انحراف در آموزه های بهائیت

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 2 - 4 دقیقه)


تعالیم دوازده گانه بهائیت, تعالیم تقلیدی بهائیت, اصول دوازده گانه بهایی

شواهد مختلف نشان می دهد که فرقه بهائی از ارائه راهکار برای اجرایی شدن تعالیم تقلیدی خود از دیگر ادیان و مکاتب، ناکام بوده است. در واقع تعالیمی که بهائیت به اسم آورده های نوین خود به بشریت معرفی می کند، بیشتر جنبه تبلیغاتی تا کاربردی و عملیاتی داشته است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیروان بهائیت همیشه در تلاش هستند تا تعالیم بهائی را بدیع و بی سابقه و او را پیامبری با پیام های جدید از طرف خداوند برای انسان ها معرفی کنند.(1) اما گذشته از تقلیدی بودن تعالیم به اصطلاح بدیع بهائیت، پرسشی که پیش می آید اینست که این تعالیم کپی برداری شده و منتسب به پیامبرنمای بهائیت، آیا صرفا تبلیغاتی بوده یا جنبه کاربردی هم داشته اند؟!

با بررسی گفتار و نوشته های پیشوایان بهائی درمی یابیم که تعالیم دوازده گانه بهائیت، بیشتر به شعارهای تبلیغاتی تا آموزه های دینی کاربردی شباهت دارند. چرا که کنکاش در متون بهائی حاکی از آن است که اولاً: بیشتر اصول تعلیمی بهائی، فاقد راهکارهایی است که تحقق این شعارها را عملی سازد. ثانیاً: فاقد پشتوانه ای است که ضمانت اجرای آن ها را به دست گیرد. این دو از جمله نشانه های شعارهای تبلیغاتی و نه آموزه های کاربردی و عملی است.

اما این شعارها بیش از راهکار کاربردی برای نجات بشریت، ترفند مناسبی است که رهبران بهائی برای اقبال مخاطبان خود از آن به خوبی بهره برده اند. پیشوایان بهائی با کلی گویی و در ویترین قرار دادن اموری که می توانست نظر افراد را در تبلیغ تأمین کند، کوشیده اند تا پایگاهی برای خود دست و پا نمایند.

به عنوان نمونه تعلیم صلح عمومی در حالی از سوی پیشوایان بهائی به عنوان یک اندیشه جدید و مترقی مطرح شده که تنها آن را می توان یک کلی گویی فاقد تدبیر دانست. چرا که اهمیت و ارزش صلح در طول تاریخ همواره مدّ نظر اندیشمندان و ادیان به دور از تحریف بوده و از همین رو، حتی برخی از جنگ ها، با انگیزه ایجاد صلح به وقوع پیوسته است.

عبدالبهاء هم همچون پیشینیان گاهی جنگ را پیش نیاز برقرای صلح دانسته و نشان داده که راهکارش همچون پیشینیان است: «بلی، جهان گشایی و کشور ستانی ممدوح و بلکه در بعضی اوقات، جنگ بنیان اعظم صلح است و تدمیر (خرابی) سبب تعمیر... فی‌الحقیقة این قهر (زور) عین لطف و این ظلم، جوهر عدل و این جنگ بنیان آشتی است.»(2) پس با این حال، دستاورد، نوآوری و راهکار بهائیت برای برقرای صلح عمومی، غیر از شعار توخالی چه بوده است؟!

آنچه در این بین مهم است ارائه راهکارهای مناسب برای جلوگیری از جنگ و کشتار انسان های بیگناه و توسعه صلح است. حال آنکه مطالعات محققین مختلف در متون بهائی نشان می دهد که این فرقه از ارائه راهکارهای مناسب و حائز اهمیت ناتوان بوده است. این کاستی در سایر شعار های اجتماعی بهائیت، همچون تعدیل معیشت، تعلیم و تربیت عمومی، وحدت ادیان، تطابق دین با علم نیز به چشم می خورد.

آری؛ حرف و شعارهای توخالی که نه می توان دنیا را تغییر داد و نه مقبولات عقلی و آورده های ادیان را به نام خود ثبت کرد؛ چنانکه عبدالبهاء گفته است: «جمیع ملل عالم از حیث اقوال كامل اند، جمیع ذكر می كنند كه محبّ خیرند، جمیع می گویند: صدق مقبول است و كذب مذموم... ولی جمیع این ها در عالم قول می ماند، عملی در میان نیست...»(3)

پی‌نوشت:
(1). ر.ک: عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنه نشر آثار امری، 1921 م، ج 2، ص 144.
(2). عباس افندی، رساله مدنیه (الاسرار الغیبیة لأسباب المدنیة)، نسخه الکترونیکی، ص 13.
(3). عباس افندی، خطابات، بی جا: موسسه ملی مطبوعات امری، بی‌تا، ج 1، صص 127، 128 و 129.


چاپ   ایمیل