چکیده
اهمیت متکلمان کوفه به دلیل اثبات ریشههای تاریخی کلام شیعه و تقارن آن با عصر حضور اهل بیت (ع) است. آثار کلامی متکلمان کوفه، اصالت شیعه و قدمت مباحث کلامی و اعتقادی در میان شیعه، و اهتمام اصحاب امامان شیعه به اندیشههای کلامی را نشان میدهد؛ چراکه در کوفه، تشیع اعتقادی تبلور مییابد؛ هرچند انحرافات عقیدتی از قبیل اندیشههای غالیانه و غیراصیل در آن دیده میشود. در بررسی آثار کلامی متکلمان کوفه به گزارش فهرست نجاشی، تعداد 251 اثر کلامی یا به نحوی مرتبط با مباحث کلامی وجود دارد که از میان این آثار، 136 اثر به طور دقیق، عنوان کلامی دارند. با وجود اصحاب و شاگردان امامان شیعه در کوفه که آثار کلامی از خود به یادگار گذاشتند، شبههٔ أخذ کلام شیعه از جریان اعتزال، از میان برداشته میشود. کتاب رجال نجاشی را، که از رجالشناسان بنام شیعه است و اهتمام ویژهای به معرفی آثار و احوال اصحاب دارد، میتوان آینهٔ انعکاس متکلمان کوفه دانست. از اینرو، در مقالهٔ حاضر درصددیم این مسئلهٔ مهم را با توجه به کتاب ارزشمند وی پی بگیریم.
اصل مقاله
شیعیان کوفه را میتوان از نخستین مسلمانانی دانست که ولایت و دوستی امامان را پذیرفتند و کوفه یکی از مراکز رشد تشیع و گسترش این مکتب در میان مسلمانان بود (فیاض، 1382: 80). اغلب کسانی که در زمان گسترش قلمرو اسلام در کوفه ساکن شدند از مسلمانان یمن بودند و قبیلههای یمنی از دوستی امام علی (ع) برخوردار بودند (همان: 80)؛ و این میتواند یکی از دلایل گرایش کوفه به مکتب تشیع باشد. بهعلاوه، قبیلهٔ طیّ یکی از قبایل قوی حامی امام علی (ع) در جنگهای جمل و صفین، در ابتدای شکلگیری کوفه، حاضر بود (جعفری، 1386: 130).
کلام و متکلمان کوفه، از سوابق و زمینهها و امتیازاتی برخوردار است که مطالعهٔ آن میتواند علاوه بر شناخت عمیقتر مکتب شیعه و اثبات اصالت آن، راه را برای شناسایی بهتر متکلمان کوفه روشن کند. این ویژگیها عبارتاند از:
الف. حضور امامعلی (ع) و برخی اصحاب رسول خدا (ص) و شیعیان حضرت علی (ع) در کوفه؛ کوفه بعد از آغاز خلافت امام علی (ع) که مرکز خلافت اسلامی شد، شاهد حضور امام علی، امام حسن و امام حسین (ع) بود؛ و ابورافع که از اصحاب رسول خدا بود، در کوفه حضور داشت و جزء شیعیان امام علی (ع) بود و در دوران خلافت ایشان، مسئولیتی نیز بر عهده داشت (نجاشی، 1432: 4). عمار بن یاسر از اصحاب رسول خدا (ص) و شیعیان امام علی (ع) نیز مدتی از سوی خلیفهٔ دوم، حاکم کوفه بود (طبری، 1967: 4/139). نیز حجر بن عدی (دینوری، 1368: 145)، میثم تمار، مالک اشتر، عبداللّه بن عباس، عبداللّه بن جعفر، سعید بن قیس، سهل بن حنیف نیز از اصحاب و یاران حضرت علی (ع) بودند که در کوفه اقامت داشتند (همان: 196).
ب. حضور امام صادق (ع) و وکلای امامان در کوفه؛ در عصر ابوالعباس سفّاح، امام صادق (ع) به مدت دو سال در کوفه اقامت داشتند. این اقامت به جهت تقارن با شکلگیری دولت بنیعبّاس و اهتمام آنها به تثبیت حاکمیّت خویش و توجهنکردن به فعالیتهای امام صادق (ع)، موجب شد این دو سال برای شیعیان، به دوران بابرکتی تبدیل شود. در برخی گزارشهای تاریخیروایی به این موضوع اشاره شده است(مجلسی، 1403: 47/200).
ج. تدوین اصول و کتب؛ از ویژگیهای مهمّ متکلمان کوفه، پرداختن ایشان به تدوین و کتابت آثار ارزشمندی است که در جای خود، بدانها اشاره میکنیم.
د. وجود جریانهای انحرافی؛ کوفه بعد از امام صادق (ع)، شاهد فراز و نشیبهایی بوده است. همچنان که قبل از ایشان نیز انحرافاتی وجود داشته است؛ ولی بیشتر انحرافات و گرایشهای غالیانهٔ برخی متکلمان کوفه، بعد از امام صادق (ع) است.
ه. ورود عقل به ساحت کلام؛ آموزههای اعتقادی شیعه در قالب احادیث مطرح بود. متکلمان کوفه آن را بر استدلالهای عقلانی و نظری مبتنی کردند. پرداختن متکلمان کوفه به مباحث عقلانی شاهدی بر این مطلب است که در این مقاله بهتفصیل به آن خواهیم پرداخت.
و. مواجهه علمی آرای شیعه با جریانهای فکری؛ مواجههٔ فکریاعتقادی شیعه با دیگر جریانها و گروههای کلامی در کوفه رخ میدهد و فرقههای کلامی در کوفه تمایز معرفتی پیدا میکنند و شیعه نیز از سایر جریانها متمایز میشود.
با وجود این اهمیت، پژوهشها درباره متکلمان کوفه بسیار اندک است. این جستار در صدد است سیمایی کلی از متکلمان امامی در کوفه را، که مشتمل بر معرفی ایشان، موضوعات کلامی محل بحث در میان آنان، تألیفات کلامی و جریانهای کلامی و ... است، با استناد به یکی از مهمترین منابع فهرستی به دست دهد. فهرست نجاشی (450 ه.ق.) که بهغلط به رجال نجاشی اشتهار یافته، در کنار فهرست شیخ طوسی (460 ه.ق.) از مهمترین منابع فهرستی شیعه است که با استناد به فهرست پیشین امامیه همچون فهرست ابنولید، فهرست سعد بن عبداللّه و ... نگارش یافته است.[1]
با توجه به از بین رفتن بیشتر آثار تولیدشده در قرون نخستین در رشتههای مختلف علوم اسلامی، امروزه منابع فهرستی، از مهمترین منابع در اختیار برای پژوهش در تاریخ این دانشها است. در این میان، نجاشی در مقایسه با شیخ طوسی، از امتیازاتی همچون دقت فوقالعاده، تسلط بر انساب، فراغ بال، تمحض نسبی در علم رجال و فهرست، برخوردار است؛ و همین موجب شده است دانشمندان، آرای رجالی و فهرستی او را بر دیدگاههای شیخ طوسی مقدم بدارند (نک.: بحرالعلوم، 1363).
- متکلمان امامی کوفه در فهرست نجاشی نخستین متکلمی که نجاشی از او یاد میکند، اسلم أبورافع آزادشدهٔ رسول خدا (ص) است. وی در مدینه همراه رسول خدا (ص) بود و بعد از رحلت ایشان در جنگهای حضرت علی (ع) در رکاب ایشان بود و در زمان خلافت حضرت در کوفه، بیتالمال بدو سپرده شد (نجاشی، 1432: 4).
ابورافع مسئول بیتالمال و مسئول نگهداری از مهر (خاتم) امام علی (ع) بود؛ و ایشان و فرزندان ایشان، تا چندین نسل به عنوان منبع اطلاعات دربارهٔ زندگی رسول گرامی اسلام (ص) شناخته میشدند (مدرسی طباطبایی، 1386: 47).
نجاشی روایاتی از رسول خدا (ص) در حقانیت حضرت علی (ع) از طریق ابورافع نقل میکند (همان: 5). از این گزارش نجاشی میتوان چنین استنباط کرد که ابورافع شیعه بوده و از متکلمان نیز به شمار میآمده است. وی بعد از شهادت حضرت علی (ع) همراه امام حسن (ع) به مدینه بازگشت.
کتاب السنن والأحکام والقضایا از وی بوده است (همان: 6). البته احتمال دارد این کتاب واحدی نبوده و هر کدام، کتابی مجزا به نامهای کتاب السنن و کتاب الأحکام و کتاب القضایا بوده باشد.
برخی از محققان، انتساب کتاب السنن والأحکام والقضایا را به ابورافع، نادرست میدانند و به شواهدی از آثار شیخ طوسی استناد میکنند (همان: 50)، ولی نجاشی کتاب مذکور را از ابورافع میداند و به متن آغازین کتاب اشاره کرده است (نجاشی، 1432: 6).
أبان بن عثمان الأحمر البجلی، از شاگردان و اصحاب امام صادق (ع) و امام کاظم (ع)، با اصالتی کوفی کتاب جامعی با عنوان المبتدأ والمغازی والوفاة والردة از خود بر جای گذاشته است (همان: 13). این کتابها به ترتیب، تاریخ ظهور پیامبر اسلام، جنگهای آن حضرت و ماجرای رحلت ایشان و نیز جنگهای رده در زمان ابوبکر را بررسی کرده؛ و احتمال اینکه هر کدام از ابواب این جامع نیز کتاب مستقلی باشد وجود دارد.
از متکلمانی که در کوفه تألیفاتی در موضوع توحید و خداشناسی دارند، میتوان به کتاب الإهلیلجه از اسماعیل بن مهران (همان: 26-27)، کتاب التوحید از أحمد بن محمد بن عیسی الأشعری (همان: 83)، کتاب التوحید از ضحاک أبومالک الحضرمی (همان: 205)، کتاب العظمة والتوحید از عبداللّه بن جعفر الحمیری (همان: 220)، کتاب التدبیر فی التوحید والإمامة از علی بن منصور (همان: 250)، کتاب التوحید از علی بن احمد (همان: 266)، کتاب التوحید و کتاب الرد علی أرسطاطالیس فی التوحید از هشام بن حکم (همان: 433) اشاره کرد. همچنان که کتابهای الإمامة الصغیر والکبیر ابراهیم بن محمد بن سعید (همان: 17-18)، النوادر والإمامة از أحمد بن محمد بن عیسی الأشعری (همان: 83)، الإمامة از عبداللّه بن جعفر الحمیری (همان: 220)، الوصیة والامامة از علی بن رئاب (همان: 250)، التدبیر فی التوحید والإمامة از علی بن منصور (همان: 250)، الامامة از علی بن اسماعیل بن شعیب (همان: 251)، مختصر فی الإمامة از علی بن احمد (همان: 266)، الإحتجاج فی إمامة امیرالمؤمنین از مؤمن طاق (همان: 326)، التدبیر فی الامامة و کتاب الامامة از هشام بن حکم (همان: 434)، در موضوع امامت و امامشناسی، از آثار متکلمان کوفه است.
بسیاری از متکلمان کوفه برخی از امامان را درک و از ایشان روایت نقل کردهاند، از جمله: ابورافع (همان: 5)، أبان بن عثمان الأحمر البجلی (همان: 13)، ابویعقوب إسماعیل بن مهران (همان: 26)، أحمد بن محمد بن عمرو بزنطی (همان: 75)، أحمد بن محمد بن عیسی اشعری (همان: 83)، ثابت بن أبیصفیة أبوحمزهٔ ثمالی (همان: 115)، زرارة بن أعین (همان: 175)، ضحاک أبومالک الحضرمی (همان: 205)، علی بن رئاب (همان: 250)، لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سالم الأزدی (همان: 320)، محمد بن علی بن النعمان (همان: 325) و هشام بن حکم (همان: 433)، که معمولاً وجههای نیز نزد امامان داشتند؛ و این نشانگر این نکتهٔ مهم است که کلام شیعه علاوه بر اصالت شیعی، نزد امامان نیز مقبولیت داشته و امامان به آن عنایت داشتهاند؛ احمد بن محمد بزنطی منزلتی عظیم نزد امام رضا و امام کاظم (ع) داشت (همان: 75)؛ نیز امام صادق (ع) درباره ابوحمزهٔ ثمالی میفرمایند: «أبوحمزه در زمان خودش مانند سلمان بوده در زمان خود» (همان: 115).
ابواسحاق ابراهیم بن صالح الأنماطی از شخصیتهای ثقه در کوفه (همان: 15) است و حسن بن علی بن ابیحمزه (همان: 36) و عبداللّه بن جعفر حمیری از بزرگان قم هستند که در دههٔ 290 وارد کوفه میشوند (همان: 219)؛ علی بن عمر الأعرج (همان: 256) و علی بن حسن الفضال (همان: 258) نیز از بزرگان کلام کوفه هستند که در موضوع غیبت کتاب نگاشتهاند.
اولین متکلمی که حدیث کوفه را در قم منتشر کرد، ابواسحاق ابراهیم بن هاشم قمی بود؛ وی اصالتی کوفی داشت و بنا بر قول کشّی، از شاگردان یونس بن عبدالرحمن از اصحاب امام رضا (ع) بود (همان: 16). نجاشی دو کتاب از وی با عناوین کتاب النوادر و کتاب قضایا امیرالمؤمنین گزارش میکند که فرزند و شاگردش علی بن ابراهیم آن را نقل کردهاند (همان: 16).
برخی متکلمان کوفه علاوه بر قم، به اصفهان نیز مهاجرت کرده و حدیث و کلام کوفه را در آنجا نقل کردهاند که ابراهیم بن محمد بن سعید کوفی از نوادگان مسعود ثقفی، عموی مختار، از ایشان است؛ وی ابتدا زیدی بوده و سپس به مذهب امامیه گرویده و مدتی را در اصفهان و سپس در قم ساکن شده است (همان: 17).
نجاشی در توضیح دلیل انتقال وی از کوفه به اصفهان میگوید وی کتابی در مناقب مینویسد و اهل کوفه که ایشان را محترم میشمردند، ظاهراً به سبب تقیه به وی توصیه میکنند کتابش را منتشر نکند؛ ولی وی بعد از اطلاع از اینکه اصفهان جوّی غیرشیعی دارد، قسم یاد میکند که این کتاب را در غیر اصفهان روایت نکند؛ و بدینسان کوفه را به مقصد اصفهان ترک میکند و مدتی را در اصفهان ساکن میشود (همان: 17). کتابهای المعرفة، بیعة علی، الشوری، معرفة فضل الأفضل، السقیفة، الردة، مقتل عثمان، الجمل، الصفین، الحکمین، النهر، الغارات، مقتل امیرالمؤمنین، رسائله و أخباره علیه السلام، قیام الحسن، مقتل الحسین، التوابین، فدک، المختار، إبن الزبیر، جامع الفقه و الأحکام، التفسیر، فضل المکرمین، الرؤیا، السرائر، کتاب الأشربة الصغیر والکبیر، أخبار زید، الخطب السائرة، الخطب المعربات، الإمامة الصغیر والکبیر، فضل الکوفة از ابراهیم بن محمد است (همان: 17-18). تألیف کتابهایی در باب تاریخ ظهور اسلام مثل المبتدأ و سیرهٔ پیامبر و غزوات آن حضرت، السقیفة، الردة، المغازی، التاریخ، أخبار محمد و ابراهیم، أخبار من قتل من آل ابیطالب، أخبار المختار نشان از آن دارد که توجه ابراهیم در تألیفاتش به مباحث تاریخی بیش از دیگر حوزهها معطوف بوده است.
کتاب الغارات وی با تصحیح سید جلالالدین محدث ارموی و ترجمهٔ شیخ محمد باقر کمرهای به زبان فارسی منتشر شده است.
ابویعقوب إسماعیل بن مهران از متکلمان ثقه کوفه و از اصحاب امام رضا (ع) بوده و کتابهای مهمی در کلام دارد که الإهلیلجه، الملاحم، صفة المؤمن والفاجر، خطب امیرالمؤمنین، و النوادر از آنها است که شاگردان وی ابیجعفر أحمد بن حسن، سلمة بن خطاب، محمد بن ابیالقاسم، علی بن حسن بن فضال گزارش کردهاند (همان: 26-27).
کتاب الاهلیلجه از اسماعیل بن مهران کتاب مهمی در توحید است که البته نباید آن را با کتاب دیگری با همین نام که به مفضل بن عمر جعفی منسوب است و در بحار الانوار نقل شده (مجلسی، 1404: 3/152-198) اشتباه گرفت. همچنان که أبوجعفر حمدان بن معافی صبیحی (متوفای 265 ه.ق.) از اصحاب امام صادق، امام کاظم و امام رضا (ع) و أبوسلیمان داود بن کثیر رقّی، دو کتاب با همین نام داشتهاند (تهرانی، بیتا: 2/483؛ درایتی، 1389: 2/291).
نجاشی به نقل از حسن بن علی بن فضال مینویسد: «حسن بن علی بن فضال به همراه أبومحمد حجال و علی بن أسباط در یک جا مینشستند. أبومحمد حجال در علم کلام، ادعای فضل داشت و إبنفضال در مباحثه و مناظرهٔ کلامی بین من و أبومحمد حجال داوری میکرد و با جواب قاطع بحث را خاتمه میداد» (همان: 35). إبنفضال تمام عمرش فطحیمذهب بوده و در پایان عمرش به امامیه گرویده است. تألیفات وی عبارت است از: الزیارات، البشارات، النوادر، الرد علی الغالیة، الشواهد من کتاب اللّه، المتعة، الناسخ والمنسوخ، الملاحم، الصلاة، الزهد که از طریق قمیها نقل شده است. ایشان در سال 224 ه.ق. درگذشته است (همان: 36).
از دیگر چهرههای متکلم کوفه که شخصیت زاهد و عابدی داشت، جعفر بن بشیر البجلی است؛ وی نزد شیعیان کوفه ثقه بود. نجاشی مینویسد: «مسجد وی در کوفه تا به امروز پابرجا است و من و هر یک از شیعیان که به کوفه قدم میگذاریم، در کنار مساجدی که نماز در آنها فضیلت دارد، در آن مسجد نیز نماز به جای میآوریم» (همان: 119). جعفر بن بشیر به فقحة العلم لقب داشت که از افراد معتمد روایت نقل میکرده، همچنان که افراد ثقه نیز از وی روایت نقل کردهاند. وی در سال 208 ه.ق. در أبواء از دنیا رفته است (همان: 119).
صفوان بن یحیی نیز از بزرگان و شیعیان ثقه در کوفه است که از امام رضا (ع) روایت کرده است و نزد ایشان منزلتی داشت (همان: 197). وی نیز از متکلمانی است که نجاشی از عبادت و زهد وی یاد کرده است (همان: 197).
در کنار متکلمان ثقه که نزد امامان و اصحاب وجههای داشتند، برخی نیز در گزارش نجاشی به فساد مذهب، غلوّ، و انحراف فکری و عقیدتی متهم بودند که إسحاق بن حسن از ایشان است. نجاشی درباره وی مینویسد روایات بسیاری شنیده است، ولی ضعیفالمذهب است. کتابهایش الرد علی الغلاة، نفی السهو عن النبی و کتاب عدد الأئمة است (همان: 74). جعفر بن محمد بن مالک بن عیسی بن سابور (همان: 122) علی بن عمر الاعرج (همان: 256)، علی بن احمد که کتابهای بسیاری نیز دارد (همان: 226)، محمد بن علی بن ابراهیم القرشی که از کوفه به قم میرود و از قم نیز به جهت فساد مذهب و غلوّ اخراج میشود (همان: 332) و مفضل بن عمر الجعفی (همان: 416) از متکلمان کوفی هستند که طبق گزارش نجاشی، به اتهام غلوّ و دروغگویی و انحراف در عقیده، مذموم بودند.
نجاشی مینویسد: «أحمد بن حسین میگوید جعفر بن محمد بن مالک بن عیسی روایت جعل میکرده و از افراد مجهول روایت میکرده و شنیدم که حتی فاسدالمذهب بود و من تعجب میکنم که چگونه از دو شیخ بزرگوار ما أبوعلی هَمّام و أبوغالب زُراری روایت نقل کرده است» (همان: 122).
همانطور که اشاره شد، برخی از سرزمینهای اسلامی در قرن اول و دوم میزبان متکلمان و بزرگان شیعی کوفه بوده است. یکی از مناطق مهم که بزرگانی از کوفه به آنجا مهاجرت کردند، قم است. بیتردید خاندان اشعری نقش مهمی در انتقال حدیث و معارف شیعه به قم داشتهاند. احمد بن محمد بن عیسی اشعری، از نوادگان اشعریانی است که در قم سکونت گزیدند؛ ولی وی به کوفه مهاجرت کرد و مقیم کوفه شد. همو امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) را درک کرد، همچنان که پدربزرگش از امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) روایت نقل کرده است (همان: 83).
نجاشی از زرارة بن اعین با عنوان «متکلم» یاد کرده و شیخ صدوق نیز از کتاب الإستطاعة والجبر او یاد کرده است؛ و محمد بن حسن، سعد، عبداللّه بن جعفر، أحمد بن ابیعبداللّه برقی و پدرش، و إبن ابیعمیر از شاگردان او است. وی در سال 150 ه.ق. از دنیا رفته است (همان: 175).
از دیگر شخصیتهای برجسته در کوفه، که نجاشی از ایشان یاد کرده، أبومالک ضحاک الحضرمی است. وی از متکلمان کوفه بود و امام صادق (ع) را درک، و از امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) روایت کرده است. ایشان متکلم، و نزد شیعیان ثقه بود. کتاب التوحید از او است (همان: 205). علی بن رئاب و علی بن منصور نیز از متکلمان برجستهای هستند که نجاشی نام ایشان را در عداد متکلمان کوفه آورده است. علی بن رئاب از موالیان کوفه بود که از امام صادق و امام کاظم (ع) روایت کرده و کتاب الوصیة والإمامة از او است که از طریق شاگردش حسن بن محبوب نقل شده است. علی بن منصور اهل کوفه بوده و از شاگردان هشام بن حکم به شمار میرود و کتاب التدبیر فی التوحید والإمامة را نگاشته است (همان: 250).
بین متکلمان کوفه، مناظرهٔ کلامی و ردیهنویسی نیز جایگاه خاصی داشت. اصحاب متکلم امامان که در کوفه حضور داشتند، مناظرات مفصلی با دیگران داشتند که نجاشی از برخی یاد کرده است. قبلاً اشاره کردیم که نجاشی به نقل از حسن بن علی بن فضال مینویسد أبومحمد حجال در علم کلام، ادعای فضل داشت و إبنفضال در مباحثه و مناظرهٔ کلامی بین من و أبومحمد حجال داوری میکرد و با جواب قاطع، بحث را خاتمه میداد (همان: 35)؛ علی بن إسماعیل بن شعیب، از متکلمان شیعه، با أبوهذیل و نظام مناظره داشته است (همان: 251)؛ محمد بن علی بن النعمان، معروف به مؤمن طاق که مخالفانش لقب شیطان طاق بدو داده بودند، مناظرات بسیاری با دیگران داشته که نجاشی به چند نمونه از آن اکتفا کرده است (همان: 325)؛ و مناظرات هشام بن حکم نیز اهمیت خاصی دارد که گاه امامان با قول یا تقریر خود آن را تأیید میکردند (همان: 434).
در برخی گزارشهای تاریخی، به مناظرات مؤمن طاق اشاره شده است؛ یکی از این گزارشها روایتی است که میگوید:
ضحاک شاری یکی از خوارج بود که در کوفه خروج کرد و خود را امیرالمؤمنین نامید و مردم را به مذهب خود دعوت کرد. مؤمن طاق نزد او رفت، و به ضحاک گفت: «من مردی هستم که در دین خود بصیرتی دارم و شنیدهام که تو صفت عدل و انصاف داری. بنابراین، دوست داشتم که در اصحاب تو داخل باشم». ضحاک به یارانش گفت اگر این مرد یار ما باشد، کار ما رواج خواهد گرفت. آنگاه مؤمن طاق به ضحاک گفت: «چرا تبرا و اعلام انزجار از علی بن ابیطالب میکنی و کشتن و جنگ با او را حلال میدانی؟». ضحاک گفت: «برای اینکه او حَکَم گرفت در دین خدا؛ و هر که در دین خدای تعالی حَکَم بگیرد، کشتن و جنگ با او و بیزاری از او حلال است». مؤمن گفت: «پس مرا از اصول دین خود مطلع کن تا با تو مناظره کنم و هر گاه حجت و استدلال تو بر استدلال من غالب شد، در جمع یارانت درآیم و مناسب است که برای معلومشدن اشتباه هر یک از ما در مناظره، کسی را تعیین کنی تا کسی را که اشتباه کرده، ادب کند و به نفع کسی که اشتباه نکرده حکم کند». ضحاک به یکی از یاران خود اشاره کرد و گفت این مرد میان من و تو حَکَم باشد که عالم و فاضل است. مؤمن گفت: «این مرد را دربارهٔ دینی که آوردهام تا با تو مناظره کنم، حَکَم قرار میدهی؟». ضحاک گفت: «آری». آنگاه مؤمن طاق رو به یاران ضحاک کرد و گفت: «الان دوست شما در دین خدا حَکَم گرفت؛ دیگر شما خود میدانید». چون یاران ضحاک این جمله را شنیدند، آنقدر با چوب و شمشیر بر ضحاک زدند که او هلاک شد (کشّی، بیتا: 188).
در گزارشی دیگر آمده است که ابوحنیفه بعد از وفات امام صادق (ع) خطاب به مؤمن طاق میگوید: «امام تو مرده است». مؤمن طاق بدون درنگ پاسخ میدهد: «ولی امام تو تا روز معلوم از مهلتدادهشدگان است» (قهپایی، 1387: 6/4). وی به آیات 37 و 38 سورهٔ حجر اشاره دارد که خطاب به شیطان میفرماید: «فَإِنَّک مِنَ الْمُنظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ».
ردیهنویسی نیز در کوفه اهمیت داشت؛ فراوانی ردیهنویسیهای کلامی رجال کوفی در فهرست نجاشی، نشان از رونق مباحث کلامی و حضور فعال متکلمان امامی در مواجهه با دیگر مکاتب اسلامی و غیراسلامی دارد؛ الرد علی الغالیة از حسن بن علی بن فضال نجاشی (همان: 35)، الرد علی الغلاة از إسحاق بن حسن (همان: 74)، الرد علی أرسطاطالیس، الرد علی الزیدیة، الرد علی اصحاب الإجتهاد فی الأحکام، الرد علی المثبتة، الرد علی الإسماعیلیة فی المعاد از علی بن احمد (همان: 226)، الرد علی الزنادقة، الرد علی اصحاب الإثنین، الرد علی هشام الجوالیقی، الرد علی اصحاب الطبائع، الوصیة والرد علی منکریها، الرد علی شیطان الطاق، الرد علی المعتزلة، الرد علی أرسطاطالیس فی التوحید از هشام بن حکم (همان: 434) بر جای مانده است.
بیشترین ردیهنویسی از هشام بن حکم بوده است؛ همچنان که بیشترین کتابهای کلامی را نیز وی نوشته است: الإمامة، الدلالة علی حدث الأجسام، الرد علی الزنادقة، الرد علی اصحاب الإثنین، التوحید، الرد علی هشام الجوالیقی، الرد علی اصحاب الطبائع، الشیخ والغلام فی التوحید، التدبیر فی الإمامة، المیزان، إمامة المفضول، الوصیة والرد علی منکریها، المیدان، إختلاف الناس فی الإمامة، الجبر والقدر، الحکمین، الرد علی المعتزلة و طلحة والزبیر، القدر، الألفاظ، الإستطاعة، المعرفة، الثمانی أبواب، الرد علی شیطان الطاق، الأخبار، الرد علی المعتزلة، الرد علی أرسطاطالیس فی التوحید، المجالس فی التوحید، المجالس فی الإمامة، کتابهای کلامی او است (همان: 434).
علی بن احمد نیز کتابهای بسیاری در کلام و ردیه داشته است؛ ولی نجاشی معتقد است وی در اواخر عمرش به غلوّ دچار شده و کتابهایش را بر اساس فساد مذهبش نوشته است (همان: 226). کتابهای علی بن احمد عبارتاند از: الأنبیاء، الأوصیاء، البدع المحدثة، التبدیل والتحریف، تحقیق اللسان فی وجوه البیان، الإستشهاد، تحقیق ما ألّفه البلخی من المقالات، منازل النظر والإختیار، أدب النظر والتحقیق، تناقض أحکام المذاهب الفاسدة، الأصول فی تحقیق المقالات، الإبتداء، معرفة وجوه الحکمة، معرفة ترتیب ظواهر الشریعة، التوحید، مختصر فی فضل التوبة، فی تثبیت نبوة الأنبیاء، مختصر فی الإمامة، فی مختصر فی الأرکان الأربعة، الفقه علی ترتیب المزنی، الآداب و مکارم الأخلاق، أقاویل الإسماعیلیة، الرد علی أرسطاطالیس، المسائل والجوابات، فساد قول البراهمة، تناقض أقاویل المعتزلة، رد علی محمد بن بحر الرهنی، الفحص عن مناهج الاعتبار، الإستدلال فی طلب الحق، إبطال مذهب داود بن علی الإصبهانی، الرد علی الزیدیة، تحقیق وجوه المعرفة، ما تفرد به امیرالمؤمنین، الفضائل، الصلاة والتسلیم علی النبی و امیرالمؤمنین، الرسالة فی تحقیق الدلالة، الرد علی اصحاب الإجتهاد فی الأحکام، فی الإمامة، فساد الإختیار، رسالة إلی بعض الرؤساء، الرد علی المثبتة، الراعی والمرعی، الدلائل والمعجزات، ماهیة النفس، میزان العقل، إبان حکم الغیبة، الرد علی الإسماعیلیة فی المعاد، التفسیر القرآن، فی النفس. علی بن احمد در فسا نزدیک شیراز در سال 325 ه.ق. از دنیا رفته است؛ غالیان برای وی منزلت بزرگی قائلاند (همان: 266).
از دیگر متکلمانی که نجاشی با کتابهای بسیار از وی یاد میکند عبداللّه بن جعفر الحمیری است که در دههٔ 290 وارد کوفه میشود و از اصحاب کوفه روایات بسیاری شنیده و کتابهای فراوانی نوشته است (همان: 219): الإمامة، الدلائل، العظمة والتوحید، الغیبة والحیرة، التوحید والبداء والإرادة والإستطاعة والمعرفة، ما بین هشام بن الحکم و هشام بن سالم، القیاس، الأرواح، الجنة والنار، الحدیثین المختلفین، مسائل ابیمحمد و توقیعات. أحمد بن محمد بن یحیی العطار شاگرد وی بوده است (همان: 220).
- کلام شیعه در رجال نجاشی در یک نگاه متکلم
آثار
شاگردان
استادان
توصیفات نجاشی
ابواسحاق ابراهیم بن صالح الأنماطی
الغیبة
عبیداللّه بن أحمد بن نَهِیک
ابواسحاق ابراهیم بن هاشم قمی (متوفای قرن سوم)
النوادر
علی بن ابراهیم
یونس بن عبدالرحمن
ابواسحاق اولین شخصی بود که حدیث کوفه را در قم منتشر کرد.
ابراهیم بن محمد بن سعید (متوفای 283 ه.ق.)
المعرفة، بیعة علی، الشوری، معرفة فضل الأفضل، السقیفة، الردة، مقتل عثمان، الجمل، الصفین، الحکمین، النهر، الغارات، مقتل امیرالمؤمنین، رسائله و أخباره علیه السلام، فدک، المختار، إبن الزبیر، فضل المکرمین، الرؤیا، الإمامة الصغیر والکبیر، المبتدأ و سیرة النبی و غزواته، السقیفه
عباس بن سری، محمد بن زید الرطاب، أحمد بن علویة الإصفهانی، عبدالرحمن بن ابراهیم
وی از نوادگان مسعود است که امام علی (ع) وی را به ولایت مدائن منصوب کرده بود و همو عموی مختار ثقفی است.
ابراهیم بن سلیمان بن عبیداللّه
قبض روح المؤمن، خلق السماوات، حدیث إبن الحُرّ
حُمید بن زیاد
وی ثقه در حدیث است.
ابویعقوب إسماعیل بن مهران
الأهلیلجه، الملاحم، خطب امیرالمؤمنین، النوادر
ابیجعفر أحمد بن حسن، سلمة بن خطاب، محمد بن ابیالقاسم، علی بن حسن بن فضال
امام صادق (ع)، امام رضا (ع)
ثقه است.
إسحاق بن حسن
الرد علی الغلاة، نفی السهو عن النبی، عدد الأئمة
کثیر السماع و ضعیف المذهب گزارش شده است.
أحد بن علی بن محمد
المعرفة، فضل المؤمن، مثالب رجلین و إمرأتین (ظاهراً درباره دو خلیفهٔ اول و دختران ایشان است)
از اولاد امام علی (ع) است که در مکه اقامت داشت ولی از اصحاب کوفه بسیار روایت شنیده است.
أحمد بن محمد بن عیسی الأشعری
التوحید، فضل النبی، الناسخ والمنسوخ، الأظلة، المسوخ
سعد بن عبداللّه، علی بن ابراهیم، محمد بن یحیی، علی بن موسی بن جعفر، داود بن کوره، أحمد بن حسین بن عمر
امام رضا، امام هادی و امام عسکری (ع)
أحمد بن محمد بن سعید
الولایة و من روی غدیر خم، حدیث الرأیة، الشوری، ذکر النبی صلی اللّه علیه و آله و سلم و الصخرة والراهب و طرق ذلک، الآداب، طریق تفسیر قوله تعالی إنما أنت منذر و لکل قوم هادٍ، طرق حدیث النبی «أنت منی بمنزلة هارون» عن موسی بن سعد بن ابیوقاص، تسمیة من شهد مع أمیرالمؤمنین حروبه، صلح الحسن و معاویة
شاگردان عامی و زیدی و امامی داشته است.
از بزرگان اصحاب حدیث بوده و به حفظ شهرت داشته است. برخی وی را به سبب اختلاطش با زیدیان جارودی، از زیدیان جارودی میدانند. در سال 333 از دنیا رفته است.
أحمد بن محمد بن عمار
العلل، إیمان ابیطالب، فضل القرآن و حملته، الممدوحین والمذمومین
محمد بن أحمد بن داود
وی ثقه و از بزرگان شیعیان گزارش شده است. همچنان که الممدوحین والمذمومین به بزرگی توصیف شده است.
ثابت بن ابیصفیة أبوحمزه ثمالی
تفسیر القرآن، النوادر، رسالة الحقوق امام سجاد (ع)
عبد ربه عموی سلیمان بن إسحاق المهلبی، حسن بن محبوب، محمد بن فضیل
امام سجاد و امام باقر و امام صادق و امام کاظم (ع)
امام صادق (ع): ابوحمزه در زمان خودش مثل سلمان در زمان خود بود.
حسن بن علی بن فضال
الرد علی الغالیة، الزیارات، البشارات، النوادر، الشواهد من اللّه، الناسخ والمنسوخ، الملاحم
عبداللّه ین محمد بن بنان، احمد بن محمد بن عیسی
إبنفضال تمام عمرش فطحیمذهب بوده و قبل از وفاتش در سال 224 به امامیه گرویده است.
حسن بن علی بن ابیحمزة
الفتن، الملاحم، فضائل القرآن، القائم الصغیر، الدلائل، الغیبة، الرجعة، فضائل امیرالمؤمنین
علی بن حسین بن عمرو خزار، إسماعیل بن مهران بن محمد بن ابینصر
از بزرگان واقفیان بود.
حسن بن علی بن زیاد الوشاء
النوادر، مسائل الرضا
محمد بن عیسی، یعقوب بن یزید
الیاس صیرفی خزاز
وی نوهٔ دختری الیاس صیرفی خزاز از اصحاب امام رضا (ع) است.
زرارة بن أعین
الإستطاعة والجبر
محمد بن حسن و سعد و عبداللّه بن جعفر و أحمد بن ابیعبداللّه برقی و پدرش و إبن ابیعمیر
نجاشی وی را با عنوان فقیه و متکلم یاد کرده است. در سال 150 ه.ق. از دنیا رفته است.
ضحاک أبومالک الحضرمی
التوحید
علی بن حسن طاطری
امام صادق و امام کاظم (ع)
نجاشی از او با عنوان متکلم یاد کرده، و ثقه در حدیث است.
عبداللّه بن جعفر الحمیری
الإمامة، الدلائل، العظمة والتوحید، الغیبة والحیرة، التوحید والبداء والإرادة والإستطاعة والمعرفة، ما بین هشام بن الحکم و هشام بن سالم، القیاس، الأرواح، الجنة والنار، الحدیثین المختلفین، مسائل الرجال، مسائل ابیمحمد و توقیعات، الطب
أحمد بن محمد بن یحیی العطار
وی از بزرگان قم بوده که در دههٔ 290 به کوفه آمده است و از کوفه روایت بسیار شنیده و کتابهای فراوانی نوشته است.
علی بن رئاب
الوصیة والإمامة
حسن بن محبوب
امام صادق و امام کاظم (ع)
متکلم برجسته
علی بن منصور
التدبیر فی التوحید والإمامة
هشام بن حکم
متکلم برجسته
علی بن إسماعیل بن شعیب
الإمامة، مجالس هشام بن حکم
با أبوهذیل و نظام مناظره داشته است.
علی بن عمر الأعرج
الغیبة
عبیداللّه بن احمد
زکریا المؤمن
واقفی و ضعیف
علی بن ابیصالح
الأظلة، البداء والمشیة، الثلاث والأربع، الجنة والنار، النوادر، الملاحم
حُمید صاحب فهرست
علی بن الحسن بن علی بن فضال
المعرفة، التنزیل من القرآن والتحریف، الأنبیاء، الدلائل، الغیبة، الملاحم، البشارات، إثبات إمامة عبداللّه، العلل، وفاة النبی، التفسیر، الجنة والنار، المثالب
احمد بن محمد بن سعید
پدرش حسن با علی بن فضال و دو برادرش
نجاشی مینویسد: چیزی در ضعف و لغزش وی نیافتم.
علی بن احمد الکوفی
الأنبیاء، الأوصیاء، البدع المحدثة، التبدیل والتحریف، الإستشهاد، تحقیق ما ألّفه البلخی من المقالات، منازل النظر والإختیار، تناقض أحکام المذاهب الفاسدة، الأصول فی تحقیق المقالات، الإبتداء، معرفة وجوه الحکمة، معرفة ترتیب ظواهر الشریعة، التوحید، فی تثبیت نبوة الأنبیاء، مختصر فی الإمامة، فی مختصر فی الأرکان الأربعة، أقاویل الإسماعیلیة، الرد علی أرسطاطالیس، المسائل والجوابات، فساد قول البراهمة، تناقض أقاویل المعتزلة، الرد علی محمد بن بحر الرهنی، الفحص عن مناهج الاعتبار، الإستدلال فی طلب الحق، إبطال مذهب داود بن علی الإصبهانی، الرد علی الزیدیة، تحقیق وجوه المعرفة، ما تفرد به امیرالمؤمنین، الفضائل، الرد علی اصحاب الإجتهاد فی الأحکام، فی الإمامة، فساد الإختیار، الرد علی المثبتة، الراعی والمرعی، الدلائل والمعجزات، ماهیة النفس، میزان العقل، إبان حکم الغیبة، الرد علی الإسماعیلیة فی المعاد، تفسیر القرآن، فی النفس
پسرش أبومحمد
در اواخر عمرش به غلوّ گرایید و فاسدالمذهب شد و بیشتر روایتهایش غیرصحیح است.
وی در سال 352 در منطقهای به نام کرمی فسا از توابع شیراز از دنیا رفت. غالیان منزلت بزرگی برای وی قائل بودند.
لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سالم الأزدی
السقیفة، الردة، الشوری، قتل عثمان، الجمل، صفین، النهر، الحکمین، الغارات، قتل الحسین.
هشام بن محمد بن السائب الکلبی
امام صادق (ع)
محمد بن علی بن النعمان
الإحتجاج فی إمامة امیرالمؤمنین، کلامه علی الخوارج، مجالسه مع ابیحنیفة والمرجئة
امام سجاد و امام باقر و امام صادق (ع)
مؤمن طاق که دشمنانش او را شیطان طاق میگفتند. مناظرات کلامی بسیاری داشته است.
محمد بن علی بن ابراهیم بن موسی القرشی
الدلائل، الوصایا
محمد بن ابیالقاسم ماجیلویه و جعفر بن عبداللّه المحمدی
نوهٔ دختری خلاد بن عیسی بوده و صاحب اعتقادی فاسد و مشهور به دروغگویی و غلوّ.
محمد بن مفضل بن ابراهیم
التقیة و مجالس الأئمة
احمد بن محمد بن سعید
ثقهٔ اصحاب کوفه
مفضل بن عمر الجعفی
ما إفترض اللّه علی الجوارح من الإیمان (الإیمان والإسلام)، فَکِّر، البدء والحَثّ علی الإعتبار، علل الشرایع
محمد بن سنان و ابیعمرو الزبیدی
فاسد المذهب و مضطرب الروایة
هشام بن حکم
الإمامة، الدلالة علی حدث الأجسام، الرد علی الزنادقة، الرد علی اصحاب الإثنین، التوحید، الرد علی هشام الجوالیقی، الرد علی اصحاب الطبائع، الشیخ والغلام فی التوحید، التدبیر فی الإمامة، المیزان، إمامة المفضول، الوصیة والرد علی منکریها، المیدان، إختلاف الناس فی الإمامة، الجبر والقدر، الحکمین، الرد علی المعتزلة و طلحة والزبیر، القدر، الإستطاعة، المعرفة، الثمانی أبواب، الرد علی شیطان الطاق، الأخبار، الرد علی المعترلة، الرد علی أرسطاطالیس فی التوحید، المجالس فی التوحید، المجالس فی الإمامة
إبن ابیعمیر
امام صادق و امام کاظم (ع)
سال 199 به بغداد رفته و در همانجا از دنیا رفته است.
جمعبندی و نتیجهگیری
مستشرقان و برخی اهل سنت معتقدند کلام شیعه متأثر از معتزله بوده است (جاودان، 1379: 177)؛ در حالی که با مطالعه و بررسی آثار و احوال متکلمان کوفه روشن میشود که اگر شیعه در مباحث کلامی متقدم نباشد، دستکم موازی و همپای اعتزال است. متکلمان کوفه همپای واصل بن عطا (متوفای 131 ه.ق.) و عمرو بن عبید (متوفای 143 ه.ق.) دو بنیانگذار اعتزال، در حوزههای کلامی وارد میشوند؛ متکلمانی مثل زرارة بن اعین (متوفای 148-150 ه.ق.)، مؤمن طاق (متوفای 160 ه.ق.)، هشام بن سالم، هشام بن حکم (تقریباً 199 ه.ق.).
آثار و کتابها و روایاتی که از متکلمان کوفه به جای مانده، نشان از اصالت شیعه در پیدایش، تاریخ و مباحث کلامی و اعتقادی دارد.
تشیع اعتقادی در کوفه تبلور مییابد. متکلمان کوفه در کنار مباحث فقهی، به مباحث کلامی نیز به صورت جدی میپرداختهاند.
متکلمان در خور توجهی از شیعه در کوفه بودهاند و بیشتر ایشان از امام باقر تا امام کاظم (ع) روایت شنیدهاند، ولی انحرافاتی از قبیل اندیشههای غالیانه و فساد مذهب دیده میشود.
متکلمان کوفه اغلب از محدثان نیز هستند؛ هشام بن حکم، زراره (در اوایل کار)، مؤمن طاق، هشام بن سالم، ابن ابیعمیر، أبوجعفر سکاک، ابومالک حضرمی، علی بن اسماعیل میثمی (از نوادگان میثم تمار). اینها علاوه بر متکلمبودن، محدث نیز بودهاند.
برخی متهم به غلوّ هستند، در حالی که از غالیان نیستند. اینها در اصل غالی نیستند، ولی احادیثی را نقل میکنند که در فهم جامعه نیست؛ نظیر جابر بن جعفی، محمد بن سنان، نسیط بن صالح، مفضل بن عمر جعفی.
تعداد 251 اثر کلامی یا به احتمال کلامیبودن، در فهرست نجاشی به کوفه منتسب است که از میان این آثار، 136 اثر مشخصاً عنوان کلامی دارند.
در میان آثار کلامی متکلمان کوفه که در فهرست نجاشی آمده است، 17 اثر دربارهٔ توحید، 12 اثر دربارهٔ نبوت عامه یا خاصه، 38 اثر دربارهٔ امامت، 10 اثر دربارهٔ غیبت و قائم، 19 اثر ردیهنویسی، و 40 اثر دربارهٔ آموزههای خاص یا مباحث متفرقهٔ کلامی نظیر بداء و تقیه و استطاعه و جبر و ...، و 115 اثر احتمالاً کلامی بودهاند.
در بین آثار کلامی، 5/12 درصد در موضوع توحید، 8/8 درصد در موضوع نبوت، 94/27 درصد در موضوع امامت، 7 درصد در موضوع غیبت و قائم، و 29 درصد در موضوع آموزههای خاص شیعی، و 14 درصد در موضوع ردیهنویسی است.
پینوشت
[1]. درباره متن بازسازیشدهٔ هشت منبع از منابع فهرستی که نجاشی و شیخ طوسی استفاده کردهاند، نک.: خدامیان، 1389: ج1 و 2.
نویسنده
مجید شاکری سلماسی