سؤال: آیا مقام امامت را ائمه کسب کردند و برای رسیدن به آن امتحان پس دادند و اگر امتحان بوده کی و کجا بوده است؟
مقام امامت اعطایی است ولی باید برای اینکه خداوند این مقام رو به کسی اعطا کند مستعد و دارای ظرفیت و توانایی حمل این مقام شود. برای رسیدن به این مقام و هر مقام مهم و کلیدی همیشه از جانب خداوند متعال افراد مورد امتحان و ابتلا قرار می گیرند و اهلبیت علیهم السلام نیز از این قاعده مستثنا نبوده اند. این امتحانات و ابتلائات یک مورد یا دو مورد نبوده و نیست بلکه برای رسیدن به چنین مقام مهمی دائما اهلبیت و انبیا در معرض امتحان و ابتلا خواهند بود و همین باعث می شود که افراد دیگر احساس کنند این امتحانات سخت و سنگین عذاب است و کفاره گناهان فرد . مث همان کنایه ها و طعنه هایی که یزید ملعون در مجلس دربار خود به مقام شامخ حضرت زینب و امام سجاد علیهما السلام می زد و حضرات در همان جا پاسخ این شبهات رو دادند.
مثلا برای رسیدن به این همه از خیرات و مبرات و امتیازات در وجود مبارک امام حسین علیه السلام و حتی تربت پاک ایشان این امتحان و ابتلا بزرگ نیاز بود و حضرت در مقام رضایت درگاه الهی به این مقدرات راضی شدند و این مطالب رو حتی در قبل از کربلا به حضرت عرضه و اقرار گرفتند و حضرت خود را برای رضای الهی آماده کردند. یا از حضرت امیر المومنین علیه السلام برای صبر در قضیه سقیفه امتحان بزرگ گرفته شد یا در زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها تصریح شده : يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتى بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ.
ای آزموده، آزمودت خدایی که تو را آفرید، پیش از آنکه تو را بیافریند، پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت، ما بر این باوریم که دوستان و تصدیقکنندگان توییم و به تمام آنچه پدرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) و جانشینش برای ما آورده شکیبایی کنندهایم، پس از تو درخواست میکنیم، اگر تصدیقکننده تو بودهایم، ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش مرتبط کنی تا خود را بشارت دهیم که به سبب دوستی تو پاک شدهایم.
حتی در میان انبیا حضرت ابراهیم علیه السلام که به این مقام رسیدن در درگاه الهی به طور مکرر مورد ابتلا و آزمایش قرار گرفتند تا این مقام را حائز شوند. آیه ابتلای ابراهیم(ع) (بقره: ۱۲۴) به نصب حضرت ابراهیم(ع) از جانب خداوند به مقام امامت، پس از چندین بار امتحان اشاره دارد. عالمان شیعه این آیه را از دلایل قرآنیِ الهیبودن نصب امام و لزوم معصوم بودن امام میدانند.
متکلمان و مفسران شیعه و سنی مباحث بسیاری درباره این آیه مطرح کردهاند. برخی گفتهاند منظور از «کلمات» که طبق آیه، ابراهیم (ع) آنها را تمام کرد، خواب ابراهیم در خصوص قربانیکردن اسماعیل است. شماری آن را آزمودن ابراهیم با همه تکالیف عقلی و شرعی دانستهاند. بهباور علامه طباطبایی منظور از کلمات، عهدهای ابراهیم با خدا و آزمایشهای الهی درباره او است.
مقام امامت مراتبی دارد. و ما حتی در مقام دعا می توانیم مراتبی از آن را از خدا بخواهیم : وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا آیه 74 سوره فرقان. و خداوند متعال هم بنا بر مصلحت فرد را مورد امتحان و ابتلا قرار می دهد تا اگر ظرفیت لازم را کسب کرد این مقام را به او اعطا کنند. پش اعطا یک مقام و صفت به کسی منافاتی با طلب و کسب آن از طرف خود افراد ندارد.
پخشی از این ظرفیت و کسب مقام امامت برای حضرات ائمه در عالم ذر بود . عالمی که خدا از تمام مخلوقات خود اقرار به الوهیت و ربوبیت گرفتند و اولین اقرار کنندگان به این مقام برای خدا انوار قدسی اهلبیت علیهم السلام بودند.
امامت مقوله ای است که شروطی دارد و درجه آن به واسطه این شروط بالا می رود تا این که براساس نظام علت و معلول به امامت مطلقه می رسد.
در باور شیعه، مقام «امامت» همانند مقام «نبوت» عهد الهی و از جمله مقاماتی است که خداوند آن را جعل کرده و به افرادی که لایق آن باشد واگذار مینماید نه همه انسانها؛ زیرا در «امامت» ویژگیهایی همانند عصمت، علم غیب، قدرت الهی، اعلمیت و... شرط است که تنها خداوند میتواند این شرائط را در یک فرد جمع نماید و از دارنده آن آگاه است؛ از اینرو هر کسی که این ویژگیها را نداشته باشد به این مقام دست نخواهد یافت؛ هرچند برادر و یا پسر امام باشد.
شیخ صدوق (متوفای۳۸۱هـ) میگوید:
یجب ان یعتقد ان الامامة حق کما اعتقدنا ان النبوة حق ویعتقد ان الله (عزّوجلّ) الذی جعل النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبیا هو الذی جعل اماما، وان نصب الامام واقامته واختیاره الی الله عز وجل، وان فضله منه. (شیخ صدوق، محمد بن علی، الهدایة (فی الاصول والفروع)، ج۲، ص۲۵-۲۶، تحقیق:مؤسسة الامام الهادی (علیهالسّلام)، ناشر:مؤسسة الامام الهادی (علیهالسّلام)، چاپخانه:اعتماد - قم، چاپ:الاولی۱۴۱۸. )
واجب است اعتقاد داشته باشیم که امامت، حق است؛ همان طوری که باور داریم نبوت حق است. و نیز باید اعتقاد داشت، همان خداوندی که پیامبر را به عنوان نبی جعل کرده، امام را نیز (در مقام امامت) جعل کرده است. نصب امام در اختیار خداوند است و برتریهایی که امام دارد از نعمتهای خداوند است.
شیخ جعفر کاشف الغطاء (متوفای۱۳۷۳هـ) میگوید:
ان الامامة منصب الهی کالنبوة، فکما ان الله سبحانه یختار من یشاء من عباده للنبوة والرسالة، ویؤیده بالمعجزة التی هی کنص من الله علیه یخلق ما یشاء ویختار ما کان لهم الخیرة فکذلک یختار للامامة من یشاء، ویامر نبیه بالنص علیه، وان ینصبه اماما للناس من بعده للقیام بالوظائف التی کان علی النبی ان یقوم بها، سوی ان الامام لا یوحی الیه کالنبی وانما یتلقی الاحکام منه مع تسدید الهی. فالنبی مبلغ عن الله والامام مبلغ عن النبی.( کاشف الغطاء، محمدحسین، اصل الشیعة و اصولها، ص۲۱۱-۲۱۲، تحقیق:علاء آل جعفر، ناشر:مؤسسة الامام علی (علیهالسّلام)، الطبعة الاولی۱۴۱۵. )
همانا مقام امامت، همانند مقام نبوت، منصبی است الهی؛ همانگونه که خداوند سبحان از میان بندگانش کسی را به مقام نبوت و رسالت بر میگزیند و با معجزه که همانند نص خدا است، تایید میکند، همان خداوند کسی را برای امامت بر میگزیند و پیامبرش را فرمان میدهد که آن را به مردم برساند و او را به عنوان پیشوای بعد از خود در میان مردم نصب کند، تا وظائفی که بر پیامبر بود، بعد او برپا دارد. تنها فرق امام و پیامبر این است که از جانب خدا بر امام وحی نمیشود؛ بلکه احکام را با تسدید الهی میگیرد. پس نبی پیامرسان مستقیم خداوند است؛ اما امام پیامرسان از جانب پیامبر است.
ابن جریر طبری نیز در کتاب «دلائل الامامة» میگوید:
ان الامامة منصب الهی مقدس لا یتحقق لاحد الا بنص من الله (تعالی)، او من نبیه المصطفی الذی لا ینطق عن الهوی (ان هو الا وحی یوحی) (طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۱۸، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر:مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، قم، چاپ:الاولی۱۴۱۳. )
امامت منصب الهی و مقدسی است که برای هیچکسی محقق نمیشود، جز با نص خداوند متعال یا نص پیامبر برگزیدهاش که از روی هوی (جز وحی خداوند) نمیگوید.
بنابراین، از دیدگاه شیعه، امامت مقام الهی است؛ از اینجهت آن را جزء اصول دین میدانند.
بنابراین، مقام امامت یک مقام الهی و امام را نیز خداوند بر اساس لیاقت و ویژگیهایی که دارد، به این منصب بر میگزیند و تمام افراد بشر و حتی خود رسول خدا و امام قبل نیز اختیار انتخاب و انتصاب کسی را به عنوان امام در مقام امامت ندارند.
برای مطالعه بیشتر روایات ذیل آیه 24 سوره سجده :
آیه ۲۴ - سوره سجدة : آیه وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ .
و از آنان پیشوایانى قراردادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مىکردند؛ چون شکیبایىنمودند، و به آیات ما یقین داشتند.
۱ -۱(سجدة/ ۲۴)
الباقر (علیه السلام)- عَنْ طَلْحَهْبْنِزَیْدٍ عَنْ جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) قَال الْأَئِمَّهْ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَابِأَمْرِ النَّاسِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ قَالَ وَجَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُکْمَهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ وَ یَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافاً لِمَا فِی کِتَابِ اللَّهِ.
امام باقر (علیه السلام)- پیشوایان، در کتاب خداوند، دو دستهاند؛ [پیشوایان عادل و پیشوایان ظالم]. خداوند فرمود: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا؛ [که این امامان] مردم را به امر خدا و نه به امر مردم هدایت میکنند و امر خداوند را بر امر مردم و حکم خداوند را بر حکم آنان مقدّم میدارند. و فرمود: و آنان را از آنگونه پیشوایانی ساختیم که مردم را به آتش دعوت میکنند (قصص/۴۱)؛ این است که آنان، امر مردم را بر امر خداوند و حکم آنان را بر حکم او مقدّم میشمارند و بر خلاف دستوراتی که در کتاب خداوند آمده، به خواستهها و امیال خود عملمیکنند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۲۸ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۵۵/ نورالثقلین؛ فیه: «قال و جعلناهم ... قی کتاب الله» محذوف/ القمی، ج۲، ص۱۷۰/ البرهان
۱ -۲(سجدة/ ۲۴)
الباقر (علیه السلام)- نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهْ فِی وُلْدِ فَاطِمَهْ (سلام الله علیها) خَاصَّهْ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ.
امام باقر (علیه السلام)- [آیهی] وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکَانُوا بِآیَاتِنَا یُوقِنُونَ؛ فقط در شأن نسل فاطمه (سلام الله علیها) نازل شده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۲۸ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۱۵۸/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۴۳۷/ فرات الکوفی، ص۳۲۹/ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۸۳/ البرهان
۱ -۳(سجدة/ ۲۴)
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَنْ یُؤْمِنَ بِاللَّهِ إِلَّا مَنْ آمَنَ بِرَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله) وَ حُجَجِهِ فِی أَرْضِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی مَنْ یُطِعِ ألرّسول فَقَدْ أَطاعَ اللهَ وَ مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لِیَجْعَلَ لِجَوَارِحِ الْإِنْسَانِ إِمَاماً فِی جَسَدِهِ یَنْفِی عَنْهَا الشُّکُوکَ وَ یُثْبِتُ لَهَا الْیَقِینَ وَ هُوَ الْقَلْبُ وَ یُهْمِلُ ذَلِکَ فِی الْحُجَجِ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَی فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ وَ قَالَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ قَالَ تَعَالَی أَنْ تَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیرٍ وَ قَالَ سُبْحَانَهُ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا.
امام علی (علیه السلام)- کسی به خداوند ایمان نمیآورد مگر اینکه به رسولخدا (صلی الله علیه و آله) و حجّتهای او در زمین ایمان بیاورد؛ خداوند میفرماید: هرکس از رسول اطاعت کند از خداوند هم اطاعت کرده است. (نساء/۸۰) این طور نیست که خداوند در میان اعضا و جوارح آدمیان، قلب را به منزلهی رهبر و امامی قرار دهد که شک و شبهه را از آنها دور کرده و آنها را به یقین ثابت برساند ولی دربارهی حجّتهای خود اینکار را انجام ندهد. در قرآن مجید فرمود: حجت بالغه در نزد خداوند است، اگر بخواهد همهی شما را هدایت میکند. (انعام/ ۱۴۹) و [در جای دیگر] فرمود: خداوند پیامبران را فرستاد تا برای مردم بر خدا حجتی نباشد. (نساء/۱۶۵) و فرمود: برای اینکه مردم نگویند چرا برای ما مژدهدهنده و ترسانندهای نیامد. (مائده/۱۹) و فرمود: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۲۸ بحار الأنوار، ج۶۶، ص۷۸/ بحار الأنوار، ج۹۰، ص۵۵
۱ -۴(سجدة/ ۲۴)
علیّبنابراهیم (رحمة الله علیه)- کَانَ فِی عِلْمِ اللَّهِ أَنَّهُمْ یَصْبِرُونَ عَلَی مَا یُصِیبُهُمْ فَجَعَلَهُمْ أَئِمَّهْ.
علیبنابراهیم (رحمة الله علیه)- خداوند از اینکه ائمّه (علیهم السلام) بر آنچه که به آن گرفتار میآیند، صبر پیشه خواهند کرد، آگاه بود. از این رو آنان را، پیشوایان [مردم] قرار داد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۲۸ بحار الأنوار، ج۱۳، ص۱۲/ القمی، ج۲، ص۱۷۰/ نورالثقلین/ البرهان
۱ -۵(سجدة/ ۲۴)
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- {فِی} قَوْلِهِ: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهْ یَهْدُونَ بِأَمْرِنا {قَالَ} جَعَلَ اللَّهُ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ بَعْدَ مَوْتِ هَارُونَ (علیه السلام) وَ مُوسَی (علیه السلام)، مِنْ وُلْدِ هَارُونَ (علیه السلام) سَبْعَهْ مِنَ الْأَئِمَّهْ، کَذَلِکَ جَعَلَ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ سَبْعَهْ مِنَ الْأَئِمَّهْ، ثُمَّ اخْتَارَ بَعْدَ السَّبْعَهْ مِنْ وُلْدِ هَارُونَ (علیه السلام) خَمْسَهْ فَجَعَلَهُمْ تَمَامَ الِاثْنَیْ عَشَرَ نَقِیباً، کَمَا اخْتَارَ بَعْدَ السَّبْعَهْ {مِنْ وُلْدِ عَلِیٍ (علیه السلام)} خَمْسَهْ فَجَعَلَهُمْ تَمَامَ الِاثْنَیْ عَشَرَ.
ابنعباس (رحمة الله علیه)- جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا؛ خدای تعالی بعد از مرگ موسای کلیم (علیه السلام) و هارون (علیه السلام)، هفت نفر از فرزندان هارون (علیه السلام) را پیشوایانِ بنیاسرائیل قرار داد. همچنین [بعد از رحلت رسولخدا (صلی الله علیه و آله)] هفت نفر را به عنوان امام نصب و معرّفی کرد که علی (علیه السلام) و شش نفر از فرزندان (علیهم السلام) او هستند. سپس بعد از هفت نفر فرزندان هارون (علیه السلام)، پنج نفر دیگر را به عنوان امام برگزید و آنان را به دوازده نفر سرپرست رسانید. همچنانکه بعد از شش نفر فرزندان علی (علیه السلام)، پنج تن دیگر [از فرزندان (علیهم السلام) او] را به امامت برگزید و عدّهی آنان را به دوازده نفر رسانید.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۳۰ شواهدالتنزیل، ج۱، ص۵۸۴
۱ -۶(سجدة/ ۲۴)
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- قَدْ ذَکَرَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) مَعَ عِصْمَتِهِ فِی نَهْجِ بَلَاغَتِهِ: أَنَّ مَنْ عَبَدَ غَیْرَ اللَّهِ أَوْ کَذَّبَ أَوْ هَمَزَ أَوْ فَرَّ مِنْ زَحْفٍ أَوْ ظَلَمَ فَلَا إِمَامَهْ لَهُ، وَ هَذَا الْکَلَامُ یَشْمَلُ السَّابِقَ وَ اللَّاحِقَ، ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا.
امام علی (علیه السلام)- در کتاب صراط المستقیم آمده است: امام علی (علیه السلام) که خود نیز معصوم است، در نهج البلاغه بیان فرموده است: «هرکس غیر خدا را عبادت کرده باشد یا دروغ گفته باشد یا [از کسی] عیبجویی کرده باشد یا از جنگ فرار کرده باشد یا [به دیگری] ستم کرده باشد، امامتی برایش نیست (لایق امامت نیست)». و این سخنِ علی (علیه السلام) همهی کسانی که در گذشته چنین بوده یا در آینده چنین باشند را شامل میشود. آنگاه علی (علیه السلام) این آیه را تلاوت کرد: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۳۰ الصراط المستقیم، ج۱، ص۱۱۵
۱ -۷(سجدة/ ۲۴)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- فِی کِتَابِ المَنَاقِبِ لِابنِ شَهر آشُوب إنَّ النَّبِی (صلی الله علیه و آله) دَعَا لِعَلِیٍّ (علیه السلام) وَ فَاطِمَهْ (سلام الله علیها) فَقَالَ اللَّهُمَّ اجْمَعْ شَمْلَهُمَا وَ أَلِّفْ بَیْنَ قُلُوبِهِمَا وَ اجْعَلْهُمَا وَ ذُرِّیَّتَهُمَا مِنْ وَرَثَهْ جَنَّهْ النَّعِیمِ وَ ارْزُقْهُمَا ذُرِّیَّهْ طَاهِرَهْ طَیِّبَهْ مُبَارَکَهْ وَ اجْعَلْ فِی ذُرِّیَّتِهِمَا الْبَرَکَهْ وَ اجْعَلْهُمْ أَئِمَّهْ یَهْدُونَ بِأَمْرِکَ إِلَی طَاعَتِکَ وَ یَأْمُرُونَ بِمَا یُرْضِیک.
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- در کتاب مناقب چنین آمده است: پیامبر (صلی الله علیه و آله) در حقّ علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) دعا کرد و گفت: «خدایا! میان این دو اتّحاد و یکدلی برقرار ساز و بین دلهایشان الفت برقرار کن و این دو و فرزندانشان را از وارثان بهشتِ پرنعمت گردان و نسلی پاک و نیکو و با برکت روزیشانکن و در نسل این دو برکت قرار ده و آنان را امامانی قرارده که به دستور تو [مردم را] بهسوی اطاعت تو هدایت کنند و آنها را به آنچه که تو را خشنود میکند فرمان دهند».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۳۰ بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۱۷/ نورالثقلین
چون شکیبایینمودند و به آیات ما یقین داشتند
۲ -۱(سجدة/ ۲۴)
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ حَفْصِبْنِغِیَاثٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَا حَفْصُ عَلَیْکَ بِالصَّبْرِ فِی جَمِیعِ أُمُورِکَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَ مُحَمَّدا (صلی الله علیه و آله) فَأَمَرَهُ بِالصَّبْرِ وَ الرِّفْقِ ... فَأَلْزَمَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) نَفْسَهُ الصَّبْرَ فَتَعَدَّوْا فَذَکَرَ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ کَذَّبُوهُ فَقَالَ قَدْ صَبَرْتُ فِی نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ عِرْضِی وَ لَا صَبْرَ لِی عَلَی ذِکْرِ إِلَهِی فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ فَاصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ فَصَبَرَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله) فِی جَمِیعِ أَحْوَالِهِ ثُمَّ بُشِّرَ فِی عِتْرَتِهِ بِالْأَئِمَّهْ (علیهم السلام) وَ وُصِفُوا بِالصَّبْرِ فَقَالَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ فَعِنْدَ ذَلِکَ قَالَ (صلی الله علیه و آله) الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ.
امام صادق (علیه السلام)- حفصبنغیاث گوید، امام صادق (علیه السلام) فرمود: ای حفص! برتو باد به صبرکردن در تمامی کارهایت؛ زیرا خداوند عزّوجلّ محمّد (صلی الله علیه و آله) را [به پیامبری] مبعوث کرد و او را به صبر و مدارا فرمان داد ... و پیامبر (صلی الله علیه و آله) خود را به صبر وادار کرد. [مشرکان] به او ستم کردند و او خداوند تبارکوتعالی را یاد کرد و آنها دروغگویش انگاشتند. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «دربارهی خودم و اهلم و آبرویم صبر کردم، ولی بر ذکر خدایم صبر ندارم (نمیتوانم ببینم که یاد خدا را دروغ میپندارند)». که خداوند عزّوجلّ [این آیه] را نازلکرد: ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز (شش دوران) آفریدیم و هیچگونه رنج و تعبی به ما نرسید* در برابر آنچه آنها میگویند شکیبا باش (ق/۳۹۳۸) در نتیجه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در تمام حالاتش صبر کرد آنگاه به او مژده داده شد که امامان (علیهم السلام) در خاندان او هستند و صبر بهعنوان [یکی از] ویژگی [های] آن امامان (علیهم السلام) بیان شد و خداوند عزّوجلّ فرمود: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ و در این هنگام بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «صبر برای ایمان مانند سر برای بدن است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۶۳۰ الکافی، ج۲، ص۸۸/ وسایل الشیعهْ، ج۱۵، ص۲۶۱/ مشکاهًْ الأنوار، ص۲۵/ نورالثقلین/ البرهان