تفسیر تطبیقی آیه «مع الصادقین» از دیدگاه فریقین

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 27 - 53 دقیقه)

آیه «مع الصادقین»(توبه:119) از جمله آیات نورانی قرآن کریم است که دلیل فضیلت و برتری اهل بیت(ع) شمرده شده است. مفسران و دانشمندان نامدار مذهب اهل بیت(ع) نیز در طول تاریخ درباره این آیه، بحثهای زیادی نموده و در مورد برتری اهل بیت(ع) به آن استدلال کرده اند.با وجود این، تا کنون این آیه شریفه به صورت تطبیقی بین مذهب اهل بیت(ع) و مذهب اهل سنت مورد بحث قرار نگرفته و شبهات، ابهامات و سؤالات مربوط به آن به صورت جدّی نقد و بررسی نشده است.از طرف دیگر، تاکنون همه یا اکثر دانشمندان و مفسران هر دو مذهب، در تفاسیر، این آیه شریفه را به صورت کامل، تفسیر و تبیین نکرده اند؛

به طوری که برخی از آنها در مورد شأن نزول و معنا و مصداق عام آیه به تفصیل بحث نموده و برخی دیگر بدون توجه به شأن نزول و معنا و مصداق آن، صرفاً در خصوص مصداق خاص و کامل تر آن سخن گفته اند.

این مقاله آیه شریفه«مع الصادقین» را در چند بعد بررسی می نماید. تفسیر و تبیین اجمالی آیه، بررسی آن از دیدگاه روایات فریقین، بررسی آن از دیدگاه مفسران فریقین، و در انتهی به نقد و بررسی شبهات، ابهامات و سؤالات مربوط به آیه پرداخته است.

واژه های کلیدی: آیه«مع الصادقین»، تفسیر تطبیقی، اهل بیت(ع)، اهل سنت، روایات، مفسران.

بخش اول: تفسیر و تبیین اجمالی آیه« مع الصادقین»

آیه «مع الصادقین» آیه119 از سوره توبه است. این سوره از سوره های مدنی و دارای129 آیه نورانی است.

خداوند متعال می فرماید:

و علی الثلاثة الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم و ظنوا ان لا ملجأ من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التواب الرحیم؛

و آن سه نفر که(از شرکت در جنگ تبوک) باز ماندند(و مسلمانان با آنها قطع رابطه نمودند) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد(حتی) در وجود خود جایی برای خود نمی یافتند،(در آن هنگام) دانستند پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست. سپس خدا رحمتش را شامل حال آنها نمود(و به آنان توفیق داد) تا توبه کنند؛ خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.

یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین؛1 ای کسانی که ایمان آورده اید از(مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.

با توجه به اینکه تعدادی از مفسران و دانشمندان آیه «مع الصادقین» را به وسیله آیه قبل(توبه:118) تفسیر کرده اند، در آغاز شأن نزول آیه118 را بیان خواهیم کرد.

شأن نزول آیه

خداوند متعال در این سوره به یکی از حوادث جالب و درس آموز دوران رسول گرامی اسلام(ص) اشاره می کند. مفسران درباره شأن نزول آیه118 سوره توبه چنین نوشته اند: سه نفر از مسلمانان به نام کعب بن مالک و مرارة بن ربیع و هلال بن امیه، از شرکت در جنگ تبوک و حرکت همراه پیامبر اکرم(ص) سر باز زدند، ولی این به خاطر نفاق آنها نبود، بلکه فقط به خاطر سستی و تنبلی بود؛ اما چیزی نگذشت که آنان از این کار پشیمان شدند.

آنان هنگام برگشتن پیامبر اکرم(ص) به مدینه، حضور آن حضرت(ص) آمدند و عذر خواهی نمودند، اما پیامبر با آنها سخنی نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد که کسی با آنان سخن نگوید. بالاخره آن سه نفر در محاصره اجتماعی قرار گرفتند و حتی فرزندان و همسران آنان نزد پیامبر اکرم(ص) آمدند و از آن حضرت(ص) اجازه جدایی از آنان را درخواست نمودند. ولی پیامبر(ص) به آنها این اجازه را نداد، اما دستور داد که به آنها نزدیک نشوند.

آن سه نفر برای رهایی از این فشار اجتماعی و رسوایی بزرگ از شهر خارج شدند و به کوههای اطراف مدینه پناه بردند. آنان حتی در آنجا نیز از یکدیگر جدا شدند و به تنهایی مشغول گریه و زاری گشتند و منتظر قبولی توبه خود بودند. بالاخره پس از گذشت پنجاه روز توبه و تضرع به درگاه الهی، توبه آنها پذیرفته شد و آیه مذکور(توبه:118) درباره آنها نازل گردید.2

خداوند متعال پس از این آیه شریفه است که خطاب به مؤمنان می فرماید: «یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین؛3 ای کسانی که ایمان آوده اید! از(مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید.»

دیدگاههای مختلف در خصوص مصادیق آیه«مع الصادقین»

آیه «مع الصادقین»، همچون سائر آیات معروف قرآن کریم، از جهت مصداق مورد اختلاف قرار گرفته و درباره مصداق یا مصادیق آن دیدگاههای مختلف و متفاوتی ارائه شده است. بر اساس اقوال مختلف، مهم ترین مصادیق آیه عبارت اند از:

1. ای کسانی از اهل کتاب که ایمان آورده اید، همراه صادقان باشید.

2. ای مؤمنان(مسلمانان)، با کسانی باشید که همراه پیامبر(ص) برای جنگ خارج شدند، نه با منافقان.

3. با انجام اعمال صالح در بهشت همراه پیامبران الهی باشید(این سخن ضحاک است).

4. با کسانی باشید که ظاهر و باطن آنها یکی است.

5. با مهاجران صدر اسلام باشید.

6. با کسانی باشید که به عهد و پیمان خود وفادار هستند.

7. آیه خطاب به سه نفر مذکور در آیه قبلی(توبه: 118) است: با محمد و اصحاب او باشید.

8. ای مؤمنان با سه نفر مذکور در آیه قبلی(توبه: 118) یعنی کعب بن مالک و مرارة بن ربیع و هلال بن امیه، باشید و در صداقت به آنها اقتدا کنید که صداقت آنها نجات دهنده آنهاست.

9. «کونوا مع الصادقین» به معنای«کونوا من الصادقین» است. طبق قرائت ابن مسعود منظور آیه این است که از گروه صادقان باشید.

10. با علی بن ابی طالب و اصحاب او باشید(این سخن ابن عباس است).

11. با ابوبکر و عمر و اصحاب آن دو باشید(این سخن ضحاک است).

12. با علی بن ابی طالب باشید. این سخن ابن عباس و امام باقر(ع) است.

13. با آل محمد(ص) باشید. این سخن امام باقر(ع) است.

14. با ابوبکر و عمر باشید(این سخن به سعید بن جبیر نسبت داده شده است).

15. با مهاجرین و انصار باشید.4

معنای«الصادقین»(راستگویان)

با در نظر گرفتن معانی باطنی قرآن کریم و نیز شمولیت آن برای همه زمانها، مکانها و اقوام، نتیجه می گیریم که خداوند متعال با بیان یک آیه، معانی متعدد و گوناگونی را در نظر گرفته است که این هم ذو المراتب و هم ذو المعانی بودن آیات نورانی قرآن کریم را ثابت می کند. ما نباید از این ویژگی مهم قرآن کریم که در واقع یکی از اصلی ترین عوامل نو و تازه ماندن این کتاب مقدس تا روز قیامت به حساب می آید غافل شویم. با این توضیحات منظور از«الصادقین»(راستگویان) در آیه«مع الصادقین» نیز به خوبی روشن خواهد شد. بر این اساس، مراد از راستگویان در آیه در دو بیان مستقل مشخص می شود:

1. مصداق عام آیه(راستگویان نسبی)

با توجه به این اصل مهم قرآنی که آیات قرآن کریم مفسر و مبیّن یکدیگرند، آیه«مع الصادقین» نیز توسط تعدادی از آیات نورانی دیگر تفسیر و تبیین شده است که در اینجا به دو نمونه اشاره می شود:
الف. سوره حجرات، آیه 15:

انما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله اولئک هم الصادقون؛ همانا مؤمنان(واقعی) کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردند، سپس هرگز شک و تردید به خود راه ندادند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کرده اند؛ اینان به حقیقت راستگویانند.
ب. سوره بقره، آیه 177:

«لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من آمن بالله و الیوم الآخر و الملائکة و الکتب و النبیین و آتی المال علی حبه ذوی القربی و الیتمی و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فی الرقاب و اقام الصلوة و آتی الزکاة و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فی البأساء و الضراء و حین البأس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون؛

نیکی در این نیست که(تنها به هنگام نماز) روی خود را به سوی مشرق(یا) مغرب کنید و لیکن نیکی(و نیکوکار) کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب(آسمانی) و پیامبران ایمان آورده و مال(خود) را با همه علاقه ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق کند، نماز را برپا می دارد و زکات را می پردازد، و(همچنین) کسانی که به عهد خود ـ به هنگامی که عهد بستند ـ وفا می کنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ استقامت به خرج می دهند، اینها کسانی هستند که راست می گویند(و گفتارشان با اعتقاداتشان هماهنگ است) و آنها پرهیزگاران اند.5

در آیات مذکور، برای راستگویان(صادقین)، ویژگیهای متعددی مانند ایمان به خدا و پیامبر اسلام(ص)، ایمان به روز رستاخیز، کتابهای آسمانی، جهاد در راه خداوند با مال و جان، اقامة نماز، پرداخت زکات و... ذکر شده است. این ویژگیها در واقع جلوه های تقوای الهی است که خداوند متعال در ابتدای آیه مؤمنان را به رعایت آن موظف نموده است.

بنابراین افرادی که در راه تقوای الهی حرکت کنند و دارای ویژگیهای مذکور(که جلوه هایی از تقوای الهی به حساب می آیند) باشند، از راستگویان(صادقان) شمرده می شوند و همراهی آنان لازم و ضروری است. اما نباید فراموش کرد که چنین اشخاصی، مصادیق نسبی و عام آیه «مع الصادقین» هستند و همراهی آنهان تنها به شرط رعایت تقوای الهی است و چنانچه ویژگیهای یاد شده در آنها نباشد و یا به عبارت دیگر، به تقوای الهی( انجام واجبات و کسب باورهای صحیح و ترک محرمات و دوری از باورهای نادرست) عمل ننمایند، همراهی آنان جائز نخواهد بود.

2. مصداق خاص و اکمل آیه(راستگویان حقیقی)

اگر به آیه توجه بیشتری شود، روشن خواهد شد که این آیه بر اساس قاعده علم اصول، به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی بیان شده است. این مطلب از دستور بی قید و شرط «کونوا» به دست می آید. بر اساس همین بیان مطلق، نتیجه می گیریم که باید در همه زمانها و برای همه اقوام، کسانی وجود داشته باشند که همراهی مطلق آنها ـ بدون هیچ قید و شرطی ـ بر همه مؤمنان واجب و ضروری باشد.

در احادیث و روایات زیادی، مصادیق خاص و اکمل آیه«مع الصادقین» به خوبی بیان شده است که در اینجا جهت اختصار تنها به سه مورد بسنده می کنیم:

1. عبدالله ابن عباس درباره آیه «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» گفته است: با علی بن ابی طالب باشید.6

2. امام باقر(ع) درباره همین آیه فرمود: با آل(اهل بیت) محمد(ص) باشید.7

3. همچنین در حدیث صحیحی می خوانیم که ابو نصر از امام رضا(ع) در مورد آیه«مع الصادقین» پرسید و آن حضرت(ع) در پاسخ وی چنین فرمود: «هم الائمة؛8 آنها(صادقان) همان امامان اند.»

با توجه به اینکه بر اساس ادله انکار ناپذیر عقلی، قرآنی، روایی و...، عصمت پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) آن حضرت به اثبات رسیده است،9 راستگویانی که خداوند متعال در این آیه، پس از دستور به رعایت تقوای الهی، به همراهی مطلق آنها دستور داده است، معصومان، یعنی پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت آن حضرت(ص) هستند. آنها مصادیق حقیقی و کامل تر و خاص آیه«مع الصادقین» هستند و همراهی آنها بدون هیچ قید و شرطی بر همه امت اسلامی فرض است.

البته نباید فراموش کرد که همراهی آنها تنها دوست داشتن و پذیرش و یا حضور ظاهری در نزد آنها نیست، بلکه منظور اصلی از این دستور الهی، اطاعت بدون قید و شرط از آنهاست. در حدیث صحیحی به نقل از امام صادق(ع) آمده است که پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) فرمود:

...اوصیکم بکتاب الله و اهل بیتی. فانی سألت الله عزوجل ان لا یفرق بینها، حتی یوردهما علی الحوض، فأعطانی ذلک؛ درباره کتاب خدا(قرآن) و اهل بیتم به شما سفارش می کنم. من از خدای عز و جل خواسته ام که میان آنها جدایی نیندازد تا آنها را کنار حوض به من برساند. خدا(هم) خواسته مرا عطا کرد.

و قال: لا تعلموهم فهم اعلم منکم؛ و نیز فرمود: شما چیزی را به آنها نیاموزید که آنها از شما داناترند. و قال(ص): انهم لن یخرجوکم من باب هدی و لن یدخلوکم فی باب ضلالة؛10 و نیز فرمود: آنها شما را هرگز از در هدایت بیرون نمی کنند و هرگز شما را در گمراهی وارد نمی سازند.

شاهد سخن ما در اینجا همین جمله پایانی حدیث است که در واقع پیامبر اکرم(ص) با این جمله بر عصمت اهل بیت خود صحه گذاشته است. بنابراین همراهی بدون قید و شرط اهل بیت(ع) هیچ گونه ضرر و زیانی به دنبال نخواهد داشت، چون آنها در عین دارا بودن ویژگی عبودیت و بندگی، از هر گونه گناه، عیب، اشتباه، فراموشی و سائر نواقص و کمبودها معصوم و منزه هستند.

ولی در همراهی و اطاعت بی قید و شرط از غیر آنها احتمال گمراهی و ضلالت وجود ندارد. چون دیگران از عیوب و نواقص و گناه و اشتباه در امان نیستند. بنابراین همراهی و اطاعت از اهل بیت(ع) مطلق و بدون قید و شرط، ولی همراهی و اطاعت از دیگران صرفاً در چهار چوب شریعت مقدس اسلام است.

بخش دوم: آیه«مع الصادقین» از دیدگاه روایات فریقین

اگر به منابع حدیثی و تفسیری مذهب اهل بیت(ع) و مذهب اهل سنت نگاه کنیم، خواهیم دید که در این منابع احادیث و روایات زیادی در خصوص آیه«مع الصادقین» وجود دارد. البته همه یا اکثر روایات و احادیث موجود در منابع مذهب اهل بیت(ع)، مربوط به مصداق حقیقی و اکمل آیه «مع الصادقین» است، ولی روایات موجود در منابع مذهب اهل سنت مختلف است که تعدادی از آنها بیانگر مصداق حقیقی راستگویان و تعداد دیگر با احراز شرایط لازم، مربوط به معنا و مصداق عمومی و نسبی آیه اند.

با توجه به تعداد قابل توجه این روایات، در این فصل با مراجعه به منابع حدیثی و تفسیری فریقین، نمونه هایی از روایات مربوط به آیه«مع الصادقین» را ارائه خواهیم داد.

روایات مذهب اهل بیت(ع)

1. «عن برید بن معاویة العجلی قال: سألت ابا جعفر(ع) عن قول الله عز وجل: «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین»قال: إیانا عنی؛11

برید بن معاویه نقل می کند که حضرت امام باقر(ع) درباره آیه«اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» (توبه:119) پرسیدم و آن حضرت(ع) فرمود: (خداوند در این آیه) ما را قصد نموده است.»

2. «عن بن ابی نصر عن ابی الحسن الرضا(ع) قال: سألته عن قول الله عز و جل«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» قال: الصادقون هم الائمة؛12

ابن ابی نصر نقل می کند که از حضرت امام رضا(ع) درباره آیه«مع الصادقین» پرسیدم و آن حضرت(ع) جواب داد: صادقان امامان(از اهل بیت)اند.»

3. «عن الامام الباقر(ع) فی قوله:«یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» قال: مع علی بی ابی طالب(ع)؛13

حضرت امام باقر(ع) درباره آیه« مع الصادقین» فرمود: (یعنی) با علی بن ابی طالب(ع) (باشید).»

4. «قال امیرالمؤمنین(ع): فأنشدتکم الله جل اسمه أتعملون ان الله انزل«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» فقال سلمان: یا رسول الله! أ عامة هی ام خاصة؟ فقال: أما المؤمنون فعامة لأن جماعة المؤمنین امروا بذلک و أما الصادقون فخاصة لأخی علی و الأوصیاء من بعده الی یوم القیامة؟ قالوا: اللهم نعم؛14

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در احتجاج خود در میان جمعی از مهاجرین و انصار در زمان خلافت عثمان بن عفان فرمود: شما را به خداوند قسم می دهم، آیا می دانید هنگامی که خداوند آیه «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» را نازل فرمود، سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ حضرت پیامبر(ص) فرمود: مأمور به این دستور همه مؤمنان هستند و اما عنوان«صادقین» مخصوص برادرم علی(ع) و اوصیای بعد از او تا روز قیامت است؟ (هنگامی که امام علی(ع) این سؤال را نمود، حاضران) گفتند: آری این سخن را از پیامبر(ص) شنیدیم.»

5. «روی جابر عن ابی جعفر(ع) فی قوله«کونوا مع الصادقین» قال: مع آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛15

جابر از امام باقر(ع) روایت نموده است که درباره آیه «مع الصادقین» فرمود:(یعنی)با آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم باشید.»

6. «قال امیر المؤمنین علی بن ابی طالب(ع): و قد جعل الله للعلم اهلا و فرض الله طاعتهم بقوله«و اتقوا الله و کونوا مع الصادقین»؛16

امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمود: همانا خداوند برای علم اهلی را قرار داده و با سخن «تقوای الهی پیشه کنید و همراه راستگویان باشید»، اطاعت(از) آنها را واجب نموده است.»

7. «عن محمد بن اسماعیل قال: سمعت ابالحسن(ع) یقول: الائمة علماء صادقون مفهمون محدثون؛17

محمد بن اسماعیل نقل می کند که امام رضا(ع) فرمود: امامان(همگی) دانشمند، راستگو، مفهم و محدث18 هستند.»

روایات مذهب اهل سنت

1. «عن نافع فی قول الله «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» قال: مع النبی صلی الله علیه و سلم و اصحابه؛19

از نافع روایت شده است که درباره آیه «مع الصادقین» گفت: (یعنی) با پیامبر(ص) و اصحاب او باشید.»

2. «عن الضحاک فی قوله«و کونوا مع الصادقین» قال: مع ابی بکر و عمر و اصحابهما؛20

از ضحاک نقل شده است که درباره آیه «مع الصادقین» گفت: با ابوبکر و عمر و اصحاب آن دو باشید.»

3. «عن ابن عباس رضی الله عنهما قال: الصادقون فی هذه الآیة محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیته؛21

از ابن عباس(ره) روایت شده است که گفت: منظور از صادقین در این آیه ـ محمد صلی الله علیه و آله و سلم ـ و اهل بیت آن حضرت(ص) است.»

4. «عن الباقر و الرضا رضی الله عنهما قالا: الصادقون الائمة من اهل البیت؛22

از امام باقر و امام رضا ـ رضی الله عنهما ـ روایت شده است که فرمودند:(منظور از صادقین) امامان از اهل بیت هستند.»

5. «عن جعفربن محمد(ع) فی قوله«اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» قال:(یعنی مع) محمد و علی؛23

از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره آیه «مع الصادقین» فرمود: یعنی با محمد و علی باشید.»

6. «عن ابن عباس فی قوله «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین»(قال) نزلت فی علی بن ابی طالب خاصة؛24

از ابن عباس روایت شده است که درباره آیه «مع الصادقین» گفت: این آیه درباره علی بن ابی طالب(ع) به طور خصوصی نازل شده است.»

7. «عن ابن عباس فی هذه الآیة «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» قال: مع علی و اصحاب علی؛25

از ابن عباس(ره) روایت شده است که درباره آیه «مع الصادقین» گفت: (یعنی) با علی و اصحاب علی(ع) باشید.»

8. «عن ابی جعفر(ع) هو الباقر(ع) فی قوله«و کونوا مع الصادقین» قال: مع آل محمد علیهم السلام؛26

از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره آیه «مع الصادقین» فرمود:(یعنی) با آل محمدـ علیهم السلام ـ باشید.

9. «عن ابی جعفر(فی قوله تعالی)«اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» قال: مع علی بن ابیطالب؛27

از امام باقر(ع) روایت شده است که درباره آیه «مع الصادقین» فرمود: با علی بن ابیطالب باشید.»

10. «عن عبدالله بن عمر(فی قوله تعالی) «اتقوا الله» قال: أمر الله اصحاب محمد بأجمعهم أن یخافوا الله ثم قال لهم:«کونوا مع الصادقین» یعنی محمدا و اهل بیته؛28

از عبدالله بن عمر روایت شده است که درباره سخن خداوند ـ اتقوا الله ـ گفت: خداوند به همه اصحاب محمد(ص) دستور داد که از خداوند بترسند و سپس خطاب به آنها فرمود: «کونوا مع الصادقین»؛ با صادقان یعنی با محمد و اهل بیت او(ص) باشید.»

بررسی و جمع بندی روایات فریقین

آنچه می توان به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری از روایات و احادیث مذکور به دست آورد، از این قرار است:

1. پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) و اهل بیت(ع) آن حضرت، نمونه ها و مصادیق واقعی و حقیقی آیه شریفه «مع الصادقین» هستند.

2. همراهی صادقان(راستگویان) مورد اشاره در آیه «مع الصادقین» به معنای اطاعت و فرمانبرداری از آنان است.

3. همراهی و اطاعت از مصادیق واقعی آیه «مع الصادقین» به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرط است که این هم در نوع خود بر عصمت آنها دلالت دارد.

4. بر اساس دیدگاه ما، افراد دیگر مورد اشاره در روایات مذکورـ اصحاب پیامبر اسلام(ص) و یا اصحاب امام علی(ع)ـ مصادیق واقعی آیه مورد بحث نیستند، بلکه در صورت احراز شرایط لازم(مانند رعایت تقوای الهی و...) می توان آنها را مصادیق عام و نسبی آیه «مع الصادقین» نامید.

5. نباید فراموش کرد که همراهی و اطاعت از مصادیق نسبی آیه «مع الصادقین» صرفاً در محدوده شریعت مقدس اسلام است و چنانچه آنها دارای ویژگیهای یاد شده و به طور کلی مستلزم تقوای الهی باشند، همراهی آنان لازم است و الا همراهی و اطاعت از آنها جائز نیست. این نکته هم همراهی آنان را مقید و مشروط می سازد و در نوع خود بر عدم وجود ویژگی عصمت در آنها دلالت می کند.

6. احتجاج و استدلال امیرالمؤمنین امام علی(ع) بر آیه «مع الصادقین» در حضور جمعی از مهاجرین و انصار، قرینه و دلیل محکمی بر این مطلب است که اهل البیت(ع) مصادیق واقعی و حقیقی و مطلق آیه «مع الصادقین» هستند.

بخش سوم: آیه «مع الصادقین» از دیدگاه مفسران مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت

پس از تبیین و تفسیر آیه و بررسی آن از دیدگاه احادیث و روایات فریقین، در این بخش با رعایت اختصار، آیه «مع الصادقین» را از دیدگاه مفسران مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت بررسی می کنیم و سپس به جمع بندی دیدگاهها می پردازیم. با توجه به اینکه ذکر دیدگاه همه یا بیشتر مفسران فریقین در این اثر ممکن نیست، در این بخش تنها دیدگاه تعدادی از آنها را به اختصار بیان خواهیم کرد.

دیدگاه مفسران مذهب اهل بیت(ع)

1. شیخ طوسی(385 ـ460 ق) در تفسیر خود ذیل آیه«مع الصادقین» چنین می نویسد:

هذا امر من الله تعالی للمؤمنین المصدقین بالله و المقرین بنبوة نبیه بأن یتقوا معاصی الله و یجتنبوها و ان یکونوا مع الصادقین الذین یصدقون فی اخبارهم و لا یکذبون... و قیل: ان المراد بالصادقین هم الذین ذکرهم الله فی قوله «رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه» و هم حمزة و جعفر «و منهم من ینتظر» یعنی علیا(ع)، فأمر الله تعالی بالاقتداء بهم و الاهتداء بهدیهم و هم الذین وصفوا فی قوله «لیس البر أن تولوا وجوهکم قبل... الآیة الی قوله «اولئک الذین صدقوا» فأمر بالاقتداء بهؤلاء... و الصادق هو القائل بالحق العامل. لأنها صفة مدح لا یطلق الا علی من یستحق المدح علی صدقه. فأما من فسق بارتکاب الکبائر فلا یطلق علیه اسم صادق؛29

این دستوری است از طرف خداوند برای مؤمنان تصدیق کننده وجود خداوند و اقرار کنندگان به نبوت پیامبر او که از معصیت خدا بترسند و اجتناب نمایند و همراه صادقان باشند و صادقان کسانی هستند که در سخنان خود راست می گویند و دروغ نمی گویند.

گفته شده است که منظور از صادقان کسانی هستند که خداوند متعال آنها را در قول خود ذکر نموده است: «در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده اند، بعضی از آنها پیمان خود را تا آخر بردند( و به شهادت رسیدند)»، منظور از آنها حمزه و جعفر بن ابی طالب(رضی الله عنهما) است، «و بعضی دیگر در انتظارند»، یعنی علی(ع).

بنابراین خداوند متعال به اقتدای به آنها و هدایت یافتن با هدایت آنها دستور داده است و آنها کسانی هستند که در این آیه وصف شده اند: «نیکی(تنها) در این نیست که(به هنگام نماز) روی خود را به سوی مشرق(یا) مغرب کنید، بلکه نیکی(و نیکوکار) کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب(آسمانی) و پیامبران ایمان آورده و مال(خود) را با همه علاقه ای که به آن دارند به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان انفاق می کنند، نماز را برپای می دارند و زکات را می پردازند و(همچنین) کسانی که به عهد خود ـ به هنگامی که عهد بستند ـ وفا می کنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ استقامت به خرج می دهند، اینها کسانی هستند که راست می گویند گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است». خداوند نیز به اقتدا نمودن مؤمنان به آنها دستور داده است. و اما صادق کسی است که حق بگوید و به آن عمل نماید چون این واژه صفتی است که فقط برای افراد مستحق و لایق آن اطلاق می شود و به کسی که مرتکب گناهان بزرگ شود اسم صادق اطلاق نمی شود.

2. شیخ طبرسی(متوفای548 ق) در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه «مع الصادقین» چنین می نویسد:

و معناه: کونوا علی مذهب من یستعمل الصدق فی اقواله و افعاله و صاحبوهم و رافقوهم کقولک: أنا مع فلان فی هذه المسئلة: ای أقتدی به فیها؛

معنای آیه چنین است: بر مذهب کسی باشید که صدق و راستی را در سخنان و افعال خود به کار می گیرد، و با آن دوست و رفیق باشید. مانند قول کسی که می گوید: من در این مسئله با فلانی هستم ـ یعنی در این مورد به او اقتدا می کنیم.

شیخ طبرسی(ره) پس از بیان این مطلب، همانند شیخ طوسی(ره)، با استدلال به آیاتی از قرآن کریم و بیان دیدگاههایی در خصوص مصادیق آیه «مع الصادقین» چنین می گوید:

عن ابن عباس قال: کونوا مع الصادقین: مع علی و اصحابه و روی جابر عن ابی جعفر(ع) فی قوله: کونوا مع الصادقین قال: مع آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛30 از ابن عباس روایت شده است که گفت: با صادقان باشید ـ یعنی با علی و اصحاب علی باشید. همچنین از امام باقر(ع) نقل شده است که ذیل همین آیه فرمود: «با راستگویان باشید، یعنی با آل محمد(ص) باشید.»

3. علامه سید عبدالله شبر(ره) می نویسد:

«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله» فی معاصیه «و کونوا مع الصادقین» فی الایمان و القول و العمل و عن ابن عباس: مع علی و اصحابه و عنهم(علیهم السلام) مع آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم؛31

«ای کسانی که ایمان آورده اید! از خداوند بترسید در مورد گناه و معصیت او و با صادقان باشید» یعنی با صادقانی باشید که در ایمان، سخن و عمل راستگو هستند. از ابن عباس روایت شده است که گفت: با علی و اصحاب علی باشید و از اهل بیت(ع) روایت شده است که فرمودند: با آل محمد(ص) باشید.

4. علامه سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان در خصوص آیه«مع الصادقین» چنین می نویسد:

«ای کسانی که آورده اید ! از(مخالفت فرمان خدا) بترسید و با صادقان باشید: کلمه صدق در اصل به معنای مطابقت سخن و خبر و (واقعیت) خارج است و کسی که سخن او با خارج مطابق باشد، با عنوان صادق وصف می شود. اما از آنجا که به طور مجاز اعتقاد، عزم و اراده را هم قول(سخن) نامیده اند، در نتیجه صدق را در آن موارد نیز استعمال کرده و انسانی را که عملش مطابق با اعتقادش باشد و یا کاری را که انجام می دهد به طور جدی با اراده و تصمیم او مطابق باشد، صادق نامیده اند. اما در آیه شریفه، اطلاق تقوا و اطلاق کلمة «صادقین» و نیز اینکه به طور مطلق می فرماید: با صادقان باشید همه قرینه هایی هستند که دلالت می کنند مقصود از صدق، معنای مجازی و وسیع آن است نه معنای لغوی خاص آن.

بنابراین آیه شریفه به مؤمنان دستور می دهد که تقوا پیشه نمایند و از صادقان در گفتار و کردارشان پیروی کنند. و این غیر از آن است که بفرماید: شما نیز مانند صادقین متصف به وصف صدق باشید؛ چه اگر آن بود، باید چنین بفرماید: از صادقان باشید، نه اینکه بفرماید: با صادقان باشید، و این مطلب واضح است.32

علامه طباطبایی در بخش روایات، درباره همین آیه به نقل از تفسیر برهان، می نویسد:

عن ابن عمر قال:«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله» قال: امر الله الصحابة ان یخافوا الله، ثم قال: «و کونوا مع الصادقین»یعنی مع محمد و آل بیته علیهم السلام؛

از عبدالله بن عمر نقل شده است که می گوید: «ای کسانی که ایمان آورده اید»! خداوند(در این قسمت از آیه) به اصحاب دستور می دهد که تقوای الهی را مراعات کنند. «و با راستگویان باشید»، یعنی با محمد و اهل بیت او(ع) باشید.

در این معنا روایات زیادی از امامان اهل بیت(ع وارد شده است و در تفسیر الدر المنثور از ابن مردویه به نقل از عبدالله بن عباس و نیز از ابن عساکر به نقل از امام باقر(ع) نقل شده است که درباره آیه «با راستگویان باشید» فرمودند: با علی بن ابی طالب باشید.33

5. آیت الله ناصر مکارم شیرازی(از مفسران معاصر) نیز در تفسیر نمونه، ذیل آیه «مع الصادقین» می نویسد:

مفهوم صادقین... مفهوم وسیعی است، ولی از روایات بسیاری استفاده می شود که منظور از این مفهوم در اینجا تنها معصومان هستند... اگر مفهوم صادقین در آیه عام باشد و همه مؤمنان راستین و با استقامت را شامل گردد، باید گفته شود: «و کونوا من الصادقین» یعنی از صادقان باشید، نه با صادقان باشید.

این خود قرینه روشنی است که صادقین در آیه به معنای گروه خاصی است. از سوی دیگر، منظور از همراه بودن این نیست که انسان همنشین آنها باشد، بلکه بدون شک منظور آن است که همگام آنها باشید. آیا اگر کسی معصوم نباشد، ممکن است بدون قید شرط، دستور پیروی و همگامی با او صادر شود؟ آیا این خود دلیل بر آن نیست که این گروه تنها معصومان اند؟!34

دیدگاه مفسران مذهب اهل سنت

1. محمد بن جریر طبری(متوفای310 ق)، در تفسیر خود، ذیل آیه شریفه «مع الصادقین»، پس از بیان و تفسیر آیه، تأویلات ذیل را درباره صادقان چنین بر می شمارد:

الف) از نافع روایت شده است که: با پیامبر و اصحاب او باشید.

ب) از ضحاک نقل شده است که: با ابوبکر و عمر و اصحاب آن دو باشید.

ج) از سعید بن جبیر نقل شده است که: با ابوبکر و عمر باشید.

د) از ابن جریح نقل شده است که: با مهاجران و انصار باشید.

طبری پس از ذکر این تأویلات می گوید:

و الصحیح من التأویل عن ذلک هو التأویل الذی ذکرناه عن نافع و الضحاک؛35 تأویل صحیح در این مورد همان تأویلی است که از نافع و ضحاک ذکر کرده ایم.

2. ابولیث نصر بن محمد سمرقندی(متوفای375 ق)، پس از ارائه توضیحات مختصر درباره آیه «مع الصادقین»، بدون اختیار نمودن دیدگاه خاص درباره صادقان به ذکر تأویلات و معانی ذیل می پردازد:

1. ضحاک(یکی از تابعان)می گوید: «کونوا مع الصادقین» یعنی با کسانی باشید که نیات آنها درست و دلها و اعمال آنها مستقیم باشد و نیز همراه پیامبر اکرم(ص) با اخلاص و نیت(پاک) به جنگ رفته باشند.

2. گفته می شود که این جمله خطاب به منافقان ـ کسانی که با دروغ عذر تراشی می کنند ـ است و معنای آن چنین است: ای کسانی که در ظاهر ایمان آورده اید! از خدا بترسید و با سه نفر(مذکور در آیه قبلی یعنی آیه 118 سوره توبه) باشید که آنها راست گفته اند.

3. از کعب بن مالک نقل شده است که گفت: آیه «و کونوا مع الصادقین» درباره ما نازل شده است.

4. کلبی گفته است: مراد این است: با آن دسته از مهاجران و انصار باشید که به سوی دو قبله نماز خوانده اند.

5. مقاتل گفته است: منظور از صادقان کسانی است که خداوند آنها را در آیه پانزدهم سوره حجرات وصف نموده است: «مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده اند، سپس هرگز شک و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کرده اند: آنها راستگویان اند.»

6. گفته شده است: مراد این است: با صادقان در ایمانشان با هم باشید، و منظور از آنها ابوبکر، عمر، عثمان و علی(رض) است.

7. و نیز از ضحاک نقل شده است که درباره «کونوا مع الصادقین» گفت: مؤمنان مأمورند که با ابوبکر و عمر و اصحاب آن دو باشند.36

3 . فخر رازی(544 ـ 604 ق) پس از تفسیر و تبیین آیه «مع الصادقین» می گوید:

فکانت الآیة دالة علی کونهم صادقین فهذا یدل علی انه واجب علی جائز الخطاء کونه مع المعصوم عن الخطاء حتی یکون المعصوم عن الخطاء مانعاً لجائز الخطاء عن الخطاء و هذا المعنی قائم فی جمیع الأزمان فوجب حصوله فی کل الأزمان؛

این آیه دلالت دارد که آنها راستگو باشند و این هم دلالت بر این دارد که باید هر فرد جائز الخطا همراه یک فرد معصوم از خطاء باشد تا در پرتو آن، معصوم از خطا جائز الخطا را از خطایش باز دارد و این معنا در همه زمانها خواهد بود. بنابراین واجب است که این امر(وجود معصوم از خطا) در هر زمان وجود داشته باشد.

وی در ادامه می نویسد: نحن نعترف بأنه لابد من معصوم فی کل زمان الا أنا نقول: ذلک المعصوم هو مجموع الأمة... و ذلک یدل علی ان قول مجموع الأمة حق و صواب و لا لقولنا الإجماع حجة الا ذلک؛37

و ما اعتراف می کنیم که باید در همه زمانها یک معصوم وجود داشته باشد، اما می گوییم که این معصوم مجموع امت(اسلامی) است... همچنین این دلالت می کند که همانا قول و سخن مجموع امت حق و درست است و برای قول ما ـ که اجماع حجت می باشد ـ دلیلی غیر از این نیست.

4. ابوعبدالله محمد بن احمد أنصاری قرطبی(متوفای671 ق) پس از توضیحات مختصر در خصوص آیه«مع الصادقین» به ذکر اقوال مختلف ذیل درباره صادقان می پردازد:

1. این آیه خطاب به آن دسته از اهل کتاب است که ایمان آورده اند.

2. آیه مورد بحث خطاب به همه مؤمنان است و منظور از صادقان کسانی هستند که با پیامبر اسلام(ص) برای جنگ خارج شدند... یعنی بر راه و روش آنها باشید.

3. آیه بدین معناست: با انجام اعمال صالح در بهشت با پیامبران الهی باشید.

4. مراد از صادقان همان کسانی است که در آیه177 سوره بقره وصف شده اند(که قبلاً گذشت).

5. مراد از صادقان کسانی هستند که طبق آیه 23 سوره احزاب به عهد و پیمان خود وفادار ماندند.

6. مراد از صادقان مهاجران هستند، همان طوری که ابوبکر در روز سقیفه این مطلب را گفته است.

7. مراد از صادقان کسانی است که ظاهر(آشکار) و باطن(خلوت) آنها مساوی باشد.

وی در پایان می گوید:

و اما تفسیر ابی بکر الصدیق فهو الذی یعم الأقوال کلها فان جمیع الصفات فیهم موجودة38

قول ابوبکر(قول6) قولی است که همه اقوال را در برمی گیرد و همانا همه صفات مذکور در آنها(مهاجران) موجود است.

5. ابوسعید عبدالله بن عمر بیضاوی(متوفای791 ق) نیز در خصوص آیه«مع الصادقین» می نویسد:

یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله» فیما لا یرضاه «و کونوا مع الصادقین» فی ایمانهم و عهودهم او فی دین الله نیة و قولاً و عملاً و قریء من الصادقین: ای فی توبتهم و انابتهم، فیکون المراد به هؤلاء الثلاثة و اضرابهم؛39

(ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بترسید) در مواردی که خداوند به آنها رضایت ندارد(و با صادقان باشید) در ایمان و عهد و پیمانشان و یا در دین خدا از نظر نیت، سخن و عمل(با صادقان) باشید.

همچنین(این قسمت آیه به صورت) «من الصادقین» ـ یعنی از صادقان باشید ـ قرائت شده است، یعنی در توبه و انابه از صادقان باشید. بنابراین، منظور از صادقان(طبق این قرائت) همان سه نفر یعنی کعب بن مالک، مرارة بن ربیع و هلال بن امیه که با بهانه های مختلف از شرکت در جنگ تبوک روی گرداندند و سپس از کار زشت خود توبه نمودند و امثال آنها خواهد بود.

بررسی مجموع دیدگاهها

آنچه می توان به عنوان جمع بندی و نتیجه گیری از دیدگاههای مذکور به دست آورد، چند نکته است:

1. همان طوری که ملاحظه شد، مفسران مذهب اهل بیت(ع) در خصوص آیه «مع الصادقین» در بیان مصادیق حقیقی و اکمل آیه کوشیده اند، ولی در عین حال دیدگاه برخی از آنان با وجود اشاره به مصادیق حقیقی این آیه، به صورت روشن و واضح بیان نشده و صرفاً به نقل روایات مربوطه بسنده کرده اند.

2. اما مفسران مذهب اهل سنت بیشتر در جهت تبیین مصادیق عام آیه «مع الصادقین» و کوشش نموده و در ضمن برخی از آنان به مصادیق حقیقی آیه مورد بحث نیز اشاراتی کرده اند.

3. همچنین دیدگاه برخی از مفسران اهل سنت(به خصوص دیدگاه فخر رازی) از نظر علم و منطق توجیهی ندارد که در بخش آینده به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت.

4. به طور کلی به جرأت می توان گفت که مفسران مذکور درباره آیه شریفه «مع الصادقین» تفسیر کامل و همه جانبه ای ارائه نداده اند. عده ای از آنها بر مصادیق حقیقی و اکمل آیه تأکید ورزیده و عده دیگر بدون توجه به مصادیق حقیقی و اکمل آیه، در مقام تفسیر و تبیین مصادیق عام و نسبی آن برآمده اند.

بخش چهارم: نقد و بررسی شبهات، ابهامات و سؤالات مربوط به آیه «مع الصادقین»

آنچه در سه بخش گذشته درباره آن بحث شد، شامل مطالبی در خصوص تفسیر و تبیین آیه «مع الصادقین» و بررسی آن از دیدگاه روایات و مفسران دو مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت بود. در این بخش به نقد و بررسی شبهات، ابهامات و سؤالاتی خواهیم پرداخت که درباره دیدگاه مذهب اهل بیت(ع) در خصوص آیه مطرح شده و یا ممکن است در ذهن هر خواننده ای وجود داشته باشد.

1. با وجود آیات روشن قرآن کریم، چه نیازی به روایات و احادیث است؟

همان گونه که قبلاً گذشت، در تعدادی از آیات نورانی قرآن کریم(مانند احزاب:23، بقره:177، حجرات:15، حشر: 8 و...) افراد صادق(راستگو) به صورت روشن با ویژگیهایی معرفی شده اند. از طرف دیگر، در حدیث شریف از رسول اکرم(ص) چنین می خوانیم:

ان القرآن لم ینزل لیکذب بعضه بعضا و لکن نزل یصدق بعضه بعضا...؛40 همانا قرآن برای این نازل نشده است که برخی از(آیات) آن، برخی دیگر را تکذیب کند و لکن نازل شده است تا برخی از(آیات) آن، برخی دیگر را تصدیق و تأیید نماید.

بنابراین با تمسک به آیات مذکور به خوبی می توان منظور از راستگویان در آیه «مع الصادقین» را مشخص کرد. با وجود این، چه نیازی به احادیث و روایاتی هست که در آنها مصادیق مختلف راستگویان مورد اشاره در آیه «مع الصادقین» معرفی شده اند؟

نقد و بررسی

در پاسخ به این سؤال باید بگوییم:

1. مسئله بی نیازی از روایات و سنت و اکتفا به قرآن، امر خطرناکی است که به دنبال وفات پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) مطرح شده و از نظر قرآن، سنت و عقل سلیم کاملاً باطل و بی اساس است. آری، ما می پذیریم که قرآن در درجه نخست مفسر خود است، اما معنای آن چنین نیست که به طور کامل از سنت(روایات) بی نیاز باشد. تفسیر قرآن با قرآن را پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) به ما یاد داده اند و این هم به واسطه سنت(احادیث و روایات) به ما رسیده است. اگر معانی همه آیات قرآن کریم به صرف تمسک به خود قرآن کریم حل می شد، پیامبر اکرم(ص) در حدیث متواتر و صحیح ثقلین، هرگز در کنار قرآن کریم، درباره اهل بیت(ع) خود سفارشهای مؤکد نمی کرد.

2. همان گونه که قبلاً ذکر شد، آیات نورانی قرآن کریم، علاوه بر معانی ظاهری، مشتمل بر معانی باطنی است که بدون شک قسمت عمده این معانی باطنی از طریق احادیث و روایات به دست ما می رسد. از طرف دیگر قبلاً گذشت که آیات نورانی قرآن کریم دارای مراتب مختلف است که این هم یکی از عوامل باقی ماندن قرآن کریم تا امروز و تا روز قیامت بوده و خواهد بود.

3. بدون شک صفات و ویژگیهای مطرح شده در آیات مورد بحث دارای مراتبی است. ممکن است بعضی در قله آن ویژگیها قرار گرفته باشند که آنها همان معصومان(ع)اند و بعضی در مراحل و مراتب پایین قرار بگیرند که بدون شک آنها افراد عادی ـ غیر از معصومان(ع) ـ هستند. معصومان(ع) بهتر از همه به عقاید، گفتار و کردار خود اهمیت می دادند و همواره گفتار و عقاید آنها با کردار و رفتارشان هماهنگ بوده است، به طوری که در این مورد، اندک اشتباه و سهل انگاری از آنها رخ نداده است. البته از افراد معصوم انتظاری غیر از این نمی رود. بنابراین آنها صادقان حقیقی امت اسلامی هستند.

اما سایر امت اسلامی در مرتبه ای از مراتب و مراحل صدق و صداقت اند و صادق به حساب می آیند. در این مورد می توان از حمزه سید الشهدا، جعفر بن ابی طالب، عمار یاسر، ابوذر غفاری، سلمان، مقداد و دیگران(رض) نام برد که تا آخرین نفس در راه خدا قدم برداشتند و گفتار و عقاید خود را با کردار و رفتارشان هماهنگ ساختند. ولی بدون شک آنها صادقان حقیقی مورد اشاره در آیه «مع الصادقین» نیستند و در کنار افراد معصوم از هر گونه خطا و گناه و اشتباه، همچون پیامبر اکرم(ص)، امام علی بن ابی طالب(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و...، از مرحله و مرتبه پایین تری از صدق و صداقت برخوردار بوده اند.

4. اگر منظور از صادقان همه افراد مهذب و پرهیزگار امت اسلامی باشد، با یک مشکل اساسی روبه رو می شویم و آن این است که خداوند در آیه شریفه «مع الصادقین» به طور مطلق دستور می دهد که مؤمنان با صادقان باشند؛ در حالی که حتی افراد مهذب و پرهیزگار ممکن است بر اثر عاملی غفلت کنند و دچار خطا، گناه و اشتباه شوند، چون آنها دارای مقام عصمت نیستند. در این حال چگونه ممکن است که خداوند متعال به طور مطلق همراهی و اطاعت از افراد جائز الخطا را به مؤمنان و امت اسلامی دستور داده باشد؟

اما اطاعت و همراهی معصومان(ع) چنین اشکالی ندارد. در اینجا باید از مفسر معروف اهل سنت، جناب فخر رازی(544ـ 604 ق)، تمجید به عمل آورد که درباره آیه شریفه «مع الصادقین» سخنی گفته است که پیش از این گذشت.41 البته جناب فخر رازی در ادامه استنتاج خود دچار اشتباه شده است که نقد آن را در همین فصل ارائه خواهیم داد.

بنابراین باید گفت که راستگویان مورد اشاره در آیه «مع الصادقین» دو نوع مصداق دارند: مصداق اول آن افراد معصوم پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت(ع)اند که چون مصادیق حقیقی آیه اند همراهی آنها مطلق و بدون قید و شرط است. این هم معنای مورد استفاده از ظاهر آیه شریفه «مع الصادقین» است.

مصداق دوم آن، سایر افراد دارای ویژگیهایی خاص(افراد پرهیزگار و با تقوا) هستند که همراهی آنان تنها در چهار چوب شریعت مقدس اسلام است و این افراد مصادیق نسبی آیه «مع الصادقین» به حساب می آیند. با این توضیحات دیگر جایی برای سؤال مطرح شده باقی نمی ماند

2. آیا منظور از راستگویان مجموع امت اسلامی است؟

همان گونه که قبلاً گذشت، مفسر معروف اهل سنت جناب فخر رازی(544 ـ 604 ق)، در مورد آیه «مع الصادقین» نظریه ای نیمه صحیح ارائه داده است که در اینجا خلاصة آن را بیان می کنیم: طبق آیه «مع الصادقین» باید هر فرد جائز الخطا و غیر معصوم، همراه یک فرد معصوم باشد تا بدین وسیله فرد معصوم او را از خطا و گناه باز دارد و این امر باید در همه زمانها وجود داشته باشد. اما منظور از آن معصوم، مجموع امت اسلامی(اهل حلّ و عقد) است، نه یک فرد مشخص.42

نقد و بررسی

در پاسخ به این شبهه ذکر چند نکته را ضروری می دانیم:

1. فخر رازی در نیمه اول استدلال خود آیه «مع الصادقین» را خوب درک نموده و راه را تا نیمه آن درست و منطقی پیموده است، اما متأسفانه در نیمة دوم آن راه را اشتباه رفته و در نتیجه سخنی را مطرح کرده است که با هیچ منطق و عقل سلیمی سازگاری ندارد.

2. اگر منظور از صادقان مجموع امت باشد، خود این پیرو نیز جزء آن مجموع است و در واقع پیرو جزئی از پیشوا می شود و اتحاد تابع و متبوع خواهد شد؛ در حالی که ظاهر آیه(مع الصادقین) این است که پیروان از پیشوایان و تابعان از متبوعان جدا هستند.43

3. بدون شک طبق گفته فخر رازی باید در هر زمانی یک معصوم از خطا وجود داشته باشد تا افراد غیر معصوم و جائز الخطا تابع آن معصوم باشند و بدین وسیله از خطاها مصون بمانند. اما هیچ عقل و منطقی نمی گوید که مجموع امت اسلامی(اهل حل و عقد) مصون از خطا و گناه هستند، چون مجموع امت اسلامی مرکّب از افراد است و همه افراد نیز معصوم از خطا نیستند. حال چگونه و با چه استدلالی می توان ادعا نمود که امت متشکل از افراد غیر معصوم در مجموع(و به صورت اهل حل و عقد)، صفت عصمت را که صفتی حقیقی است به خود می گیرند؟

البته این سخنان در حالی منطقی است که منظور فخر رازی همراهی مطلق مجموع امت اسلامی باشد. اگر مجموع امت اسلامی(اهل حل و عقد) را با در نظر گرفتن شرط رعایت تقوای الهی، مصداق آیه «مع الصادقین» معرفی کنیم، در این صورت همراهی آنان، مشروط به رعایت تقوای الهی خواهد بود. از طرف دیگر، در این صورت نمی توان آنها را به عنوان مصداق حقیقی و اکمل آیه مورد بحث معرفی نمود، بلکه آنان در این صورت مصداق نسبی آیه به حساب خواهند آمد.

3. آیا اصحاب پیامبر اکرم(ص) مصادیق حقیقی راستگویان هستند؟

چنان که قبلاً گذشت، در تعدادی از روایات موجود در منابع تفسیری و حدیثی، اصحاب پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) به عنوان مصادیق راستگویان در آیه «مع الصادقین» معرفی شده اند. حتی در برخی از آنها اصحاب بعضی از اصحاب نیز به عنوان مصداق آیه معرفی شده اند. بر اساس همین روایات، تعدادی از مفسران مذهب اهل سنت، اصحاب(اعم از مهاجران و...) را در تفسیر آیه «مع الصادقین»، مصادیق راستگویان دانسته اند.44

به طور اساسی باید پرسید که آیا اصحاب پیامبر اکرم(ص) ـ اعم از مهاجران و انصارـ را می توان به عنوان مصادیق واقعی و اکمل آیه معرفی نمود؟

نقد و بررسی

1. با توجه به اینکه سخن مورد بحث در این قسمت مربوط به اصحاب پیامبر اسلام(ص) می شود، مناسب است که دیدگاه قرآن کریم را به صورت اجمالی درباره صحابه جویا شویم. بر اساس آیات نورانی قرآن کریم، اصحاب پیامبر اسلام(ص) چند دسته مختلف و متفاوت بوده اند:

الف. اصحاب با ایمان و مجاهد

بسیاری از صحابه پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) برای تشکیل حکومت اسلامی و گسترش اسلام مجاهدتها و تلاشهای فراوانی انجام دادند و با ایثار جان و مال خویش اهداف عالی و منیع رسول خدا(ص) را پیگیری نمودند. قرآن کریم درباره این گروه که از روزهای آغازین و سخت پروانه وار به گرد رسول خدا(ص) می گشتند، می فرماید:

السابقون الأولون من المهاجرین و الأنصار و الذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم و رضوا عنه و اعد لهم جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها ابدا ذلک الفوز العظیم؛45

پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت و آنها از او خشنود شدند، و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته که نهرها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزی بزرگ.

و همچنین خداوند متعال در شأن آنان که به عشق دین خدا، خانه و کاشانه و زندگی و دارایی خویش را رها کردند و همراه رسول خدا مهاجرت نمودند می فرماید:

للفقراء المهاجرین الذین اخرجوا من دیارهم و اموالهم یبتغون فضلاً من الله و رضواناً و ینصرون الله و رسوله اولئک هم الصادقون؛46

این اموال برای فقیران مهاجری است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند، در حالی که فضل الهی و رضای او را می طلبند و خدا و رسولش را یاری می کنند و آنها راستگویان اند.

ب. اصحاب منافق

از آیات قرآن کریم استفاده می شود که در بین اصحاب پیامبر(ص) انسانهای دو چهره ای بودند که به اسلام و پیامبر اکرم(ص) ایمان واقعی نداشتند و در ظاهر جزء اصحاب محسوب می شدند:

و ممن حولکم من الأعراب منافقون و من اهل المدینة مردوا علی النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم سنعذبهم مرتین ثم یردون الی عذاب عظیم؛47

برخی از بادیه نشینانی که پیرامون شما هستند منافق اند و از ساکنان مدینه نیز عده ای بر نفاق خو گرفته اند. تو آنان را نمی شناسی، ما آنان را می شناسیم. به زودی آنان را دو بار عذاب می کنیم، سپس به عذابی بزرگ باز گردانیده می شوند.

روشن است زمانی که رسول خدا(ص) منافقان را نمی شناخت، مسلمانان نیز آنها را نمی شناختند و آنان را جزو صحابه راستین و واقعی به حساب می آوردند. جالبتر اینکه این آیه پس از تعریف و تمجید از اصحاب پیامبر اسلام(ص) آمده است.

ج. اصحاب بیمار دل

در قرآن کریم می خوانیم: گروهی از اصحاب پیامبر اسلام(ص) با اینکه از منافقان نیستند، ولی قلوبشان بیمار است و ضعیف الایمان هستند:

و اذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا؛48

و زمانی که منافقان و بیمار دلان می گفتند:خدا و پیامبرش جز وعده های دروغین به ما نداده اند.

در ضمن همان گونه که ملاحظه می شود، در این آیه شریفه به گروه دو چهره و منافق نیز در کنار گروه بیمار دل تصریح شده است.

د. اصحاب فاسق و گنهکار

قرآن کریم به مسلمانان دستور می دهد که از خبر افراد فاسق پرهیز کنند و بدون تحقیق و بررسی حرف آنان را نپذیرند:

یا ایها الذین آمنوا ان جائکم فاسق بنبأ فتبینوا ان تصیبوا قوماً بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین؛49

ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.

مفسران مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت همگی گفته اند این آیه درباره ولید بن عقبه نازل شده و او را به عنوان فاسق معرفی نموده است. همچنین قرآن کریم در سوره نور از وجود افراد فاسق و فاجری در میان صحابه خبر می دهد که به همسر رسول خدا(ص) تهمت زدند: «ان الذین جائوا بالافک عصبة منکم؛50 کسانی که آن تهمت عظیم(درباره عایشه، همسر پیامبر) را مطرح کردند، گروهی از شما بودند... .»

علاوه بر این، تعدادی از روایات موجود در منابع فریقین نیز وجود افراد منحرف در میان اصحاب پیامبر اکرم(ص) را تأیید می کنند. در اینجا ذکر یک روایت مناسب به نظر می رسد:

عن ابی هریرة... قال رسول الله(ص) : یرد علی یوم القیامة رهط من اصحابی فیحلؤون عن الحوض فاقول: یا رب اصحابی، فیقول: انک لا علم لک بما احدثوا بعدک، انهم ارتدوا علی ادبارهم القهقری؛51

ابو هریره نقل می کند که پیامبر اکرم(ص) فرمود: روز قیامت گروهی از اصحاب من بر من وارد می شوند، اما آنها از حوض باز داشته می شوند. می گویم: پروردگارا!(آنها) اصحاب من هستند. خداوند می فرماید: تو نمی دانی که آنها پس از تو چه کردند، آنها(پس از وفات تو) به صورت قهقرایی به عقب برگشتند و مرتد شدند.

خداوند متعال در قرآن کریم خطاب به همسران پیامبر اسلام(ص) می فرماید:

یا نساء النبی من یات منکن بفاحشة مبینة یضاعف لها العذاب ضعفین...؛52

ای همسران پیامبر، هر کس از شما مبادرت به کار زشت آشکاری کند، عذابش دو چندان خواهد بود... .

همچنین در خصوص همسر حضرت نوح(ع) و لوط(ع) چنین می فرماید:

ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئاً و قیل ادخلا النار مع الداخلین؛53

خداوند مثلی برای کسانی که کافر شده اند، زده است، مثل به همسر نوح و همسر لوط. آنها تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط آنها با این دو(پیامبر الهی) سودی به حالشان نداشت. و به آنها گفته شد: وارد آتش شوید، همراه کسانی که وارد می شوند....

با توجه به آیات و روایت مذکور و نیز با در نظر گرفتن حقایق انکار ناپذیر تاریخی در خصوص اختلاف میان اصحاب پیامبر اسلام(ص)، چنین نتیجه می گیریم که همراهی پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) افتخار بسیار بزرگی به حساب می آید، ولی این مصاحبت و همراهی تضمین کننده حال و احوال و آینده صحابه نیست و در عین حال همراهی پیامبر اسلام(ص) و یا هر پیامبر الهی و یا شخصیت والا مقام الهی، آن شخص را از ارتکاب به گناه و ظلم و انحراف مصون نمی سازد. بدون شک همسر هر شخصی نسبت به اصحاب و دوستان او به او نزدیک تر است و این تصریح قرآن کریم است که حتی ارتباط همسر نوح و همسر لوط با آن پیامبران الهی، سودی به حالشان نداشت.

همچنین خداوند متعال به صورت صریح همسران پیامبر اسلام(ص) را از مبادرت به معصیت آشکار نهی می کند. به همین جهت نباید فراموش کرد که همه اصحاب پیامبر اسلام(ص) نمی توانند الگوی عملی امت اسلامی قرار بگیرند. چون در میان آنها طبق تصریح آیات نورانی قرآن کریم، افراد منافق، مریض دل و فاسق نیز وجود داشته اند.

بر اساس این توضیحات می گوییم که اصحاب پیامبر اسلام(ص) ـ اعم از زن و مرد و مهاجر و انصار و نیز اصحاب آنهاـ نمی توانند به عنوان مصادیق حقیقی و اکمل آیه«مع الصادقین» تلقی شوند. چون خداوند متعال هیچ گاه همراهی افراد غیر معصوم را بدون هیچ قید و شرطی دستور نداده است و اگر اصحاب آن حضرت(ص) و نیز یاران اصحاب در مسیر تقوای الهی قدم برداشته و از هر گونه ظلم، انحراف و صفات زشت دور باشند، در این صورت می توان آنها را به عنوان مصادیق نسبی آیه «مع الصادقین» به حساب آورد. البته در این حال نیز همراهی آنان صرفاً در چهار چوب شریعت مقدس اسلام خواهد بود و بدون شک در میان اصحاب پیامبر اسلام(ص) چنین اشخاصی وجود داشته اند.

2. از طرف دیگر آنچه اصحاب پیامبر اسلام(ص) را از این موضوع(مصادیق حقیقی و اکمل آیه) خارج می سازد، این است که آیه «مع الصادقین» از نظر مفهوم عام است و شامل همه زمانها می شود، در حالی که اصحاب پیامبر اسلام(ص) و نیز یاران آنها تنها به مدت مختصری در میان امت اسلامی بوده اند و تقریباً یکی دو قرن پس از وفات پیامبر اسلام(ص) وفات نموده اند.54

با این حال معلوم نیست که امت اسلامی بعدها باید از کدام مصادیق واقعی آیه «مع الصادقین» پیروی کنند و با آنها همراهی نمایند؟ در حالی که چنین مشکلی در خصوص اهل بیت عصمت و طهارت(ص) به وجود نمی آید و همواره یکی از آنها برای امت اسلامی در قید حیات بوده و می باشد.

3. ذکر این مطلب نیز ضروری است که منظور از بررسی احوال و شخصیت اصحاب پیامبر اسلام(ص) بی احترامی به آنان نیست و بلکه صرفاً جهت روشن شدن حقیقت است. نباید فراموش کرد که بازگو کردن حقایق قرآنی، روایی و تاریخی در خصوص اصحاب پیامبر اسلام(ص) به صورت منطقی و مستدل، غیر از توهین، نفرین و بی احترامی به آنان است.

بخش پایانی: نتایج کلی مباحث گذشته

نکته های زیر از مطالب و مباحث گذشته به دست می آید:

1. راستگویان(صادقین) مورد اشاره در آیه «مع الصادقین» دارای دو نوع مصداق اند که یکی از آنها مصداق اکمل و حقیقی و دیگری مصداق نسبی شمرده می شود.

2. مصداق حقیقی آیه «مع الصادقین» پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند که همراهی آنان به صورت مطلق و بدون قید و شرط است. لیکن مصداق نسبی آن شامل همه افراد با تقوا و پرهیزگار است که همراهی آنان به خاطر تقیید به رعایت پرهیزگاری و تقوای الهی، نسبی نامیده می شود.

3. همراهی مطلق و بدون قید و شرط راستگویان، پیامبر اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، در نوع خود بر عصمت آنها دلالت دارد. چون خداوند متعال همراهی مطلق و بدون قید و شرط افراد غیر معصوم را هیچ گاه بر امت اسلامی واجب نمی سازد. اما همراهی دیگران(مصادیق نسبی آیه «مع الصادقین») تنها در چهار چوب شریعت مقدس اسلام است.

4. همراهی مورد اشاره در آیه «مع الصادقین» به معنای پیروی و اطاعت است که این اطاعت در خصوص مصادیق حقیقی آن، مطلق و بدون قید و شرط، ولی در خصوص مصادیق نسبی آن تنها در چهار چوب شریعت مقدس اسلام است.

5. به طور کلی منطقی نیست که خداوند متعال امت اسلامی را ابتدا به رعایت تقوای الهی دستور دهد و سپس آنها را به همراهی بدون قید و شرط با افراد غیر معصوم مأمور سازد. بنابراین همراهی راستگویان غیر معصوم حتماً باید در چهار چوب شریعت مقدس اسلام باشد.

پی نوشتها:

1. توبه، آیات 118 ـ 119.

2. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، شیخ طبرسی، ج5، ص120، دار المعرفة، بیروت، بی تا.

3. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج9، ص431ـ 432، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ پنجم، 1372 ش؛ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج10، ص68ـ 73، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، 1368ش؛ البیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج5، ص316، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.

4. جهت ملاحظه این دیدگاهها و روایات ر.ک: التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، ج5، ص318، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص122؛ جامع البیان عن تأویل القرآن، محمدبن جریر طبری، ج7، ص288-289، دار التراث العربی، بیروت، 1985م؛ الدرر المنثور فی التفسیر المأثور، جلال الدین سیوطی، ج4، ص316، دارالفکر، بیروت،1993م.

5. و نیز ر.ک: سوره های احزاب، آیه 23، حشر، آیه 8.

6. الدر المنثور فی التفسیر المأثور، سیوطی ج4، ص316.

7. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، شیخ طبرسی، ج5، ص122.

8. اصول کافی، شیخ کلینی، ج1، ص208، حدیث2، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1388ق.

9. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: مجله طلوع، شماره های 9ـ8، مقاله«تفسیر تطبیقی آیه تطهیر از دیدگاه مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت»، ص157ـ159.(از همین نگارنده)

10. اصول کافی، ج1، ص286 ـ 287، حدیث1؛ بحارالانوار، ج35، ص211، حدیث12.

11. اصول کافی، ج1، ص208، حدیث2، البرهان فی تفسیر القرآن، بحرانی، ج3، ص515، حدیث1، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1999م. غایة المرام، بحرانی، ج3، ص52، حدیث1،تفسیر الصافی، ج2، ص387؛ تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج2، ص280، حدیث393.

12. اصول کافی، ج1، ص208، حدیث2؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص515، حدیث2؛ غایة المرام، ج3، ص52، حدیث2؛ تفسیر الصافی،ج2، ص387؛ تفسیر نور الثقلین، ج2، ص280، حدیث 394(شایان ذکر است که این حدیث از احادیث صحیح به حساب می آید).

13. الامالی، شیخ طوسی، ص255ـ 256، حدیث461، موسسة البعثة، قم، 1414ق. غایة المرام، ج3، ص52، حدیث4؛ البرهان فی تفسیر القرآن ج3، ص515 ـ 516، حدیث4.

14. البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص516، حدیث 5، غایة المرام، ج3، ص53، حدیث7، تفسیر الصافی ج2 ص388؛ تفسیر نور الثقلین، ج2، ص280 حدیث 397.

15. مجمع البیان فی تفسیر القرآن ج5، ص122؛ البرهان فی تفسیر القرآن ج3، ص517، حدیث12؛ تفسیر الصافی ج2، ص388؛ تفسیر نور الثقلین، ج2، ص280، حدیث 392.

16. تفسیر نور الثقلین، حویزی، ج2، ص280، حدیث 395، موسسة اسماعیلیان، قم1412ق.

17. اصول کافی، کتاب الحجة، باب ما فرض الله عزوجل و رسوله(ص) من الکون مع الائمة(ع)، حدیث3 (این حدیث صحیح است). گفتنی است که احادیث و روایات مربوط به آیه «مع الصادقین» در منابع متعدد مذهب اهل بیت(ع) موجود است که در اینجا جهت رعایت اختصار به روایات مذکور کفایت می کنیم و جهت آشنایی بیشتر با امثال این روایات منابع ذیل را می شماریم: اصول کافی، شیخ کلینی (متوفای329ق)، ج1، ص208، حدیث1و2؛ الامالی، شیخ طوسی(385ـ460ق)، ص255ـ256، حدیث461؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، شیخ طبرسی(متوفای548ق)، ج5، ص122؛ تفسیر العیاشی، ج2، ص117، حدیث156؛ تفسیر نور الثقلین، حویزی(متوفای1112ق)، ج2، ص280ـ281، حدیث393، 392، 395، 399، 394 و 397. البرهان فی تفسیر القرآن، بحرانی(متوفای1109ق)، ج3، ص515ـ517، حدیث1، 2، 3، 4، 5، 12، 13 و 14؛ غایة المرام، بحرانی(متوفای1109ق)، ج3 ص52 ـ53، حدیث1، 2، 4 و 7؛ تفسیر الصافی، فیض کاشانی(متوفای1091 ق)، ج2، ص387 و 388... .

18. منظور از مفهم اشاره به درک و فهم حقایق جهان هستی و الهی توسط امامان معصوم(ع) است و منظور از محدث این است که خبرهای مهم و علوم الهی بر ائمه(ع) الهام می شود. البته این به معنای وحی نیست.

19. جامع البیان عن تأویل آی القرآن، طبری، ج7، ص63، جزء11؛ الدر المنثور فی التفسیر المأثور، السیوطی، ج4، ص316.

20. جامع البیان عن تأویل آی القرآن، طبری، ج7، ص63، جزء 11؛ الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج4، ص316.

21. ینابیع المودة، شیخ سلیمان قندوزی حنفی، ج1، ص141، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1997م.

22. ینابیع المودة، شیخ سلیمان قندوزی حنفی، ج1، ص141.

23. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج1، ص259، حدیث 350، موسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1974م.

24. همان، ج1، ص259 ـ 260، حدیث 351.

25. همان، ج1، ص260 حدیث352.

26. همان، ج1، ص260ـ261، حدیث353.

27. همان، ج1، ص261ـ262، حدیث355.

28. همان، ج1، ص262، حدیث357. گفتنی است که روایات و احادیث مربوط به آیه «مع الصادقین» در منابع متعدد حدیثی و تفسیری مذهب اهل سنت نیز موجود است که در اینجا تعدادی از آنها را معرفی می کنیم: جامع البیان عن تأویل آی القرآن، طبری(متوفای310ق)، ج7، ص63، جزء 11؛ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج1، ص259-262، حدیث350، 351، 352، 353، 355 و 357. المناقب، خوارزمی (متوفای568 ق)، ص280، حدیث273. الدرر المنثور فی التفسیر المأثور، سیوطی (متوفای911ق)، ج4 ص316. تفسیر روح المعانی، آلوسی (متوفای1270 ق)، ج11، ص41. ینابیع المودة، قندوزی حنفی، ج1، ص141. کفایة الطالب،کنجی شافعی، ص236. فتح القدیر، شوکانی، ج2، ص414. فرائد السمطین، جوینی خراسانی، ج1، ص314، حدیث250 و ص370، حدیث299 ـ300. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی حنفی، ص16. تاریخ دمشق، ابن عساکر شافعی، ج2، ص421. نظم درر السمطین، زرندی حنفی، ص91؛ المراجعات، الهوامش التحقیقیة، ص342، سید عبدالحسین شرف الدین، تحقیق: شیخ حسین راضی، مجمع جهان اهل بیت(ع)، قم، چاپ دوم، 1416 ق.

29. التبیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص317 ـ 318.

30. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص122.

31. تفسیر القرآن الکریم، سیدعبدالله شبر، ص214، مطبوعات النجاح، قاهره، چاپ سوم، 1966م.

32. المیزان فی تفسیر القرآن، ج9، ص426.

33. المیزان فی تفسیر القرآن، ج9، ص432ـ433.

34. تفسیر نمونه، ج8، ص181ـ182، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ بیست و هفتم، 1378ش.

35. جامع البیان عن تأویل آی القرآن، طبری، ج7، ص62 ـ 63، جزء 11.

36. تفسیر السمرقندی، ج2 ص81، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1993م.

37. تفسیر الفخر الرازی، ج16، ص227، دار الفکر، بیروت، بی تا.

38. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج8، ص288 ـ 289.

39. تفسیر البیضاوی، ج1، ص424، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1988م.

40. الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج2، ص8.

41. تفسیر الفخر الرازی، ج16، ص227.

42. همان.

43. ر.ک: تفسیر نمونه، شیخ ناصر مکارم شیرازی، ج8، ص183.

44. جهت ملاحظه این روایات و دیدگاهها ر.ک: جامع البیان عن تأویل آی القرآن، ج7، ص62ـ63، جزء11؛ الجامع لاحکام القرآن، ج8، ص288 ـ 289؛ الدر المنثور فی التفسیر المأثور، ج4، ص316.

45. توبه، آیه100.

46. حشر، آیه 8 و نیز ر.ک: به فتح، آیات 18 و 29؛ بقره، 143؛ آل عمران، آیه110.

47. توبه، آیه101.

48. احزاب، آیه12.

49. حجرات، آیه6.

50. نور، آیه11.

51. صحیح البخاری، ج4، باب الحوض، ص25، دارالمعرفة، بیروت، بی تا(این روایت با عبارتهای دیگر در صحیح مسلم، کتاب الفضائل، باب «اثبات حوض نبینا(ص) و صفاته» نیز آمده است).

52. احزاب، آیه30.

53. تحریم، آیه10.

54. ر.ک: تفسیر نمونه، ج8، ص181.

 

پدید آورنده : حجت الاسلام والمسلمین ایلقار اسماعیل زاده


چاپ   ایمیل