احمد اسماعیل بصری، مشهور به احمد الحسن، از دجّالان، شیّادان و مدَّعیان دروغین این عصر است. او از عشیره البوسیلم استان بصره است و کمتر از دو دهه پیش ادِّعاهای ناروای خویش را در عرصه مهدوی آغاز کرده است. ادِّعاهای نامبرده، از ارتباط با امام زمان (عجّل الله فرجه) آغاز شد و سپس مدَّعی مذکور خود را فرزند امام عصر، یمانی موعود، مهدی اول از مهدیان دوازده گانهای که به پندار باطل او پس از امام زمان (عجّل الله فرجه) به حکومت میرسند، جانشین و فرستاده و نائب خاص امام زمان دانست. او همچنین خود را معصوم و
شبهات مهدویت
چکيده
ظهور فتنههاي گوناگون و مدّعيان دروغين در دوران غيبت، شناسايي مهدي حقيقي را به مراتب از هر دورۀ ديگري دشوارترساخته است. از اينرو، معيارهاي شناسايي امام زمان، هنگام ظهور از مهمترين مباحث مهدويت است.
در روايات، پنج نشانۀ يماني، سفياني، قتل نفس زکيه، خسف بيدا و صيحۀ آسماني، از علايم ظهور مهدي عنوان شدهاند. از اين ميان، از سه نشانۀ اول، به دليل اينکه قابليت تطبيق بر مصاديق متعدد دارند، نميتوان به آساني براي شناسايي امام مهدي استفاده کرد؛ اما از آنجا كه خسف بيدا و صيحۀ آسماني
احمد اسماعیل بصری، مشهور به احمد الحسن، از دجّالان، شیّادان و مدَّعیان دروغین این عصر است. او از عشیره البوسیلم استان بصره است و کمتر از دو دهه پیش ادِّعاهای ناروای خویش را در عرصه مهدوی آغاز کرده است. ادِّعاهای نامبرده، از ارتباط با امام زمان (عجّل الله فرجه) آغاز شد و سپس مدَّعی مذکور خود را فرزند امام عصر، یمانی موعود، مهدی اول از مهدیان دوازده گانهای که به پندار باطل او پس از امام زمان (عجّل الله فرجه) به حکومت میرسند، جانشین و فرستاده و نائب خاص امام زمان دانست. او همچنین خود را معصوم و
چکيده
عريضه نويسي» امري است که شيعيان آن را نوعي توسل دانسته که بدان وسيله حاجت خود را از خداي متعال، به واسطه امام معصوم7، درخواست ميكردهاند. اين روش، در سالهاي اخير و به دليل توجه رسانه هاي غربي به چاه جمکران، مورد دقت قرار گرفته و در اثبات يا رد آن سخناني مطرح شده است.
اين مقاله كه به روش پژوهشي توصيفي –تحليلي است، تلاش ميكند به اين سوال پاسخ دهد که مستندات عريضه نويسي و آسيب هاي آن چيست.
نتيجه از يك سو حاکي از بدعت
احمد اسماعیل بصری، مشهور به احمد الحسن، از دجّالان، شیّادان و مدَّعیان دروغین این عصر است. او از عشیره البوسیلم استان بصره است و کمتر از دو دهه پیش ادِّعاهای ناروای خویش را در عرصه مهدوی آغاز کرده است. ادِّعاهای نامبرده، از ارتباط با امام زمان (عجّل الله فرجه) آغاز شد و سپس مدَّعی مذکور خود را فرزند امام عصر، یمانی موعود، مهدی اول از مهدیان دوازده گانهای که به پندار باطل او پس از امام زمان (عجّل الله فرجه) به حکومت میرسند، جانشین و فرستاده و نائب خاص امام زمان دانست. او همچنین خود
چكيده
در منابع ديني، بشدت از تعيين زمان ظهور، به هر شکل آن (اعم از دقيق و تفصيلي يا حدودي و يا اجمالي)، نهي، و حتي به تکذيب افرادي که اقدام به چنين عملي نمايند، امر شده است.
محل بحث در اين تحقيق، قسم دوم، يعني نقد و بررسي «تعيين حدودي زمان ظهور» است که تمسک عمده مخالفان، روايات منع توقيت ميباشد. ولي موافقان تعيين حدودي زمان ظهور، توقيت حدودي را، تخصصا از شمول روايات منع توقيت خارج ميدانند. مخالفان توقيت حدودي ظهور، با استناد به وجود اطلاق در عبارت توقيت در روايات از طريق بررسي معنا و مفهوم
چکیده
پژوهش پیش رو، به «سبک شناسی ائمه در مقابله با شبهههای شبهه کنندگان بر مسئله مهدویت» پرداخته و هدف از اجرای آن، ارائه الگویی مناسب از تعامل اهلبیت با شبهههای وارده بر مهدویت، به منظور رویارویی هوشمندانه با آنها در زمان معاصر است. مفروض این تحقیق آن است که تعامل اهلبیت به جهت معصوم بودن و علم و دانش آنان در رویارویی با بحرانهای معرفتی، راهبردی برای مقابله هوشمندانه با شبهات مهدویت با خود به همراه دارد. روش تحقیق در مقاله از نوع توصیفی ـ تحلیلی بر پایه مطالعات کتابهای حدیثی و
چکيده
انديشه مهدويت، در راه رسيدن به مقصود، ممكن است در درياي پرتلاطم حوادث، با موانعي روبه رو شود. شرط رسيدن به ساحل نجات در درجه اول، تقويت نيروي محرك اين گفتمان و در درجه دوم، شناخت و رفع موانع احتمالي است.
((متمهدان)) و ((مدعيان دروغين))، مفهوم و انگارهاي هستند كه تأمل در آنها، براي همگان پر جاذبه است. عدهاي دوست دارند بدانند چرا در طول تاريخ، و در حوزة مهدويت، با چنين ادعاهايي روبهرو هستيم؟
با رخنمايي اينگونه پرسشها و پرسشهاي ديگر، موضوع مورد بحث، اهميت ويژهاي
چکيده
از آنجا که نشانههاي ظهور در منظومه معارف مهدوي داراي جايگاهي ويژه و اثرگذار است؛ همواره مورد توجه و اهتمام بوده، نقل انبوه روايات در اين باره، گواهي اين مدعا است. البته در اين فراواني نقل، آسيبهاي چشمگيري متوجه اين بحث شده که نبود اهتمام جدّي به اعتبار اين نقلها و تسامح در آن، از برجستهترين آنهاست.
نقد بنيادين کتابها، بهويژه آثار معاصر که بر پايه اين ديدگاه سامان يافته، ميتواند در نماياندن زمينههاي برخي انحرافات و آسيبها نقش برجستهاي
چكيده
بحث بدا يكي از مباحث مهم و پردامنه در ميان مباحث شيعه است. اين بحث با موضوعات فراواني از جمله ظهور حضرت مورد بررسي قرار گرفته است. برخي با بيان پيوند اين مقوله با برخي مباحث مربوط به ظهور بدا را در زمان و نشانههاي ظهور قابل بررسي دانسته و بين آن دو ارتباط برقرار كردهاند.
به نظر ميرسد نه فقط بدا در بحث اصل ظهور، كه در زمان و نشانهها نيز هيچگونه جايگاه و ارتباطي ندارد.
اگرچه بررسي دقيق از نظر سند و محتوا مجال بيشتري را طلب ميكند، اما در يك بررسي عمومي