شخصیت و كلمات حضرت علی (ع)، گویای عظمت و شرافت روحی و نورانیت وی می باشد، علی(ع) شخصیتی فراتر از زمان خویش است، افق نگاه او مرزها و تنگناهای نگرش مادی را در می نوردد و كلام وزین و فرا زمانی او با پیشرفتهای علمی درخشنده تر می گردد. حضرت علی (ع) به عنوان شخصیتی بزرگ در اسلام، جایگاه متعالی را برای زن مسلمان ترسیم نموده اند. در كلمات گهربار و زندگی عملی ایشان با سیده نساء العالمین می توان عمق مكانت و منزلت زن را در اندیشه والای آن حضرت دریافت، البته وقایع اجتماعی مختلف در طول تاریخ نگرش حضرت
آموزه های شیعه
الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان، علمه البیان([1])
با کلام و بیان جوهر وجودی انسان آشکار میگردد. ضمیر، مکنونات قلبی، سیرت، فکر و اندیشه انسان در کلام او متجلی میگردد و با دیگران ارتباط مییابد. از آنجا که انسان فطرتاً زیبادوست است این طبع زیبادوستی او کلامش را هم از زیبایی بینصیب نمیگذارد و لذا در طول قرنها کلام همواره خود را به هنرها و زیباییهای گفتاری و بیانی مزین نموده است. کلام انسان در زیباترین شکل خود غالباً به صورت شعر جلوهگر میگردد و میتوان گفت: «شکل کمالیافته کلام آدمی شعر است.»([2]) با
چكیده
در دیدگاه حضرت علی(ع)، نگرش مدیران به «مدیریت» چگونه باید باشد؟
برای پاسخگویی به این سؤال سعی شده است با استفاده از سخنان ایشان در نهج البلاغه اصول كلی حاكم بر نگرش مدیران و وظایف كلی آنان در یازده اصل بررسی گردد:
1. امانت بودن مسؤولیت و مدیریت؛ 2. ارزش ابزاری حكومت و مدیریت؛ 3. نگرش اخلاقی به مدیریت؛ 4. سلسله مراتب و مشاركت در مسؤولیت ها؛ 5. مسؤولیت فرصتی اخلاقی و معنوی؛ 6. عمران و آبادانی در كنار وظایف فرهنگی؛ 7. ضرورت استفاده از تجارب تاریخی در مدیریت؛ 8. حقوق و وظایف متقابل؛ 9
مقدمه
ارتـباط [1]، شـالودۀ ضروری هرگونه کنش متقابل اجتماعی است؛ (گیدنز، 1377: 776)که با آن،ابعاد گوناگون حیات جمعی قوام می یابد. (ساروخانی، 1377: 34) ازاین رو، هر حکومتی بـرای بـرقراری تـعامل بین سه عنصر سازندۀ هر ساختار سیاسی (شامل:قانون، مـقامات و مردم ) و نیز اجرای منظم خطمشی ها و تصمیم های اتخاذشدۀ مقام های درون یک نظام سیاسی، نیازمند و موظف به تهیه و تنظیم اصول و هنجارهایی بـرای راهـبری رفـتار مقامات و مردم) و نیز اجرای منظم خطمشی ها و تصمیم های اتخاذشدۀ مقام های درون یک نظام
چكیده
از كارآمدترین روشهای تربیتی كه در قرآن و سیره پیشوایان دینی آمده، روش عبرت است. عبرت حالتی است كه در اثر برخورد با اموری ظاهری و مشهود، برای انسان پدید می آید و به معرفتی باطنی و غیر مشهود منتهی می شود. به این حالت، اگرچه روش نمی گویند ولی با توجه به عامل ایجادكننده آن، جنبه روشی پیدا می كند. تشابه زندگی انسانها و اقوام و ملل مختلف با یكدیگر، حسابگری و اندیشه ورزی و نیز تأثیرپذیری انسان، مبانی این روش را تشكیل می دهند؛ یعنی در اثر تعامل این ویژگیها با یكدیگر، حالت عبرت پدید می آید. دست
واژه «شهادت» در معارف دینی، دارای سه معنا و کاربرد است:1. جان باختن در راه خدا؛
2. گواهی در احکام قضایی؛3. ناظر بودن بر اعمال انسان ها.شهادت به معنای سوم، موضوع این تحقیق است.
مفهوم شهادت
درباره مفهوم شهادت گفته اند: «شهادت»، حاضر شدن با مشاهده و نگاه و از نزدیک دیدن است؛ یا با چشم یا با چشم دل و بصیرت. و به محضر، «مشهد» می گویند .
«شهداء» چند مصداق دارند، مانند: خدا، پیامبر ، فرشتگان ، دانشمندان ، کشته شده ها در راه خدا . نیز «شاهد» و «شهید» در قرآن مصادیق فراوانی دارد.
همزیستی
1ـ اسیران
صبح روز نوزدهم ماه مبارک رمضان، مردمانِ خفته در مسجد را برای نماز صبح بیدار می کرد. چون پسر ملجم شمشیرش را بر فرق حضرت فرود آورْد، امام به زانو درآمد. چون به هوش آمد، به پسرانش ـ حسن و حسین ـ فرمود:
این اسیر را در بند نگه دارید. غذایش بدهید وسیرابش کنید و اسارتش نیکو باشد.
به پسرش امام مجتبی(علیه السلام) فرمود:
پسرم! بر اسیرت مهربان باش و به او مهر بورز. نیکی کن ودلسوز باش... .
[سپس از هوش رفت] چون به هوش آمد، امام مجتبی کاسه ای از شیر به لبانش نزدیک
جناب مدرسى در صفحه 39 كتاب «مكتب در فرايند تكامل» مىنويسد:براى آن دست كه همچنان به امام صادق وفادار ماندند، امام ديگر رهبر مبارزه و منجى موعود که سالها در انتظارشش بودند، نبود. دست کم اين ديگر نقش اصلى امام دانسته نمىشد.حالا ديگر براى اين شيعيان همچنانكه براى گروههاى ديگرى كه دربالا اشاره شد، امام اساساً رئيس و رهبر مذهب بود. بدين ترتيب در ذهنيت جامعه شيعه در اين دروه، انقلابى پديد آمد و تأكيدى كه قبلا روى مقام سياسى امام مىشد اكنون به مقام مذهبى و علمى امام انتقال يافت.
نظريه عصمت
امانت بودن مال
در فرهنگ اسلامی مالک حقیقی ثروت خداوند متعال است. لذا انسان باید به آن با دیده امانت نگاه کند و آن را به اندازه و در راه تحصیل کمال واقعی خود و با توجه به احکام و مقرراتی که در تعالیم الهی برای تصرف در اموال ذکر شده به کار برد. علی علیه السلام در اشاره به اصل امانت بودن دارایی افراد می فرمایند: «المالُ عاریةٌ؛ مال امانت است». بدیهی است که وقتی انسان به اموالی که در اختیارش قرار می گیرد به چشم امانت نگاه کند آن را در هر راه و به هر مقداری که دلش خواست به مصرف نمی رساند؛ بلکه از
اعتقاد به بدا ـ که به معنای ظهور چیزی بعد از خفای آن است ـ از جمله اعتقادات بسیار مهم و مورد تأکید مذهب تشیع است. این اعتقاد همواره از سوی اهل سنت مورد انکار و از سوی شیعیان مورد پذیرش بوده است. نگارنده در این نوشتار با رویکرد نقلی و با رهیافت از آیات و روایات به بررسی این مسئله پرداخته است. اهل سنت بر این باورند که انتساب بدا به خداوند مستلزم جهل اوست و شیعیان با ارائه معنایی از بدا بر این باورند که این آموزه مستلزم جهل خداوند نیست. افزون بر آن، توجه به این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است که