استراتژی و عوامل تقریب مذاهب اسلامی

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 3 - 5 دقیقه)

تقریب یعنی همکاری در ترویج و حفاظت مشترکات دینی که بسیار زیاد است و معذور دانستن همدیگر در مورد اختلافات ،روی اصل: للمصیب أجران و للمخطی أجر واحد. و برادری و دوستی به عنوان مسلمان، روی اصل: انما المؤمنون اخوة، در زندگانی اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و بالاخره مورد چهارم عدم توهین به پیشوایان و اصول مذهبی سایر اهل مذاهب اسلامی.
منشأ اختلافات مذهبی که عادی و طبیعی می باشد
دو منبع مهم اسلامی، قرآن مجید وسنت شریف نبوی می باشد که هیچ مسلمانی نمی تواند منکر آن شود، ولی دانشمندان مسلمان در استفاده نمودن از متون قرآن و سنت شریف به خاطر تفاوت های مراتب علمی و ذوقی خود یکسان نبوده اند، که طبعاً مذاهب متعددی در طول تاریخ شکل گرفته اند.
در استفاده از احادیث مبارکه نبوی، مشکل وثاقت و ضعف راویان نیز وجود داشته و علمای علم رجال در این مورد متفاوت بوده و هستند و لذا جمعی، حدیثی را معتبر دانسته و به آن عمل کرده اند و جمعی به خاطر اینکه وثاقت بعضی از راویان حدیث برای آنان ثابت نشده، به آن عمل نکرده اند.
موارد حکم عقل (در مذهب شیعه) و قیاس (در مذهب حنفی و بعضی از مذاهب دیگر) و اجتماعات نیز اختلافاتی را در نظریات دانشمندان اسلامی پدید آورده است.
بعلاوه که اوضاع سیاسی و اجتماعی و فامیلی دانشمندان و خصوصیات زمان و مکان آنان نیز در پیش داوری و در تفاوت آرای آنان مؤثر بوده است، به هر حال اینگونه اختلافات طبیعی و عادی و حتی غیر قابل اجتناب است.
موانع تقریب
1ـ تفریق و تخریب خارجی دشمنان اسلام و مسلمین، چه به انگیزه تعصب دینی و چه انگیزه استثمار و سیاسی.
2ـ تفریق و تخریب داخلی که به دو گونه وجود دارد:
3/1 ـ تخریب منسجم و دسته جمعی به پشتوانه و حمایت مادی و معنوی بعضی از جهات که ظاهرا آخرین سال های عمر خود را طی می کنند و احتمالاً این جهات بیش از چند سال، کمی عمر نتوانند.
2/2ـ تخریب فردی به انگیزه ثواب! مانند عالمان مذهبی کوتاه نظر و غالباً کم سواد. و تخریب فردی به انگیزه ریاست طلبی و شهرت و پول داری حتی از راه اجیر شدن برای خارجی ها. اکثر این موانع از بین رفتنی نیستند، و اصحاب تقریب باید به فکر اکثریت عوام مسلمان باشند و آنها را به سوی تقریب، جهت دهی نمایند و وقت خود را نباید برای تقریب عمومی و یا از بین بردن این موانع بیهوده ضایع کنند.
عوامل تقریب
1ـ تشکیل مدارس دینی مختلط از پیروان مذاهب متعدد، مانند مذاهب اربعه و... و مذاهب شیعه (امامیه و زیدیه) و مذهب اباضیه و مذاهب کلامی شیعه و اشعری و معتزلی و ماتریدی و... در هر شهر مثلاً، که پیروان دو سه مذهب وجود داشته باشند.
این کار در تهران، هم اکنون از چند سال قبل عملی شده و دانشگاهی به این منظور تاسیس گردیده است و امید می رود که توسعه یابد و در افغانستان نیز پس از تکمیل ساختمان حوزه علمیه خاتم النبیین در کابل براساس وعده های مکرر این جانب در سخنرانی ها و تلویزیون و کنفرانس ها به کمک خداوند عملی خواهد شد.
امید است در هر جایی که پیروان دو مذهب یا بیشتر وجود داشته باشند، این کار عملی شود که اساسی ترین عامل تقریب است، زیرا اولاً: شاگردان بین خود انس پیدا می کنند و ثانیاً: قلباً قانع می شود که اختلافات مذهبی در جنب مشترکات دینی ناچیز است. و ثالثاً: می توانند در موقع بزرگی و ارشاد جامعه، پیروان خود را به تقریب سوق دهند.
2ـ نشریه مشترک ماهانه از سوی دانشمندان مذاهب در هر شهری که پیروان دو یا بیشتر از مذاهب اسلامی وجود دارند. و این نشریه آثار مفید خود را حتماً بجا می گذارد.
3ـ تدوین و طبع نشر احادیث مشترک نبوی که از طریق اهل بیت و از طریق صحابه وارده شده است، که یا متفق اللفظ و المعنی است و یا متفق المعنی می باشد. این کتاب، سنگ محکمی به دهن تفرقه اندازان می زند.
4ـ تدوین جلسات تبلیغی مشترک در اوقات مناسب دینی مانند ماه رمضان، تجلیل از نزول قرآن، میلاد النبی (ص) و امثال اینها که شیعه و سنی بر آنها اجتماع دارند.
5ـ تشخیص دقیق موارد متفق علیه و مختلف فیه بین طرفین، تا به وسیله اختلاف موهوم و غیر واقعی از هم دور نشویم.
6ـ اشتراک در غم و شادی پیروان سایر مذاهب که در یک محل زندگانی می کنند.
7ـ ادامه کنفرانس های تقریبی و توسعه آن در کشورهای دیگر.
8ـ تشکیل شوراهای اخوت اسلامی به منظور تقریب در هر محلی که جمع متنابهی از شیعه و سنی اقامت دارند؛ ما در افغانستان چنین شوراهایی را تأسیس کرده ایم و به حدتوان کمک جزئی هم به آنان نموده ایم که باید در فکر توسعه آن می باشیم.
9ـ کم کردن فشارهای سیاسی و اعطای حقوق کامل مدنی و غیره توسط دولت ها به اقلیت های مذهبی که قهراً محبت را در بردارد، در افغانستان ماده 4، 5 و 131 قانون اساسی سال1382 شیعیان را از دولت و اکثریت راضی نمود.
10ـ برائت شیعه از غلات و اهل سنت از نواصب، تا وجود این دو طایفه باعث اشتباه برادران مسلمان شیعه و سنی نشود و همه باید بدانیم که غلو و نصب در اسلام مشروعیتی ندارد.
چرا تقریب تاکنون پیشرفت چشم گیری نداشته است؟
به نظر من، سبب آن، تقصیر اکثر اصحاب تقریب است که به آمدن در کنفرانس ها و مجرد صحبت کردن و شنیدن سخنرانی ها اکتفا می کنند و در بلاد خود هیچ فعالیت فکری و عملی در این راستا ندارند و محافظه کاری می کنند. ما اگر اعتقاد محکمی به تقریب به منظور تقویت موقف اسلامی در جهان داشته باشیم، حتماً خداوند متعال بیشتر از حال فعلی به ما توفیق خدمت مرحمت می فرمایند. «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم». آیا اراده و باور ما در آینده به این هدف قوی تر خواهد شد؟ دعا می کنم رحمت خداوند بیشتر شامل حال ما شود. «و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون».
پدیدآورنده: آیت الله محمد آصف محسنی


چاپ   ایمیل