عرفان کیهانی و انحراف

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 3 - 6 دقیقه)

اشاره

برخی درباره انحراف عرفان کیهانی تردید دارند و می گویند اگر عرفان کیهانی منحرف و مخالف دین است پس درمان امراضی که از این طریق حاصل می شود و مبلغین آن متدین و مشتاق به نماز و قرآن هستند چه توجیهی دارد و به چه دلیل منافات با اسلام دارد؟ در این نوشته به این پرسش پاسخ داده شده است.برای تبیین بیشتر مسأله و رفع شبهه در این زمینه ناگزیر باید چند مقدمه بیان شود تا جواب سوال بهتر روشن شود.

مقدمه اول:عرفان از معرفه به معنای شناسایی و در اصطلاح به معنی شناسایی راه کمالات و معرفت برای رسیدن به حقّ تعالی است پس عارف به کسی گفته می شود که راه های رسیدن به حقّ تعالی را بشناسد و برای رسیدن به خداوند آنها را طی کند.(۱)

مقدمه دوم:عرفان ناب اسلامی (برای وصول به حقّ) برگرفته شده از اصل متن اسلام است فلذا عمل به فرامین اسلامی و شریعت دینی به عنوان مقدمه ای است برای معرفت خداوند و وصول به آن، پس تا انسان به تکالیف الهی اعمّ از انجام واجبات و ترک محرّمات تماما و کمالا پایبند نباشد آن وصول و معرفت حاصل نخواهد شد. و این مقدمه را می توان تشبیه کرد به پوسته گردو و مغز داخل آن یعنی اسلام و شریعت به عنوان پوسته و محافظ هستند بر عرفان اسلامی که مثل مغز گردو در داخل اسلام است و تا آن پوسته نباشد مغز گردو (تشبیهی عرفان) به کمال نمی رسد.

مقدمه سوم:همان طور که در مقدمه دوم اشاره شد مبنی بر اینکه عمل به فرامین شریعت دینی به عنوان مقدمه ای برای عرفان اسلامی است حال باید توجه داشت که عارف حقیقی کسی است که در مراحل اولیه سیر و سلوک خود باید به ظواهر شریعت و آنچه به عنوان تکلیف الهی برای ما ارسال و بیان شده است عمل کند مثل انجام واجبات و ترک محرّمات. و در مراحل بعدی سیر و سلوک (بعد از متخلّق شدن به ظواهر شریعت) باید به بعضی از اعمال درونی مثل تفکّر و توبیخ نفس و محاسبه اعمال و… چنگ زند همان طور که دستور العمل های عرفانی و اخلاقی علماء و عرفاء مخصوصا عارف کبیر امام امّت در این زمینه زیاد است برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به کتاب «روح عرفانی روح الله» نویسنده محمد رضا رمزی اوحدی مراجعه کنید.

مقدمه چهارم:اعمال ذکر شده درباره شریعت (ظاهرا و باطنا) اگر مطابق با قرآن و سنت رسول خدا(ص) و ر.ایات صحیح و معتبر اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بود قابل قبول و مورد عمل است ولی اگر مخالف به آنها بود با قاطعیت این علم حاصل می شود که این اعمال غیر مشروع و نهتنها انسان به خدا نزدیک نمی کند بلکه مایه گمراهی و فساد اجتماعی خواهد بود. و این یک قاعده کلی در تمامی عرفان های ادّعائی است که اگر اصول و عقائد شان با کتاب خدا و سنّت نبوی و روایات معصومین سازگاری داشته باشد مورد قبول است و اگر نه قابل قبول نمی باشد.با توجه به این مقدمات ، درباره عرفان کیهانی طبق آنچه از اصول یاد شده در کتاب آنها به دست می آید آن است که عرفان ادّعائی این فرقه در بعضی از موارد با ظواهر و بواطن شریعت همخوانی ندارد بلکه با آنها در تضاد می باشد و در بعضی موارد دیگر هم بعضی از اصول قرآنی و روائی را از جانب خودشان به عنوان اصول مطرح می کنند که ما در اینجا به چند مورد به عنوان مثال اشاره می‌کنیم.در اوائل کتاب عرفان کیهانی صفحه ۲۰ در مورد روند درمانی کیهانی به این نکته اشاره می کند که: در درمان بیمار (چه زن و چه مرد) از راه نزدیک باید مریض ها را با تماس دست بر بدن آنها معالجه کرد. در نقض این قول باید گفت که تماس بدنی با فرد نامحرم در شریعت اسلام اولا جائز نیست.ثانیا: فقط در صورت اضطرار به مقدار ضرورت اشکال ندارد.یا در صفحه ۱۰۷ کتاب مذکور. مقصد عرفان کیهانی را صرفا جهت نزدیکی به انسان ها معرفی می کند در حالی که در عرفان ناب اسلامی، مقصد نهائی رسیدن به عبودیت حق تعالی است.یا در صفحه ۶۰ همان کتاب. راه رسیدن به خدا را به واسطه زیر بنای فکری همه افراد معرفی می کند. در حالی که راه رسیدن به خدا. یا بدون واسطه و صرفا به جهت تابیدن انوار الهی بر بعضی از قلوب انسان های مخلص و پاک است کما اینکه در آیه ۱۶ سوره ق می خوانیم «نحن أقرب الیه من حبل الورید…. و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم! » و یا به واسطه اهل بیت و عمل به سنت آنها و شفیع قرار دادن آنها در پیشگاه خداوند است کما اینکه در ذیل تفسیر آیه ۳۵ سوره مائده «و ابتغوا الیه الوسیله»به آن اشاره شده است.و باز در صفحه ۱۵۰ این کتاب، در ذیل اصل «کار زمینی فقط با قانون زمینی»، هیچ نوع حکومتی را برای خداوند در این جهان که زمین هم داخل آن است قائل نیستند. که نتیجه اش قانون جنگلی حاکم بر بشر در کره زمین خواهد بود.و در آخر. بعضی از کار ها و اعمالی که در داخل حلقه عرفان کیهانی توسط این گروه به بعضی از افراد ساده لوح ـ داده می شود این است که در رسیدن به اوج عرفان هیچ حجابی بین زن و مرد وجود ندارد. یا می توان نماز را به فارسی خواند. و خیلی از تفسیر به رأی هائی که توسط این گروه انجام می شود. که در اینجا اشاره به سخن گهربار امام صادق ـ علیه السلام ـ خالی از لطف نیست که می فرماید: «من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّا مقعده فی النّار. هر که قرآن را با رأی خود تفسیر کند نشیمن‌گاه او آتش خواهد بود ».اما در پاسخ این سخن که کسانی که به این حلقه وارد می شوند به نماز و قرآن اشتیاق پیدا می کنند، باید از همان مثل معروف استفاده کنم که می گویند: «هدف وسیله را توجیه نمی کند یعنی این گروه با کارهائی غیر شرعی می خواهند نتیجه ای شرعی گرفته که این هم در اسلام نفی شده و به مثل این می ماند که کسی مالی را بدزدد و آن را به فقراء احسان کند این احسان غیر از گناه سودی به حال این فرد نخواهد داشت.در آخر به عنوان نتیجه کلّی می توان گفت که ما انسان ها مأمور به انجام وظیفه و تکالیفی هستیم که از جانب خداوند در ذمّه ما است. و راه خدا به وسیله رسول خدا(ص) و اهل‌بیت آن حضرت به قدری روشن بیان شده که هیچ ابهامی در آن وجود ندارد تا انسان برای پیدا کردن راه خدا گرفتار دام‌های مکاتب ساخته ی دست این و آن شود.

پی نوشت:فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، ص۸۱۰.

منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.


چاپ   ایمیل