اتخاذ رويکرد واقعگرايي انتقادي براي تصويرپردازي از آينده، بر اساس مختصات حکومت عدل مهدوي

(مدت زمان لازم جهت مطالعه: 22 - 43 دقیقه)

202b

چکيده

«آينده‌پژوهي»، به عنوان علم مطالعه آينده، به شناخت آينده‌هاي «ممکن»، «محتمل» و «مطلوب» جامعه مي‌پردازد. «تصويرپردازي» را نيز مي­توان هنر شکل دادن به آينده تلقي کرد؛ پردازش تصويري که آينده را به سوي وضع مطلوب، بر اساس دغدغه­هاي آرمان­شهر موعود هويت­يافته ميان امت، با ترسيم آرمان­هاي گذشته، حال و آينده سوق مي‌دهد. اين بحث در اسلام از جايگاه ويژه­اي برخوردار است. براساس باورهاي شيعه، آينده‌سازي در ظهور امام منتظر، پاسخي روشن و جامع به پرسش‌هاي فطري و بنيادين بشر در خصوص زندگي مطلوب و آرماني آينده است. در اين سمت و سو تصويرپردازي را مي­توان تلاشي خلاقانه دانست براي تجسم و ساخت هدفمند با تکيه بر واقعيات بيروني و ارزش­هاي موجود در تمدن جامعه که هدف اصلي آن، ساخت وضعيتي مطلوب، براي ايجاد عزم ملي و اميد حرکت به سوي شهر «عدل مهدوي» در پرتو سنت «عدل­محمدي» و حکومت «عدل­علوي» است. پژوهش حاضر، با استفاده از نظريه «واقع­گرايي انتقادي»، درقالب گام­هاي تصويرپردازي به بررسي آيات و روايات متبوع پرداخته و سپس به طراحي تصوير آينده مختصات حکومت عدل مهدوي در سه حوزه اداري ـ مديريتي، سياسي ـ اقتصادي و فرهنگي ـ اجتماعي مي­پردازد.

 

مقدمه

درطول تاريخ، افراد متعددي براي پيش­بيني آينده تلاش کرده­ و بسياري نيز درصدد ساختن آن، به تصويرپردازي پرداخته­اند. اقدام تصويرپردازان، خواسته يا ناخواسته واقعيت­آفرين بوده و بر ساخت ­واقعيت ­آينده اثرگذار بوده است. هدف گروه­هاي مرجع تصويرپردازي از آينده، گاهي هدف­ها، گاهي ايدئولوژي­ها، گاهي دانسته­ها، گاهي توهم­ها و گاهي ايده‌هاي خارجي کشورها بوده است. براين ­اساس، مي­توان از انواع تصويرپردازي­هاي انجام شده از آينده دسته­بندي­هاي گوناگوني ارائه کرد. از انديشه­هاي مبهم و اسرارآميز نوستراداموس گرفته تا گرايش­هاي ايدئولوژيک مارکسيست­ها، کاپيتاليست­ها و ليبرال دموکرات­ها. در اين بين رويکردهاي ديني نيز قابل تأمل­ است؛ هر چند اين رويکردها کم‌تر مورد بررسي و توجه قرار گرفته­ و به ويژه در مقوله، نگاه دين اسلام، کم‌تر مطالعه علمي شده است؛ درحالي که اين دين، از سرﺷﺖ و ﺟﻮﻫﺮ آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮاﻧﻪ‌اي برخوردار است؛ حتي تأکيد مي­شود که اﻧﺴﺎن دﻳﻦ­دار و داراي ﺗﺮﺑﻴﺖ دﻳﻨﻲ، ﺑﺎﻳﺪ آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ و ﺗﺼﻮﻳﺮﭘﺮدازي که به منزله ﺗﺮﺳﻴﻢ ﺗﺼﻮﻳﺮي ﻣﻄﻠﻮب و ﻳﺎ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب از آﻳﻨﺪه مورد نظر قرار مي‌گيرد اعم از اين که ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي ﻧﮕﺮش آﻳﻨﺪهﻧﮕﺮ ﺑﺸﺮي باشد و ﻳﺎ بر اساس سنت‌ها و ﻋﻠﻢ اﻟاهي (ﮔﻮدرزي، 1384: ص۹۴)؛ در ﻫﻤﻪ ادﻳﺎن، آﻳﻨﺪهﺷﻨﺎﺳﻲ از ﺟﺎﻳﮕﺎه ﺧﺎﺻﻲ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. معمولا ﻫﺮ آﻳﻴﻦ و ﻣﺬﻫﺒﻲ، آﻳﻨﺪهﻫﺎيي روﺷﻦ ﺑﺮاي ﭘﻴﺮواﻧﺶ ﺗﺮﺳﻴﻢ مي­کند و امکان خوشبختي در آن را ﺑﻪ اﻳﺸﺎن وﻋﺪه مي­دهد. پيروان اديان تلاش مي­کنند به آينده­اي برسند که دلخواه آن‌هاست آينده­اي که در قرآن و سنت اهل بيت به شيعيان وعده داده شده است كه در جامعه­ مهدوي متجلي مي­شود (کارگر، ۱۳۸۹: ص۱۳۹). رويكرد تصويرپردازانه از آينده‌، مي­تواند با روايات مرتبط با مهدويت سازگاري و پيوند عميقي داشته باشد؛ به منظور تحقق جامعه‌ پايدار و ايجاد رفاه بشر که يكي از اهداف بنيادين انسان‌ها است. هويلي[1] به نقل از ادوارد كورنيش[2]، موسس «انجمن جهاني آينده»، به اهدف مهم آينده‌پژوهي اشاره مي­كند: ترسيم فضايي كه در آن، انسان‌ها به‌خوبي تغذيه مي‌شوند، لباس‌هاي فاخر مي‌پوشند، از امكانات تحصيلي خوبي برخوردارند و محيط زندگي‌شان سرشار از امنيت و رفاه اجتماعي است (هويلي، 1995: ص۱۱۲). اين امر به اديان محدود نمي­شود، بلکه در فضاي علمي نيز مورد تاکيد بوده است. ديتور براين باور است كه آينده، از برهم‌كنش يا تعامل چهار مولفه‌ي «رويداد»، «روند»، «كنش» و «تصوير» شكل مي­گيرد. به اعتقاد او و ديگر آينده‌پژوهان برجسته، دو مولفه‌ آخر، با يكديگر ارتباط نزديكي دارند؛ زيرا مردم اقدامات خود را بر مبناي تصاويري كه از آينده دارند؛ انجام مي­دهند. در ادامه اين ادعا مطرح مي­شود که يكي از ماموريت‌هاي آينده­پژوهي، آن است كه به مردم كمك كند تصويرها و اقدامات خود را از محدوده‌ كوشش‌هاي منفعلانه فراتر برند (ديتور: 1996: ص۴۵۳). به همين دليل، آينده‌پژوهي را «دانش اقدام»[3] ناميده‌اند؛ دانشي که متضمن اقدام يا کنش آگاه و پيش‌دستانه، به منظور مديريت عاملانه و فاعلانه بر آينده است.

با توجه به مسئوليت‌ها و اهداف رشته آينده‌پژوهي و اهميت تصويرپردازي از آينده در پرتو مختصات شهر عدل مهدوي، سؤال اصلي پژوهش حاضر، چگونگي تبيين و ترسيم تصويري از مختصات آينده شهرعدل مهدوي بر پايه آيات و روايات است. در همين جهت پژوهش حاضر شامل گزيده­اي از آموزه­هاي قرآني و روايي در خصوص مفهوم مستقيم يا غير مستقيم با آينده­انديشي و مشتقات آن تصويرپردازي از آينده، شهر عدل و آرماني برخاسته از آموزه­ها و سنت­هاي الاهي است، و با بررسي در آيات و روايات، در سه حوزه اداري- مديريتي، سياسي- مالي و فرهنگي – اجتماعي به بيان مختصات حکومت عدل مهدوي مي­پردازد. به اين منظور، با استفاده از روش تصويرپردازي و طراحي گام­هاي روش تصويرپردازي و بهره­گيري از ديدگاه خبرگان در امتداد گام­هاي تصويرپردازي، به ارائه تصوير بصيرت­بخش از مختصات حکومت عدل مهدوي مي­پردازيم.

تصويرپردازي برساخته از رويکرد واقع­گرايي انتقادي

آن­چه امروز در جامعه انجام مي­شود، واقعيت­هاي فرداي جامعه را مي­سازد. بنابراين، سرنوشت آيندگان را به شدت تحت­تأثير قرار مي­دهد (پورعزت، ۱۳۸۹: ص۱۱). مفهوم تصوير آينده، ايده‌اي شکل دهنده ساختار رو به رشد، انتظارات، پيش‌بيني‌ها، بيم‌ها و اميدها را دربردارد؛ ضمن اين‌که به منزله مقوله‌اي نظري، دال بر اين باور است که تصويرهاي آينده، به شکل‌گيري اقدام‌هاي تاريخي افراد کمک کرده­اند (بل، ۲۰۰۴: ص۱۷۶). از ديد آينده­پژوهانه، منظور از تصوير به شکلي ساده، «تصويري کلامي» است؛ مانند تصوير عکسبرداري. در تصوير کلامي، جنبه خاصي از جهان در معرض ديد قرار مي­گيرد و جنبه­هاي ديگر آن حذف مي­شوند. تصوير، گزاره­اي مستدل نيست، بلکه به وجوهي مهم از پديده اشاره مي‌کند يا از آن خبر مي­دهد. هر تصوير، بخش قابل ملاحظه­اي از تفسير را به دوش خود خواننده و تحليل­گر مي­گذارد (پورعزت، ۱۳۸۷، ص۱۰۹). نقش و اهميت تصوير در ساخت آينده، مستلزم اتخاذ راهبرد ويژه­اي است که بتواند عناصر را با خود همنوا سازد. تحقق اين مهم، مستلزم تصويرپردازي از آينده است؛ بدين صورت که با ايجاد بصيرتي درباره آينده، تصويري حقيقي از آينده مطلوب (يا آينده محتمل) ارائه، يا بينشي طراحي شده از وضع مطلوب ترويج کند تا چشم­اندازي القايي به آينده تحميل شود (همان، ۱۳۸۲: ص۵۲). تأکيد بر تأثير تصوير، از سوي نظريه­پردازان پساساختارگرا نيز مطرح شده است (دردريان، ۲۰۰۹). تصويرپردازي اغلب در جهت القاي معنا و مفهومي خاص درباره آينده انجام مي­شود. اين پژوهش با استفاده از روش تصويرپردازي، سعي مي‌کند تصويري از مختصات عصري که اديان گوناگون، از آن به منزله آينده روشن و مطلوب، براي عموم و گاهي به منزله يک حکومت جهاني(حکومت عدل مهدوي) ياد کرده­اند؛ ترسيم کند.

اين رويکرد، مقوم تمايل به ساخت واقعيت­اجتماعي آينده(pourezzat, 2010)؛ (رضائيان و پورعزت، ۱۳۹۸)، در روالي منطقي و اطلاح­پذير است. بن­مايه اين بحث، تاکيد بر خردمندي براي آينده­سازي فعال است. اين رويکرد، باورهاي موجه و قابل اعتماد را مبنا قرار مي‌دهد و روند ساخت واقعيت آينده را در پرتو گفتمان غالب رصد و با نگاه خردمندانه، انحراف­هاي احتمالي را گوشزد مي‌کند. «واقع­گرايي­انتقادي»، عنوان رويكردي در فلسفه­ علم است که متأثر از آراي نويسندگان انگليسي زبان، چون رام­هره، مري­هسه و روي­بسكار، در دهة ۱۹۷۰ ميلادي بوده، در بحث از ماهيت علم طبيعي و موضوع مطالعه­ آن، توسعه يافته و با کوشش­هاي فكري افرادي چون راسل­کيت، اندروساير، جان­اوري، تدبنتون، به­منزله رويکردي روش­شناختي، وارد علوم اجتماعي شده است (مولكي، ۱۳۸۹: ص۴۴). «رئاليسم» (واقع­گرايي)، به­طورکلي ديدگاهي است که وجود عالم مستقل از ما را مي­پذيرد و قائل است که عالم خارج، مستقل از معرفت بشري وجود دارد و «معرفت»، توصيفي از آن است و ما دست­کم از برخي وجوه، به اين عالم معرفت داريم. بنابراين، «معرفت»، تصويري از عالم واقع است (قائمي­نيا، ۱۳۸۲: ص۲۷). مي­توان گفت که واقع‌گرايان­انتقادي، چنين نتيجه­ مي‌گيرند که تحصيل معرفت فرضي و حسي، امکان­پذير است. از نگاه آن‌ها، گرچه نمي­توان براي صدق گزاره‌ها دليل موجهي ارايه کرد؛ مي‌توان معقول بودن اعتقاد به صدق گزاره‌اي خاص را توجيه كرد. فهم واقعيت ارزشمند است؛ به­ويژه از آن حيث که اطلاعات قابل اعتمادي دربردارد. اما چگونه مي­توان از صحت و اعتبار گزاره­هاي صادق درباره واقعيت آينده مطمئن شد؟ شايد بهترين راه­حل آن باشد که گزاره­هاي مورد استفاده در شکل­دهي به تصوير آينده، به­طور مستمر در معرض انتقاد باشد. بدين ترتيب، نقد مستمر، موجب بازبيني سيستم تصويرپردازي و اصلاح آن مي­شود. گزاره­هاي صادق، مستحکم و گزاره­هاي باطل، حذف مي‌شوند و گزاره­هاي احتمالي، همچنان در انتظار آزمون مي­مانند. نمودار زير فراگرد يک خرده سيستم واقعيت­ياب را نشان مي­دهد و نحوه برخورد آن با انواع گزاره­ها را در تصويرپردازي واقع­گراي انتقادي، مورد نظر قرار مي­دهد:

نمودار ۱: فراگرد داخلي خرده سيستم واقعيت­ياب در تصويرپردازي واقع­گراي انتقادي

در اين رويکرد، همه گزاره­ها به سيستم انديشه­هاي صدق و کذب وارد مي­شوند. برخي رد و بايگاني مي­شوند و يا در سيستم جست‌و‌جوي گزاره­ها، نگهداري مي‌گردند. برخي تأييد مي­شوند و قطعه­اي از تصاوير آينده را شکل مي­دهند؛ و برخي در حالت احتمال مانده، ضمن مورد اعتنا بودن در طراحي تصوير آينده، همچنان در حالت احتمالي باقي مي­مانند تا در محک آزمون­هاي بعدي، به اعتبار يا ابطال برسند.

با توجه به اين‌كه «واقعيت» در مكتب واقع­گرايي انتقادي، لايه­بندي و داراي سطوح گوناگون است، روش­هاي آينده­نگري مبتني بر سيستم لايه­اي، بر اين مكتب معرفت­شناسي بنا نهاده شده­اند. رئاليسم انتقادي تلاش مي­کند ميان «تبيين» (شرايط عيني) و «تفهم» (معنا در ذهن کنشگران) پل بزند و از تصاوير گوناگون ايجاد شده، رمز­گشايي کند (كرلينجر، ۱۳۷۶: ص۲۹۹).

پيترآلكس در فصل هفتم کتاب تحولات اخير در روش‌هاي آينده‌نگاري، از مجموعه کتاب‌هاي شبكه‌هاي پيچيده و سيستم‌هاي پويا، سه سطح را براي مطالعات آينده‌نگاري معرفي مي‌کند:

سطح خرد(Micro-level): در اين مرحله، اطلاعات و دانش در دسترس و موجود، ارزيابي و رويدادها و ريشه­هاي بروز تغيير، شناسايي مي‌شود. درواقع اين سطح را مي‌توان در رويدادنگاري بر مشاهدات عيني و تجربي مبتني دانست.

سطح واسط يا مياني(Mezo-level): در اين سطح، اطلاعات و دانش موجود در سطح خرد، با بهره‌گيري از آراي نخبگان و ذي­نفعان، بازخواني مي‌شود و روندها و سازکارهاي اساسي مرتبط با مهم‌ترين رويدادهاي مرحله‌ قبل، شناسايي مي‌گردند. انسان‌ها براساس تصاويري كه از واقعيت دارند، عمل مي‌كنند، نه براساس خود واقعيت. اين رويکرد مياني، به رويكرد شناختي نزديك است؛ رويكردي كه معتقد است رفتارها بايد از طريق پردازش اطلاعاتي برگرفته از محرک‌ها بررسي شوند، نه از خود محرک­ها.

سطح کلان(Macro-Level): در اين سطح، همه يافته‌هاي منطقي دو سطح قبل، به صورت يک سازه پيوسته و کلان بازسازي مي‌شود و از اين طريق، اصول کلي و قواعد کلان حاکم بر پديده‌ مورد مطالعه، استخراج مي­گردد و تلاش مي‌شود الگوي کلان حاکم بر پديده­ها، کشف گردد. اين نگاه، مبتني و منطبق بر شناخت آينده‌اي است که در سطح دوم تبيين شده است. سطح کلان آينده‌‌نگاري، نشان دهنده‌ تلاش‌هاي فردي و جمعي، براي يكپارچه‌سازي اطلاعات حاصل از سطح خرد، مطابق ابعاد انتخاب شده در سطح مياني و ارائه‌ اصولي براي تسهيل تصميم­گيري است (آلكس، ۲۰۱۳: ص۳۰۰).

نمودار ۲: سطوح آينده­نگاري واقع­گرا

در هستي‌شناسي پيشنهادي بسكار، جهان از «سازکار»ها تشكيل شده است، نه «رخداد» ها. اين سازکار‌ها با هم ترکيب مي‌شوند و جريان پديده‌ها را توليد مي‌کنند. رخدادها، مقوله‌اي جدا از تجربيات هستند. پس مي‌توان جهاني را فرض کرد که در آن، رخدادها وجود دارند؛ اما تجربه‌اي وجود ندارد؛ يعني رخدادها، امور محقق شده‌اي هستند که ممكن است تجربه بشوند يا نشوند (بسکار، ۲۰۰۸: ص۳۷). بر اساس اين تحليل، بايد ميان سه سطح «عينيت­يافته»، «تحقق­يافته» و «تجربي» به شرح شکل زير تمايز قائل شد:

جدول۱: سه سطح تحليل واقع‌گرايي انتقادي(بسکار،۲۰۰۸)

عينيت­يافتگي

تحقق­يافتگي

تجربه­شدگي

سازکارها

-

-

رخداد

-

تجربه

«‌علم»، يک فراگرد درحرکت است که سه لايه دارد، نه سه لحظه. پس حرکت ميان لايه­هاي اول تا سوم است که موضوعيت دارد، نه خود ايستگاه­هاي اول، دوم و سوم. حرکت از لايه يک به لايه دو را نمي­توان قياسي دانست؛ چون طي آن، هويت­هاي جديد وارد مي­شوند (ماسگريو، 1993: ص۲۸۶). تصويرپردازي واقع­گراي­انتقادي، راهي براي نفوذ به تصاوير آينده است؛ راهي که در آن چيزي به آينده تحميل نمي­شود؛ ولي در رويکردي عدالت­گرا و مشارکت­جو و دمکراتيک، انواع سلايق سالم و غيرمزاحم (بر مبناي دانش نسبتاً قطعي) مورد نظر قرار گرفته، تلاش مي­شود بهترين تصوير مورد رضايت نسبي جمع، حاصل گردد. به نظر مي­رسد اين رويکرد، مناسب­ترين راه رسيدن به تصويري روشن با بهره­گيري از اصول اعتقادي و ديني درباره آينده موعود با همکاري و همياري عامه مردم باشد.

مراحل منطقي تصويرپردازي

با توجه به مباحث مطرح شده، اگر بخواهيم با صراحت و آگاهانه، تصويرپردازي را لحاظ کنيم، گام­هاي زير مورد نظر قرار مي­گيرند:

الف) مشخص کردن جامعه هدف تصوير؛

ب) رصد انديشه­هاي غالب در جامعه هدف؛

ج) رصد واقعيت­هاي پنهان در جامعه هدف؛

د) ارائه طرحي منسجم از خواسته­هاي سازگار جامعه هدف با رويکردي واقع­گرا؛

هـ) طراحي مدل اوليه تصوير آينده.

بدين ترتيب، فراگرد زير مورد نظر قرار مي­گيرد، و در هر بخش، درباره نحوه اجراي مراحل روش تصوير­پردازي، براي استخراج تصوير مختصات شهر عدل مهدوي به توضيح کوتاهي خواهيم پراخت:

نمودار ۳: فراگرد تصويرپردازي از آينده

الف) تعيين حدود جامعه هدف

تصويرپردازي از آينده، براي «جامعه هدف» انجام مي­شود؛ جامعه­اي محدود شده به زمان و مکاني معين. هر چه زواياي گوناگون جامعه هدف، واضح­تر و روشن­تر باشد، تصويرپردازي از آينده آن، به­نحو صحيح‌تر و مطلوب­تري امکان­پذير مي­گردد. از اين­رو، با توجه به موضوع پژوهش، جامعه هدف تعيين شده، گروهي از نخبگان و پژوهشگران در زمينه پژوهش­هاي مهدويت، در ۱۰ سال ­اخير انتخاب شدند.

ب) رصد انديشه­هاي غالب جامعه هدف

«جامعه»، بر محور نياز مردم شکل مي­گيرد؛ مردمي که به جامعه مي­پيوندند، در همه منابع و فرصت­هاي آن شريک مي­شوند. افزايش بلوغ و آگاهي و خواست و اراده افراد جامعه، از جمله مهم­ترين عوامل مؤثر بر طراحي آرماني جامعه است. همه افراد جامعه، مستقيم و غيرمستقيم در طراحي آرماني آن مشارکت مي­کنند. حاصل كار اين مرحله، معمولاً طراحي يك بسته عملياتي بزرگ است. جهت آينده‌نگري در اين عرصه بايد پيش از هر چيز، روندها را شناسايي کرد؛ يعني الگوي تغيير در داده‌هاي ثبت شده که با مدهاي زودگذر و موقت، که به‌راحتي پديد آمده و خيلي سريع ناپديد مي‌شوند؛ متفاوتند (گوردون، ۲۰۰۸: ص۹). به‌علاوه، با شناخت هم‌پوشاني روندها، ارتباط آن‌ها با يکديگر و رويدادهاي قاطع در روش ﺗﺤﻠﻴﻞ روﻧﺪ، ﺳﻌﻲ ﻣﻲﺷﻮد آثار روﻳﺪادﻫﺎي گوناگون ﺑﺮ اداﻣﻪ روند ﻛﻨﻮﻧﻲ تا آﻳﻨﺪه ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار گيرد و روﻧﺪﻫﺎي واﻗﻌﻲ­تر، ﺗﺮﺳﻴﻢ شوند. روندپژوهي يا تحليل روند، يعني چيدمان منطقي چند رويداد در ذهن تحليل­گر؛ به نحوي­که نظمي خاص را نمايان سازد (ذوالفقارزاده، ۱۳۹۵: ص۲۶). در اين گام، از روش تصويرپردازي، با توجه به موضوع پژوهش، طراحي تصوير آينده مختصات حکومت عدل مهدوي است. در اين مرحله، پس از بررسي­هاي انجام شده، روندهاي قابل ملاحظه و مورد قبول براي جامعه هدف، بر اساس آيات قرآن حکيم و روايات معتبر، ترسيم شد. در برداشت و تدبر در آيات و روايات سعي بر آن بود تا در حد امکان، مواردي که مضمون مشترک داشتند (چه در آيات و چه در روايات) به­منزله و تأکيد مورد اول، مطمح نظر قرار ‌گيرند. همچنين قالب کلي دسته­بندي در سه­گانه اداري- مديريتي، سياسي- اقتصادي و فرهنگي-اجتماعي تحليل گرديد.

جدول۲: آيات دال بر روابط اجتماعي در عرصه­هاي گوناگون جامعه

جدول آيات

عرصه مربوطه

منبع

ترجمه

آيات

رديف

فرهنگي

قرآن کريم

نساء: 174

اي مردم! از جانب پروردگارتان بر شما حجتي آمد و براي شما نوري آشکار نازل کرديم

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا

۱

سياسي

نساء: 76

آنان که ايمان آورده­اند، در راه خدا مي­جنگند و آنان که کافر شده­اند در راه شيطان. پس با هواداران شيطان قتال کنيد که مکر شيطان سست است

الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا

۲

مديريتي

انفال: 60

و تا آن‌جا که مي­توانيد نيرو و اسبان سواري آماده کنيد تا دشمنان خدا، و دشمنان خود و جز آن­ها را که شما نمي­شناسيد و خدا مي­شناسد، بترسانيد وآنچه را در راه خدا هزينه مي­کنيد، به تمامي به شما بازگردانده شود و به شما ستم نشود

وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ

۳

سياسي اقتصادي

نساء: 58

خدا به شما فرمان مي­دهد که امانت­ها را به صاحبانشان بازگردانيد و چون در ميان مردم به داوري نشينيد، به عدل داوري کنيد. خدا شما را چه نيکو پند مي­دهد، هر آينه او شنوا و بيناست

إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُم بَيْنَ النَّاسِ أَن تَحْكُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ إِنَّ اللّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا

۴

عبادي

بقره: 13۸

اين رنگ خداست و رنگ چه کسي از رنگ خدا بهتر است؟! ما پرستندگان او هستيم

صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ

۵

سياسي

بقره: 256

در دين، هيچ اجباري نيست. هدايت از گمراهي مشخص شده است. پس هر کس که به بت کفر ورزد و به خداي ايمان آورد، به چنان رشته استواري چنگ زده که گسستنش نباشد. خدا شنوا و داناست

لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَي لاَانفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

۶

فرهنگي

انشقاق: 6

اي انسان! تو در راه پروردگارت رنج فراوان مي­کشي، پس ]پاداش[ آن راخواهي ديد

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ

۷

فرهنگي سياسي

توبه: ۳۳

او کسي است که پيامبر خود را براي هدايت مردم فرستاد، با ديني درست و بر حق، تا او را بر همه دين­ها پيروز گرداند؛ هر چند مشرکان را خوش نيايد

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

۸

اقتصادي

انبيا: ۱۰۵

و ما در زبور پس از تورات نوشته­ايم که اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

۹

فرهنگي

انبياء: 92

اين شريعت شماست؛ شريعتي يگانه و من پروردگار شمايم. مرا بپرستيد

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ.

۱۰

سياسي

رعد: 11

آدمي را فرشتگاني است که پياپي به امر خدا از رو به رو و پشت سرش، مي آيند و نگهباني‌اش مي‌کنند. خدا چيزي را که از آن مردمي است دگرگون نکندتا آن مردم خود دگرگون شوند. چون خدا براي مردمي بدي خواهد، هيچ چيز مانع او نتواند شد و ايشان را جز خدا هيچ کارسازي نيست

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءاً فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ.

۱۱

سياسي

نور: 55

خدا به کساني از شما که ايمان آورده­ و کارهاي شايسته کرده­اند، وعده داد که در روي زمين جانشين ديگرانشان کند؛ همچنان که مردمي را که پيش از آن‌ها بودند، جانشين ديگران کرد و دينشان را که خود برايشان پسنديده است، استوار سازد و وحشت آنان را به ايمني بدل کند. مرا مي­پرستند و هيچ چيزي را با من شريک نمي­کنند و آن­ها که از اين پس ناسپاسي کنند، فرومايه‌اند.

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.

۱۲

سياسي

نمل: 62

امام جعفر صادق در روايتي چنين آمده است: اين كلام در مورد قائم وارد شده و اوست كه هر لحظه خدا را مي‌خواند، براي دفع دشواري و به زودي پروردگار، وي را بر كرسي اقتدار جهاني مي‌نشاند

أمّن يُجيب المضطرّ اذا دعاه ويكشف السّوء

جدول۳: روايات دال بر روابط اجتماعي در عرصه­هاي گوناگون جامعه

جدول روايات

رديف

روايت

ترجمه روايات

منبع روايات

عرصه مربوط

۱

قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَري إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَاليٰ بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سَائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ يُعْطِيهِ اللُّغَاتِ وَ مَعْرِفَةَ الْأَنْسَابِ وَ الْآجَالِ وَ الْحَوَادِثِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَ الْمَحْجُوجِ فَرْقٌ.

از امام حسن عسکري چنين روايت شده است: همانا خداوند متعال، حجّت و خليفه خود را براي بندگانش الگو و دليلي روشن قرار داد. همچنين خداوند حجّت خود را به تمام لغت‌ها و اصطلاحات قبايل و اقوام آشنا ساخت. او أنساب همه را مي‌شناسد و از نهايت عمر انسان‌ها و موجودات و نيز جريان‌ها و حادثه‌ها آگاهي کامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نمي‌داشت، بين حجت خدا و بين ديگران فرقي نبود

الکافي، ج ۱، ص ۵0۹.

مديريتي

۲

أفضَلُ العِبادَةِ بَعدَ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ

در روايتي از امام موسي کاظم چنين آمده است: بهترين عبادت، بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشايش است

تحف العقول، ص403

فرهنگي

۴

اُبَشِّرُکُم بالمَهدي يُبْعَثُ في اُمَّتي عَلي إختلافٍ مِنَ النّاسِ وَ زَلازِلَ يملاُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَتْ جَوراً وَ ظُلماً يرضي عَنهُ ساکِنُ السَّماء وَ ساکِنُ الأَرضِ يقَسِّمُ المالَ صِحاحاً فَقالَ رَجُلٌ ما صِحاحاً قال: بالسَّويهِ بَينَ الناسَ

در روايتي از پيامبر چنين آمده است: شما را مژده به ظهور مهدى مى­دهم، كه هنگام اختلاف زياد و تزلزل مردم، قيام كند و زمين را پر از عدل و داد کند؛ چنان كه از ظلم و ستم پر شده باشد. ساكنان آسمان و زمين از حكومت او راضى خواهند بود و اموال را ميان مردم به طور مساوى قسمت كند

بحارالانوار، ج ۵1، ص 81

سياسي

۵

عن اميرالمؤمنين قال: أَلا و اِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ

در روايتي از امام علي چنين آمده است: بدانيد كه همانا آن كسي از ما ]مهدي [ که فتنه­هاي آينده را دريابد، با چراغي روشن در آن گام مي­نهد]يعني، خود دچار فتنه مي­شود و ديگران او را فتنه نمي­شمارند[ و بر سيره و روش صالحان رفتار مي‌كند

نهج البلاغه، خ150

مديريتي

سياسي

۶

قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ: اَلْأَئِمَّةُ بَعْدِي اِثْنَا عَشَرَ عَدَدَ شُهُورِ اَلْحَوْلِ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ لَهُ هَيْبَةُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِيسي وَ حُكْمُ دَاوُدَ وَ صَبْرُ أَيُّوبَ

در روايتي از پيامبر چنين آمده است: ائمه بعد از من 12 نفرند؛ به تعداد ماه­هاي سال و مهدي اين امت از ما است، هيبتي موسي گونه دارد و به زيبايي مانند عيسي است و در حكم مانند داود عمل مي‌کند و صبر ايوب دارد.

منتخب الاثر، ج1، ص50

سياسي

۷

عن ابي جعفر اَنَّ الله تَباركَ و تَعالَي حَيْثُ خَلَقَ الخَلقَ ... أخذَ المِيثاقَ علَي أوليِ العزمِ، أنَّني رَبُّكم و محمدُ رسولي و علي أميرُ المؤمنينَ، و أوصِياءُهُ مِن بعدِهِ ولاةُ أمري و خُزَّانُ علمي و أنَّ المهدِيَّ

در روايتي از امام باقر چنين آمده است: خداوند تبارك و تعالي زماني كه مخلوقات را آفريد .... از پيامبران اولي العزم، پيمان گرفت كه من پروردگار شمايم و محمد فرستاده من است و علي و جانشينان بعد از او واليان امر و مخزن علم من هستند ]يعني رهبري علمي و سياسي به دست آنهاست[، و همانا به وسيله مهدي دينم را ياري مي كنم و حكومتم را بر پا مي­سازم و از دشمنانم انتقام مي­گيرم و به وسيله او همه را به بندگي خود مي­كشانم، خواه از روي اطاعت باشد و خواه از روي اكراه

اصول كافي، ج2، ص8

سياسي

۸

يخرجٌ المهديُّ مِنْ وُلْدي يصْلِح اللُهُ تَعالي أمْرَهُ في ليَلةٍ فيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً.

در روايتي از پيامبر چنين آمده است: مهدي كه از فرزندان من است، قيام مي­كند؛ در حالي كه خداوند يك شبه، امر قيام او را اصلاح مي­كند. پس زمين را همان‌گونه كه پر از ظلم و ستم شده است، پر از عدل و داد مي‌كند

اعلام الوري بأعلام الهدي، ص386.

سياسي

۹

يَخرجٌ المهدىَ فىِ اُمتىِ يبَعثهُ اللهُ غيَاثاً لِلناسِ تَنعَمُ الُامةُ و تعَيشُ المَاشية و تُخرجُ الاَرضُ نبَاتهُا و يعَطىِ المْالُ صَحاحاً

در روايتي از پيامبر چنين آمده است: مهدى ميان امت من قيام خواهد كرد و خداوند او را به طور آشكار براى مردم برانگيزد. ]در زمان او[ مردم در رفاه و چهار پايان، در آسايش باشند، و زمين روييدني­هاى خود را بيرون دهد و او مال را به طور مساوى ميان مردم تقسيم کند.

كشف الغمه، ج 52، ص 470

سياسي

اقتصادي

۱۰

إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِيمَانَ عَلَي كُلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِيهِ بِحَقِيقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَهُ أَوْ يُؤَدِّيَ الْجِزْيَةَ كَمَا يُؤَدِّيهَا الْيَوْمَ أَهْلُ الذِّمَّةِ

در روايتي از امام باقر چنين آمده است: زماني كه قائم  قيام كند، ايمان را بر هر بت پرستي عرضه مي‏كند. پس اگر واقعاً ايمان آورد، او را رها مي كند و اگر ايمان حقيقي نياورد، او را به پرداخت جزيه مجبور مي­كند؛ چنان‌كه اهل ذمه امروز جزيه مي­دهند

كافي، ج2، ص 227

مديريتي

سياسي

۱۱

عَنْ يَمَانٍ التَّمَّارِ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جُلُوساً فَقَالَ لَنَا إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ

در روايتي از امام صادق چنين آمده است: همانا براي صاحب الامر غيبتي است، پس هركسي در دوران او دين خود را حفظ كند، مانند كسي است كه خار مغيلان را با دست بتراشد.

اصول كافي، ج 1، ص ۳۳۵

سياسي

۱۲

تَملأُ الارضُ ظُلماً و جَوراً فيَقومُ رجَلٌ مِن عِترتَى فيِملأُها قَسِطاً وَ عَدلاً يَمْلِكُ سَبعِاً او تِسْعاً

در روايتي از پيامبر چنين آمده است: زمين پر از ظلم و ستم گردد؛ پس مردى از عترت من قيام كند و آن را پر از عدل و داد گرداند و هفت يا نه سال سلطنت کند.

بحارالانوار، ج 51، ص 78 و کشف الغمه، ج2، ص468.

مديريتي

سياسي

۱۳

لاَ تَنْقَضِي اَلسَّاعَةُ حَتَّى يَمْلِكَ اَلْأَرْضَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ قَبْلَهُ جَوْراً يَمْلِكُ سَبْعَ سِنِينَ

در روايتي از پيامبر آمده است: قيامت منقضى نخواهد شد تا اين كه مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد و او زمين را پر از عدل و داد كند؛ چنان كه پر از ظلم شده باشد و مدت سلطنت ايشان هفت سال است.

كشف الغمه، ج 2، ص 468

سياسي

۱۴

طوبي لِمَن أدرَكَ قائِمَ أهلِ بَيتي وهُوَ مُقتَدٍ بِهِ قَبلَ قِيامِهِ، يَأتَمُّ بِهِ وبِأَئِمَّةِ الهُدي مِن قَبلِهِ، ويَبرَأُ إلَي اللّهِ عز و جل مِن عَدُوِّهِم، اُولئِكَ رُفَقائي وأكرَمُ اُمَّتي عَلَيَّ

در روايتي از پيامبر آمده است: خوشا به حال كسي كه زمان قائم را درك كند؛ در حالي كه قبل از قيامش از او پيروي مي‌كرده، به او و ائمه هدا قبل از او متمسك شده و از دشمنانشان، به سوي خداوند بيزاري جسته است. آن­ها دوستان من و كريم‌ترينِ افراد امت من هستند

بحارالانوار، ج51، ص7۲

فرهنگي

۱۵

اِذا قامَ القائِمُ لايبقي اَرضٌ اِلّا نُودِي فيها شَهادَةُ اَن لا اِله اِلّا اللّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه

در روايتي از امام باقر چنين آمده است: زماني که قائم قيام کند، هيچ سرزميني نمي‌ماند، مگر اين که نداي شهادتين: لا اله الّا الله و محمّد رسول الله در آن طنين‌ افکند

بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۰

سياسي

فرهنگي

۱۶

کَاَنّي اَنظُرُ اِلي شيعَتنا بمسجِدِ الکُوفَه، قَد ضَرَبُوا الفَساطيطَ يُعَلّموُنَ النّاسَ القُرانَ کَما اُنزِلَ

در روايتي از امام علي چنين آمده است: و شيعيان ما، اهل بيت را مي‌بينم که در مسجد کوفه گرد آمده و خيمه‌هايي برافراشته‌اند و در آن‌ها قرآن را آن چنان که نازل شده است، به مردم ياد مي‌دهند

الغيبة نعماني، ص318.

سياسي

۱۷

يُظْهِرُ اَللَّهُ(عَزوجَلَّ) لَهُ كُنُوزَ اَلْأَرْضِ وَ مَعَادِنَهَا

در روايتي از پيامبر آمده است: خداوند، گنج‌هاي زمين و معادن آن را براي امام مهدي ظاهر خواهد کرد

کمال‌الدين و تمام النعمه، ج2، ص394.

اقتصادي

ج)رصد واقعيت­هاي موجود

كار اصلي اين مرحله، «رصد» تحولات داخلي و خارجي سيستم، براي بهينه­سازي منافع در هر وضعيت محتمل است. در اين مرحله از گام­هاي تصويرپردازي، مي­توان از روش «ديده­باني»، به­عنوان فراگرد که به رصد اين مرحله کمک مي­کند نام برد. «ﺩﻳﺪﻩﺑﺎﻧﻲ» ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻲ ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧـﺎﻇﺮ ﺑـﺮ ﻣﺴئله‌اي ﻣﻌـﻴﻦ ﻭ ﺑـﺮﺍﺳـﺎﺱ ﺷﺎﺧﺺﻫﺎﻳﻲ ويژه ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻭ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻣﺤﻴﻂ (واقعيت­هاي موجود در رفتار جامعه هدف) ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻣﻲ­ﮐﻨﺪ. سيستم ﺩﻳﺪﻩﺑﺎﻧﻲ، ﻣﻲﻛﻮﺷﺪ با ﭘﻮﻳﺶ و پايش ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖﻫﺎ ﻭ ﻋﻼﻳﻢ ﺿﻌﻴﻒﺗﻐﻴﻴﺮ، ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻏﺎﻓﻠﮕﻴﺮﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ را ﺩﺭﺑﺮﺍﺑﺮ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﻭ ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﻫﺪ. دﯾﺪهﺑﺎﻧﯽ به ﮐﺸﻒ ارﺗﺒﺎﻃ دروﻧﯽ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺤﯿﻄﯽ در ﺣﻮزه­ روﯾﺪادﻫﺎ و روﻧﺪها مي­پردازد؛ روندهايي که ممکن است. ﺑﺎﻟﻘﻮه ﺑﺮ ﺟﺮﯾﺎن تصميمﮔﯿﺮي ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﮕﺬارند (منزوي و همکاران، ۱۳۸۸: ص۵۰). در اين گام، ­از همان عوامل بالفعل در نظريه واقع­گرايي انتقادي استفاده مي­شود. در اين پژوهش، واقعيت­هاي موجود، همان استنباط­هايي هستند که جامعه هدف (نخبگان حوزه مهدويت)، درباره مختصات حکومت مهدوي در آثار و نوشته­هاي خود به آن­ها اشاره کرده­اند و ما بعد از بررسي­هاي فراوان و توجه به تکراري نبودن موارد ياد شده توسط نخبگان و صاحب­نظران اين حوزه، درقالب جدول زير، آن­ها را طبقه­بندي کرده­ايم:

جدول۴: آراء و ديدگاه‌هاي خبرگان مهدويت درباره مختصات حکومت مهدوي

رديف

آراءو نظرات نخبگان و صاحب­نظران حوزه مهدويت

مختصات حکومت مهدوي

۱

نزول ارزاق و نعمت‌ها از آسمان و و نمايان شدن نعمت‌هاي زمين

سياسي- اقتصادي

۲

کامل کردن علوم

اداري-مديريتي

۳

ارث زمين به اولياي خدا

سياسي-اقتصادي

۴

وسعت ديداري و شنيداري مؤمنان

اداري-مديريتي

۵

احياي بندگان و شهرها

سياسي-اقتصادي

۶

همنشيني ملائک با مؤمنان

فرهنگي-اجتماعي

۷

برقراري امنيت به‌منظور عبوديت خدا

سياسي-اقتصادي

۸

حکومت صالحان

سياسي-اقتصادي

۹

عدالت ورزي نسبت به همه بندگان؛ چه نيکوکار و چه بدکردار

سياسي

۱۰

بازگرداندن همه حق‌ها به صاحبانش

اداري-مديريتي

۱۱

يافت نشدن فرد محتاج صدقه

سياسي-اقتصادي

۱۲

اقامه همه سنت‌ها

فرهنگي-اجتماعي

۱۳

از ميان بردن همه بدعت‌ها

فرهنگي-اجتماعي

۱۴

به صحنه آوردن همه کتاب‌هاي آسماني

فرهنگي-اجتماعي

۱۵

حکم کردن بين همه مردم بر اساس کتاب آسماني مورد پذيرش

اداري-مديريتي

۱۶

فراوان شدن دام و احشام

سياسي-اقتصادي

۱۷

گرد آوردن همه دارايي‌هاي آشکار و نهان زمين نزد او

سياسي-اقتصادي

۱۸

پذيرش اسلام از سوي همگان

فرهنگي-اجتماعي

۱۹

بزرگي يافتن منزلت امت

اداري-مديريتي

۲۰

فراهم آمدن امکان ديدن يکديگر با وجود بعد مسافت

اداري-مديريتي

۲۱

امنيت يافتن راه‌ها

سياسي-اقتصادي

د) ارائه طرحي منسجم درباره خواسته­هاي سازگار جامعه هدف با رويکردي واقع­گرا

واقعيت­هاي متن پژوهش، آيات و روايات، بايد در شمار ملاحظات فني بحث، مورد نظر قرار گيرند. همچنين در باب خواسته­هاي جامعه هدف (آثار و ملاحظات نخبگان حوزه مهدويت) و ملاحظات انساني، مي­توان گفت تحقق خواسته­هاي انساني، بدون توجه به ملاحظات فني محيط ممکن نيست. بنابراين، در تصويرپردازي از آينده، بايد به­گونه­اي عمل کرد که همواره ميان ملاحظات انساني و فني، وضعيت تعادلي متناسب برقرار بماند. با توجه به مفروضات پايه‌اي، معرفت‌شناسي واقع‌گرايي انتقادي و انگاره‌‌اي جهان لايه‌بندي شده، در اين مرحله از پژوهش، از تحليل لايه­اي واقع­گرايي انتقادي استفاده شد. سطوح مورد بررسي عبارتند از:

سطح اول: سطح خرد(Micro-level): «رويدادنگاري مبتني بر مشاهدات عيني و تجربي» که در بحث ما بر اساس بررسي آيات و روايات در اين حوزه مورد توجه قرار گرفت.

سطح دوم: مياني(Mezo-level):«بهره‌گيري از آراي نخبگان و ذي­نفعان در بازخواني» که در بحث ما در قالب بررسي آرا و ديدگاه‌هاي خبرگان درباره مختصات حکومت مهدوي و نحوه انعکاس در آثار آن­ها، مطرح مي‌گردد.

سطح سوم: سطح کلان(Macro-Level): «همه يافته‌هاي منطقي دو سطح قبل، به صورت يک سازه پيوسته و کلان منسجم مي­گردند و اصول کلي و قواعد کلان حاکم بر پديده‌ مورد مطالعه، استخراج مي­شود و در جهت کشف الگوي کلان حاکم بر پديده تلاش مي­شود» (آلكس، ۲۰۱۳: ص۳۰۰). نکته اصلي در اين گام، بررسي و تحليل اطلاعات به دست آمده از دو مرحله قبلي و تجميع آن­هاست. اين يافته­ها در جدول ۵ ارائه شده­اند:

جدول۵: طرح رويکر واقع­گرايي از مختصات اداري-مديريتي

عرصه مربوط

تجربه‌شدگي

تحقق‌يافتگي

عينيت‌يافتگي

منابع اخذ

مختصات

اداري- مديريتي



آيات مرتبط

آيات و روايات

روايات مرتبط


آرا و ديدگاه‌هاي خبرگان مهدويت درباره مختصات حکومت مهدوي

رخداد­ها: آرا و ديدگاه‌هاي نخبگان و انديشمندان مهدويت

ﺗﺠﻤﻴﻊ ﻋﻘﻞﻫﺎ و ايجاد ﺗﻤﺮﻛﺰ علمي

روﻧﺪ ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﻲ

همگاني بودن

توسعه اﻧﺴﺎن ﺳﺎزي

بهبود اﻋﺘﻤﺎد ﺳﺎزي

ﻓﺘﻨﻪ زداﻳﻲ

ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻋﺎدﻻﻧﻪ ﺛﺮوت­ها و اﻣﻜﺎﻧﺎت

رشد و بلوغ انسان­هايي آﮔﺎه و ﻓﺪاﻛﺎر

اﺳﺘﻘﺮار ﻋﺪل و ﻗﺴﻂ در ﻫﻤﻪ اﺑﻌﺎد

ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮن و ﺑﺮاﺑﺮي ﻫﻤﮕﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ آن

ﺣﻔﻆ و توسعه ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ

ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ

اﺟﺮاي ﻋﺪاﻟﺖ

توزيع ثروت‌ها به صورت عادلانه



سازکارهاي

مختصات سياسي- اقتصادي

آشکار شدن همه گنج‌ها و ذخاير و برکات زمين

تناﺳﺐ در رﺷﺪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ

ايجاد جامعه جهاني

اﻳﺠﺎد ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار

توسعه رﻓﺎه و آﺳﺎﻳﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ

استقرار ﺣﻜﻮﻣﺖ واﺣﺪ ﺟﻬﺎﻧﻲ

ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻗﺘﺼﺎدي در ﻋﺼﺮ ﻇﻬﻮر.

ﺑﺮﺧﻮرد ﻗﺎﻃﻊ ﺑﺎ بدعت­طلبان.

رﺳﺎﻟﺖ ﺟﻬﺎﻧﻲ براي گسترش عدل و ريشه­کني ظلم

ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﻮﺣﻴﺪ

اﺳﺘﺤﻜﺎم اﻣﻨﻴﺖ

مختصات فرهنگي- اجتماعي

ترويج ﻓﺮﻫﻨــﮓ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ­ﺳﺎﻻري و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﻖ ﻣﺪاري

اﺧﻼق اﺳﻼﻣﻲ به جامعه جهاني عرضه مي­گردد

ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ انجام مي­پذيرد

نظام­هاي ملي و قومي در هم تافته مي­شوند

قسط و عدالت اجتماعي، تحقق مي­يابد

اسلام به عنوان دين واحد شناخته مي­شود

احيا کردن کلمه الله

ايجاد ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ ﺑﺮاﺳﺎس آيات ﻗﺮآن

هـ) طراحي مدل خام تصوير آينده

بعد از طي همه مراحل قبل، امکان «طراحي خام» و ايده اوليه تصوير آينده فراهم مي­شود. اين تصوير براساس ملاحظات فني و احساسي، با ملاحظه واقعيت­هاي موجود و درحال پديدآيي تدوين مي­شود. اين تصوير، مدل خام و اوليه تلقي مي­شود و ويژگي بارز آن، «واقع­گرايي» است؛ زيرا امکان تحقق را به مثابه يک اصل مهم، همواره مورد نظر قرار مي­دهد. در اين مرحله، بايد ضمن پرهيز از وهم­پردازي­هاي بدبينانه ناشي از اعتقاد به نظريه توطئه يا ساده­انديشي­هاي خوشبينانه؛ در پرتو رويکرد واقع­نگرانه، تصويرپردازي­هاي مذکور را بر اساس معيارها و اصول روش­شناختي نظريه­پردازي، چون استلزام منطقي، رعايت شرايط انتاج، آزمون­پذيري و ابطال­پذيري، توسعه داد. بر همين اساس، مي­توان تصاوير زير را از مختصات شهر عدل مهدوي بيان کرد:

۱. تصوير مختصات اداري- مديريتي

«کارگزاران» ﯾﮑﯽ از ارﮐﺎن ﻣﻬﻢ ﺣﮑﻮﻣﺖ هستند. وﻗﺘﯽ ﻣﺴﺌﻮﻻن ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ، اﻓﺮادي ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﮐﺎر دوﻟﺖ و ﻣﻠّﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺎن ﺧﻮاﻫﺪرﺳﯿﺪ و دستيابي ﺑﻪ اﻫﺪاف ﺣﮑﻮﻣﺖ، آﺳﺎنﺗﺮ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. ﺣﻀﺮت ﻣﻬﺪي ﺑﻪمنزله رﺋﯿﺲ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ، ﺑﺮاي ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻋﺎﻟﻢ، ﺣﺎﮐﻤﺎﻧﯽ از ﻣﯿﺎن ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﯾﺎوران ﺧﻮد ﺑﺮ ﻣﯽﮔﺰﯾﻨﺪ. آن­ها همه وﯾﮋﮔﯽﻫﺎي ﯾﮏ ﺣﺎﮐﻢ اﺳﻼﻣﯽ را از ﻗﺒﯿﻞ داﻧﺶ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ، تعهد و ﭘﺎﮐﯽ در ﻧﯿﺖ و ﻋﻤﻞ و ﺷﺠﺎﻋﺖ در ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮي، دارا ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل، ﺷﺨﺺ اﻣﺎم، ﺑﻪمنزله ﻓﺮﻣﺎﻧﺮواي ﺑﺰرگ جهان، به طور ﻣﺪاوم ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺣﺎﮐﻤﺎن را زﯾﺮ ﻧﻈﺮ دارد و ﺑﺎ ﺷﺪت و دﻗّﺖ و ﺑﺪون ﭼﺸﻢﭘﻮﺷﯽ، عملکرد آن­ها را تحت ﺣﺴﺎبرﺳﯽ قرار مي­دهد. شاخص­هاي اين تصوير را مي­توان در موارد زير خلاصه کرد:

الف) ﺗﺠﻤﻴﻊ ﻋﻘﻞها و ايجاد ﺗﻤﺮﻛﺰ علمي؛

ب) روﻧﺪ ﺗﻮاﻧﺒﺨﺸﻲ، ﻫﻤﮕﺎﻧﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد و ﺑﺎ اﻳﻦ روﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎ در جهان آفرينش ﻛﺸـﻒ مي‌شود؛

ج) توسعه اﻧﺴﺎن‌ﺳﺎزي؛

د) بهبود اﻋﺘﻤﺎد‌ﺳﺎزي؛

ه) ﻓﺘﻨﻪزداﻳﻲ؛

و) ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻋﺎدﻻﻧﻪ ﺛﺮوت‌ها و اﻣﻜﺎﻧﺎت؛

ز) رشد و بلوغ انسان‌هايي آﮔﺎه و ﻓﺪاﻛﺎر؛

ح) اﺳﺘﻘﺮار ﻋﺪل و ﻗﺴﻂ در ﻫﻤﻪ اﺑﻌﺎد؛

ط) ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻗﺎﻧﻮن و ﺑﺮاﺑﺮي ﻫﻤﮕﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ آن؛

ي) ﺣﻔﻆ و توسعه ﻣﺤﻴﻂ زﻳﺴﺖ؛

ک) ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻋﻠﻢ و داﻧﺶ؛

ل) اﺟﺮاي ﻋﺪاﻟﺖ؛

م) توزيع ثروت‌ها به صورت عادلانه.

۲. تصوير مختصات سياسي- مالي

از ﺑﻌﺪ ﺳﯿﺎﺳﯽ، در طول ﺗﺎرﯾﺦ ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺷﮑﺴﺖ ﻣﮑﺘﺐﻫﺎ و ﺣﮑﻮﻣﺖﻫﺎي گوناگون در ﺻﺤﻨﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮده­ايم. ﺳﺎﻟﯿﺎن دراز دو اﯾﺪة ﻏﺎﻟﺐ «ﮐﺎﭘﯿﺘﺎﻟﯿﺴﻢ» (ﻧﻤﺎﯾﻨﺪة اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻟﯿﺒﺮال دﻣﻮﮐﺮاﺳﯽ ﻏﺮب) و «ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﻢ» (ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه ﺳﻮﺳﯿﺎﻟﯿﺴﻢ)، بر اﻓﮑﺎر و اﻧﺪﯾﺸﻪ­هاي ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﻬﺎن ﻣﻌﺎﺻﺮ، حاکم بودند. امروزه گويا بشر از همه مکتب­‌ها و ايدئولوژي­ها نااميد شده در جست‌و‌جوي انديشه­اي برتر است. مختصات شهر عدل ﻣﻬﺪوي در امتداد اين رويکرد طراحي و تصويرپردازي مي­شود. باور به ﻣﻬﺪوﯾﺖ، اﻧﺪﯾﺸﻪ‌اي ﺟﻬﺎﻧﯽ اﺳﺖ و اﯾﻦ اﻧﺪﯾﺸﻪ، ﺑﺮاي ﺟﻬﺎن و اداره آن، ﻃﺮح و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ دارد. ﻣﻬﺪوﯾﺖ در ﻋﺮﺻﮥ ﺣﮑﻮﻣﺖ، داراي اﻫﺪاف ﺑﻠﻨﺪ و ارزﺷﯽ است و مي­توان آن را ﺑﺮاي ﺣﮑﻮﻣﺖ دﯾﻨﯽ، به عنوان ﻃﺮحي راﻫﺒﺮدي تلقي کرد. اﮔﺮ ﻣﻬﺪوﯾﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺷﻮد، ﺣﺮﮐﺖﻫﺎي اﺻﻼحي بر ﺳﺮاﺳﺮ ﺟﻬﺎن تأثير مي­گذارد. روش اﻣﺎم ﻣﻬﺪي در اﻣﻮر اقتصادي ﺣﮑﻮﻣﺖ نيز ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎي استقرار برابري و ﻣﺴﺎوات ﻗﺮار دارد. اﯾﻦ ﻫﻤﺎن روش ﭘﺴﻨﺪﯾﺪه­اي اﺳﺖ ﮐﻪ در زﻣﺎن ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ اكرم وﺟﻮد داﺷت. از ﺷﺎﺧﺼﻪﻫﺎي ﺷﯿﻮه اقتصادي حکمراني اﻣﺎم آن اﺳﺖ ﮐﻪ در جهت رﻓﻊ ﻧﯿﺎزﻫﺎي ﻣﺎدي و اﯾﺠﺎد رﻓﺎه ﻣﻌﻘﻮل ﺑﺮاي زﻧﺪﮔﯽ همه اﻓﺮاد، اﻣﻮال ﻓﺮاواﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺮدم بخشيده مي­شود و ﻫﺮ ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪي ﮐﻪ در حاکميت وي چيزي ﻃﻠﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ، به آن مي‌رسد بلکه اصولاً در حاکميت آن حضرت نيازمندي يافت نمي‌شود. مؤلفه‌هاي اين حاکميت عبارتند از:

الف) تناﺳﺐ در رﺷﺪ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺗﻮﺳﻌﻪ؛

ب) ايجاد جامعه جهاني؛

ج) اﻳﺠﺎد ﺗﻮﺳﻌﻪ ﭘﺎﻳﺪار؛

د) اﻳﺠـﺎد رﻓﺎه و آﺳﺎﻳﺶ ﻋﻤﻮﻣﻲ؛

ه) استقرار ﺣﻜﻮﻣﺖ واﺣﺪ ﺟﻬﺎﻧﻲ؛

و) ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻲ اﻗﺘﺼﺎدي در ﻋﺼﺮ ﻇﻬﻮر؛

ز) ﺑﺮﺧﻮرد ﻗﺎﻃﻊ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﺨﻮاﻫﺪ ﻣﻘررات را دستمايه رسيدن به ﻫﺪف ﻫـﺎي ﺧـﻮد ﻗـﺮار دهد؛

ح) حکومت ﻣﻬﺪوي، برايﮔﺴﺘﺮش ﻋﺪل و رﻳﺸﻪ ﻛﻨﻲ ﻇﻠﻢ رسالت جهاني دارد؛

ط) زﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎزي ﺑﺮاي ﭘﺮﺳﺘﺶ ﺣﻖ و ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺗﻮﺣﻴﺪ؛

ي) ﻣﺒﺎرزه ﺑﺎ اﻧﻮاع ﻇﻠﻢ و اﺳﺘﺤﻜﺎم اﻣﻨﻴﺖ.

۳. تصوير مختصات فرهنگي- اجتماعي

بر اساس نگرش انديشه‌ورزان اسلامي، عوامل اصلي تغييرات و دگرگوني‏ها، پيش از آن­که ساختارها و نهادهاي حکومتي باشند، عوامل فرهنگي است و تحت تأثير خواست و ارادة خود انسان شکل مي­گيرد. آن دسته از تغييرات اجتماعى كه سرچشمه‌اى الاهى دارند، با اتکا به باورها و اعتقادات الاهى و آسمانى شکل مي­گيرند و شرايط خارجى بر آن­ها تأثير ندارد؛ هر چند از جنبه اجرايى، به عوامل بيرونى متكى بوده، با قواعد و مقررات ناظر بر موفقيت در جهان واقع سر و کار دارند.

گويا سنت تغييرناپذير الاهى، بر اين مهم استوار است كه اجرا و ايجاد تغييرات اصلاحى، با ملاحظه به عوامل خارجى، فضاى مناسب و جو عمومى انجام پذيرد (صدر، 1382: ص106). بنابراين، از ديدگاه شيعه، هر چند ظهور منجي­باوري از باورهايي است که سرچشمه‌اى الاهى دارند؛ تحقق آن به تلاش و بلوغ عامه مردم منوط است. بنابراين، براي تحقق شهر عدل بايد موارد زير تحقق يابند:

الف) ﻓﺮﻫﻨــﮓ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪﺳﺎﻻري و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﻖﻣﺪاري ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﻳﺎﺑﺪ؛

ب) اﺧﻼق اﺳﻼﻣﻲ به ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻲ عرضه گردد؛

ج) ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، ﻣﺘﻨﺎﺳـﺐ ﺑـﺎ ﻓﻄـﺮت و ﻧﻬﺎد اﻧﺴﺎنﻫﺎ و ﻛﻮﺷﺶ در ﺟﻬﺖ ﺑﺎزﮔﺮداﻧﺪن آﻧﺎن ﺑﻪ ﺟﺎﻳﮕﺎه اﺻﻴﻞ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺧﻮد انجام پذيرد؛

د) قسط و عدالت اجتماعي تحقق يابد؛

ه) اسلام به عنوان دين واحد شناخته شود؛

و) «کلمة الله» شناخته شود و اعتلا يابد؛

ز) ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺟﺪﻳﺪ، ﺑﺮاﺳﺎس ﻗﺮآن و رﻫﻨﻤﻮدﻫـﺎي اﺳـﻼم، ﺗﻔﺴـﻴﺮ و ﺟـﺎﻳﮕﺰﻳﻦ ﺳﻨﺖﻫﺎ و ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎي ﺟﺎﻫﻠﻲ ﮔﺮدند.

نتيجه‌‌گيري

در پرتو حاکميت جهاني امام زمان، جامعه بشري به بهترين شيوه اداره مي‌شود. بشر راه رشد و کمال را طي مي‌کند و آرزوي ديرينه همه پيامبران و امامان برآورده مي‌گردد. به جاي جنگ و ظلم و ستم در بين مردم، روابطي صميمي و صلح و آشتي برقرار مي‌شود و جامعه انساني تابع اصول والا و ارزش‌ها متعالي مي­شود. احکام عدل اسلامي احيا شده، با گسترش آن­ها، حقايق بيکران قرآن آشکار مي‌شود. در واقع، از آثار عدالت فراگير مهدوي، آن است که حقوق برباد رفته مردم از ستمگران بازستانده مي‌شود؛ امکان رشد و تعالي و آموزش براي همه افراد و همه قشرها فراهم مي‌گردد؛ در جامعه امن مهدوي، قانون حاکم مي­شود؛ ميان انسان و طبيعت آشتي برقرار مي‌گردد و در مجموع مي­توان گفت که جامعه عدل برپا مي­شود. به طور کلي، گويا در متون ديني، در تبيين ويژگي‌هاي جهان آخرت و تصويرپردازي از آخرالزمان تعمّدي وجود دارد. توجه شود که اگر اراده خداوند بر اين تعلق مي‌گرفت كه خبري از آينده مطرح نشود، قطعاً اين كار را مي‌كرد؛ ولي اکنون بنابر اراده‌ قاهر الاهي، موضوع معاد كه ماهيتي آينده‌نگرانه دارد، يكي از اركان اصلي و اعتقادي دين بوده، بخش مهمي از آيات و روايات، به دو آينده‌ محتوم دنيوي(مهدويت) و اخروي(معاد) اشاره دارند. بنابراين، آينده‌پژوهان و رهبران بزرگ مي­توانند در پرتو همين رويكرد، پيشاپيش آرمان‌هاي مطلوب و مورد انتظار خويش را ترسيم کرده، تصويرپردازي ‌كنند. آن گاه افراد و جوامع را به سوي تصاوير برتر خود سوق داده و موجب حرکت‌هاي اجتماعي سازنده ‌گردند. بنابراين، اتخاذ رويکرد واقع­گرايي انتقادي براي تصويرپردازي از آينده، بر اساس مختصات حکومت عدل مهدوي داراي پيشينه در آيات الاهي و معصومان است. در اين پژوهش با هدف تصويرپردازي واقع­گرا از آينده، تلاش شده است حتي­المقدور، روايت سالم‌تر و دقيق­تري از مختصات حکومت امام مهدي ارائه گردد.

منابع

قرآن کريم.

نهج البلاغه.

  1. اربلي، علي بن عيسي (۱۳۸۱ق). کشف الغمة في معرفة الائمه، بيروت، چاپ مکتبة بني هاشمي.

  2. مجلسي، محمدتقي (۱۴۰۴ق). بحارالانوار، بيروت، موسسة الوفاء.

  3. بياضي، علي (۱۳۸۴ق). الصراط المستقيم، نجف، المکتبة الحيدرية.

  4. پورعزت، علي­اصغر (۱۳۸۲). ﺗﺼﻮﻳﺮﭘﺮدازي از آﻳﻨﺪه: اﺳﺘﺮاﺗﮋي اﻗﺪام در ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺗﻬﺮان، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني، اﻧﺘﺸﺎرات سخن ﺳﻤﺖ.

  5. ــــــــــــــــــــ (زمستان 1387). «گذار از حصارهاي شيشه­اي معرفت­شناسي با تأکيد بر الزامات زبان­شناختي»، فصلنامه مطالعات ميان رشته­اي در علوم انساني، سال اول، شماره ۱.

  6. ـــــــــــــــــــ (۱۳۸۹). مديريت قرآن کريم. تهران، انتشارات اسوه.

  7. حراني، ابن‌شعبه (۱۳۶۳). تحف العقول عن آل‌الرسول ، قم، چاپ علي‌اکبر غفاري.

  8. رضايان قيه­باشي، احد و علي اصغر پورعزت ( پاييز 1397). «ساخت اجتماعي آينده، در پرتو مطالعات ميان­رشته­اي»، فصلنامه مطالعات ميان­رشته­اي در علوم انساني، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگي و اجتماعي.

  9. ذوالفقارزاده کرماني، محمدمهدي (۱۳۹۵). «آينده­نگري جريان اربعين: مباني معرفتي، پرسش‌هاي اساسي و روزنه­هاي پاسخ دهي»، کوفه، کنگره عهد مع الحسين.

  10. صافي گلپايگاني، لطف الله (۱۴۱۹ق). منتخب الاثر، قم، مؤسسه سيدة المعصومة.

  11. صدر، سيد محمدباقر (۱۳۸۲). رهبري بر فراز قرن‌ها (گفت‌وگو درباره امام مهدي)، تحقيق: عبدالجبار شراره، مترجم: مصطفى شفيعى، تهران، انتشارات موعود.

  12. قائمي­نيا، عليرضا (تابستان 1382). «دو نوع رئاليسم: خام و انتقادي»، فصلنامه ذهن، قم، شماره۱۴.

  13. کارگر، رحيم (بهار 1389). «آينده­پژوهي قرآني و جايگاه مهدويت در آن»، انتظار موعود، قم، شماره32.

  14. كرلينجر، فردان (1376). مباني پژوهش در علوم رفتاري، مترجم: حسن پاشا شريفي و جعفر نجفي­زند، تهران، انتشارات آواي نور.

  15. کليني، محمد بن يعقوب (۱۳۷۲). اصول کافي، مترجم: محمدباقر کمره‌اي، تهران، انتشارات اسوه.

  16. ـــــــــــــــــــــــــ (۱۳۶۴). روضه كافي، مترجم: رسول هاشم، تهران، ناشر حوزه علميه اسلاميه.

  17. گودرزي، غلامرضا (تابستان و پاييز ۱۳۸۴). «تصميم­گيري بر مبناي چشم­انداز موعودگرا، الگويي در حوزه سياست­گذاري عمومي»، فصلنامه کمال مديريت، تهران، شماره ۶ و ۷.

  18. منزوي، مسعود، و ديگران (۱۳۸۸). آينده­پژوهي؛ مفاهيم، روش­ها، تهران، مرکز آينده­پژوهي علوم و فناوري دفاعي- مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي.

  19. مولكي، مايکل (۱۳۸۹). جامعه­شناسي معرفت علمي، مترجم: حسين کچوئيان، تهران، نشر ني.

  20. يزدي حائري، علي (۱۴۲۲ق). إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب‏، بيروت، موسسة الاعلمي‏.

  21. Bhaskar, Roy , 2008, A Realist Theory of Science. London: Routledge

  22. Bell, D. (2004). Cyberculture: The key concepts. Psychology Press.

  23. Dator, James (1996) Futures Studies as Applied Knowledge, New Thinking for a New Millennium: ed. R. Slaughter, London: Routledge

  24. Der Derian J, (2009), Yirtuou War: Mapping the Military- Industrial-media Entertainment Network. London: Routledge. Boulder, CO: Westview Press.

  25. Gordon, A. 2008.Future savvy: identifying trends to make better decisions, manage uncertainty, and profit from change. AMACOM Div American Mgmt Assn.

  26. Hoyle, John (1995). Leadership and Futuring: Making Visions Happen. Thousand Oaks: Corwin Press

  27. Mugrave, Alan. (1993). Common Sense, Science and Scepticism Cambridge: Cambridge University Press

  28. Péter Alács, (2013). Recent Developments in Foresight Methodologies, Complex Networks and Dynamic Systems 1, Chapter 7 Micro-Meso-Macro: From the Heritage of the Oracle to Foresight DOI

  29. Pourezzat, Ali Asghar; Mollaee, Abdolazim; Firouzabadi, Morteza, 2008; "Building the future: Undertaking proactive strategy for national outlook", Futures: the journal of policy, planning and futures studies, Vol. 40, PP. 893 - 887

[1]. Hoyle

[2]. Edward Cornish

[3]. Actin Science

 

نویسندگان:

علي‌اصغر پورعزت ـ غلامرضا گودرزي ـ محمدمهدي ذوالفقارزاده ـ موناپارسا

 


چاپ   ایمیل