چکيده
شناخت دقيق آراي مستشرقان درباره معارف اسلامي و نقد علمي ديدگاههاي آنان، براي مسلمانان داراي ضرورتي انكارناپذير است. به همين منظور، در پژوهش حاضر تلاش شده است با روش توصيفي- تحليلي، به معرفي و آسيب شناسي مقاله دجال در «دايرة المعارف قرآن ليدن» پرداخته شود. «نيل رابينسون»، نويسنده مقاله، مطالب مربوط به دجال را با استناد به کتاب مقدس و روايات اسلامي بررسي کرده است. رويکرد تطبيقي بين کتاب مقدس و روايات اسلامي که در مقالة يادشده به چشم ميخورد، از محاسن آن محسوب ميشود. استفاده از برخي روايات اسلامي ضعيف در توضيح پارهاي از مطالب مربوط به دجال، از جمله وجوه ضعف پژوهش نويسنده به شمار ميآيد.
مقدمه
خاورشناسان، حاصل پژوهشهاي خود را دربارة معارف اسلامي در قالب مقالات، كتابها و دايرةالمعارفها، به جهان علم عرضه كردهاند. شناخت دقيق اين آثار و ديدگاههاي مطرح شده در ضمن آنها، ضرورتي انكارناپذير به نظر ميرسد؛ زيرا در پس خلق برخي از اين آثار، اهداف استعماري و تبشيري نهفته است. افزون بر اين، شبههها و انتقادهايي دربارة معارف اسلامي و قرآني در لابهلاي مطالب اين آثار، به چشم ميخورد. لزوم شناخت درست اسلام پژوهي امروز در غرب، آن گاه دوچندان ميشود كه به ياد آوريم عالمان مسلمان در گذشته، همواره خود را به پاسخ گويي انتقادها و اعتراضهاي يهود و نصارا ملزم ميدانستند؛ چنانكه امامان بزرگوار شيعه، مانند امام صادق و امام رضا8 از پيشگامان مناظره با مخالفان اسلام و پيروان ديگر اديان بودند. آنان با حضور در مجالس مناظره، شبههها و پرسشهاي اهل كتاب و زنادقه را پاسخ ميگفتند. و اين، در حالي است كه ديدگاههاي خاورشناسان درباره معارف اسلامي، در مراكز پژوهشي علوم اسلامي ايران چندان بررسي نشده است. نوشتار حاضر، به معرفي و آسيب شناسي مقالة دجال در دايرةالمعارف قرآن ليدن ميپردازد.
- نيل رابينسون
براي آشنايي با نويسندة مقالة دجال، ابتدا اطلاعاتي دربارة زندگينامة علمي او عرضه ميشود:
1-1. زيست شناخت
نيل رابينسن در بريتانيا ديده به جهان گشود. وي از دانشگاه آكسفورد كارشناسي ارشد و از دانشگاه بيرمينگام (Birmingham) دكتري خود را دريافت كرد. او استاد برجستة مطالعات اسلامي و عضو كانون پژوهشهاي ايران باستان محسوب ميشود. رابينسون به زبانهاي عربي، عبري، يوناني و سرياني تسلط دارد. وي به عنوان مربي ارشد دين پژوهي، در دانشگاه ليدز (Leeds) و به عنوان استاد مطالعات اسلامي، در دانشگاه ساگَنگِ (Sogang) سئول و دانشگاه وِيلز (Wales) خدمت كرد. او عضو هيأت علمي پژوهشي دانشگاه برَدفُرد (Bradford) بود و از اين دانشگاه براي گذراندن فرصت مطالعاتي يك ساله در دانشگاه سوربن، بورس به دست آورد. رابينسون در اين فرصت مطالعاتي، به بررسي تفاسير كهن اسلامي پرداخت.
1-2. آثار
رابينسون تعدادي مقالة قابل توجه دارد. موضوع پژوهشهاي وي در حال حاضر، دربارة سياست اسلام معاصر و نظريه پردازان كنوني مسلمان است. مهمترين آثار او بدين قرارند:
Islam: A Concise Introduction (Georgetown University Press, 1999).
«اسلام؛ معرفي مختصر»
«Clay», in Encyclopaedia of The Qurān, (Leiden, Brill, 2001).
«گِل»
Discovering the Qur’an: a Contemporary Approach to a Veiled Text (Georgetown University Press, 2004)
«فهم قرآن؛ نگرشي نو به نصي كنايه آميز»
«Jesus», in Encyclopaedia of The Qurān, (Leiden, Brill, 2003).
«عيسي» (اين اثر را حسن رضايي هفتادر ترجمه کرده و در حال چاپ است).
Christ in Islam and Christianity: The representation of Jesus in the Qur’an and the Classical Muslim Commentaries (State University of New York Press, 1991)
«مسيح در اسلام و مسيحيت؛ تصوير عيسي در قرآن و تفاسير كهن اسلامي»
Jesus and Mary in the Qurān. Some neglected affi nities, in Religion
20 (1990), 161-75.«عيسي و مريم در قرآن؛ برخي شباهتهاي فراموش شده»؛
«Crucifixion», in Encyclopaedia of The Qurān, (Leiden, Brill, 2001).
«تصليب»
Abd al-Razzaq al-Qashani's comments on sura nineteen (1-40), Is- lamochristiana/ Dirasat Islamlya Maslblya (Rome) 17 (1997).
«تفسير عبدالرزاق کاشاني بر چهل آيه نخست سوره مريم»
Christian and Muslim perspec- tives on Jesus in Qur'an, Fundamentalism and tolerance: an agenda for theology and society, edited by A. Linzey & P. Wexler. London: Bellew, 1991.
«ديدگاههاي مسيحي و اسلامي درباره عيساي قرآني»
Creating birds from clay: a mira- cle of Jesus in the Qur'an and in classi- cal Muslim exegesis, The Muslim World (Hartford, CT, USA) 79i (1989).
«ايجاد پرنده از گل؛ معجزهاي از عيسي در قرآن و تفاسير متقدم اسلامي»
The dynamics of the Qur'anic discourse, The Koran: critical concepts in Islamic studies, edited by Colin Turner, London & New York: Routledge Curzon, 2004, vol. 3, pp. 274-304. Originally pub- lished as part of Discovering the Qur'an, London: SCM Press, 1996.
«پويايي گفتمان قرآني»
Hands outstretched: towards a re-reading of Surat al-MaYda, Journal of Qur'anic Studies/ Majallat al-Dirasat al-Qur'anfya (London) 3i (2001).
«دستان مبسوط الاهي؛ قرائتي جديد از سوره مائده»
Sayyid Qutb attitude towards Christianity: Sura 9. 29-35 in Fizalal al- Qur'an, Islamic interpretations of Christi- anity, edited by L. Ridgeon, Richmond: Curzon, 2001.
«نگرش سيد قطب به مسيحيت در تفسير آيات 29- 35 سوره توبه در في ظلال القرآن»
Sectarian and ideological bias in Muslim translations of the Qur'an, Islam and Christian-Muslim Relations 8iii (1997).
«تمايلات مذهبي و فرقهاي در ترجمههاي مسلمانان از قرآن»
The structure and interpretation of Surat al-Mu'minun, Journal of Qur'anic Studies/ Majallat al-Dirasat al-QurJanfya (London) 2i (2000) pp. 89-106; also in: The Koran: critical concepts in Islamic studies, edited by Colin Turner, London & New York: Routledge Curzon, 2004.
«ساختار و تفسير سوره مؤمنون»
(Robinson, 2001, vol.1: 339-341; id., 2001, vol.1: 487-489; id., 2003, vol.3: 7-20; Bowen, 2001, vol.1: 234; کريمي نيا، 1391: 532-533).
- محتواي مقاله دجال
خلاصهاي از مطالب مقاله دجال در ادامه بيان ميشود:
2-1. ريشه شناسي واژه دجال
آقاي رابينسون درباره واژه دجال مينويسد:
احتمالاً مسلمانان از مسيحيان سُرياني زبان درباره دجال آموختهاند؛ زيرا دجال عربي، از «دگال» سرياني به معناي دروغگو يا دروغين گرفته شده است. از اينرو، «الدجال» در لغت به معناي دروغگوست. با اين حال، لغت نگارانِ سدههاي مياني، کوشيدند دجال را مشتق از ريشهاي عربي نشان دهند. دجال از «دَجَلَ» به معناي زر اندود کردن مشتق شده است؛ زيرا دجال با پوشاندن حقيقت، آدمي را اغوا خواهد کرد. معناي يادشده اين حُسن را دارد که با معناي کلمه سرياني اصلي چندان ناسازگار نيست (Robinson, 2001, vol.1: 107-108).
2-2. دجال در متون يهودي
آقاي رابينسون با استناد به متون يهودي درباره دجال ميگويد:
اگرچه يهوديان چشم به راه ِ ظهور مسيح بودند؛ در هيچ جاي تورات يا نوشتههاي يهودي، در فاصله زماني بين تورات و انجيل، اشاره خاصي به دجال نشده است. با همه اينها، شخصيتهايي در تورات، وجود دارند که ميتوانند دستمايۀ باور به دجال قرار گيرند.
يهوديان نيز چون بابليان و کنعانيان، عقيده داشتند که خداوند پيش از خلقت اين جهان، غولي دريايي را مغلوب کرده است. به زعم برخي نويسندگان، آن غول هنوز در جايي خفته و سرانجام در جدالي آخرالزماني به هلاکت خواهد رسيد.
يهوديان احتمالاً پس از تماس با ايرانيان، به شيطان (در لغت به معناي دشمن) معتقد شدند که يکي از فرشتگان مقرب به شمار ميرفت و وظيفهاش اتهام زدن به انسانها است. شيطان بعدها در مقام اهريمن، با ماري که مرگ و نيستي را به جهان ميآورد و «بليعال» که برهمه انسانها قدرت مييابد، معرفي ميشود. به نظر برخي نويسندگان، بليعال همان دشمن روز قيامت است که با آوردن نشانهها و غرايب، بسياري از افراد را پيش از نابودي نهايي خويش گمراه خواهد کرد.
در سفر تثنيه، پيامبري مانند موسي که اطاعتش واجب است، در مقابل پيامبر دروغين قرار گرفته که مردم را با آوردن نشانهها و غرايب گمراه خواهد کرد. با وجود اين، در روزگار عهد جديد برخي گروهها، از قبيل فرقههاي قمراني، منتظر ظهور پيامبري خاص، مانند موسي بودند. پيامد انتظار مذكور اين باور بود که يک يا چند پيامبر دروغين در آخرالزمان ظهور خواهند کرد (ibid:108).
2-3. دجال در روايات اسلامي
آقاي رابينسون، با استفاده از روايات اسلامي درباره دجال چنين مينگارد:
روايات بسياري در جوامع حديثي اهل سنت درباره دجال وجود دارد. با کنار هم گذاشتن اين روايات، تصوير زير به دست ميآيد: دجال از پدر و مادري متولد شد که سي سال در انتظار تولد فرزند پسر بودند. او مردي تنومند با چهرهاي گلگون و موهاي مجعد انبوه است. درحال حاضر، در جزيرهاي در مشرق به زنجير کشيده شده و يکي از صحابه پيامبر6 به نام «تميم داري»، ادعا کرده او را در آنجا ديده است. دجال پس از جنگي شش- هفت ساله ميان عربها و روميان که با فتح قسطنطنيه به اوج خود ميرسد، آزاد خواهد شد. ظهور او يکي از آيات الاهي دهگانه آخرالزمان است. دجال از خراسان در مشرق زمين خواهد آمد؛ بر خري سفيد سوار خواهد شد و نخواهد توانست به مکه يا مدينه وارد شود. تصميم ميگيرد به مدينه حمله کند؛ اما هنگامي که به کوه احد در حومه مدينه ميرسد، فرشتگان صورت او را به جانب شام برميگردانند. عيسي در دمشق فرود خواهد آمد و او را در بندر ليداي فلسطين به چنگ ميآورد و با نيزه هلاکش ميکند. گفته ميشود که حضرت محمد6 قبيله بني تميم را به سبب سرسختانهترين مقاومتي که در برابر دجال خواهند کرد؛ دوست ميداشت. بسياري از جزئيات پيش گفته در احاديث شيعي هم آمده است؛ اما شيعيان بر اين باورند که حضرت مهدي4، نه حضرت عيسي7، دجال را هلاک خواهد کرد (ibid: 110-11).
- بررسي مقاله دجال
مقاله دجال نكات مثبت و منفي دارد:
3-1. ويژگيها و امتيازات
وجوه قوت مقاله دجال بدين قرارند:
الف. آقاي نيل رابينسون، مطالب مربوط به دجال را با رويکردي تطبيقي در کتاب مقدس و روايات اسلامي بررسي کرده است. اين رويکرد تطبيقي، روش مناسبي براي پرداختن به موضوع يادشده است.
ب. آقاي رابينسون در توضيح بعضي از مطالب مربوط به دجال، انصاف را رعايت کرده و در نقل مطالب، به ندرت نظر شخصياش را آورده و بيشتر مطالب را با تحقيق و مستند ذکر کرده است.
ج. موضوعات در مقالة دجال، دستهبندي و منسجم شدهاند. نويسنده عنوانهاي جداگانهاي براي موضوعات نوشتهاش قرار داده است.
3-2. كاستيها و ضعف ها
در مقاله دجال وجوه ضعفي وجود دارد كه در ادامه ميآيد:
3-2-1. خروج دجال با هفتاد هزار کلاهدار يهودي اصفهاني
آقاي رابينسون درباره همراهان دجال چنين اظهار ميدارد:
هفتاد هزار يهودي کلاهدار اصفهاني در رکاب او خواهند بود (ibid: 110).
3ـ2ـ1ـ1. بررسي
در رواياتي که حاکي از خروج دجال همراه با هفتاد هزار کلاهدار يهودي هستند؛ ظهوري وجود ندارد که نشان دهد اين هفتاد هزار تن کلاهدار، اصفهاني هستند (حاکم نيشابوري، 1406، ج2: 16؛ إبن حنبل، 1420، ج4: 483 و هيثمي، 1421، ج2: 2487). نکته جالب توجه، آن که تغيير اندکي در گزارش کلمه «تيجان» در منابع وجود دارد و برخي منابع آن را «سيجان» نقل كردهاند. اگر کلمه تيجان جمع «تاج» درست باشد (ابن حنبل، 1420، ج2: 412)، ترجمه کلاهدار آقاي رابينسون درست است؛ ولي اگر سيجان جمع «ساج» باشد که نوعي لباس به شمار ميآيد (ابويعلي موصلي، 1410، ج8: 158و طبراني، 1417، ج11: 161)؛ آنگاه ترجمه کلاهدار درست نيست.
3ـ2ـ2. نابينا بودن چشم راست دجال
آقاي رابينسون درمورد اوصاف ظاهري دجال ميگويد:
چشم راست دجال نابيناست و همانند يک حبه انگور متورم، در کاسه چشم غوطه ور است (Robinson, 2001, vol.1: 110).
3-2-2-1- بررسي
بنابر مفاد برخي روايات، چشم چپ دجال نابيناست (إبن حنبل، 1420، ج2: 248؛ ج4: 122 و 261؛ طبراني، 1404، ج7: 220 و ابويعلي موصلي، 1410، ج8: 293). بعضي روايات ديگر، دجال را فقط نابينا معرفي کرده و نابينايي چشم راست يا چشم چپ را مشخص نكردهاند (ابن حنبل، 1420، ج4: 109 و ج11: 17). آقاي رابينسون به هيچ يک از اين مطالب اندک اشارهاي نکرده است.
3ـ2ـ3. رؤيت دجال درشب معراج
آقاي رابينسون درباره رؤيت دجال در شب معراج مينويسد:
دجال در شب معراج پيامبر6، خود را به آن حضرت نشان داد (Robinson, 2001 vol.1: 110).
3-2-3-1. بررسي
برخلاف نظر رابينسون، مطابق روايت منقول از عبدالله بن مسعود:
پيامبر اکرم6 در شب معراج دجال را رويت نفرمود، بلکه حضرت عيسي7 را در آن شب مشاهده کرد که وي مطالبي درباره دجال براي پيامبر6 بيان نمود (إبن حنبل، 1420، ج7: 410).
3ـ2ـ4. نقش بستن کلمه کافر بر پيشاني دجال
آقاي رابينسون در توصيف دجال مينگارد:
کلمه «کافر» بر پيشاني دجال نقش بسته است (Robinson, 2001, vol.1: 110).
3ـ2ـ4ـ1. بررسي
ابن عباس، صحابي بزرگ پيامبر6، نقش بستن کلمه «کافر» بر پيشاني دجال را رد کرده است. هنگامي که مطلب مذکور به وي گزارش شد، او آن را انکار کرد و گفت: چنين چيزي را نشنيده است (ابن حنبل، 1420، ج5: 403-404). به نظر ميرسد گفته ابن عباس به واقعيت نزديکتر باشد؛ زيرا اگر واقعاً بر پيشاني دجال کلمه کافر نقش بسته باشد، بدين سبب است که خداوند متعال ميخواهد با اين نشانه، مردم را از گرايش به وي منصرف کند. در اين صورت، رواياتي که گرايش زياد مردم را به دجال نشان ميدهد، توجيه پذير نخواهند بود.
3ـ2ـ5. معجزات دجال
آقاي رابينسون درباره معجزات دجال ميگويد:
دو نهر: نهري از آب و نهري از آتش در کنار دجال خواهد بود. مردم به وي ايمان خواهند آورد؛ زيرا او معجزاتي از خود نشان ميدهد و آب و نان و گوسفندان فراوان به همراه خواهد آورد (Robinson, 2001, vol.1: 110).
3-2-5-1. بررسي
انتساب معجزه به دجال را نميتوان پذيرفت؛ زيرا به حکم عقل، اگر خداوند معجزهاي را در دست دجال (که انساني گمراه است)، قرار دهد؛ خود باعث گمراهي مردم گرديده و اين امر با حکمت و هدايتگري خداوند منافات دارد (نجمي، 1360: 37؛ مصباح يزدي، 1378: 274 و مطهري، 1357: 12). معجزه فقط و فقط از آن پيامبران و امامان: است (سبحاني، 1419: 400).
3-2-6. يکي انگاشتن ابن صياد با دجال
آقاي رابينسون مينويسد:
پيامبر6 به يکي از يهوديان اهل مدينه به نام ابن صياد ظنين شد که وي دجال است (Robinson, 2001, vol.1: 110).
3ـ2ـ6ـ1. بررسي
بنابر برخي روايات، ابن صياد يهودي نبوده، بلکه مسلمان به شمار ميآيد (نيشابوري، 1374، ج4: 241 و ترمذي، 1403، ج4: 566). در روايات متعددي نقل شده که روزي ابوسعيد خدري با ابن صياد همسفر بود. ابوسعيد خدري ميپنداشت که وي دجال است؛ اما ابن صياد در پاسخ به او چنين استدلال کرد که پيامبر اکرم6 فرمود: دجال فرزند ندارد و به مکه و مدينه وارد نميشود؛ درحالي که من هم فرزند دارم و هم از مدينه ميآيم و به سوي مکه ميروم (إبن حنبل، 1420، ج2: 8، 32 و 322؛ نيشابوري، 1374، ج4: 241 و ترمذي، 1403، ج4: 566).
چنان که گذشت، آقاي رابينسون، پيامبر6 را نسبت به اين مطلب که آيا ابن صياد همان دجال است، داراي ترديد دانسته است. انتساب شک به پيامبر6 در احکام شرعي و غير آن از ديدگاه اماميه شايسته نيست و جزء احاديث صحيح به شمار نميآيد. باتوجه به قرائن پيش گفته، به دست ميآيد که ابن صياد دجال نبوده، بلکه وي از مسلمانان صدر اسلام محسوب ميشده و با مسلمانان نشست و برخاست داشته است.
3-2-7. ايمني از شر دجال با تلاوت سوره کهف
آقاي رابينسون درباره ايمن ماندن از شر دجال اظهار ميدارد:
پيامبر6 وعده داد که تلاوت ده آيه اول يا آخر سوره کهف، باعث ايمن ماندن از شرّ دجال خواهد بود (Robinson, 2001, vol.1: 111).
3ـ2ـ7ـ1. بررسي
رواياتي که گوياي ايمني از شرّ دجال با تلاوت سوره کهف هستند، به دو دسته تقسيم ميشوند:
الف. رواياتي که تلاوت ده آيه اول سوره کهف را موجب ايمن ماندن از شرّ دجال ميدانند (بيهقي، 1423، ج4: 423؛ حاکم نيشابوري، 1406، ج8: 36؛ إبن حنبل، 1420، ج4: 189 و صاغاتي، 1989، ج1: 290).
ب. رواياتي که در آنها، قرائت آيات پاياني سوره کهف عامل مصونيت بخش، از فتنه دجال عنوان شده است (ابن بلبان فارسي، 1414، ج4: 65 و بوصيري، 1998، ج6: 75).
بررسي دو دسته روايات پيش گفته، نشان ميدهد که روايات دسته اول صحيح بوده و روايات دسته دوم به علت ضعف سند پذيرفتني نيستند (الباني، 1412، ج3: 335). نکته مهمي که رابينسون به آن اشاره نکرده، آن است که منابع شيعي، قرائت سوره قارعه را موجب ايمن ماندن از فتنه دجال دانستهاند (حر عاملي، 1403، ج3: 153).
نتيجه گيري
بررسي مقاله دجال نوشته آقاي رابينسون نشان ميدهد که در آن، انسجام مطالب و ارتباط موضوعات مطرح شده رعايت گرديده است. وي در توضيح بعضي از مطالب مربوط به دجال، انصاف را رعايت کرده و در ذکر مطالب، به ندرت نظر شخصياش را آورده و بيشتر آنها را با تحقيق و مستند ذکر کرده است. پژوهش آقاي رابينسون، گوياي تتبع بسيار وي در منابع اسلامي است؛ اما اشتباهات غيرقابل اغماضي كه از او سرزده، نشان ميدهد كه وي به همة منابع معتبر اسلامي مربوط به دجال دسترسي يا اشراف نداشته است. استناد رابينسون به برخي روايات ضعيف اسلامي، باعث شده تا وي اشتباهاتي در مورد پارهاي از مطالب مربوط به دجال مرتكب گردد كه همين نقيصه از اعتبار پژوهش او ميكاهد.
منابع
ابن بلبان فارسي، علاء الدين علي (1414ق). صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، بيروت، موسسة الرساله.
إبن حنبل، أحمد (1420ق). مسند، بيروت، مؤسسة الرسالة.
ابويعلي موصلي، احمد بن علي (1410ق). مسند، بيروت، دار المامون للتراث.
الباني، محمد ناصرالدين (1412ق). سلسلة الاحاديث الضعيفة و الموضوعه، رياض، مکتبة المعارف.
بوصيري، أحمد بن أبي بكر (1998م). اتحاف الخيرة المهرة بزوائد المسانيد العشرة، رياض، مکتبه الرشد.
بيهقي، أحمد بن حسين (1423). شعب الإيمان، بيروت، دار الکتب العلميه.
ترمذي، محمد بن عيسي (1403ق). سنن، تحقيق: عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، دارالفکر.
حاکم نيشابوري، محمد بن عبدالله (1406ق). مستدرک علي الصحيحين، بيروت، دارالمعرفه.
حر عاملي، محمد بن حسن (1403ق). وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، بيروت، دار احياء التراث العربي.
سبحاني، جعفر (1419ق). حديث النبوي بين الروايه و الدرايه، قم، موسسة الامام الصادق7.
الصاغاني، حسن بن محمد (1989م). الجمع بين الصحيحين البخاري ومسلم، بيروت، موسسه الکتب الثقافيه.
طبراني، سليمان بن احمد (1404ق). المعجم الکبير، بيروت، دار احياء التراث العربي.
ـــــــــــــــــــــــ (1417ق). المعجم الأوسط، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد، قاهره، دار الحديث.
کريمي نيا، مرتضي (1391). کتابشناسي مطالعات قرآني در زبانهاي اروپايي، قم، موسسه فرهنگي ترجمان وحي.
مصباح يزدي، محمد تقي (1378). آموزش عقايد، قم، دارالثقلين.
مطهري، مرتضي (1357). وحي و نبوت، تهران، صدرا.
نجمي، محمد صادق (1360). شناخت قرآن، قم، مدينه العلم.
نيشابوري، مسلم بن حجاج (1374ق). الجامع الصحيح، تحقيق: محمدفواد عبدالباقي، بيروت، دار الجيل.
هيثمي، علي بن أبو بكر (1421ق). غاية المقصد فى زوائد المسند، بيروت، دارالکتب العلميه.
Bowen, Denna Lee (2001). «Birth», Encyclopaedia of the Qurān, Leiden, Brill.
Robinson, Neal (2001). «Antichrist», Encyclopaedia of the Qurān, Leiden, Brill.
------------------- (2001). «Clay», Encyclopaedia of the Qurān, Leiden, Brill.
------------------- (2001). «Crucifixion», Encyclopaedia of the Qurān, Leiden, Brill.
------------------ (2003). «Jesus», Encyclopaedia of the Qurān, Leiden, Brill.
[1]. دانشيار گروه قرآن و حديث دانشگاه تهران. این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
[2]. استاديار گروه قرآن و حديث دانشگاه شهيد مدني آذربايجان. این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نویسندگان:
حسن رضايي هفتادر ـ سيفعلي زاهدي فر