چکيده
«آيندهپژوهي»، به عنوان علم مطالعه آينده، به شناخت آيندههاي «ممکن»، «محتمل» و «مطلوب» جامعه ميپردازد. «تصويرپردازي» را نيز ميتوان هنر شکل دادن به آينده تلقي کرد؛ پردازش تصويري که آينده را به سوي وضع مطلوب، بر اساس دغدغههاي آرمانشهر موعود هويتيافته ميان امت، با ترسيم آرمانهاي گذشته، حال و آينده سوق ميدهد. اين بحث در اسلام از جايگاه ويژهاي برخوردار است. براساس باورهاي شيعه، آيندهسازي در ظهور امام منتظر، پاسخي روشن و جامع به پرسشهاي فطري و بنيادين بشر در خصوص زندگي مطلوب و آرماني آينده است. در اين سمت و سو تصويرپردازي را ميتوان تلاشي خلاقانه دانست براي تجسم و ساخت هدفمند با تکيه بر واقعيات بيروني و ارزشهاي موجود در تمدن جامعه که هدف اصلي آن، ساخت وضعيتي مطلوب، براي ايجاد عزم ملي و اميد حرکت به سوي شهر «عدل مهدوي» در پرتو سنت «عدلمحمدي» و حکومت «عدلعلوي» است. پژوهش حاضر، با استفاده از نظريه «واقعگرايي انتقادي»، درقالب گامهاي تصويرپردازي به بررسي آيات و روايات متبوع پرداخته و سپس به طراحي تصوير آينده مختصات حکومت عدل مهدوي در سه حوزه اداري ـ مديريتي، سياسي ـ اقتصادي و فرهنگي ـ اجتماعي ميپردازد.
مقدمه
درطول تاريخ، افراد متعددي براي پيشبيني آينده تلاش کرده و بسياري نيز درصدد ساختن آن، به تصويرپردازي پرداختهاند. اقدام تصويرپردازان، خواسته يا ناخواسته واقعيتآفرين بوده و بر ساخت واقعيت آينده اثرگذار بوده است. هدف گروههاي مرجع تصويرپردازي از آينده، گاهي هدفها، گاهي ايدئولوژيها، گاهي دانستهها، گاهي توهمها و گاهي ايدههاي خارجي کشورها بوده است. براين اساس، ميتوان از انواع تصويرپردازيهاي انجام شده از آينده دستهبنديهاي گوناگوني ارائه کرد. از انديشههاي مبهم و اسرارآميز نوستراداموس گرفته تا گرايشهاي ايدئولوژيک مارکسيستها، کاپيتاليستها و ليبرال دموکراتها. در اين بين رويکردهاي ديني نيز قابل تأمل است؛ هر چند اين رويکردها کمتر مورد بررسي و توجه قرار گرفته و به ويژه در مقوله، نگاه دين اسلام، کمتر مطالعه علمي شده است؛ درحالي که اين دين، از سرﺷﺖ و ﺟﻮﻫﺮ آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮاﻧﻪاي برخوردار است؛ حتي تأکيد ميشود که اﻧﺴﺎن دﻳﻦدار و داراي ﺗﺮﺑﻴﺖ دﻳﻨﻲ، ﺑﺎﻳﺪ آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ و ﺗﺼﻮﻳﺮﭘﺮدازي که به منزله ﺗﺮﺳﻴﻢ ﺗﺼﻮﻳﺮي ﻣﻄﻠﻮب و ﻳﺎ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب از آﻳﻨﺪه مورد نظر قرار ميگيرد اعم از اين که ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي ﻧﮕﺮش آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮ ﺑﺸﺮي باشد و ﻳﺎ بر اساس سنتها و ﻋﻠﻢ اﻟاهي (ﮔﻮدرزي، 1384: ص۹۴)؛ در ﻫﻤﻪ ادﻳﺎن، آﻳﻨﺪهﺷﻨﺎﺳﻲ از ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺧﺎﺻﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. معمولا ﻫﺮ آﻳﻴﻦ و ﻣﺬﻫﺒﻲ، آﻳﻨﺪهﻫﺎيي روﺷﻦ ﺑﺮاي ﭘﻴﺮواﻧﺶ ﺗﺮﺳﻴﻢ ميکند و امکان خوشبختي در آن را ﺑﻪ اﻳﺸﺎن وﻋﺪه ميدهد. پيروان اديان تلاش ميکنند به آيندهاي برسند که دلخواه آنهاست آيندهاي که در قرآن و سنت اهل بيت به شيعيان وعده داده شده است كه در جامعه مهدوي متجلي ميشود (کارگر، ۱۳۸۹: ص۱۳۹). رويكرد تصويرپردازانه از آينده، ميتواند با روايات مرتبط با مهدويت سازگاري و پيوند عميقي داشته باشد؛ به منظور تحقق جامعه پايدار و ايجاد رفاه بشر که يكي از اهداف بنيادين انسانها است. هويلي[1] به نقل از ادوارد كورنيش[2]، موسس «انجمن جهاني آينده»، به اهدف مهم آيندهپژوهي اشاره ميكند: ترسيم فضايي كه در آن، انسانها بهخوبي تغذيه ميشوند، لباسهاي فاخر ميپوشند، از امكانات تحصيلي خوبي برخوردارند و محيط زندگيشان سرشار از امنيت و رفاه اجتماعي است (هويلي، 1995: ص۱۱۲). اين امر به اديان محدود نميشود، بلکه در فضاي علمي نيز مورد تاکيد بوده است. ديتور براين باور است كه آينده، از برهمكنش يا تعامل چهار مولفهي «رويداد»، «روند»، «كنش» و «تصوير» شكل ميگيرد. به اعتقاد او و ديگر آيندهپژوهان برجسته، دو مولفه آخر، با يكديگر ارتباط نزديكي دارند؛ زيرا مردم اقدامات خود را بر مبناي تصاويري كه از آينده دارند؛ انجام ميدهند. در ادامه اين ادعا مطرح ميشود که يكي از ماموريتهاي آيندهپژوهي، آن است كه به مردم كمك كند تصويرها و اقدامات خود را از محدوده كوششهاي منفعلانه فراتر برند (ديتور: 1996: ص۴۵۳). به همين دليل، آيندهپژوهي را «دانش اقدام»[3] ناميدهاند؛ دانشي که متضمن اقدام يا کنش آگاه و پيشدستانه، به منظور مديريت عاملانه و فاعلانه بر آينده است.
با توجه به مسئوليتها و اهداف رشته آيندهپژوهي و اهميت تصويرپردازي از آينده در پرتو مختصات شهر عدل مهدوي، سؤال اصلي پژوهش حاضر، چگونگي تبيين و ترسيم تصويري از مختصات آينده شهرعدل مهدوي بر پايه آيات و روايات است. در همين جهت پژوهش حاضر شامل گزيدهاي از آموزههاي قرآني و روايي در خصوص مفهوم مستقيم يا غير مستقيم با آيندهانديشي و مشتقات آن تصويرپردازي از آينده، شهر عدل و آرماني برخاسته از آموزهها و سنتهاي الاهي است، و با بررسي در آيات و روايات، در سه حوزه اداري- مديريتي، سياسي- مالي و فرهنگي – اجتماعي به بيان مختصات حکومت عدل مهدوي ميپردازد. به اين منظور، با استفاده از روش تصويرپردازي و طراحي گامهاي روش تصويرپردازي و بهرهگيري از ديدگاه خبرگان در امتداد گامهاي تصويرپردازي، به ارائه تصوير بصيرتبخش از مختصات حکومت عدل مهدوي ميپردازيم.
تصويرپردازي برساخته از رويکرد واقعگرايي انتقادي
آنچه امروز در جامعه انجام ميشود، واقعيتهاي فرداي جامعه را ميسازد. بنابراين، سرنوشت آيندگان را به شدت تحتتأثير قرار ميدهد (پورعزت، ۱۳۸۹: ص۱۱). مفهوم تصوير آينده، ايدهاي شکل دهنده ساختار رو به رشد، انتظارات، پيشبينيها، بيمها و اميدها را دربردارد؛ ضمن اينکه به منزله مقولهاي نظري، دال بر اين باور است که تصويرهاي آينده، به شکلگيري اقدامهاي تاريخي افراد کمک کردهاند (بل، ۲۰۰۴: ص۱۷۶). از ديد آيندهپژوهانه، منظور از تصوير به شکلي ساده، «تصويري کلامي» است؛ مانند تصوير عکسبرداري. در تصوير کلامي، جنبه خاصي از جهان در معرض ديد قرار ميگيرد و جنبههاي ديگر آن حذف ميشوند. تصوير، گزارهاي مستدل نيست، بلکه به وجوهي مهم از پديده اشاره ميکند يا از آن خبر ميدهد. هر تصوير، بخش قابل ملاحظهاي از تفسير را به دوش خود خواننده و تحليلگر ميگذارد (پورعزت، ۱۳۸۷، ص۱۰۹). نقش و اهميت تصوير در ساخت آينده، مستلزم اتخاذ راهبرد ويژهاي است که بتواند عناصر را با خود همنوا سازد. تحقق اين مهم، مستلزم تصويرپردازي از آينده است؛ بدين صورت که با ايجاد بصيرتي درباره آينده، تصويري حقيقي از آينده مطلوب (يا آينده محتمل) ارائه، يا بينشي طراحي شده از وضع مطلوب ترويج کند تا چشماندازي القايي به آينده تحميل شود (همان، ۱۳۸۲: ص۵۲). تأکيد بر تأثير تصوير، از سوي نظريهپردازان پساساختارگرا نيز مطرح شده است (دردريان، ۲۰۰۹). تصويرپردازي اغلب در جهت القاي معنا و مفهومي خاص درباره آينده انجام ميشود. اين پژوهش با استفاده از روش تصويرپردازي، سعي ميکند تصويري از مختصات عصري که اديان گوناگون، از آن به منزله آينده روشن و مطلوب، براي عموم و گاهي به منزله يک حکومت جهاني(حکومت عدل مهدوي) ياد کردهاند؛ ترسيم کند.
اين رويکرد، مقوم تمايل به ساخت واقعيتاجتماعي آينده(pourezzat, 2010)؛ (رضائيان و پورعزت، ۱۳۹۸)، در روالي منطقي و اطلاحپذير است. بنمايه اين بحث، تاکيد بر خردمندي براي آيندهسازي فعال است. اين رويکرد، باورهاي موجه و قابل اعتماد را مبنا قرار ميدهد و روند ساخت واقعيت آينده را در پرتو گفتمان غالب رصد و با نگاه خردمندانه، انحرافهاي احتمالي را گوشزد ميکند. «واقعگراييانتقادي»، عنوان رويكردي در فلسفه علم است که متأثر از آراي نويسندگان انگليسي زبان، چون رامهره، مريهسه و رويبسكار، در دهة ۱۹۷۰ ميلادي بوده، در بحث از ماهيت علم طبيعي و موضوع مطالعه آن، توسعه يافته و با کوششهاي فكري افرادي چون راسلکيت، اندروساير، جاناوري، تدبنتون، بهمنزله رويکردي روششناختي، وارد علوم اجتماعي شده است (مولكي، ۱۳۸۹: ص۴۴). «رئاليسم» (واقعگرايي)، بهطورکلي ديدگاهي است که وجود عالم مستقل از ما را ميپذيرد و قائل است که عالم خارج، مستقل از معرفت بشري وجود دارد و «معرفت»، توصيفي از آن است و ما دستکم از برخي وجوه، به اين عالم معرفت داريم. بنابراين، «معرفت»، تصويري از عالم واقع است (قائمينيا، ۱۳۸۲: ص۲۷). ميتوان گفت که واقعگرايانانتقادي، چنين نتيجه ميگيرند که تحصيل معرفت فرضي و حسي، امکانپذير است. از نگاه آنها، گرچه نميتوان براي صدق گزارهها دليل موجهي ارايه کرد؛ ميتوان معقول بودن اعتقاد به صدق گزارهاي خاص را توجيه كرد. فهم واقعيت ارزشمند است؛ بهويژه از آن حيث که اطلاعات قابل اعتمادي دربردارد. اما چگونه ميتوان از صحت و اعتبار گزارههاي صادق درباره واقعيت آينده مطمئن شد؟ شايد بهترين راهحل آن باشد که گزارههاي مورد استفاده در شکلدهي به تصوير آينده، بهطور مستمر در معرض انتقاد باشد. بدين ترتيب، نقد مستمر، موجب بازبيني سيستم تصويرپردازي و اصلاح آن ميشود. گزارههاي صادق، مستحکم و گزارههاي باطل، حذف ميشوند و گزارههاي احتمالي، همچنان در انتظار آزمون ميمانند. نمودار زير فراگرد يک خرده سيستم واقعيتياب را نشان ميدهد و نحوه برخورد آن با انواع گزارهها را در تصويرپردازي واقعگراي انتقادي، مورد نظر قرار ميدهد:
نمودار ۱: فراگرد داخلي خرده سيستم واقعيتياب در تصويرپردازي واقعگراي انتقادي
در اين رويکرد، همه گزارهها به سيستم انديشههاي صدق و کذب وارد ميشوند. برخي رد و بايگاني ميشوند و يا در سيستم جستوجوي گزارهها، نگهداري ميگردند. برخي تأييد ميشوند و قطعهاي از تصاوير آينده را شکل ميدهند؛ و برخي در حالت احتمال مانده، ضمن مورد اعتنا بودن در طراحي تصوير آينده، همچنان در حالت احتمالي باقي ميمانند تا در محک آزمونهاي بعدي، به اعتبار يا ابطال برسند.
با توجه به اينكه «واقعيت» در مكتب واقعگرايي انتقادي، لايهبندي و داراي سطوح گوناگون است، روشهاي آيندهنگري مبتني بر سيستم لايهاي، بر اين مكتب معرفتشناسي بنا نهاده شدهاند. رئاليسم انتقادي تلاش ميکند ميان «تبيين» (شرايط عيني) و «تفهم» (معنا در ذهن کنشگران) پل بزند و از تصاوير گوناگون ايجاد شده، رمزگشايي کند (كرلينجر، ۱۳۷۶: ص۲۹۹).
پيترآلكس در فصل هفتم کتاب تحولات اخير در روشهاي آيندهنگاري، از مجموعه کتابهاي شبكههاي پيچيده و سيستمهاي پويا، سه سطح را براي مطالعات آيندهنگاري معرفي ميکند:
سطح خرد(Micro-level): در اين مرحله، اطلاعات و دانش در دسترس و موجود، ارزيابي و رويدادها و ريشههاي بروز تغيير، شناسايي ميشود. درواقع اين سطح را ميتوان در رويدادنگاري بر مشاهدات عيني و تجربي مبتني دانست.
سطح واسط يا مياني(Mezo-level): در اين سطح، اطلاعات و دانش موجود در سطح خرد، با بهرهگيري از آراي نخبگان و ذينفعان، بازخواني ميشود و روندها و سازکارهاي اساسي مرتبط با مهمترين رويدادهاي مرحله قبل، شناسايي ميگردند. انسانها براساس تصاويري كه از واقعيت دارند، عمل ميكنند، نه براساس خود واقعيت. اين رويکرد مياني، به رويكرد شناختي نزديك است؛ رويكردي كه معتقد است رفتارها بايد از طريق پردازش اطلاعاتي برگرفته از محرکها بررسي شوند، نه از خود محرکها.
سطح کلان(Macro-Level): در اين سطح، همه يافتههاي منطقي دو سطح قبل، به صورت يک سازه پيوسته و کلان بازسازي ميشود و از اين طريق، اصول کلي و قواعد کلان حاکم بر پديده مورد مطالعه، استخراج ميگردد و تلاش ميشود الگوي کلان حاکم بر پديدهها، کشف گردد. اين نگاه، مبتني و منطبق بر شناخت آيندهاي است که در سطح دوم تبيين شده است. سطح کلان آيندهنگاري، نشان دهنده تلاشهاي فردي و جمعي، براي يكپارچهسازي اطلاعات حاصل از سطح خرد، مطابق ابعاد انتخاب شده در سطح مياني و ارائه اصولي براي تسهيل تصميمگيري است (آلكس، ۲۰۱۳: ص۳۰۰).
نمودار ۲: سطوح آيندهنگاري واقعگرا
در هستيشناسي پيشنهادي بسكار، جهان از «سازکار»ها تشكيل شده است، نه «رخداد» ها. اين سازکارها با هم ترکيب ميشوند و جريان پديدهها را توليد ميکنند. رخدادها، مقولهاي جدا از تجربيات هستند. پس ميتوان جهاني را فرض کرد که در آن، رخدادها وجود دارند؛ اما تجربهاي وجود ندارد؛ يعني رخدادها، امور محقق شدهاي هستند که ممكن است تجربه بشوند يا نشوند (بسکار، ۲۰۰۸: ص۳۷). بر اساس اين تحليل، بايد ميان سه سطح «عينيتيافته»، «تحققيافته» و «تجربي» به شرح شکل زير تمايز قائل شد:
جدول۱: سه سطح تحليل واقعگرايي انتقادي(بسکار،۲۰۰۸)
عينيتيافتگي
تحققيافتگي
تجربهشدگي
سازکارها
√
-
-
رخداد
√
√
-
تجربه
√
√
√
«علم»، يک فراگرد درحرکت است که سه لايه دارد، نه سه لحظه. پس حرکت ميان لايههاي اول تا سوم است که موضوعيت دارد، نه خود ايستگاههاي اول، دوم و سوم. حرکت از لايه يک به لايه دو را نميتوان قياسي دانست؛ چون طي آن، هويتهاي جديد وارد ميشوند (ماسگريو، 1993: ص۲۸۶). تصويرپردازي واقعگرايانتقادي، راهي براي نفوذ به تصاوير آينده است؛ راهي که در آن چيزي به آينده تحميل نميشود؛ ولي در رويکردي عدالتگرا و مشارکتجو و دمکراتيک، انواع سلايق سالم و غيرمزاحم (بر مبناي دانش نسبتاً قطعي) مورد نظر قرار گرفته، تلاش ميشود بهترين تصوير مورد رضايت نسبي جمع، حاصل گردد. به نظر ميرسد اين رويکرد، مناسبترين راه رسيدن به تصويري روشن با بهرهگيري از اصول اعتقادي و ديني درباره آينده موعود با همکاري و همياري عامه مردم باشد.
مراحل منطقي تصويرپردازي
با توجه به مباحث مطرح شده، اگر بخواهيم با صراحت و آگاهانه، تصويرپردازي را لحاظ کنيم، گامهاي زير مورد نظر قرار ميگيرند:
الف) مشخص کردن جامعه هدف تصوير؛
ب) رصد انديشههاي غالب در جامعه هدف؛
ج) رصد واقعيتهاي پنهان در جامعه هدف؛
د) ارائه طرحي منسجم از خواستههاي سازگار جامعه هدف با رويکردي واقعگرا؛
هـ) طراحي مدل اوليه تصوير آينده.
بدين ترتيب، فراگرد زير مورد نظر قرار ميگيرد، و در هر بخش، درباره نحوه اجراي مراحل روش تصويرپردازي، براي استخراج تصوير مختصات شهر عدل مهدوي به توضيح کوتاهي خواهيم پراخت:
نمودار ۳: فراگرد تصويرپردازي از آينده
الف) تعيين حدود جامعه هدف
تصويرپردازي از آينده، براي «جامعه هدف» انجام ميشود؛ جامعهاي محدود شده به زمان و مکاني معين. هر چه زواياي گوناگون جامعه هدف، واضحتر و روشنتر باشد، تصويرپردازي از آينده آن، بهنحو صحيحتر و مطلوبتري امکانپذير ميگردد. از اينرو، با توجه به موضوع پژوهش، جامعه هدف تعيين شده، گروهي از نخبگان و پژوهشگران در زمينه پژوهشهاي مهدويت، در ۱۰ سال اخير انتخاب شدند.
ب) رصد انديشههاي غالب جامعه هدف
«جامعه»، بر محور نياز مردم شکل ميگيرد؛ مردمي که به جامعه ميپيوندند، در همه منابع و فرصتهاي آن شريک ميشوند. افزايش بلوغ و آگاهي و خواست و اراده افراد جامعه، از جمله مهمترين عوامل مؤثر بر طراحي آرماني جامعه است. همه افراد جامعه، مستقيم و غيرمستقيم در طراحي آرماني آن مشارکت ميکنند. حاصل كار اين مرحله، معمولاً طراحي يك بسته عملياتي بزرگ است. جهت آيندهنگري در اين عرصه بايد پيش از هر چيز، روندها را شناسايي کرد؛ يعني الگوي تغيير در دادههاي ثبت شده که با مدهاي زودگذر و موقت، که بهراحتي پديد آمده و خيلي سريع ناپديد ميشوند؛ متفاوتند (گوردون، ۲۰۰۸: ص۹). بهعلاوه، با شناخت همپوشاني روندها، ارتباط آنها با يکديگر و رويدادهاي قاطع در روش ﺗﺤﻠﻴﻞ روﻧﺪ، ﺳﻌﻲ ﻣﻲﺷﻮد آثار روﻳﺪادﻫﺎي گوناگون ﺑﺮ اداﻣﻪ روند ﻛﻨﻮﻧﻲ تا آﻳﻨﺪه ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار گيرد و روﻧﺪﻫﺎي واﻗﻌﻲتر، ﺗﺮﺳﻴﻢ شوند. روندپژوهي يا تحليل روند، يعني چيدمان منطقي چند رويداد در ذهن تحليلگر؛ به نحويکه نظمي خاص را نمايان سازد (ذوالفقارزاده، ۱۳۹۵: ص۲۶). در اين گام، از روش تصويرپردازي، با توجه به موضوع پژوهش، طراحي تصوير آينده مختصات حکومت عدل مهدوي است. در اين مرحله، پس از بررسيهاي انجام شده، روندهاي قابل ملاحظه و مورد قبول براي جامعه هدف، بر اساس آيات قرآن حکيم و روايات معتبر، ترسيم شد. در برداشت و تدبر در آيات و روايات سعي بر آن بود تا در حد امکان، مواردي که مضمون مشترک داشتند (چه در آيات و چه در روايات) بهمنزله و تأکيد مورد اول، مطمح نظر قرار گيرند. همچنين قالب کلي دستهبندي در سهگانه اداري- مديريتي، سياسي- اقتصادي و فرهنگي-اجتماعي تحليل گرديد.
جدول۲: آيات دال بر روابط اجتماعي در عرصههاي گوناگون جامعه
جدول آيات
عرصه مربوطه
منبع
ترجمه
آيات
رديف
فرهنگي
قرآن کريم
نساء: 174
اي مردم! از جانب پروردگارتان بر شما حجتي آمد و براي شما نوري آشکار نازل کرديم
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا
۱
سياسي
نساء: 76
آنان که ايمان آوردهاند، در راه خدا ميجنگند و آنان که کافر شدهاند در راه شيطان. پس با هواداران شيطان قتال کنيد که مکر شيطان سست است
الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا
۲
مديريتي
انفال: 60
و تا آنجا که ميتوانيد نيرو و اسبان سواري آماده کنيد تا دشمنان خدا، و دشمنان خود و جز آنها را که شما نميشناسيد و خدا ميشناسد، بترسانيد وآنچه را در راه خدا هزينه ميکنيد، به تمامي به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود
وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ
۳
سياسي اقتصادي
نساء: 58
خدا به شما فرمان ميدهد که امانتها را به صاحبانشان بازگردانيد و چون در ميان مردم به داوري نشينيد، به عدل داوري کنيد. خدا شما را چه نيکو پند ميدهد، هر آينه او شنوا و بيناست
إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا
۴
عبادي
بقره: 13۸
اين رنگ خداست و رنگ چه کسي از رنگ خدا بهتر است؟! ما پرستندگان او هستيم
صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ
۵
سياسي
بقره: 256
در دين، هيچ اجباري نيست. هدايت از گمراهي مشخص شده است. پس هر کس که به بت کفر ورزد و به خداي ايمان آورد، به چنان رشته استواري چنگ زده که گسستنش نباشد. خدا شنوا و داناست
لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَي لاَانفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
۶
فرهنگي
انشقاق: 6
اي انسان! تو در راه پروردگارت رنج فراوان ميکشي، پس ]پاداش[ آن راخواهي ديد
يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
۷
فرهنگي سياسي
توبه: ۳۳
او کسي است که پيامبر خود را براي هدايت مردم فرستاد، با ديني درست و بر حق، تا او را بر همه دينها پيروز گرداند؛ هر چند مشرکان را خوش نيايد
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
۸
اقتصادي
انبيا: ۱۰۵
و ما در زبور پس از تورات نوشتهايم که اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
۹
فرهنگي
انبياء: 92
اين شريعت شماست؛ شريعتي يگانه و من پروردگار شمايم. مرا بپرستيد
إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ.
۱۰
سياسي
رعد: 11
آدمي را فرشتگاني است که پياپي به امر خدا از رو به رو و پشت سرش، مي آيند و نگهبانياش ميکنند. خدا چيزي را که از آن مردمي است دگرگون نکندتا آن مردم خود دگرگون شوند. چون خدا براي مردمي بدي خواهد، هيچ چيز مانع او نتواند شد و ايشان را جز خدا هيچ کارسازي نيست
لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ.
۱۱
سياسي
نور: 55
خدا به کساني از شما که ايمان آورده و کارهاي شايسته کردهاند، وعده داد که در روي زمين جانشين ديگرانشان کند؛ همچنان که مردمي را که پيش از آنها بودند، جانشين ديگران کرد و دينشان را که خود برايشان پسنديده است، استوار سازد و وحشت آنان را به ايمني بدل کند. مرا ميپرستند و هيچ چيزي را با من شريک نميکنند و آنها که از اين پس ناسپاسي کنند، فرومايهاند.
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.
۱۲
سياسي
نمل: 62
امام جعفر صادق در روايتي چنين آمده است: اين كلام در مورد قائم وارد شده و اوست كه هر لحظه خدا را ميخواند، براي دفع دشواري و به زودي پروردگار، وي را بر كرسي اقتدار جهاني مينشاند
أمّن يُجيب المضطرّ اذا دعاه ويكشف السّوء
جدول۳: روايات دال بر روابط اجتماعي در عرصههاي گوناگون جامعه
جدول روايات
رديف
روايت
ترجمه روايات
منبع روايات
عرصه مربوط
۱
قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَري إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَاليٰ بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيْءٍ وَ يُعْطِيهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ.
از امام حسن عسکري چنين روايت شده است: همانا خداوند متعال، حجّت و خليفه خود را براي بندگانش الگو و دليلي روشن قرار داد. همچنين خداوند حجّت خود را به تمام لغتها و اصطلاحات قبايل و اقوام آشنا ساخت. او أنساب همه را ميشناسد و از نهايت عمر انسانها و موجودات و نيز جريانها و حادثهها آگاهي کامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نميداشت، بين حجت خدا و بين ديگران فرقي نبود
الکافي، ج ۱، ص ۵0۹.
مديريتي
۲
أفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ إِنتِظارُ الفَرَجِ
در روايتي از امام موسي کاظم چنين آمده است: بهترين عبادت، بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشايش است
تحف العقول، ص403
فرهنگي
۴
اُبَشِّرُکُم بالمَهدي يُبْعَثُ في اُمَّتي عَلي إختلافٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ يملاُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلماً يرضي عَنهُ ساکِنُ السَّماء وَ ساکِنُ الأَرضِ يقَسِّمُ المالَ صِحاحاً فَقالَ رَجُلٌ ما صِحاحاً قال: بالسَّويهِ بَينَ الناسَ
در روايتي از پيامبر چنين آمده است: شما را مژده به ظهور مهدى مىدهم، كه هنگام اختلاف زياد و تزلزل مردم، قيام كند و زمين را پر از عدل و داد کند؛ چنان كه از ظلم و ستم پر شده باشد. ساكنان آسمان و زمين از حكومت او راضى خواهند بود و اموال را ميان مردم به طور مساوى قسمت كند
بحارالانوار، ج ۵1، ص 81
سياسي
۵
عن اميرالمؤمنين قال: أَلا و اِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ
در روايتي از امام علي چنين آمده است: بدانيد كه همانا آن كسي از ما ]مهدي [ که فتنههاي آينده را دريابد، با چراغي روشن در آن گام مينهد]يعني، خود دچار فتنه ميشود و ديگران او را فتنه نميشمارند[ و بر سيره و روش صالحان رفتار ميكند
نهج البلاغه، خ150
مديريتي
سياسي
۶
قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ: اَلْأَئِمَّةُ بَعْدِي اِثْنَا عَشَرَ عَدَدَ شُهُورِ اَلْحَوْلِ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ لَهُ هَيْبَةُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِيسي وَ حُكْمُ دَاوُدَ وَ صَبْرُ أَيُّوبَ
در روايتي از پيامبر چنين آمده است: ائمه بعد از من 12 نفرند؛ به تعداد ماههاي سال و مهدي اين امت از ما است، هيبتي موسي گونه دارد و به زيبايي مانند عيسي است و در حكم مانند داود عمل ميکند و صبر ايوب دارد.
منتخب الاثر، ج1، ص50
سياسي
۷
عن ابي جعفر اَنَّ الله تَباركَ و تَعالَي حَيْثُ خَلَقَ الخَلقَ ... أخذَ المِيثاقَ علَي أوليِ العزمِ، أنَّني رَبُّكم و محمدُ رسولي و علي أميرُ المؤمنينَ، و أوصِياءُهُ مِن بعدِهِ ولاةُ أمري و خُزَّانُ علمي و أنَّ المهدِيَّ
در روايتي از امام باقر چنين آمده است: خداوند تبارك و تعالي زماني كه مخلوقات را آفريد .... از پيامبران اولي العزم، پيمان گرفت كه من پروردگار شمايم و محمد فرستاده من است و علي و جانشينان بعد از او واليان امر و مخزن علم من هستند ]يعني رهبري علمي و سياسي به دست آنهاست[، و همانا به وسيله مهدي دينم را ياري مي كنم و حكومتم را بر پا ميسازم و از دشمنانم انتقام ميگيرم و به وسيله او همه را به بندگي خود ميكشانم، خواه از روي اطاعت باشد و خواه از روي اكراه
اصول كافي، ج2، ص8
سياسي
۸
يخرجٌ المهديُّ مِنْ وُلْدي يصْلِح اللُهُ تَعالي أمْرَهُ في ليَلةٍ فيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً.
در روايتي از پيامبر چنين آمده است: مهدي كه از فرزندان من است، قيام ميكند؛ در حالي كه خداوند يك شبه، امر قيام او را اصلاح ميكند. پس زمين را همانگونه كه پر از ظلم و ستم شده است، پر از عدل و داد ميكند
اعلام الوري بأعلام الهدي، ص386.
سياسي
۹
يَخرجٌ المهدىَ فىِ اُمتىِ يبَعثهُ اللهُ غيَاثاً لِلناسِ تَنعَمُ الُامةُ و تعَيشُ المَاشية و تُخرجُ الاَرضُ نبَاتهُا و يعَطىِ المْالُ صَحاحاً
در روايتي از پيامبر چنين آمده است: مهدى ميان امت من قيام خواهد كرد و خداوند او را به طور آشكار براى مردم برانگيزد. ]در زمان او[ مردم در رفاه و چهار پايان، در آسايش باشند، و زمين روييدنيهاى خود را بيرون دهد و او مال را به طور مساوى ميان مردم تقسيم کند.
كشف الغمه، ج 52، ص 470
سياسي
اقتصادي
۱۰
إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَي كُلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِيهِ بِحَقِيقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَهُ أَوْ يُؤَدِّيَ الْجِزْيَةَ كَمَا يُؤَدِّيهَا الْيَوْمَ أَهْلُ الذِّمَّةِ
در روايتي از امام باقر چنين آمده است: زماني كه قائم قيام كند، ايمان را بر هر بت پرستي عرضه ميكند. پس اگر واقعاً ايمان آورد، او را رها مي كند و اگر ايمان حقيقي نياورد، او را به پرداخت جزيه مجبور ميكند؛ چنانكه اهل ذمه امروز جزيه ميدهند
كافي، ج2، ص 227
مديريتي
سياسي
۱۱
عَنْ يَمَانٍ التَّمَّارِ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جُلُوساً فَقَالَ لَنَا إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ
در روايتي از امام صادق چنين آمده است: همانا براي صاحب الامر غيبتي است، پس هركسي در دوران او دين خود را حفظ كند، مانند كسي است كه خار مغيلان را با دست بتراشد.
اصول كافي، ج 1، ص ۳۳۵
سياسي
۱۲
تَملأُ الارضُ ظُلماً و جَوراً فيَقومُ رجَلٌ مِن عِترتَى فيِملأُها قَسِطاً وَ عَدلاً يَمْلِكُ سَبعِاً او تِسْعاً
در روايتي از پيامبر چنين آمده است: زمين پر از ظلم و ستم گردد؛ پس مردى از عترت من قيام كند و آن را پر از عدل و داد گرداند و هفت يا نه سال سلطنت کند.
بحارالانوار، ج 51، ص 78 و کشف الغمه، ج2، ص468.
مديريتي
سياسي
۱۳
لاَ تَنْقَضِي اَلسَّاعَةُ حَتَّى يَمْلِكَ اَلْأَرْضَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ قَبْلَهُ جَوْراً يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ
در روايتي از پيامبر آمده است: قيامت منقضى نخواهد شد تا اين كه مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد و او زمين را پر از عدل و داد كند؛ چنان كه پر از ظلم شده باشد و مدت سلطنت ايشان هفت سال است.
كشف الغمه، ج 2، ص 468
سياسي
۱۴
طوبي لِمَن أدرَكَ قائِمَ أهلِ بَيتي وهُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبلَ قِيامِهِ، يَأتَمُّ بِهِ وبِأَئِمَّةِ الهُدي مِن قَبلِهِ، ويَبرَأُ إلَي اللّهِ عز و جل مِن عَدُوِّهِم، اُولئِكَ رُفَقائي وأكرَمُ اُمَّتي عَلَيَّ
در روايتي از پيامبر آمده است: خوشا به حال كسي كه زمان قائم را درك كند؛ در حالي كه قبل از قيامش از او پيروي ميكرده، به او و ائمه هدا قبل از او متمسك شده و از دشمنانشان، به سوي خداوند بيزاري جسته است. آنها دوستان من و كريمترينِ افراد امت من هستند
بحارالانوار، ج51، ص7۲
فرهنگي
۱۵
اِذا قامَ القائِمُ لايبقي اَرضٌ اِلّا نُودِي فيها شَهادَةُ اَن لا اِله اِلّا اللّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه
در روايتي از امام باقر چنين آمده است: زماني که قائم قيام کند، هيچ سرزميني نميماند، مگر اين که نداي شهادتين: لا اله الّا الله و محمّد رسول الله در آن طنين افکند
بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۰
سياسي
فرهنگي
۱۶
کَاَنّي اَنظُرُ اِلي شيعَتنا بمسجِدِ الکُوفَه، قَد ضَرَبُوا الفَساطيطَ يُعَلّموُنَ النّاسَ القُرانَ کَما اُنزِلَ
در روايتي از امام علي چنين آمده است: و شيعيان ما، اهل بيت را ميبينم که در مسجد کوفه گرد آمده و خيمههايي برافراشتهاند و در آنها قرآن را آن چنان که نازل شده است، به مردم ياد ميدهند
الغيبة نعماني، ص318.
سياسي
۱۷
يُظْهِرُ اَللَّهُ(عَزوجَلَّ) لَهُ كُنُوزَ اَلْأَرْضِ وَ مَعَادِنَهَا
در روايتي از پيامبر آمده است: خداوند، گنجهاي زمين و معادن آن را براي امام مهدي ظاهر خواهد کرد
کمالالدين و تمام النعمه، ج2، ص394.
اقتصادي
ج)رصد واقعيتهاي موجود
كار اصلي اين مرحله، «رصد» تحولات داخلي و خارجي سيستم، براي بهينهسازي منافع در هر وضعيت محتمل است. در اين مرحله از گامهاي تصويرپردازي، ميتوان از روش «ديدهباني»، بهعنوان فراگرد که به رصد اين مرحله کمک ميکند نام برد. «ﺩﻳﺪﻩﺑﺎﻧﻲ» ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻲ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧـﺎﻇﺮ ﺑـﺮ ﻣﺴئلهاي ﻣﻌـﻴﻦ ﻭ ﺑـﺮﺍﺳـﺎﺱ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻳﻲ ويژه ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻭ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺤﻴﻂ (واقعيتهاي موجود در رفتار جامعه هدف) ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﻲﮐﻨﺪ. سيستم ﺩﻳﺪﻩﺑﺎﻧﻲ، ﻣﻲﻛﻮﺷﺪ با ﭘﻮﻳﺶ و پايش ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖﻫﺎ ﻭ ﻋﻼﻳﻢ ﺿﻌﻴﻒﺗﻐﻴﻴﺮ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻏﺎﻓﻠﮕﻴﺮﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ را ﺩﺭﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﻫﺪ. دﯾﺪهﺑﺎﻧﯽ به ﮐﺸﻒ ارﺗﺒﺎﻃ دروﻧﯽ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺤﯿﻄﯽ در ﺣﻮزه روﯾﺪادﻫﺎ و روﻧﺪها ميپردازد؛ روندهايي که ممکن است. ﺑﺎﻟﻘﻮه ﺑﺮ ﺟﺮﯾﺎن تصميمﮔﯿﺮي ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﮕﺬارند (منزوي و همکاران، ۱۳۸۸: ص۵۰). در اين گام، از همان عوامل بالفعل در نظريه واقعگرايي انتقادي استفاده ميشود. در اين پژوهش، واقعيتهاي موجود، همان استنباطهايي هستند که جامعه هدف (نخبگان حوزه مهدويت)، درباره مختصات حکومت مهدوي در آثار و نوشتههاي خود به آنها اشاره کردهاند و ما بعد از بررسيهاي فراوان و توجه به تکراري نبودن موارد ياد شده توسط نخبگان و صاحبنظران اين حوزه، درقالب جدول زير، آنها را طبقهبندي کردهايم:
جدول۴: آراء و ديدگاههاي خبرگان مهدويت درباره مختصات حکومت مهدوي
رديف
آراءو نظرات نخبگان و صاحبنظران حوزه مهدويت
مختصات حکومت مهدوي
۱
نزول ارزاق و نعمتها از آسمان و و نمايان شدن نعمتهاي زمين
سياسي- اقتصادي
۲
کامل کردن علوم
اداري-مديريتي
۳
ارث زمين به اولياي خدا
سياسي-اقتصادي
۴
وسعت ديداري و شنيداري مؤمنان
اداري-مديريتي
۵
احياي بندگان و شهرها
سياسي-اقتصادي
۶
همنشيني ملائک با مؤمنان
فرهنگي-اجتماعي
۷
برقراري امنيت بهمنظور عبوديت خدا
سياسي-اقتصادي
۸
حکومت صالحان
سياسي-اقتصادي
۹
عدالت ورزي نسبت به همه بندگان؛ چه نيکوکار و چه بدکردار
سياسي
۱۰
بازگرداندن همه حقها به صاحبانش
اداري-مديريتي
۱۱
يافت نشدن فرد محتاج صدقه
سياسي-اقتصادي
۱۲
اقامه همه سنتها
فرهنگي-اجتماعي
۱۳
از ميان بردن همه بدعتها
فرهنگي-اجتماعي
۱۴
به صحنه آوردن همه کتابهاي آسماني
فرهنگي-اجتماعي
۱۵
حکم کردن بين همه مردم بر اساس کتاب آسماني مورد پذيرش
اداري-مديريتي
۱۶
فراوان شدن دام و احشام
سياسي-اقتصادي
۱۷
گرد آوردن همه داراييهاي آشکار و نهان زمين نزد او
سياسي-اقتصادي
۱۸
پذيرش اسلام از سوي همگان
فرهنگي-اجتماعي
۱۹
بزرگي يافتن منزلت امت
اداري-مديريتي
۲۰
فراهم آمدن امکان ديدن يکديگر با وجود بعد مسافت
اداري-مديريتي
۲۱
امنيت يافتن راهها
سياسي-اقتصادي
د) ارائه طرحي منسجم درباره خواستههاي سازگار جامعه هدف با رويکردي واقعگرا
واقعيتهاي متن پژوهش، آيات و روايات، بايد در شمار ملاحظات فني بحث، مورد نظر قرار گيرند. همچنين در باب خواستههاي جامعه هدف (آثار و ملاحظات نخبگان حوزه مهدويت) و ملاحظات انساني، ميتوان گفت تحقق خواستههاي انساني، بدون توجه به ملاحظات فني محيط ممکن نيست. بنابراين، در تصويرپردازي از آينده، بايد بهگونهاي عمل کرد که همواره ميان ملاحظات انساني و فني، وضعيت تعادلي متناسب برقرار بماند. با توجه به مفروضات پايهاي، معرفتشناسي واقعگرايي انتقادي و انگارهاي جهان لايهبندي شده، در اين مرحله از پژوهش، از تحليل لايهاي واقعگرايي انتقادي استفاده شد. سطوح مورد بررسي عبارتند از:
سطح اول: سطح خرد(Micro-level): «رويدادنگاري مبتني بر مشاهدات عيني و تجربي» که در بحث ما بر اساس بررسي آيات و روايات در اين حوزه مورد توجه قرار گرفت.
سطح دوم: مياني(Mezo-level):«بهرهگيري از آراي نخبگان و ذينفعان در بازخواني» که در بحث ما در قالب بررسي آرا و ديدگاههاي خبرگان درباره مختصات حکومت مهدوي و نحوه انعکاس در آثار آنها، مطرح ميگردد.
سطح سوم: سطح کلان(Macro-Level): «همه يافتههاي منطقي دو سطح قبل، به صورت يک سازه پيوسته و کلان منسجم ميگردند و اصول کلي و قواعد کلان حاکم بر پديده مورد مطالعه، استخراج ميشود و در جهت کشف الگوي کلان حاکم بر پديده تلاش ميشود» (آلكس، ۲۰۱۳: ص۳۰۰). نکته اصلي در اين گام، بررسي و تحليل اطلاعات به دست آمده از دو مرحله قبلي و تجميع آنهاست. اين يافتهها در جدول ۵ ارائه شدهاند:
جدول۵: طرح رويکر واقعگرايي از مختصات اداري-مديريتي
عرصه مربوط
تجربهشدگي
تحققيافتگي
عينيتيافتگي
منابع اخذ
مختصات
اداري- مديريتي
آيات مرتبط
آيات و روايات
روايات مرتبط
آرا و ديدگاههاي خبرگان مهدويت درباره مختصات حکومت مهدوي
رخدادها: آرا و ديدگاههاي نخبگان و انديشمندان مهدويت
ﺗﺠﻤﻴﻊ ﻋﻘﻞﻫﺎ و ايجاد ﺗﻤﺮﻛﺰ علمي
روﻧﺪ ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﻲ
همگاني بودن
توسعه اﻧﺴﺎن ﺳﺎزي
بهبود اﻋﺘﻤﺎد ﺳﺎزي
ﻓﺘﻨﻪ زداﻳﻲ
ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻋﺎدﻻﻧﻪ ﺛﺮوتها و اﻣﻜﺎﻧﺎت
رشد و بلوغ انسانهايي آﮔﺎه و ﻓﺪاﻛﺎر
اﺳﺘﻘﺮار ﻋﺪل و ﻗﺴﻂ در ﻫﻤﻪ اﺑﻌﺎد
ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮن و ﺑﺮاﺑﺮي ﻫﻤﮕﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ آن
ﺣﻔﻆ و توسعه ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ
ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ
اﺟﺮاي ﻋﺪاﻟﺖ
توزيع ثروتها به صورت عادلانه
سازکارهاي
مختصات سياسي- اقتصادي
آشکار شدن همه گنجها و ذخاير و برکات زمين
تناﺳﺐ در رﺷﺪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ
ايجاد جامعه جهاني
اﻳﺠﺎد ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار
توسعه رﻓﺎه و آﺳﺎﻳﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ
استقرار ﺣﻜﻮﻣﺖ واﺣﺪ ﺟﻬﺎﻧﻲ
ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻗﺘﺼﺎدي در ﻋﺼﺮ ﻇﻬﻮر.
ﺑﺮﺧﻮرد ﻗﺎﻃﻊ ﺑﺎ بدعتطلبان.
رﺳﺎﻟﺖ ﺟﻬﺎﻧﻲ براي گسترش عدل و ريشهکني ظلم
ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﻮﺣﻴﺪ
اﺳﺘﺤﻜﺎم اﻣﻨﻴﺖ
مختصات فرهنگي- اجتماعي
ترويج ﻓﺮﻫﻨــﮓ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪﺳﺎﻻري و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﻖ ﻣﺪاري
اﺧﻼق اﺳﻼﻣﻲ به جامعه جهاني عرضه ميگردد
ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ انجام ميپذيرد
نظامهاي ملي و قومي در هم تافته ميشوند
قسط و عدالت اجتماعي، تحقق مييابد
اسلام به عنوان دين واحد شناخته ميشود
احيا کردن کلمه الله
ايجاد ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺮاﺳﺎس آيات ﻗﺮآن
هـ) طراحي مدل خام تصوير آينده
بعد از طي همه مراحل قبل، امکان «طراحي خام» و ايده اوليه تصوير آينده فراهم ميشود. اين تصوير براساس ملاحظات فني و احساسي، با ملاحظه واقعيتهاي موجود و درحال پديدآيي تدوين ميشود. اين تصوير، مدل خام و اوليه تلقي ميشود و ويژگي بارز آن، «واقعگرايي» است؛ زيرا امکان تحقق را به مثابه يک اصل مهم، همواره مورد نظر قرار ميدهد. در اين مرحله، بايد ضمن پرهيز از وهمپردازيهاي بدبينانه ناشي از اعتقاد به نظريه توطئه يا سادهانديشيهاي خوشبينانه؛ در پرتو رويکرد واقعنگرانه، تصويرپردازيهاي مذکور را بر اساس معيارها و اصول روششناختي نظريهپردازي، چون استلزام منطقي، رعايت شرايط انتاج، آزمونپذيري و ابطالپذيري، توسعه داد. بر همين اساس، ميتوان تصاوير زير را از مختصات شهر عدل مهدوي بيان کرد:
۱. تصوير مختصات اداري- مديريتي
«کارگزاران» ﯾﮑﯽ از ارﮐﺎن ﻣﻬﻢ ﺣﮑﻮﻣﺖ هستند. وﻗﺘﯽ ﻣﺴﺌﻮﻻن ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ، اﻓﺮادي ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﮐﺎر دوﻟﺖ و ﻣﻠّﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺎن ﺧﻮاﻫﺪرﺳﯿﺪ و دستيابي ﺑﻪ اﻫﺪاف ﺣﮑﻮﻣﺖ، آﺳﺎنﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺣﻀﺮت ﻣﻬﺪي ﺑﻪمنزله رﺋﯿﺲ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﺑﺮاي ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻋﺎﻟﻢ، ﺣﺎﮐﻤﺎﻧﯽ از ﻣﯿﺎن ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﯾﺎوران ﺧﻮد ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ. آنها همه وﯾﮋﮔﯽﻫﺎي ﯾﮏ ﺣﺎﮐﻢ اﺳﻼﻣﯽ را از ﻗﺒﯿﻞ داﻧﺶ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ، تعهد و ﭘﺎﮐﯽ در ﻧﯿﺖ و ﻋﻤﻞ و ﺷﺠﺎﻋﺖ در ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮي، دارا ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل، ﺷﺨﺺ اﻣﺎم، ﺑﻪمنزله ﻓﺮﻣﺎﻧﺮواي ﺑﺰرگ جهان، به طور ﻣﺪاوم ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺣﺎﮐﻤﺎن را زﯾﺮ ﻧﻈﺮ دارد و ﺑﺎ ﺷﺪت و دﻗّﺖ و ﺑﺪون ﭼﺸﻢﭘﻮﺷﯽ، عملکرد آنها را تحت ﺣﺴﺎبرﺳﯽ قرار ميدهد. شاخصهاي اين تصوير را ميتوان در موارد زير خلاصه کرد:
الف) ﺗﺠﻤﻴﻊ ﻋﻘﻞها و ايجاد ﺗﻤﺮﻛﺰ علمي؛
ب) روﻧﺪ ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﻲ، ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﺑﺎ اﻳﻦ روﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎ در جهان آفرينش ﻛﺸـﻒ ميشود؛
ج) توسعه اﻧﺴﺎنﺳﺎزي؛
د) بهبود اﻋﺘﻤﺎدﺳﺎزي؛
ه) ﻓﺘﻨﻪزداﻳﻲ؛
و) ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻋﺎدﻻﻧﻪ ﺛﺮوتها و اﻣﻜﺎﻧﺎت؛
ز) رشد و بلوغ انسانهايي آﮔﺎه و ﻓﺪاﻛﺎر؛
ح) اﺳﺘﻘﺮار ﻋﺪل و ﻗﺴﻂ در ﻫﻤﻪ اﺑﻌﺎد؛
ط) ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮن و ﺑﺮاﺑﺮي ﻫﻤﮕﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ آن؛
ي) ﺣﻔﻆ و توسعه ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ؛
ک) ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ؛
ل) اﺟﺮاي ﻋﺪاﻟﺖ؛
م) توزيع ثروتها به صورت عادلانه.
۲. تصوير مختصات سياسي- مالي
از ﺑﻌﺪ ﺳﯿﺎﺳﯽ، در طول ﺗﺎرﯾﺦ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﮑﺘﺐﻫﺎ و ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎي گوناگون در ﺻﺤﻨﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮدهايم. ﺳﺎﻟﯿﺎن دراز دو اﯾﺪة ﻏﺎﻟﺐ «ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻟﯿﺴﻢ» (ﻧﻤﺎﯾﻨﺪة اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻟﯿﺒﺮال دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ ﻏﺮب) و «ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﻢ» (ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﻢ)، بر اﻓﮑﺎر و اﻧﺪﯾﺸﻪهاي ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﻬﺎن ﻣﻌﺎﺻﺮ، حاکم بودند. امروزه گويا بشر از همه مکتبها و ايدئولوژيها نااميد شده در جستوجوي انديشهاي برتر است. مختصات شهر عدل ﻣﻬﺪوي در امتداد اين رويکرد طراحي و تصويرپردازي ميشود. باور به ﻣﻬﺪوﯾﺖ، اﻧﺪﯾﺸﻪاي ﺟﻬﺎﻧﯽ اﺳﺖ و اﯾﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪ، ﺑﺮاي ﺟﻬﺎن و اداره آن، ﻃﺮح و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ دارد. ﻣﻬﺪوﯾﺖ در ﻋﺮﺻﮥ ﺣﮑﻮﻣﺖ، داراي اﻫﺪاف ﺑﻠﻨﺪ و ارزﺷﯽ است و ميتوان آن را ﺑﺮاي ﺣﮑﻮﻣﺖ دﯾﻨﯽ، به عنوان ﻃﺮحي راﻫﺒﺮدي تلقي کرد. اﮔﺮ ﻣﻬﺪوﯾﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺷﻮد، ﺣﺮﮐﺖﻫﺎي اﺻﻼحي بر ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن تأثير ميگذارد. روش اﻣﺎم ﻣﻬﺪي در اﻣﻮر اقتصادي ﺣﮑﻮﻣﺖ نيز ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي استقرار برابري و ﻣﺴﺎوات ﻗﺮار دارد. اﯾﻦ ﻫﻤﺎن روش ﭘﺴﻨﺪﯾﺪهاي اﺳﺖ ﮐﻪ در زﻣﺎن ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اكرم وﺟﻮد داﺷت. از ﺷﺎﺧﺼﻪﻫﺎي ﺷﯿﻮه اقتصادي حکمراني اﻣﺎم آن اﺳﺖ ﮐﻪ در جهت رﻓﻊ ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻣﺎدي و اﯾﺠﺎد رﻓﺎه ﻣﻌﻘﻮل ﺑﺮاي زﻧﺪﮔﯽ همه اﻓﺮاد، اﻣﻮال ﻓﺮاواﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺮدم بخشيده ميشود و ﻫﺮ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪي ﮐﻪ در حاکميت وي چيزي ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ، به آن ميرسد بلکه اصولاً در حاکميت آن حضرت نيازمندي يافت نميشود. مؤلفههاي اين حاکميت عبارتند از:
الف) تناﺳﺐ در رﺷﺪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ؛
ب) ايجاد جامعه جهاني؛
ج) اﻳﺠﺎد ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار؛
د) اﻳﺠـﺎد رﻓﺎه و آﺳﺎﻳﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ؛
ه) استقرار ﺣﻜﻮﻣﺖ واﺣﺪ ﺟﻬﺎﻧﻲ؛
و) ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻗﺘﺼﺎدي در ﻋﺼﺮ ﻇﻬﻮر؛
ز) ﺑﺮﺧﻮرد ﻗﺎﻃﻊ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﻣﻘررات را دستمايه رسيدن به ﻫﺪف ﻫـﺎي ﺧـﻮد ﻗـﺮار دهد؛
ح) حکومت ﻣﻬﺪوي، برايﮔﺴﺘﺮش ﻋﺪل و رﻳﺸﻪ ﻛﻨﻲ ﻇﻠﻢ رسالت جهاني دارد؛
ط) زﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎزي ﺑﺮاي ﭘﺮﺳﺘﺶ ﺣﻖ و ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﻮﺣﻴﺪ؛
ي) ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ اﻧﻮاع ﻇﻠﻢ و اﺳﺘﺤﻜﺎم اﻣﻨﻴﺖ.
۳. تصوير مختصات فرهنگي- اجتماعي
بر اساس نگرش انديشهورزان اسلامي، عوامل اصلي تغييرات و دگرگونيها، پيش از آنکه ساختارها و نهادهاي حکومتي باشند، عوامل فرهنگي است و تحت تأثير خواست و ارادة خود انسان شکل ميگيرد. آن دسته از تغييرات اجتماعى كه سرچشمهاى الاهى دارند، با اتکا به باورها و اعتقادات الاهى و آسمانى شکل ميگيرند و شرايط خارجى بر آنها تأثير ندارد؛ هر چند از جنبه اجرايى، به عوامل بيرونى متكى بوده، با قواعد و مقررات ناظر بر موفقيت در جهان واقع سر و کار دارند.
گويا سنت تغييرناپذير الاهى، بر اين مهم استوار است كه اجرا و ايجاد تغييرات اصلاحى، با ملاحظه به عوامل خارجى، فضاى مناسب و جو عمومى انجام پذيرد (صدر، 1382: ص106). بنابراين، از ديدگاه شيعه، هر چند ظهور منجيباوري از باورهايي است که سرچشمهاى الاهى دارند؛ تحقق آن به تلاش و بلوغ عامه مردم منوط است. بنابراين، براي تحقق شهر عدل بايد موارد زير تحقق يابند:
الف) ﻓﺮﻫﻨــﮓ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪﺳﺎﻻري و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﻖﻣﺪاري ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻳﺎﺑﺪ؛
ب) اﺧﻼق اﺳﻼﻣﻲ به ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ عرضه گردد؛
ج) ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﺎ ﻓﻄـﺮت و ﻧﻬﺎد اﻧﺴﺎنﻫﺎ و ﻛﻮﺷﺶ در ﺟﻬﺖ ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪن آﻧﺎن ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎه اﺻﻴﻞ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺧﻮد انجام پذيرد؛
د) قسط و عدالت اجتماعي تحقق يابد؛
ه) اسلام به عنوان دين واحد شناخته شود؛
و) «کلمة الله» شناخته شود و اعتلا يابد؛
ز) ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ، ﺑﺮاﺳﺎس ﻗﺮآن و رﻫﻨﻤﻮدﻫـﺎي اﺳـﻼم، ﺗﻔﺴـﻴﺮ و ﺟـﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﺳﻨﺖﻫﺎ و ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺟﺎﻫﻠﻲ ﮔﺮدند.
نتيجهگيري
در پرتو حاکميت جهاني امام زمان، جامعه بشري به بهترين شيوه اداره ميشود. بشر راه رشد و کمال را طي ميکند و آرزوي ديرينه همه پيامبران و امامان برآورده ميگردد. به جاي جنگ و ظلم و ستم در بين مردم، روابطي صميمي و صلح و آشتي برقرار ميشود و جامعه انساني تابع اصول والا و ارزشها متعالي ميشود. احکام عدل اسلامي احيا شده، با گسترش آنها، حقايق بيکران قرآن آشکار ميشود. در واقع، از آثار عدالت فراگير مهدوي، آن است که حقوق برباد رفته مردم از ستمگران بازستانده ميشود؛ امکان رشد و تعالي و آموزش براي همه افراد و همه قشرها فراهم ميگردد؛ در جامعه امن مهدوي، قانون حاکم ميشود؛ ميان انسان و طبيعت آشتي برقرار ميگردد و در مجموع ميتوان گفت که جامعه عدل برپا ميشود. به طور کلي، گويا در متون ديني، در تبيين ويژگيهاي جهان آخرت و تصويرپردازي از آخرالزمان تعمّدي وجود دارد. توجه شود که اگر اراده خداوند بر اين تعلق ميگرفت كه خبري از آينده مطرح نشود، قطعاً اين كار را ميكرد؛ ولي اکنون بنابر اراده قاهر الاهي، موضوع معاد كه ماهيتي آيندهنگرانه دارد، يكي از اركان اصلي و اعتقادي دين بوده، بخش مهمي از آيات و روايات، به دو آينده محتوم دنيوي(مهدويت) و اخروي(معاد) اشاره دارند. بنابراين، آيندهپژوهان و رهبران بزرگ ميتوانند در پرتو همين رويكرد، پيشاپيش آرمانهاي مطلوب و مورد انتظار خويش را ترسيم کرده، تصويرپردازي كنند. آن گاه افراد و جوامع را به سوي تصاوير برتر خود سوق داده و موجب حرکتهاي اجتماعي سازنده گردند. بنابراين، اتخاذ رويکرد واقعگرايي انتقادي براي تصويرپردازي از آينده، بر اساس مختصات حکومت عدل مهدوي داراي پيشينه در آيات الاهي و معصومان است. در اين پژوهش با هدف تصويرپردازي واقعگرا از آينده، تلاش شده است حتيالمقدور، روايت سالمتر و دقيقتري از مختصات حکومت امام مهدي ارائه گردد.
منابع
قرآن کريم.
نهج البلاغه.
اربلي، علي بن عيسي (۱۳۸۱ق). کشف الغمة في معرفة الائمه، بيروت، چاپ مکتبة بني هاشمي.
مجلسي، محمدتقي (۱۴۰۴ق). بحارالانوار، بيروت، موسسة الوفاء.
بياضي، علي (۱۳۸۴ق). الصراط المستقيم، نجف، المکتبة الحيدرية.
پورعزت، علياصغر (۱۳۸۲). ﺗﺼﻮﻳﺮﭘﺮدازي از آﻳﻨﺪه: اﺳﺘﺮاﺗﮋي اﻗﺪام در ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﻬﺮان، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني، اﻧﺘﺸﺎرات سخن ﺳﻤﺖ.
ــــــــــــــــــــ (زمستان 1387). «گذار از حصارهاي شيشهاي معرفتشناسي با تأکيد بر الزامات زبانشناختي»، فصلنامه مطالعات ميان رشتهاي در علوم انساني، سال اول، شماره ۱.
ـــــــــــــــــــ (۱۳۸۹). مديريت قرآن کريم. تهران، انتشارات اسوه.
حراني، ابنشعبه (۱۳۶۳). تحف العقول عن آلالرسول ، قم، چاپ علياکبر غفاري.
رضايان قيهباشي، احد و علي اصغر پورعزت ( پاييز 1397). «ساخت اجتماعي آينده، در پرتو مطالعات ميانرشتهاي»، فصلنامه مطالعات ميانرشتهاي در علوم انساني، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي.
ذوالفقارزاده کرماني، محمدمهدي (۱۳۹۵). «آيندهنگري جريان اربعين: مباني معرفتي، پرسشهاي اساسي و روزنههاي پاسخ دهي»، کوفه، کنگره عهد مع الحسين.
صافي گلپايگاني، لطف الله (۱۴۱۹ق). منتخب الاثر، قم، مؤسسه سيدة المعصومة.
صدر، سيد محمدباقر (۱۳۸۲). رهبري بر فراز قرنها (گفتوگو درباره امام مهدي)، تحقيق: عبدالجبار شراره، مترجم: مصطفى شفيعى، تهران، انتشارات موعود.
قائمينيا، عليرضا (تابستان 1382). «دو نوع رئاليسم: خام و انتقادي»، فصلنامه ذهن، قم، شماره۱۴.
کارگر، رحيم (بهار 1389). «آيندهپژوهي قرآني و جايگاه مهدويت در آن»، انتظار موعود، قم، شماره32.
كرلينجر، فردان (1376). مباني پژوهش در علوم رفتاري، مترجم: حسن پاشا شريفي و جعفر نجفيزند، تهران، انتشارات آواي نور.
کليني، محمد بن يعقوب (۱۳۷۲). اصول کافي، مترجم: محمدباقر کمرهاي، تهران، انتشارات اسوه.
ـــــــــــــــــــــــــ (۱۳۶۴). روضه كافي، مترجم: رسول هاشم، تهران، ناشر حوزه علميه اسلاميه.
گودرزي، غلامرضا (تابستان و پاييز ۱۳۸۴). «تصميمگيري بر مبناي چشمانداز موعودگرا، الگويي در حوزه سياستگذاري عمومي»، فصلنامه کمال مديريت، تهران، شماره ۶ و ۷.
منزوي، مسعود، و ديگران (۱۳۸۸). آيندهپژوهي؛ مفاهيم، روشها، تهران، مرکز آيندهپژوهي علوم و فناوري دفاعي- مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي.
مولكي، مايکل (۱۳۸۹). جامعهشناسي معرفت علمي، مترجم: حسين کچوئيان، تهران، نشر ني.
يزدي حائري، علي (۱۴۲۲ق). إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب، بيروت، موسسة الاعلمي.
Bhaskar, Roy , 2008, A Realist Theory of Science. London: Routledge
Bell, D. (2004). Cyberculture: The key concepts. Psychology Press.
Dator, James (1996) Futures Studies as Applied Knowledge, New Thinking for a New Millennium: ed. R. Slaughter, London: Routledge
Der Derian J, (2009), Yirtuou War: Mapping the Military- Industrial-media Entertainment Network. London: Routledge. Boulder, CO: Westview Press.
Gordon, A. 2008.Future savvy: identifying trends to make better decisions, manage uncertainty, and profit from change. AMACOM Div American Mgmt Assn.
Hoyle, John (1995). Leadership and Futuring: Making Visions Happen. Thousand Oaks: Corwin Press
Mugrave, Alan. (1993). Common Sense, Science and Scepticism Cambridge: Cambridge University Press
Péter Alács, (2013). Recent Developments in Foresight Methodologies, Complex Networks and Dynamic Systems 1, Chapter 7 Micro-Meso-Macro: From the Heritage of the Oracle to Foresight DOI
Pourezzat, Ali Asghar; Mollaee, Abdolazim; Firouzabadi, Morteza, 2008; "Building the future: Undertaking proactive strategy for national outlook", Futures: the journal of policy, planning and futures studies, Vol. 40, PP. 893 - 887
[1]. Hoyle
[2]. Edward Cornish
[3]. Actin Science
نویسندگان:
علياصغر پورعزت ـ غلامرضا گودرزي ـ محمدمهدي ذوالفقارزاده ـ موناپارسا