آيت الله حاج ميرزا احمد آشتياني

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 4 - 7 دقیقه)

 

آيت الله حاج ميرزا احمد آشتياني

چهارمين پسر حاج ميرزا حسن آشتياني مرحوم آيه الله حاج ميرزا احمد است كه كوچكترين فرزند ميرزاي آشتياني بوده و هنگام وفات پدر حدود بيست سال داشته است.
آقاي سيد جلال الدين آشتياني در شرح حال ايشان مي نويسد: استاد، ميرزا احمد آشتياني به سال 1300هجري قمري در تهران ديده به جهان گشودند و پس از فرا گرفتن ادبيات فارسي و عربي، در خدمت پدر بزرگوارشان به خواندن سطوح فقه و اصول پرداختند و پس از فوت والد مرحومشان در نزد اعلام ديگري مانند مرحوم آقا ميرزا هاشم رشتي، مرحوم آقا ميرزا حسن كرمانشاهي، مرحوم آقا شيخ محمد رضا نوري و مرحوم آقا سيد محمد يزدي علوم عقليه و نقليه را به كمال فرا گرفتند آن گاه در مدرسه سپهسالار قديم و سپس در مدرسه سپهسالار جديد مشغول تدريس علوم معقول و منقول گرديدند و ضمنا اوقات فراغت از تدريس علوم مجمعي به عنوان تدريس اصول عقايد براي عموم طبقات علاقمند تشكيل مي دادند و با بياناتي ساده به ارشاد و هدايت همگان مي پرداختند.
به سال 1340هجري قمري، به منظور تكميل علوم نقليه و درك فيض محاضر اساتيد نجف اشرف، رهسپار عراق گرديدند و در حدود ده سال در آن ناحيت اقامت گزيده و به افاده و استفاده علمي مشغول بودند، به ويژه با مرحوم آيه الله آقا ميرزا محمد حسين ناييني غروي مأنوس گشته و از محضرشان بهره مي برده اند.
استاد در سال 1350هجري قمري به ايران مراجعت فرمودند و در تهران مستقر شدند و از آن هنگام تاكنون (سال 1385هجري قمري) اغلب اوقات معظم له صرف تاليف و تدريس كتب و رسالات علمي و رسيدگي به امور اهل فضل و ضعفا و مومنين مي گردد....
حضرت استاد از پنج نفر از بزرگان علما و مراجع عالي قدر يعني:
1. آيه الله نائيني (ميرزا حسين).
2. آيه الله حائري يزدي (شيخ عبدالكريم).
3. آيه الله آقا شيخ ضياء الدين عراقي.
4. آيه الله اصفهاني (سيد ابوالحسن).
5. آيه الله بروجردي (حاج آقا حسين).
رضوان الله عليهم اجمعين اجازه در نقل احاديث و روايات و گواهي وصول به درجه اجتهاد گرفتند.
نگارنده اين سطور گويد: مرحوم آقاي آشتياني در ابتداء آمدن مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري به قم و تاسيس حوزه علميه، مدت كوتاهي هم به قم آمده اند و در درس آقاي حائري شركت مي كردند ولي اقامت در قم ظاهرا خيلي كوتاه بوده و در همان سالها به نجف مشرف شده اند.
آيه الله آقاي حاج ميرزا محمد باقر آشتياني در مقدمه رساله تفسير آيه قل الروح نوشته اند مرحوم آقاي والد قدس الله نفسه الزكيه الراضيه المرضيه پيوسته به قرآن كريم و عترت عشق مي ورزيد و ابراز علاقه مي فرمود تا حدي كه در اعياد هم دستور مي دادند يك نفر از رجال سخن، ذكر مناقب و مصائب اهل بيت نبوت و مثالب اعداء آن ها را بنمايد و گاهي به نفس نفيس خود چند روايت تلاوت و به بيان مختصر نافعي حضار را مستفيض مي فرمودند و در زماني كه حال حضور در مسجد براي اقامه جماعت داشتند بين دو نماز يا بعد از فراغ از نماز به حاج عبد قاري ضرير كه به وجه معجزه آسائي به وسيله توسل به مقام مقدس صديقه كبري حضرت فاطمه زهراء ـ سلام الله عليها ـ حافظ قرآن شده بود مي فرمودند چند آيه از قرآن تلاوت نمايد.
و همواره به ما توصيه مي كردند از قرائت قرآن همه روزه ولو چند آيه غفلت ننماييد كه موجب سعادت دنيا و نجات آخرت است.
و در جلسات شبانه كه براي برادران ديني و ايماني داشتند هفته اي يك شب اختصاص به تفسير داشت و در خلال اين اوقات تفسير چند سوره را مرقوم نمودند ولكن چون اوراقش غير منظم است تاكنون موفق به طبعش نشديم...
و نيز آقاي حاج ميرزا باقر مي فرمايند: از مرحوم مبرور پدرم طاب ثراه جويا شدم كه آيا در مدت عمر خويش به شرف لقاء ولي عصر امام زمان عليه افضل الصلاه و السلام رسيده اند يا خير. پس از تامل و شايد تبسمي فرمودند «گاهي آثاري مشاهده نمودم كه غير از آن وجود مقدس شايسته آن نبود» در آن لحظه نه من اصرار بر ذكر مواردش نمودم و نه ايشان بياني فرمودند ولكن در مواقعي قضايائي اتفاق افتاد كه به گمان اين جانب مورد انطباق بود:
1. دستور به مداومت دعاي مشروط به طهارت به جهت حفظ از مرض وبا در سنه 1321هـ ق (معروف به سال وبايي) كه ابتدا به ايشان نام دعا القاء مي شود بعد دسترسي به آن دعا به نحو غير منتظره (به وسيله شخصي بعد از اداي نماز و در مسجد به ايشان) و مداومت بر آن و حفظ كليه افراد خانواده و كساني كه مداومت به خواندن آن كردند از ابتلاء به آن مرض و مبتلا شدن دو نفر از اعضاي خانواده و شفاي آنها.
2. در اثر توسل به ائمه اطهار در نجف اشرف و به امام زمان به جهت وسعت رزق و اداء ديون در مسجد هندي پس از فراغ از بحث مرحوم ميرزاي ناييني قدس سره الشريف پيرمرد ناشناسي بدون سوال و اظهار حال نزد ايشان مي آيد و مي گويد ما در موقع شدت و ابتلاء اين آيه را در شب نيمه شعبان (تولد حضرت قائم ـ عليه السلام ـ) مي نويسيم و در محل هايي كه پول به جهت مخارج مي گذاريم نگهداري مي كنيم خداوند متعال وسعت مي دهد و متن دعا را به ايشان مي دهد و مي رود بر همين دستور اولين مرتبه شب نيمه شعبان در كربلاي معلي دستور العمل را انجام و از آن پس من حيث لا يحتسب وسعت و بركت مرحمت شد.
3. در مورد نامگذاري جزوه دعاي «هديه احمديه» كه فرمودند: «در فكر تسميه آن بودم سيدي ناشناس وارد منزل شد پس از آن كه جوياي حال شدند به من فرمودند شنيدم كه كتاب دعايي مرقوم داشته ايد گرفتند و ملاحظه كردند و فرمودند نام كتاب دعايي را كه تدوين كرده ايد «هديه احمديه» بگذاريد پس از خروج آن سيد از اطاق با توجه به اين كه كسي از نوشتن آن كتاب اطلاعي نداشت به دنبال ايشان فرستادم كه جويا شوم از كجا مستحضر شده اند كه من تاليفي در اين باره نموده ام هر چند گشتند كسي را نيافتند از مستخدمين منزل سوال نمودم كه اين آقا كجا رفتند گفتند ما كسي را نديديم نه ورودا و نه خروجا.
بعضي از تاليفات ايشان عبارتند از:
1. حاشيه مكاسب شيخ انصاري، فقه، عربي.
2. حاشيه رسائل شيخ انصاري، اصول فقه، عربي.
3. حاشيه كفايه آخوند خراساني، اصول فقه، عربي.
4. حاشيه شرح لمعه شهيد ثاني، فقه، عربي.
مرحوم آقا آشتياني شعر هم مي سروده اند و تخلص ايشان «واله» بوده است. از اشعار ايشان قصيده اي است در ميلاد رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و قصيده اي ديگر در ميلاد امام زمان ـ عليه السلام ـ.
و نيز آن مرحوم در حسن خط نمونه بوده اند و در اين زمينه نيز آثاري درخشان از ايشان به يادگار مانده است.
و بالاخره روز سه شنبه سوم تير ماه 1354 هجري شمسي مطابق با چهاردهم جمادي الثانيه 1395 هجري قمري اين عالم پرهيزكار و عارف پروردگار در سن نود و پنج سالگي پس از حدود هشتاد سال تعليم و تعلم و تربيت انسان ها و خدمت به اسلام و مسلمين چشم از جهان فروبست و روز بعد در حالي كه مردم اشك مي ريختند جنازه او را تشييع، و در مقبره خانوادگي ايشان در صحن حضرت عبدالعظيم به خاك سپرده شد و از طرف تمام طبقات به بهترين وجه به ساحت قدس ايشان اداء احترام گرديد.


چاپ   ایمیل