدم تا خاتم، تهران، هاد.
جعفرى، محمدتقى (1370). حقوق جهانى بشر از ديدگاه اسلام و غرب، تهران، دفتر خدمات حقوق بين الملل جمهورى اسلامى ايران.
حسينى همدانى، سيدمحمد (1404ق). انوار درخشان، تحقیق: محمدباقر بهبودى، تهران، كتابفروشى لطفى.
خازن، علىبنمحمد (1415ق). تفسيرالخازن المسمى لبابالتأويل في معانيالتنزيل، بيروت، دارالكتب العلميه.
خطيب، عبدالكريم (1424ق). التفسيرالقرآنى للقرآن، بيروت، دارالفكرالعربي.
دواني، علي (1378). مقدمه بحارالانوار، ج51، تهران ـ اسلاميه.
راغب اصفهانى، حسينبنمحمد (1412ق). مفردات ألفاظالقرآن، بيروت، دارالقلم.
رحیمپور ازغدی حسن (1389). مهدی ده انقلاب در یک انقلاب، تهران، طرحی برای فردا.
سجستانی ازدی، سلیمان بن اشعث (1414ق). سنن أبيداود، شرح: جلال الدین سیوطی، حاشیه امام السندی، بیروت، مکتب المطبوعات الاسلامیه.
سيوطى، عبدالرحمنبنابىبكر (1404ق). الدرالمنثور فىالتفسير بالماثور، قم، كتابخانه آيت الله العظمى مرعشى نجفى.
شاذلي، سيدبنقطببنابراهيم (1425ق). فى ظلالالقرآن، بيروت- قاهره، دارالشروق.
شريفالرضي، محمدبنحسين (1414ق). نهج البلاغه، صبحيصالح، قم، هجرت.
حر عاملى، محمدبنحسن (1409ق). وسائلالشيعة، قم، بينا.
صادقى تهرانى، محمد (1409ق). الفرقان فى تفسيرالقرآنبالقرآن، قم، انتشارات فرهنگ اسلامى.
صاوى، احمدبنمحمد (1427ق). حاشيةالصاوي على تفسيرالجلالين، بيروت، دارالكتبالعلمية، منشورات محمدعليبيضون.
طباطبايى، سيدمحمدحسين (1374). الميزان فىتفسيرالقرآن سيدمحمدباقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى.
طبرسى، احمدبنعلى (1403ق). الإحتجاج على أهلاللجاج، تحقيق: محمدباقر خرسان، مشهد، مرتضی.
طبرسى، علىبنحسن (1385ق). مشكاةالأنوار في غررالأخبار، نجف، بينا.
طبرسى، فضلبنحسن (1360). مجمعالبيان فى تفسيرالقرآن، محقق: رضا ستوده، تهران، فراهانى.
طريحى، فخرالدينبنمحمد (1375). مجمعالبحرين، تهران، مرتضوي.
الامام العسكري، حسنبنعلى (1409ق). التفسيرالمنسوب إلى الإمام الحسنالعسكري، تحقيق: مدرسه امام مهدی، قم، مدرسه امام مهدی.
عمید زنجانى، عباسعلى (1421ق). فقه سياسى، تهران، اميركبير.
غزالى، محمدبنمحمد (1382). كيمياى سعادت، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى.
فخر رازى، محمدبنعمر (1420ق). مفاتيحالغيب، بيروت، دار احياءالتراث العربي.
فراهیدی، خلیلبناحمد (1410ق). کتاب العین، قم، هجرت.
فضلالله، سيدمحمدحسين (1419ق). تفسير من وحىالقرآن، بيروت، دارالملاك للطباعة و النشر.
قرائتى، محسن (1383). تفسير نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن.
قرشى، سيدعلىاكبر (1377). تفسير احسنالحديث، تهران، بنياد بعثت.
قطبالدين راوندى، سعيدبنهبةالله (1419ق). الخرائج و الجرائح، قم، بينا.
کاوی، استفان (1395). هفت عادت مردمان مؤثر، مترجم: الهام خورسندی، تهران، هورمزد.
كاشانى، فتحاللهبنشكرالله (1423ق). زبدةالتفاسير، قم، مؤسسة المعارفالإسلامية.
كراجكى، محمدبنعلى (بيتا). نزهةالنواظر، مترجم: معدنالجواهر، تهران، اسلامیه.
كلينى، محمدبنيعقوب (1407ق). الكافي، تهران، اسلاميه.
مجلسى، محمدباقر (1403ق). بحارالأنوار، بيروت، احیاءالتراثالعربی.
مدرسى، سيدمحمدتقى (1419ق). من هدي القرآن، تهران، دار محبىالحسين.
مراغى، احمدمصطفى (بيتا). تفسيرالمراغى، بيروت، دارالفكر.
مغنيه، محمدجواد (1425ق). التفسيرالمبين، قم، دارالكتابالإسلامي.
ـــــــــــــــ (1378). تفسير كاشف، مترجم: موسي دانش، قم، بوستان كتاب.
مكارم شيرازى، ناصر (1374). تفسير نمونه، تهران، دارالكتبالإسلامية.
منتظرى نجفآبادى، حسينعلى (1409ق). مبانى فقهى حكومت اسلامى، قم، مؤسسه كيهان.
ميبدى، احمدبنمحمد (1371). كشفالأسرار و عدةالأبرار، تحقيق: علىاصغر حكمت، تهران، اميركبير.
نسفى، عبداللهبناحمد (1416ق). مداركالتنزيل و حقايقالتاويل، بيروت، دارالنفائس.
نووى، محمد (1417ق). مراح لبيد لكشف معنىالقرآنالمجيد، بيروت، دارالكتبالعلمية.
ورامبنأبيفراس، مسعودبنعيسى (1410ق). مجموعة ورّام، قم، بينا.
هلالى، سليمبنقيس (1416ق). أسرار آل محمد، قم، بينا.
سخنرانيها
خامنهای، سید علی (۱۳۸۹/۰۷/۲۷). بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم.
ـــــــــــــــــــ (۱۳۸۷/۰۱/۰۱). بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی.
ـــــــــــــــــــ (۱۳۹۱/۱۰/۱۹). بیانات در دیدار مردم قم سالروز قیام دی.
ـــــــــــــــــــ (28/ 03/ 1368). سخنرانى در مراسم بيعت فرماندهان، نمايندگان ولىّ فقيه و مسئولان عقيدتى، سياسى ژاندارمرى و شهربانى، و رئيس و پرسنل سازمان پليس قضائى كشور.
ـــــــــــــــــــ (17/ 03/ 1368). سخنرانى در مراسم بيعت گروه كثيرى از فرماندهان و اعضاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و وزارت سپاه.
ـــــــــــــــــــ (18/ 09/ 1376). بيانات در مراسم گشايش هشتمين اجلاس سران كشورهاى اسلامى.
ـــــــــــــــــــ (09/ 11/ 1376). بيانات در ديدار با مسئولان كشورى و لشكرى به مناسبت عيد سعيد فطر.
ـــــــــــــــــــ (26/ 06/ 1382). بيانات در ديدار اعضاى اتّحاديهى انجمنهاى اسلامى دانشآموزان.
ـــــــــــــــــــ (31/ 06/ 1366). سخنرانى در چهلودومين مجمع عمومى سازمان ملل، نيويورك.
ـــــــــــــــــــ (21/ 08/ 1380). بيانات در جمع يكصد و ده هزار نفر از نيروهاى بسيجى شركتكننده در اردوى رزمى- فرهنگى علويّون.
ـــــــــــــــــــ (26/ 06/ 1382). بيانات در ديدار اعضاى اتحاديهى انجمنهاى اسلامى دانشآموزان.
ـــــــــــــــــــ (10/ 11/ 1390). بيانات در ديدار شركتكنندگان در اجلاس جهانى «جوانان و بيدارى اسلامى».
ـــــــــــــــــــ (08/10/1394). بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى.
ـــــــــــــــــــ (15/ 09/ 1368). سخنرانى در ديدار با اقشار مختلف مردم و جمعى از پزشكان، پرستاران و كاركنان مراكز آموزشعالى و درمانى كشور
Dovydaitis T. Human trafficking: (2010) the role of the health care provider. J Midwifery Womens Health. from https: //www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3651545/
kthai , Celebrities and Their Negative Influences on Teenagers, March 23, 2016.
McClain NM, Garrity SE. (2011) Sex trafficking and the exploitation of adolescents. J Obstet Gynecol Neonatal Nurs. From https: //www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/21284727
Mill, John Stuart, (1861). Considerations on Representative Government, in Collected Works of John Stuart Mill (Volume XIX), John Robinson (ed.), Toronto: University of Toronto Press, 1963, pp. 371–577. From https: //plato.stanford.edu/entries/colonialism/
Young, Robert, 2001. Postcolonialism: An Historical Introduction, Oxford: Blackwell. From https: //plato.stanford.edu/entries/colonialism/
سایتها:
http: //pmrk.ir/news/896.html......ماموستا نوری، کدخبر: 896. چهارشنبه 24 آذر 1395 / 10: 40
http: //shabestan.ir/mobile/detail/news/632324
http: //shastoon.ir/interview/10317/ شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۶: ۵۳
[1]. Prof.Dr.Carsten Colpe
نویسندگان:
سید حسین رکن الدین ـ طیبه قائمی بافقی