عدالت از منظر امام علی علیه السلام

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 5 - 9 دقیقه)

رابطه عدالت و ایمان
هدف همه ادیان و پیامبران ایجاد نوعی هماهنگی میان انسان و آرمان است که از این حقیقت تحت عنوان ایمان یاد شده و مهمّ ترین سرمایه زندگی انسان محسوب می شود. در بینش اسلامی برای ایمان ارکانی ذکر شده است که یکی از آن ها عدالت است و حتی در مواردی از عدالت به عنوان بالاترین درجات ایمان یاد می شود. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «ایمان چهار رکن دارد که عبارتند از: صبر و یقین و عدالت و جهاد در راه خدا...»(1) و در جای دیگر در تبیین جایگاه و اهمیّت عدالت می فرمایند: «عدالت... بالاترین مراتب ایمان است».(2) بر این اساس یکی از راه های تشخیص ایمان افراد دانستن میزان پایبندی آنها به موازین عدالت و پرهیز آنان از ستم به حقوق دیگران است.

عدالت، سُنت الهی
نظام هستی براساس عدل اداره می شود؛ یعنی خداوند با قدرت بی پایان خود نظام آفرینش و ارتباط بخش های مختلف عالم را به گونه ای سامان داده که هر چیزی در جای خود قرار دارد و حتی تصوّر نظامی بهتر از آنچه خداوند آفریده ممکن نیست. این هم استواری و انسجام به منظور رعایت عدالت در بین تمام اجزای عالم است. اولیای الهی همواره به رعایت عدالت در تمام عرصه های زندگی تأکید می نمایند. حضرت علی علیه السلام در تبیین ارزش عدل و قسط می فرمایند: «عدالت ورزی اقتدا به سنت الهی است».(3)

عدالت، مایه جلب رحمت خدا
آرزوی هر انسان مؤمن و معتقد به مبدأ هستی، برخورداری از الطاف و عنایات و رحمت گسترده پروردگار عالم است. آراستگی به فظیلت های اخلاقی و انسانی و رعایت احکام و حدود الهی هر یک به گونه ای زمینه تداوم برخورداری از رحمت الهی را فراهم می سازد. با این همه برخی از اعمال چون رعایت عدل و داد از اهمیّت و تأثیر بیشتری برخوردارند. در جامعه ای که پایبندی به عدالت و تلاش برای حاکمیت عدل مورد توجّه باشد، رحمت الهی بیشتر شامل حال آن می شود. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «هر کس عدالت را در جامعه حاکم سازد خداوند رحمت خود را شامل حال او می کند».(4)

عدالت مایه تداوم حکومت
در طول تاریخ همواره یکی از دغدغه های مهمّ نظام های سیاسی، تداوم بخشیدن حاکمیت خود بوده است. حضرت علی علیه السلام برای تداوم پیدا کردن یک حکومت هیچ عاملی را موثرتر و مفیدتر از پایبندی به عدالت نمی دانند. ازاین رو می فرمایند: «هیچ چیز همانند عدل دولت ها را از گزند حوادث حفظ نمی کند»(5) و در جای دیگر به کسی که علاقمند بود حکومتش تداوم پیدا کند می فرمایند: «عدالت بورز تا قدرتت ادامه یابد».(6)

عامل زوال نعمت و دولت
به همان مقدار که تلاش برای حاکمیّت عدالت در استحکام و تداوم پایه های هر حکومت موثر است و آن را از اضحملال باز می دارد، دستگیری در زوال نعمت های الهی و نابودی حکومت ها موثر است. حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام بارها می فرمودند: «برای زوال نعمت های خداو شتاب بخشیدن به خشم و انتقام او هیچ چیزی کارگرتر از ستم نیست...».(7) آن حضرت در خصوص نقش ستم در نابودی حکومت ها می فرمایند: «هر حکومتی که راه بی عدالتی در پیش گیری و ستمگری را پیشه خود سازد، در نابودی خود شتاب کرده است؛ چون ستم موجب نابودی است».(8)

ضرورت ایجاد حکومت عادل
با توجّه به دست آوردهای مهمّی که حکومت عدل در سامان یابی زندگی انسان ها دارد، از دید اولیای الهی تلاش برای تشکیل حکومت عادل و حفظ کیان آن از تکالیف افراد جامعه است. بر این اساس در طول تاریخ همواره همه انبیا حکومت صالح و عادل در راه زمینه سازی برای تشکیل حکومت صالح و عادل می کوشیدند و در مواردی که موفق به ایجاد شده اند همواره عدل را در بین مردم حاکم ساخته اند تا در سایه عدالت مردم به آسایش و امنیت و صلح دست یابند.حضرت علی علیه السلام درباره اهمیّت حکومت عادلانه و ضرورت تشکیل و حفظ آن می فرمایند: «تشکیل نظام سیاسی مناسبی که عدالت را در جامعه حاکم سازد واجبات است».(9)

عدالت، نشانه خردمندی
رفتار عادلانه ضرورتی اجتماعی است که در حفظ حقوق افراد و ایجاد فضای مناسب برای زندگی دسته جمعی مردم موثر است. از آن جا که افراد به سبب برخورداری از فطرت سالم همواره به فظیلت ها دارند، پایبندی به اصل عدالت در اعمال و گفتار نشانه سلامت فطرت آنهاست. بر این اساس عدالت به عنوان یکی از برترین فضایل می تواند معیار مناسبی برای میزان سلامت روحی و معنوی افراد به شمار آید. در فرهنگ اسلامی از جمله ملاک های ارزیابی سلامت انسان ها میزان توجّه آنها به موازین عدل است. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «از نشانه های خردمندی عمل کردن بر طبق موازین عدل است».(10)

بندگان محبوب خدا
در فرهنگ اسلامی ایمان به خدا و آراستگی به تقوا و پایبندی به احکام الهی از ویژگی های انسان شایسته است. در آموزه های اسلامی بر این حقیقت تأکید شده است که انسان در نتیجه گزاردن و کسب کمالات به مرتبه ای از انسانیّت دست می یابد که محبوب خدا واقع می شود. برای این قبیل از انسان نیز در رهنمودهای اهل بیت علیهم السلام ویژگی های گفته شده از جمله آنهاست التزام به اصل عدالت است. امام علی بن ابی طالب علیه السلام در توصیف بندگانی که در نزد خدا محبوبند می فرمایند: «از ویژگی های چنین بنده ای این است که نفس خود را همواره ملزم به مراعات عدل می کند و اولین گام در این راه این است که هوای هوس را از خود دور می سازد».(11)

برقراری عدالت در جامعه
برای استقرار عدالت در سطح جامعه از شیوهای مختلفی می توان استفاده کرد، امّا استقرار هیچ اصل اجتماعی بدون همکاری و هماهنگی احاد جامعه به صورت کامل امکان تحقق پیدا نمی کند. بر این اساس برای این که زمینه حاکمیت عدل در جامعه فراهم گردد باید هر یک از افراد جامعه علاوه بر به دست آوردن شناخت کافی از اصل عدالت، در مورد نقشی که خود در تحقق این هدف بزرگ می توانند برعهده بگیرند دقت بیشتری مبذول دارند تا روند ایجاد و تحکیم عدالت در جامعه تسریع یابد. امیرالمؤمنین می فرمایند: «زمانی که مردم حقّ رهبری جامعه را به جای آورند و رهبری نیز حقوق مردم را رعایت کند، حقّ، عزّت و عظمت می یابد و راه های تحکیم مبانی دین مشخص می شود و عدالت نیز در سرتاسر جامعه حاکمیت پیدا می کند».(12)

توصیه به عدالت
سخنانی که اولیای الهی به عنوان وصیّت به بازماندگان خود بیان کرده اند از مهمّ ترین رهنمودهای آنان شمار می آید. با دقت در این گفتارهای بسیاری از مسائل روشن می شود. علی بن ابیطالب علیه السلام با توجّه به اهمیّتی که عدالت در زندگی انسان دارد در مناسبت های مختلف بر رعایت آن تصریح و تأکید کرده اند. از جمله در سفارش های که به فرزندان بزرگوارشان، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام ، به صورت جداگانه بر توجّه به عدالت تأکید دارند. حضرت به امام حسن علیه السلام می فرمایند: «ای فرزندم، تو را سفارش می کنم به... رعایت عدالت در هنگام خشم و خشنودی... »(13) و به امام حسین علیه السلام می فرمایند: «سفارش می کنم شما را... به رعایت عدالت با دوست و دشمن...».(14)

عادل ترین مردم
آراستگی به هر فضیلتی نشانه هایی دارد که به وسیله آنها می توان به وجود یک صفت در کسی پی برد. در دهنمودهای اولیای الهی برای به انسان های آراسته به عدالت ویژگی های یاد شده است. علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمایند: «عادل ترین مردم کسی است که در عین برخورداری از قدرت انصاف داشته باشد»(15) و در جای دیگر می فرمایند: «عادل ترین مردم کسی است که با آن که در حقّ او ستم کرده، به انصاف رفتار کند»(16) و نیز می فرمایند: «عادل ترین بندگان خدا کسی است که بیش از همه براساس حقّ داوری کند».(17)

بهترین شیوه عادلانه
در طول تاریخ همواره این بحث مطرح بوده است که کدام روش عادلانه ترین روش زندگی است. هر یک از اندیشمندان و صاحب نظران مسائل اجتماعی با توجّه به نوع جهان بینی که دارند. علی بن ابی طالب در پاسخ به این سؤال می فرمایند: «عادلانه ترین روش زندگی آن است که با مردم آن گونه رفتار کنی که دوست داری با تو رفتار کنند».(18)

شروط تحقق عدالت
تحقق هر هدف از جمله اجرای عدالت در سطح جامعه نیازمند فراهم شدن مقدماتی است. در فرهنگ اسلامی علاوه بر تصریح به این امر که هدف اساسی از تشکیل حکومت، اجرای عدالت در جامعه است، به این امر مهمّ هم تأکید شده است که تحقق عدالت بدون فراهم کردن پیش نیازهای آن میسّر نیست حضرت علی علیه السلام دراین باره می فرمایند: «از لوازم و ضروریات تحقق عدالت پرهیز از ستم است»(19) و در جای دیگر می فرمایند: «تا زمانی که مسئله تضییع حقوق افراد از میان نرفته است عدالت در جامعه امکان تحقق کامل نخواهد داشت».(20)

توصیه به رعایت
علی علیه السلام به پیروان خود توصیه می کنند بدون توجّه به نوع عکس العمل دیگران، از گفتن سخن حقّ و انجام دادن کار مطابق با موازین عدالت خودداری نکنند. آن می فرمایند: «آن حضرت می فرمایند: «آن که شنیدن سخن حق برای او گران افتد و نمایان شدن عدالت بروی دشوار آید، بدون تردید انجام دادن مطابق با حق و عدالت بر وی دشوار خواهد بود. با این همه از گفتن حق و اظهار نظر عادلانه خودداری نکنید».(21)

پی نوشت
(1) الایمان علی اربع دعائم... والعدل... (ترجمة الحیاة)، ج1، ص268.

(2) العدل... اعلی مراتب الایمان (همان، ص 403).

(3) فی العدل الاقتداء بسنة الله (الحیاة، ج6، ص 330).

(4) من عدل فی البلاد، نشر الله علیه الرحمة (همان، ص332).

(5) ما حصن الدول بمثل العدل (همان، ص330).

(6) اعدل تدم لک القدرة (همان، ص328).

(7) نهج البلاغة، نامه 53.

(8) الحیاة، ج6، ص329.

(9) دولة العادل من الواجبات (همان، ص328).

(10) من علامات العقل، العمل بسنة العدل (همان، ص332).

(11) نهج البلاغه، خطبه 88.

(12) فاذا ادت الرعیه الی الواهی حقه و...و(اعتدالت معالم العدل...).

(13) اوصیت یا بنی ... وبالعدل فی الرضا والغضب (امالی مفید، ص221).

(14) اوصیک ... بالعدل علی الصدیق والعدو (تحف العقول، ص88).

(15) میزان الحکمة، ج7، ص 3502.

(16) همان.

(17) همان.

(18) غرر الحکم، ص317.

(19) غرر الحکم، ص304.

(20) همان، ص256.

(21) نهج البلاغه، خطبه 216.

 


چاپ   ایمیل