شیعه و مسئله حکومت

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 8 - 16 دقیقه)

ابعاد سیاست:بعد عقلی: کلام سیاسی (درون دینی)، فلسفه سیاسی (برون دینی) بعد قلبی: اخلاق سیاسی، اندرزنامه های سیاسی (روضة الانوار عباسی : محقق سبزواری برای شاه عباس دوم، اخلاق حکومت داری)، اخلاق ناصری، شرح چهل حدیث امام بعد رفتاری و ظاهری: فقه سیاسی، جامعه شناسی سیاسیمعرفت یا دانش سیاسی: اندیشه سیاسی آراء سیاسیتحلیل سیاسی علم به حوادث سیاسی علم سیاست بحث ما درباره اندیشه سیاسی است.ویژگیهای اندیشه سیاسی:محور اندیشه سیاسی امر آرمانی است برخلاف نظریه و تئوری سیاسی که درباره امر واقع سخن می گوید.(نظریه سیاسی: تفسیرآنچه اتفاق افتاده است و پیش بینی آینده بر اساس آن.)
اندیشه باید انسجام داشته باشد.(مکتب به طریق اولی)
اندیشه باید معقول باشد.
اندیشه باید روشمند باشد.
شرائط لازم برای موفقیت یک اندیشه و مکتب سیاسی:

کارآمدی
اعتبار: اعتبار یک اندیشه سرمایه اجتماعی است. مثلا امین بودن پیامبر در میان قریش اعتبار محسوب می شود.
فرابخشی: بسیاری از مکتبها بخشی نگر هستند مانند مارکسیسم (حمایت از کارگران)، فمنیسم (حمایت از زنان) ولی اسلام فرابخشی است (یا ایها الناس)
عادلانه به نظر رسیدن: اگرچه ظالمانه باشد.
پاسخگو بودن
در دسترس بودن: در این زمینه ما مشکل داریم زیرا که اندیشه اسلامی در دسترس تمام جهانیان قرار ندارد.
نکته مهم:

رهبران اندیشه ها را تبیین می کنند و کارشناسان راهکارهای رسیدن به آن اندیشه را ارائه می دهند. مثلا امام فرمود: حصر آبادان باید شکسته شود (اندیشه) فرماندهان نظامی راهکارهای رسیدن به این نتیجه را ارائه کردند (نظریه)

ارکان سیاست:

قانون
قانونگذار
هدف
رهبری و کارگزاران
مجریان
 

انواع سیاست:

سیاست الهی: (صراط مستقیم)
سیاست شیطانی: مغضوبین، استعمارگران، یهودیان صدر اسلام
سیاست حیوانی: ضالین، چینی، ژاپنی، مسیحیت صدر اسلام
سیاست و رشد انسان:

رشد جبری/ طبیعی/ فعالیت التذاذی
رشد ارادی/ فرهنگی/ فعالیت تدبیری
فعالیت تدبیری:

الهی: سیاست الهی
شیطانی: سیاست شیطانی
مفاهیم پایه سیاست در اندیشه اسلام:

مفاهیم اولیه:
قدرت: ابزار تحقق هدف
سعادت: هدف سیاست
مفاهیم ثانویه: در ارتباط با مفاهیم اولیه مطرح می شود، مثلا سعادت چیست؟ امنیت، آزادی، عدالت، قانون، مشارکت، مشروعیت، توسعه، استقلال، حزب، تفکیک قوی
برخی نظرات:

هایس: دولت فقط باید برای مردم امنیت تامین کند و به زندگی آنها کاری ندارد.
لیبرالها: سعادت همان آزادی است و مرز آزادی عدم صدمه به دیگران
سوسیالیزم: سعادت عدالت و مساوات است
اسلام: در فرهنگ اسلام هیچکدام از اینها سعادت نیست گرچه اینها وظیفه دولت است، سعادت در فرهنگ اسلام، قرب به خداست.
روش شناسی اندیشه سیاسی اسلام:

1)    اندیشه سیاسی اسلام را با چه روشی بفهمیم؟ دوری ارشد

2)    اندیشه سیاسی اسلام را با چه روشی تولید کنیم؟ دوره دکتری

روشهای فهم اندیشه سیاسی:

روش بحران (تئوری بحران)
ü    معضل چیست؟

ü    ریشه معضل و بحران چیست؟

ü    راه برون رفت از بحران چیست؟

ü    وضعیت مطلوب چیست؟ (منظور وضعیت مطلوبِ مقدور است که نسبت به هر جامعه ای فرق می کند)

روش سیستمی: روش شما باید مطالعه نظام سیاسی اسلام از دیدگاه یک متفکر باشد.
 

ساختاری :

دلایل ضرورت تاسیس دولت
عناصر دولت: عناصر کلیدی مثل رهبری/ عناصر اقتضائی مثل قوای مختلف
مرزهای دولت: جغرافیایی، عقیدتی، نژادی
شبکه قدرت: چه کسانی می توانند وارد قدرت شوند؟
 

کارکردی :

ü    مرکز تصمیم گیری

ü    دامنه قدرت دولت

ü    جریان قدرت

ü    بازخورد و انعکاس قدرت

گفتمان های رایج در اندیشه سیاسی اسلام:

گفتمان تقیه
گفتمان اصلاح
گفتمان انقلاب
گفتمان آرمانی (حکومت جهانی به رهبری حضرت حجت)
طبقه بندی دانش سیاسی:

تفسیر سیاسی (مجله علوم سیاسی/ش7/ تفکر سیاسی در قرآن: سخن از مفسران سیاسی)، کتاب تفکر سیاسی در قرآن
فلسفه سیاسی
کلام سیاسی: متکلمین سیاسی مانند خواجه نصیر، علامه حلی، سید مرتضی
فقه سیاسی
عرفان سیاسی: عارفان سیاسی مانند عطار، سنائی، سید حیدر، ملاصدرا، مرحوم امام
تاریخ سیاسی: مورخان سیاسی مانند شیخ مفید، یعقوبی، مسعودی، جعفر مرتضی
مورد بحث ما فقه سیاسی و تاحدی فلسفه و کلام سیاسی است.

اندیشه سیاسی تقیه ای:

سید مرتضی / رسائل الشریف المرتضی، ج2، ص87/ رسالة فی العمل مع السلطان:مرحوم سید مرتضی وظیفه شیعیان را در برابر حاکمان جور بیان می کند.( آقای کدیور در کتاب نظریه های دولت در فقه شیعه می گوید تا قرن دهم فقه شیعه فردی بوده و سخنی از رسائل اجتماعی و سیاسی در فقه شیعه نیست، با توجه به این رساله سید مرتضی بی اساسی این حرف معلوم می شود )

مطالب مهم از رسالة فی العمل مع السلطان:

پذیرش ولایت از ناحیه سلطان جائر  تحت شرایطی واجب است:

اقامه حق
دفع باطل
امر به معروف و نهی از منکر
البته در صورتی که هیچکدام از این موارد بدون پذیرش ولایت حاکم جائر میسر نمی شود.(پس حکومت ابزاری است برای اقامه حق و دفع باطل و امر به معروف و نهی از منکر)

پذیرش ولایت وقتی به حد الجاء و اضطرار می رسد که اگر این ولایت را نپذیری کشته می شوی. ولی اگر منجر به قتل کسی شود پذیرش ولایت جائز نیست.

اشکال:

پذیرش ولایت از ناحیه سلطان حسنه نیست فضلاً از این که واجب باشد.

جواب:

جدلی:
ü    اگر این شخص در مورد پذیرش ولایت اجبار شود شما نمی گویید قبیح است و در غیر اضطرار هم اگر بتواند احقاق حق کند یا دفع باطلی مثلاً بتواند جلو قتل نفس محترمی را بگیرد قبحش برطرف می شود.

ü    معصومین به این طور موارد عمل می کرده اند:

حضرت یوسف: اجعلنی علی خزائن الارض
حضرت امیر: ورود در شوری (متفق علیه)
حلّی: این ولایت در ظاهر تصرف آن حاکم است ولی در واقع از آن حضرت یوسف و امیرالمومنین است و در مورد علی بن یقطین در حقیقت از امام کاظم این ولایت را گرفته است و در عصر غیبت این ولایت از آنِ صالحان و علماست.مثال دیگر حدّ زدن امیرالمومنین به ولید بن عقبه در زمان خلیفه دوم
اشکال: پذیرش ولایت از سوی ظالم باعث تعظیم اوست و هذا قبیح.

جواب: این مورد در صورت معمولی درست است اما مورد در جایی است که طاعت باعث احقاق حق می شود.

اشکال: با پذیرش ولایت گاهی فعل ظالمانه ای هم انجام می دهد.

جواب: اگر هیچ راه فراری از این افعال نیست و این ولایت باعث ظلم می شود پذیرش آن قبیح است و از روی اختیار نمی تواند وارد آن شغل شود.

اشکال: اگر با پذیرش ولایت حاکم او را مجبور به قتل کسی کرد.

جواب: این قبول حرام است و روایات متضافره ای بر این مطلب داریم.

اشکال: روایت امام صادق علیه السلام: کفارة العمل مع السلطان قضاء حاجات الاخوان. این روایت بر حرمت پذیرش ولایت دلالت دارد.

جواب: این روایت موافق حرف ماست، یعنی قبح این عمل را قضاء حاجات مومنین بر می دارد یعنی در صورت رفع حاجات مومنین قبحی ندارد. یا اینکه بگوییم این در صورتی است که پذیرش ولایت برای خدا نباشد، در این صورت قضاء حاجات مومنین کفاره آن است.

اندیشه سیاسی اصلاحی:

نکته: اندیشه اصلاحی در جایی بروز کرده است که حکومتها مدعی تشیع بوده اند و به شکل سلطنتی بودند مانند دوره قاجار، صفویه

1. مرحوم نراقی / عوائد الایام ، عائده 54 / فی بیان ولایة الحاکم و ماله فیه الولایة /
مطالب مهم از عائده 54 (فی بیان ولایة الحاکم و ماله فیه الولایة):

در زمان فتحعلی شاه قاجار

ایشان ابتدا به تأسیس اصل می پردازد که کسی بر کسی ولایت ندارد مگر خدا و رسول و ائمه و کسانی که از طرف ایشان ولایت داده شده اند.

سوال بحث : آیا ولایت فقها در جایی که ولایتشان ثابت است، عامه است یا خاصه؟ (ولایت عامه با مطلقه فرق دارد)

دلیل طرح این بحث:

مصنفین را می دیدم که در کتب خود امور را به فقها احاله می دهند ولی دلیلی ذکر نمی کنند.

طلاب و افاضلی را می دیدم که به محض رسیدن به بعضی از مطالب مجلس فتوی و حکم تشکیل می دادند و دلیل نداشتند و می گفتند که این مسائل از اول به ید علما بوده است.

 

2. مرحوم صاحب جواهر/ جواهر الکلام ج21، ص 397 ، فی المقیم للحدّ
مطالبی از کتاب جواهر:

اقامه حدود برای غیر فقیه بنا بر مشهور جایز نیست، مگر در جایی که مجبور شود به اقامه حدود ثابت شرعی و لو قتل ، لعموم ادله التقیه.

کلام معروف ایشان: فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک، بل کأنه ماذاق من طعم الفقه شیئا و لا فهم من لحن قولهم و رموزهم امرا، و لا تأمل من قولهم.

إنی جعلته علیکم حاکما و قاضیا و ... از اینها اراده نظم زمان غیبت ـ فی کثیر من الامور الراجعه الیهم ـ برای شیعیان فهمیده می شود.

تا اینجا با ولایت فقیه تفسیر امام فهمیده می شود ولی ادامه این متن دلالت بر جهاد و دعوت به اسلام می کند که نیاز به جیش ، سلطان و فرمانده دارد و از آن دولت در دولت فهمیده می شود.(اجرای حدود توسط فقیه در حکومت جور) البته این امر در زمان قاجار امکان داشته است، اما در زمان حاضر (حکومت پهلوی) امکان نداشت، لذا از باب مقدمه واجب تشکیل حکومت واجب است.

3. مرحوم نائینی/ کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله
مطالبی از کتاب تنزیه الامه:

ü    وقتی رساله حرمت مشروطه شیخ فضل الله به دست مرحوم نائینی می رسد ایشان جواب می دهد:

ü    ایشان از آزادی دفاع می کند (دفاع ایشان از آزادی مشروطه اول است که شیخ هم قبول داشته است، اما نظر شیخ آزادی سکولار بوده است) اشکال کار این است که مرحوم نائینی در تهران نبوده است اما شیخ اوضاع را از نزدیک می دید.

ü    مشروطه حکومت پادشاهی است که دو رکن دارد: مجلس/ قانون اساسی

ü    حرّیت، اخوت، مساوات سه رکن مشروطه است و مخالفت با این مشروطه بدعت است.

ü    قبل از مرحوم نائینی فقها حکومت را به عادل(معصوم و نائب معصوم) و جائر(کافر، مخالف، مومن غیر موذون) تقسیم می کردند. اما مرحوم نائینی تقسیم را عوض کردند:

حکومت تملیکیه (تملکیه): مملکت و مردم مثل اموال شخصی
حکومت ولایتیه (امانتیه): مملکت و مردم در دست حاکم امانت هستند.
این تقسیم از روی نگاه حاکمان به مردم است. / عصمت حافظ سلطنت ولایتیه در امامان/ در غیر معصوم باید یک نظارت بیرونی باشد: قانون اساسی . نظارت مجلس

تفاوت این دو نوع حکومت:

در تملیکیه مردم اسیر حاکمان هستند بر خلاف ولایتیه.
در تملیکیه تبعیض وجود دارد اما در ولایتیه مساوات حاکم است.
دلیل مشروطه کردن حکومت:

وجوب نهی از منکر
نیابت فقها در عصر غیبت (قدر متیقن نیابت در امور حسبه): ایشان نیابت عامه در جمیع مناصب را قبول دارد.
در حکومت پادشاهی سه ظلم صورت می گیرد: ظلم به خدا، ظلم به امام زمان، ظلم به مردم / اگر حکومت مشروطه شود ظلم به خدا و مردم از بین می رود ولی ظلم به امام زمان می ماند (چون پادشاه غاصب است)/ پس اگر می توانیم تبدیل پادشاهی به مشروطه کنیم، باید اقدام کنیم.
 

 

شبهات و جواب آنها:

راجع به آزادی: ما می گوییم آزادی از استبداد، این ها می گویند آزادی از مذهب و اخلاق(تعریض به شیخ) ولی شیخ در تهران بوده و در عمق معرکه می دانسته قضیه از چه قراری است.
راجع به مساوات: ما می گوییم مساوات در برابر قانون ولی آنها می گویند مساوات همه اصناف و رفع امتیاز آنها از یکدیگر (این مساوات را مرحوم شیخ لمس می کرد)
راجع به قانون اساسی: می گویند ما قرآن داریم و نیاز به قانون اساسی نداریم در حالی که مرحوم شیخ در تصویب قانون اساسی حضور داشته و پیشنهاد نظارت علما توسط وی داده شده، چطور می گوید که قانون اساسی بدعت است.
v   دلیل لزوم قانون اساسی: مقدمه واجب

راجع به مداخله امت در امامت: نظارت امت بر حکومت مداخله در امامت نیست و اگر هم باشد من اجازه می دهم.
راجع به رأی اکثریت: می گویند رأی اکثریت بدعت است درحالی که شواهد تاریخی بر آن داریم(بیعت اکثریت اهل مدینه با علی علیه السلام)
v   این اشکالات بهانه جویی با هدف حمایت از استبداد است.

شرایط نمایندگی مجلس از دیدگاه مرحوم نائینی:

اجتهاد در فن سیاست
وارستگی از هوی و طمع
خیرخواه دین و دولت و مملکت
وظایف نمایندگان:

تطبیق دخل و خرج مملکت
تشخیص وضع قوانین و تمییز ثابت از متغیر
 

قوای حافظ استبداد:

جهل مردم
استبداد دینی
شاه پرستی
اختلاف کلمه بین مردم
ترساندن و آزار و اذیت آزادی خواهان
طبیعی بودن زورگویی اغنیا و اقویا
استفاده از امکانات مملکت برای سرکوب ملت
 

4. شیخ فضل الله نوری/ رساله حرمت مشروطه/ تذکرة الغافل و ارشاد الجاهل (شاگرد شیخ، عبدالحی نوری) / کتاب رسائل مشروطیت ، ابوالقاسم زرگری، شامل تمام رساله های مشروطیت
مراحل اقدامات شیخ:

رهبر مشروطه خواهان(دوره اول)
بعد از مهاجرت کبری به قم مشروطه را مقید به مشروعه می کند.
رساله ای در حرمت مشروطه می نویسد(دوره سوم)
نظر ایشان این بوده که اگر مشروطه خواهان به اسم کلمه قبیحه آزادی حاکم شوند هرچه می خواهند می کنند و غیر قابل کنترل هستند ولی شاه قابل کنترل است. لذا برای شاه دعا می کند.

علائم خلوص نیت شیخ:

زیر بیرق کفر نمی رود.
از فتوای خود دست بر نمی دارد.
 

مطالبی از رساله حرمت مشروطه:شخصی از مریدان شیخ سوال می کند که شما قبلا موافق مشروطه و الان مخالف مشروطه هستید، کدام یک حکم اسلام است. شیخ در جواب وی رساله حرمت مشروطه را می نویسد.(فتوا به حرمت مشروطه و ارتداد مشروطه خواهان)

جواب شیخ: فرق جدید و طبیعی مشربها حرفهای زیبایی زدند از جمله عدل و ... که من موافقت کردم اما در وقت اجراء دیدم افرادی که متهم به انحرافات بودند وارد کار شدند. (این رساله به صورت تکه تکه توسط سفارت انگلیس به دست علمای نجف می رسد)

ادله روایی بحث ولایت فقیه:

موثقه سکونی: الفقهاء أمناء الرسل ما لم يدخلوا في الدنيا » . قيل : يا رسول الله ، وما دخولهم في الدنيا ؟ قال : « اتباع السلطان ، فإذا فعلوا ذلك فاحذروهم على دينكم »
صحیحة ابی البختری: العلماء ورثة الانبیاء.
مرسلة فقیه: رسول الله: اللهم ارحم خلفائی. قیل یا رسول الله:  و من خلفاؤک؟ قال: الذین یأتون بعدی و یروون حدیثی و سنتی.
روایت علی بن حمزه بطائنی(واقفی): اذا مات المومن الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدها شی.
توقیع (و اما الحوادث الواقعة فارجعوا الی رواة احادیثنا) امام این توقیع را بخاطر اسماعیل بن یعقوب(مجهول) ضعیف می داند. کلینی نیاورده و در اکمال الدین و الغیبة آمده است.
مشهوره ابی خدیجه : انظروا الی رجل منکم یعلم شیئا من قضایانا فاجعلوه بینکم فانی قد جعلته قاضیا.
مقبوله عمربن حنظله: ینظران الی من کان منکم قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما، فانی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه، فانما استخف بحکم الله، و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله.
برخی حاکما را به معنای قاضیا گرفته اند ولی مرحوم امام می فرماید این معنای اوسعی دارد چون امام معصوم در جواب بحث را ترقی می دهد و می فرماید اگر مراجعه کردید به قاضی یا سلطان.
روایت تحف العقول: امام حسین: و ذلک بأن مجاری الامور علی یدی العلماء الامناء علی حلاله و حرامه(این روایت در مقدمه قانون اساسی آمده است)
اندیشه سیاسی انقلابی:

امام خمینی(ره) :

اولین اثر سیاسی امام، کشف اسرار ، در سال 1323 (اولین اثر ایشان مصباح الهدایه، سال 1309 عرفانی)

کشف اسرار در جواب مقاله اسرار هزار ساله حکمی زاده (طلبه حوزه) در 6 فصل: توحید، امامت، روحانی، حکومت، قانون، حدیث/ حکمی زاده در این 6 گفتار اشکالاتی را مطرح کرده است.

نکته: انسان مادی سه لایه دارد (عقل، قلب، حواس) ولی انسان عارف شهود هم دارد. امام از شهود و عرفان شروع کرد و بعد فلسفه و بعد اخلاق و سپس وارد فقه شد، لذا ایشان رویکردی معنوی به سیاست دارند.

از نظر امام: هدف حکومت، فراهم کردن زمینه های قرب الهی افراد است.درس اخلاق ایشان متمایز بود. به نظر ایشان کتاب اخلاق باید مانند دارو باشد و با موانع کمال مبارزه کند/ موانع درونی (رذائل) موانع بیرونی(استکبار)/ کمال انسان از درون جامعه می گذرد و فردی نیست/ فضائل اخلاقی فضائل اجتماعی هستند.

مطالبی از کتاب البیع،ج2 / مساله ولایه الفقیه:

ü    ضرورت حکومت اسلامی: هرکسی یک نظر اجمالی به احکام اسلام بکند می یابد که احکام اسلام فقط عبادی و اخلاقی نیست.

ü    موضوع ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آن مساوی تصدیق آن است.(بهترین افراد جامعه در رأس قرار بگیرند) اما اگر احتیاج به استدلال دارد علتش اوضاع جوامع امروزی عموما وضع حوزه علمیه است.

ü    افراد نفوذی در حوزه ها/ عمال استکبار در دانشگاه ها/ تلاش مستشرقین در جهت ناقص جلوه دادن احکام اسلام

ü    آیات قرآن یک در صد درباب عبادات است و بقیه اجتماعیات

ü    وضعیت رساله ها و تفاوت با کتب حدیثی

ü    بر مسلمین و در طلیعه آنه بر حوزه های علمیه واجب است تلاش در تأسیس حکومت اسلامی

ü    حکومت اسلامی حکومتی است که استبدادی نیست، مشروطه و جمهوری هم نیست(به طوری که بر طبق قوانین بشری تأسیس شود) بلکه حکومتی است که قوانین آن در تمام ساحت ها از قانون الهی سیراب می شود.

ü    البته در موضوعات متغیر مردم اظهار نظر می کنند

ü    حکومت اسلامی و رهبران آن بر طبق مصلحت مسلمانان در موضوعات عمل می کنند.

ü    از آنجا که قرآن نسخ نشده و برای امروز هم است باید حکومت باشد. اجراء احکام اسلامی حکومت می خواهد.

ü    لزوم حکومت برای بسط عدالت، تعلیم و تربیت ، حفظ نظم ، رفع ظلم ، سد ثغور ، منع از تجاوز اجانب  و همه اینها حکومت می خواهد.

ü    در زمان غیبت ولایت و ولایت برای شخص خاصی قرار داده نشده ولی بر روی صفات و ملاک قرار داده شده است/ صفات والی: علم به قانون/ عدالت/ کفایت

ü    مساله ولایت به فقیه عادل بر می گردد و اگر کسی از فقها موفق به تشکیل حکومت شد دیگر فقها باید اطاعت کنند و اگر تشکیل حکومت میسر نشود مگر به قیام همگی، باید همگی قیام کنند و اگر به هیچ وجه میسر نشود، ولایت که منصب آنهاست زایل نمی شود.

ü    ولایت مطلقه(وجود تمام مناصب حکومتی معصومین برای فقیه جامع الشرائط) از همان زمان توسط امام بحث شده است و اینکه می گویند در اواخر عمر امام مطرح شد درست نیست.

خلافت:

ü    خلافت الهی تکوینی: مخصوص انبیا و ائمه است.

ü    خلافت اعتباری جعلی: ائمه به این اعتنا نمی کردند مگر برای اجراء حق و دفع باطل.

v   فللفقیه العادل جمیع ما للرسول و الائمه علیهم السلام مما یرجع الی الحکومه و السیاسه. اما اختیارات دیگر که مربوط به حکومت نیست (مربوط به شخصیت معصومین است) برای فقیه ثابت نیست.

 معانی مطلقه:

ü    استبدادی: در علوم سیاسی

ü    ولایت تکوینی: در عرفان

ü    مطلقه در برابر مقیده: درفقه و اصول فقه

نظریه های حکومت در عصر غیبت از دیدگاه شیعه:

تصرف فقیه بر اساس نظریه جواز تصرف و قدر متیقن (آیت الله خویی)
ولایت از باب امور حسبه (آیت الله تبریزی)
ولایت عامه فقیه (در برابر خاصه نه مقیده): شامل افتاء، قضا و ولایت اجرا و سیاست (ولایت خاصه یکی یا دو تا از اینها می باشد)
ü    عامه مقیده: مقید به احکام اولیه و ثانویه (مرحوم گلپایگانی،صافی)

ü    عامه مطلقه: مقید به احکام اولیه و ثانویه نیست. شامل احکام حکومتی هم می شود.

انواع احکام:

احکام اولیه:
ü    تکلیفی

ü    وضعی

احکام ثانویه: بیش از 20 نوع در شرائط اضطراری
احکام حکومتی: طبق شرائط مصلحت عمومی
انواع مصلحت:

جعلیه: مخصوص شارع است.
اجرائیه: تزاحمات، تقدیم اهم بر مهم (مثال: حق طلاق با مرد است و از طرفی ظلم به زن حرام است، دادن نفقه واجب است. در مقام اجرا ـ وقتی مرد زیر بار نمیرود ـ بین دو حکم جمع نمیشود لذا برای عدم ظلم به زن، حاکم زن را طلاق می دهد)


چاپ   ایمیل