علي بن بابويه قمي

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 3 - 5 دقیقه)

علي بن بابويه قمي

علي بن بابويه قمي، متوفي در سال 329 ه ق، مدفون در قم، پدر شيخ محمد بن علي بن بايويه، مـعـروف بـه شيخ صدوق است كه در نزديكي شهرري مدفون است پسرمحدث است و پدر فقيه و صاحب فتوا، معمولا اين پدر و پسر، به عنوان صدوقين يادمي شوند. [1] ابـوالـحـسـن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه، يكي از فقهاي نامدار و يكي ازاصحاب فتوي و اجـتـهـاد، و در عصر خويش رئيس فقها و محدثين و پيشواي مردم قم بوده است شيعيان در امور ديني به او مراجعاتي داشته اند و فتوايش نزد همگان نافذ ومحترم بوده است. در بـيـان عـظـمت علمي و منزلت قدس و تقواي او، همين بس است كه فقهاي مادر مواردي كه حـديـثي از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) نرسيده باشد، و از او فتوايي در آن زمينه وجود داشته بـاشـد، فـتاواي او را به علت نزديك بودن به عهد امامت وعصر معصوم (ع)، به منزله حديث تلقي مـي كـردنـد و فـتواي او را نشاني از وجودحديث در آن زمينه قلمداد مي نمودند چنانكه شهيد اول در كتاب ذكري با اين تعبيربيان فرموده اند:. اصـحـاب مـا، دستورالعمل خود را از رساله علي بن بابويه مي گرفتند، هنگامي كه دسترسي به نص روايت نداشتند، چون اعتماد و اطمينان كاملي به او داشتند.[2] گفتار ابن نديم: ابن نديم، كتابشناس و مورخ معروف در فهرست خود مي نويسد: ابـن بـابـويـه، عـلي بن موسي قمي، يكي از فقها و يكي از موثقين شيعه مي باشد باخط پسرش ابـوجـعـفر محمد بن علي پشت كتابي خواندم كه به يكي اجازه داده بودكتابهاي پدرش را روايت كـنـد و تـعـداد آنها حدود 200 جلد مي باشد، ولي او تصريح نموده بود كه تاليفات خودم 18 كتاب مي باشد. [3] تاليفات: او تـالـيـفات متعددي دارد يكي از آنها كتاب الشرايع مي باشد كه جهت فرزندعزيزش صدوق نوشته است و از ديگر آثار او: رسالة الاخوان، قرب الاسناد، تفسيرقرآن كريم، كتاب النكاح، النوادر، كتاب التوحيد، الصلوة، مناسك الحج و مي باشد. او نـخـستين مؤلف كتاب فقهي عاري از ذكر سند روايت مي باشد كه توانسته است كتاب فقهي را مـجـرد از سـند روايت و مانند اثري مخصوص به مؤلف ونشان دهنده فتوي و نظر او تاليف كند و كـتابي به همين سبك به نام الشرايع كه به نام الرسالة الي ابنه هم خوانده مي شود، جهت پـسـر خـود، صـدوق بـه يـادگـار گذاشت ظاهر امر اين است، اين كتاب همان است كه الفقه الرضوي هم خوانده مي شود،چون در آغاز آن قال علي بن موسي هست، از اينرو برخي چنين پنداشته اند كه مقصود از او، امام علي بن موسي الرضا (ع) است. [4] مورد عنايت و توجه: او مورد عنايت خاصه حضرت امام زمان (عجل اللّه تعالي فرجه الشريف) واقع شده است و نامه اي از سـوي آن بـزرگوار توسط حسين بن روح نوبختي به اورسيده است كه متن آن در رجال نجاشي اين گونه آمده است: ابـوالحسن علي بن الحسين بن موسي بن بابويه قمي، شيخ بزرگ و پيشواي قمي ها در روزگار خـويـش، فقيه و مورد وثوق آنان، او به عراق آمد و با ابوالقاسم حسين بن روح (رحمه اللّه) ملاقات نـمود و از او مسائلي را پرسيد سپس با او مكاتبه نمود و اين مكاتبات توسط علي بن جعفر بن اسود انـجـام مـي پذيرفت در يكي از اين مكاتبات از او مي طلبد كه نامه اي را به محضر صاحب امر (عج) بـرسـاند كه در آن نامه درخواست دعائي درباره فرزند صورت گرفته بود، پس در پاسخ او چنين آمـد كه ما ازخداوند متعال درخواست نموديم كه فرزندي به تو عنايت فرمايد و به زودي دوفرزند ذكور نيكوكار و خير نصيب تو خواهد شد. پـس از آن مـكاتبه بود كه ابوجعفر و ابوعبداللّه از يك همسر ام ولدي متولدگرديدند از ابوعبداللّه حـسـين بن عبيداللّه آمده است كه مي گفت: از اباجعفر مي شنيدم كه بارها مي گفت: من با دعاي صاحب امر و امام زمان (عج) به دنيا آمده ام و به اين عنايت افتخار مي نمود. [5] وفات: عـلـي بـن بـابـويـه در سـال 329 هـ ق در همان سال رحلت ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كليني درگذشت، و در قم، نزديك صحن مطهر حضرت معصومه (ع) مدفون گرديد و مزارش معروف، و هم اكنون مورد زيارت و عنايت مردم مي باشد. از ديـگـر آثـار او، كـتـاب التفسير، النكاح، مناسك الحج، قرب الاسناد، التسليم،الطب، المواريث، المعراج مي باشد اين تاليفات را عباس بن عمر كلوداني (رحمه اللّه) خبر داد و افزوده است هنگامي كه او در سال 328 به بغداد آمد، از او اجازه روايتي دريافت نمودم. [6] او از سـعـد بـن عبداللّه اشعري روايت نموده است و جعفر بن محمد قولويه،كامل الزيارات را از او روايت كرده است. [7] نـجـاشـي از عـده اي از اصـحاب خود نقل كرده است كه از مجمعي از اصحاب شنيده اند كه: پـيـش ابوالحسن علي بن محمد سمري (ره)، يكي از نواب چهارگانه امام عصر (عج) بوديم كه گفت: خداوند رحمت كند علي بن الحسين بن بابويه را به اوگفته شده است كه او زنده است در پاسخ گفت: نه، او امروز به رحمت ايزدي پيوست تاريخ آن را يادداشت كردند و خبر رسيد كه او همان روز از دنيا رفته است. [8]

[1] . متن گفتار استاد شهيد مرتضي مطهري، آشنايي با علوم اسلامي، ص 293. [2] . رياض العلما، ج 4، ص 8 . [3] . فهرست ابن نديم، ص 246، فن 5 از مقاله پنجم. [4] . ريحانة الادب، ج 7، ص 401. [5] . رجال نجاشي، ص 261، چاپ جامعه مدرسين. [6] . رجال نجاشي، ص 262، كد معرفي 684. [7] . مـعـجـم رجـال الحديث، ج 12، ص 369، كد معرفي 8062 ـ طبقات مفسران شيعه، ج 1، ص 598. [8] . رجال نجاشي، ص 262.

عقيقي بخشايشي - تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، ص 31


چاپ   ایمیل