چكيده
موعود در انديشه اسلامي ـ به ويژه در ديدگاه شيعه ـ ماهيتي مشخص دارد و مصداق معيني را به خود اختصا ص داده است. ولادت او در منابع معتبر به اثبات رسيده است. آن حضرت كه همنام پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است و غيبتي طولاني دارد ظهورش منوط به اراده خداوند متعال و تحقق شرائط ظهور است. موضوع اين مقاله، بررسي ويژگيهاي شخصي حضرت مهدي عليه السلام در ادعيه و زيارات است. در اين مقاله، تحليل خواهد شد ادعيه و زيارات ويژگيهاي شخصي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را به صورت جزئي و هماهنگ با تاريخ و مطابق با کتاب و سنت ترسيم ميکنند. پس از آن، درمييابيم ماهيت امام دوازدهم عليه السلامو ابعاد و شؤون آن حضرت چگونه در دعا و زيارات مربوط به مهدويت مورد اشاره قرار گرفته است.
پيش درآمد
مهدويت در انديشه اسلامي، آموزهاي بنيادين و انديشهاي راهبردي وکاربردي است، از اين رو در مجموع معارف اسلامي تلاش شده است تبيين مناسبي از اين آموزه صورت گيرد. واکاوي مسأله مهدويت نشان ميدهد تعداد قابل توجهي دعا و زيارت در باب مهدويت وارد شده است؛ چرا که آنها دربين ساير معارف، تاثير بسزايي در تبيين اين آموزه داشته اند؛ به ويژه هنگامي که سياست شوم عباسيان مبني بر قطع رابطه امام با مردم تشديد شده دعا و زيارت، بيشتر مورد توجه قرار گرفت، چرا که ساختار دعا و زيارت ميتواند در دوران تقيه، عامل انتقال و نشر وترويج معارف مهدويت قرار گيرد. اين مقاله، در صدد پاسخگويي به اين مسأله است که سيماي وجودي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات چگونه و با چه ساختاري وارد شده است. اين مقاله به شيوه طبقه بندي آماري تدوين شده است و درصدد ارزيابي سندي و دلالي دعا و زيارات مهدوي نيست.
مفهوم شناسي دعا و زيارت
ادعيه و زيارات، حجم قابل توجهي از معارف اسلامي را به خود اختصاص داده اند. کاوش ها بيانگر صدور قريب به صد مورد دعا و زيارت در مسأله مهدويت هستند. مرحوم ابن فهد حلي در تعريف دعا فرموده است:
الدعاء طلب الداني للفعل من الأعلي علي جهة الخضوع و الاستكانة؛ (حلي، بيتا: ص 9)
دعا درخواست كاري از مقام عالي در حال خشوع و خضوع است.
دعا از ماده (دعو)به اين معنا نيز آمده است:
الرغبة إلي الله تعالي فيما عنده من الخير و الابتهال إليه بالسؤال (واسطي زبيري، 1414: ج19، ص 405)
دعا درخواست متواضعانه از خداوند متعال براي رسيدن به خير و نيکي است.
طبق اين تعريف، دعا در لغت به معناي خواندن، فراخوان و دعوت است. زيارت نيز زمزمه فضائل و مناقب اهل بيت عليهم السلام در هنگام توسل و توجه به آنها است. زيارت در لغت از ماده (زأر) به معناي (صوت الأسد في صدره) و از ماده (زور) به معناي (زعيم القوم) بوده و از ماده (زير) به معناي (الدن و الحب) آمده است.
زيارت در فارسي به معناي ديدار و زيارت اهل قبور شهرت يافته است. بررسي آيات و روايات و اهتمام امامان عليهم السلام به ادعيه و زيارات در انديشه اسلامي، نشان ميدهد دعا و زيارت، هماهنگ با آيات و روايات و متمايل با سياق آنها، انتقال معارف اهل بيت عليهم السلام و ارتباط با خدا را عملي ميسازند.
نقش دعا و زيارت در عرصه مهدويت
اهتمام به دعا و زيارت در انديشه اسلامي نشان ميدهد دعا و زيارت در معرفت زايي و پرورش بصيرت جامعه، نقش بسيار زيادي دارد. از ديگرسو، مهدويت از معدود آموزه هايي است که مورد عنايت همة اهل بيت عليهم السلام مطرح بوده و انس و الفت و اهتمام به اعيه و زيارات در انديشه اسلامي، موجب تعجيل ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف شناخته شده است. ميراث حديثي عظيم شيعه، انبوهي از دانش و معارف مهدويت را در بر گرفته است و ميتواند مکمل معارف آيات و روايات باشد و از جمله ويژگيهاي شخصي حضرت مهدي عليه السلام را تبيين كند. آنچه در اين ميان جلب توجه ميكند، صدور ادعيه و زيارات متعدد مهدوي از سوي ائمه عليهم السلام است؛ به همين لحاظ درمي يابيم ادعيه و زيارات با ادبيات متناسب و هماهنگ با ساير معارف اسلامي مانند آيات و روايات به آموزه مهدويت ميپردازند. بررسي ساختار و مرور ادعيه و زيارات نشان ميدهد ساختار ادبي دعا و زيارت قابليت ويژهاي در برقراري رابطه انسان با خدا دارد؛ به همين لحاظ در روايتي از امام صادق عليه السلام در اشاره به اين مطلب آمده است:
عليکم بالدعاء فانکم لاتقربون بمثله؛ (کليني، 1365: ج2، ص467) عنايت امام سجاد عليه السلام به اين ساختار و صدور ادعيه و زيارات متعدد در دوران تقيه نيز گواه اين مدعا است. از ديگر سو، اين ساختار در طول دوران اختناق و فتنه، زبان انتقال معارف اسلامي و اصول اعتقادي شيعه قرار گرفته و موجب معرفت زايي جامعه در حيطة آموزههاي اسلامي و مسأله مهدويت شده است. اين دعاها ضمن برقراري ارتباط با خدا، فرستادهاي الهي و انساني کامل در جايگاه واسطه فيض و منجي موعود را مورد توجه قرار ميدهد و نياز به او از سوي جامعه احساس ميگردد و موجب در خواست حضور و ظهور او از خداوند متعال ميشود. همچنين بستر پذيرش ولايت و توجه به امامت به صورت شخصي و مصداقي حقيقي از آن را فراهم ميآورد و خاستگاه اين آرمان قرار ميگيرد؛ چرا که دعا و زيارت، به شور و احساس و عواطف مخاطب در اين حوزه توجه ميكند و حلقه وصل جامعه و امام خويش قرار ميگيرد.
گفتني است پيوند جامعه با امامش آنگاه نمود مييابد که در دوران منع حديث و تقيه بصيرتش را در دانش تکميلي دعا و زيارت و ادبيات دقيق و ظريف آن پويا كند؛ چرا که اين ساختار با لساني ملموس براي مردم از زبان معصوم عليه السلام صادر ميشود و به معرفي مصداق بارز امامت ميپردازد و با توصيف امام دوازدهم عليه السلام به بزرگداشت و نکوداشت اين آموزه ميپردازد.
تأملي کوتاه در ساختار دعا و زيارت، نشان ميدهد زبان انتقال معارف در آنها در قالبي ويژه به بيان جزئيات بيشتري از مسأله مهدويت ميپردازند. از آنجا که ويژگيهاي شخصي حضرت مهدي عليه السلام در اين معارف، فراوان است، کنيهها و لقبها و صفاتي که هر يک به نوعي بيانگر شخصيت امام دوازدهم عليه السلام هستند به صورت گذرا مرور و تحليل خواهند شد؛ زيرا به رغم وجوه مشترکي که بين آنها وجود دارد، در پارهاي از موارد، تفاوتهايي بين آنها ديده ميشود.
بررسي مفهوم کنايه، لقب، صفت، شأن
جستار در کتب لغت و منابعي که به تفاوت واژه ها در لسان عرب ميپردازد، چنين مينمايد كه کنايه، گاه براي تحقير و در اغلب موارد براي تعريف يا براي تعظيم است. به نظر ميآيد با توجه به فضاي مهدي ستيزي زمان امام دوازدهم عليه السلام کنايه، گزينه مناسبي براي معرفي مسأله امامت و مهدويت باشد؛ به خصوص که ميتواند در قالبي متعارف و مرسوم عظمت آن حضرت را نيز براي اهلش بيان كند.
لقب نيز بر مسمّاي مشهور و فراگير اطلاق ميشود. گويي القاب حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريفاز تحقق کامل اهداف خلقت و کارکرد امامت به دست امام دوازدهم عليه السلام خبر ميدهند؛ چرا که با اقدامات آن حضرت، همة ارزشها در جامعه، نهادينه و فراگيرخواهند شد.
صفت نيز در مقام تمجيد و نکوداشت و بزرگداشت استفاده ميشود. در حقيقت صفات، بيانگر حالات نيکوي امام هستند؛ بنابراين صفات نميتوانند همانند القاب به اقدامات فراگير حضرت بپردازند. از کنايه نميتوان انتظار داشت به مثابه صفات، تصوير روشني از امام ترسيم نمايند؛ هر چند در تمام آنها به بزرگي از آن امام همام، ياد ميشود. (ابو هلال، 1412: ص52 و 345 و 458)
شأن ومقام
امام، جايگاه ويژهاي در نظام آفرينش دارد؛ به گونهاي که هيچ کس نميتواند در اين مرتبه و مقام، جايگزين امام شود. در حديثي از امام هشتم عليه السلام در اشاره به اين مطلب آمده است:
إن الامامةأجل قدراً وأعظم شأنا وأعلي مکاناً وأمنع جانباً وأبعد غوراً من أن يبلغها الناس بعقولهم؛
جلالت امامت و عظمت شأن او و علو مرتبه و سعه وجودي آن فراتر از آن است که عقول مردم قادر به درک آن باشند (کليني، 1363: ج1، ص199).
مراد از مقام امام، جايگاه معنوي رفيع امام عليه السلام نزد خداوند متعال است و رابطه امام معصوم عليه السلام با خدا و قرآن کريم و انبياي الهي را مطرح ميکند؛ به گونهاي که هيچ گزينه ديگري غير از امام را بر نميتابد. براي اشاره به اين مطلب، در زيارت جامعه کبيره آمده است:
ولکم المودة الواجبة...والشأن الکبير و الجاه العظيم؛ (صدوق، بيتا: ج2، ص616)
تحقيقات نشان ميدهد تفاوت صفات با شأن و مقام امام در اين است که شأن، به بيان علو مرتبه امام در مقايسه او با همتايي چون پيامبر ميپردازد و بر جايگاهي ممتاز و ويژه براي امام تاکيد ميکند؛ مانند امامت حضرت ابراهيم عليه السلام كه خداوند متعال اين مقام را براي او اختصاص داد؛ ولي صفت به مرتبهاي ميپردازد که افراد ديگر ميتوانند در آن، همتاي امام قرار گيرند؛ مانند منصور بودن از سوي خداوند متعال که در آن، امام و پيامبر با يکديگر برابرند و نصرت الهي شامل هردو ميباشد. به همين لحاظ در اين نوشتار تلاش خواهد شد ويژگيهاي شخصي حضرت مهدي عليه السلام به صورت جزئي مورد پژوهش قرار گيرد. بنابراين ابتدا به بررسي نام امام عصر عليه السلامدر دعا و زيارت پرداخته ميشود.
1-1. نام حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
نام امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات، همان نام پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلماست. در ادعيه و زيارات وارد شده است:
اللهم فأظهر لي وليک و ابن بنت نبيک المسمي باسم نبيک؛ (ابن مشهدي، 1419: ص665)
در بعضي از ادعيه نيز اين مضمون وارد شده است:
فأظهر اللهم وليک و ابن وليک و ابن بنت نبيک المسمي باسم رسولک صلي الله عليه و آله وسلم؛ (مجلسي، 1403: ج83، ص285) بنابر اين آن حضرت هم نام پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است. براي اشاره به اين مطلب، در دعاي شب بيست سوم ماه مبارک رمضان آمده است:
اللهم کن لوليک القائم بامرک الحجة، محمدبن الحسن المهدي؛ (ابن طاوس، 1414: ج 1ص191)
بنابراين دعا، نام وجود مبارک حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف (محمد) است.
1-2. نسب حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به عنوان آخرين امام در بيت امام حسن عسکري عليه السلام متولد شد. طبق آنچه در روايات وارد شده و در تاريخ مورد تأييد قرار گرفته، حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از نسل پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات مهمي همانند زيارت آل يس و دعاي ندبه آمده است: (سلام علي آل يس) (طبرسي، 1386: ج2، ص316) به نظر همه کارشناسان و صاحب نظران تفسير، مراد از (يس) پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم است. همان گونه که از اين زيارات استفاده ميشود، نسب امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ميرسد.
در دعاي بعداز ظهر روز جمعه، نيزاز امام باقر عليه السلام در خصوص نسب حضرت آمده است:
اللهم اشتر مني نفسي الموقوفة عليک المحبوبة لأمرک بالجنة مع معصوم من عترة نبيک صلي الله عليه و آله و سلم؛ (طوسي، 1411: ص375)
طبق اين دعا نيز امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف از عترت پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله و سلم است.عترت از ماده (عتر) به معناي حلقه اتصال جدايي ناپذير است. اين فراز، گوياي اين واقعيت است که تصور مهدويت بدون توجه به خاندان وحي و بيت امامت، معنا نخواهد داشت، چرا که مهدويت بدون ايشان به نوعي گرايش به انحراف و مدعيان دروغين است.
در دعاي ندبه دربارة نسب امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف آمده است:
اين ابن النبي المصطفي و ابن علي المرتضي و ابن خديجة الغراء و ابن فاطمة الکبري؛
در ادامه به صورت شفاف ميفرمايد:
و صل علي محمد جده و رسولک السيد الأکبر و علي أبيه السيد الأصغر و جدته الصديقة الکبري فاطمة بنت محمد؛ (ابن مشهدي، 1419: ص579)
بنابر اين همان گونه که در ادعيه و زيارات آمده است، حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از نسل پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم است. آن حضرت فرزند اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام و از نسل سيد الشهدا عليه السلام است؛ همانگونه که در دعاي شب سوم شعبان در اشاره به اين حقيقت آمده است:
اللهم اني اسئلک بحق المولود في هذا اليوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته، بکته السماء و من فيها والأرض و من عليها و لمّايطأ لابتيها، قتيل العبرة و سيد الأسرة الممدود بالنصرة يوم الکرة، المعوض من قتله أن الائمة من نسله و الشفاء في تربته؛ (طوسي، 1411: ص826).
بررسي ادعيه و زيارات نشان ميدهد امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف فرزند امام عسکري عليه السلام است، همان گونه که در ادعيه و زيارات به منظور اشاره به اين مطلب آمده است: سلام الله و برکاته و تحياته علي مولاي صاحب الزمان... و خلف الحسن الاما م الموتمن و القائم المعتمد؛ (ابن طاوس، 1416: ص419)
بنابراين در خصوص نسب حضرت در ادعيه و زيارات ميتوان چنين نتيجه گرفت که امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف فرزند امام حسن عسکري عليه السلام است و اين سلسله به سيد الشهدا، اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا عليهم السلام منتهي ميشود. بنابراين حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از سادات بني هاشم و حسيني و فرزند امام حسن عسکري عليه السلام ميباشد. بررسي آموزه مهدويت نشان ميدهد تواتر لفظي و معنوي روايات مهدويت به ويژه آنچه از پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و صحابه او صادر شده است، بر اصالت اين آموزه در اسلام دلالت ميکند و جاي هيچ گونه شک و ترديدي در اين باره باقي نميگذارد. صدور اين روايات در صدر اسلام و ولادت امام دوازدهم عليه السلام در قرن سوم، طرح مهدويت نوعي را از سوي دشمنان اسلام ناممکن ميكند و چنانچه نظريه مهدويت نوعي مورد قبول جامعه واقع شود، دشمن ميتواند در سايه اين تفکر، خود را يکي از مصداقهاي اين آموزه معرفي كند و به اهداف خويش دست يابد. ذکر نام ونسب امام دوازدهم عليه السلام در دعا و زيارت معرفت جامعه را دربارة آن حضرت گسترش داده، با پرداختن به هويت حضرت مهدي عليه السلام مصداق واقعي آن را مشخص مينمايد.
2. کنيههاي امام دوازدهم عليه السلام
سياست شوم عباسيان مبني بر قطع رابطه امام عليه السلام با مردم، موجب شد بخشي از زندگي امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف به دوران اختفا و پنهان زيستي اختصاص يابد؛ به همين لحاظ، بيت امامت ناگزير به اتخاذ روشي غير مستقيم براي معرفي چهره موعود بر آمد که از مزاياي آن، عدم جلب توجه دستگاه خلافت عباسي به تبيين ويژگيهاي شخصي امام دوازدهم عليه السلام ميباشد. ساختار کنيه نزد عرب شامل کلماتي ميشود که در ابتداي آنها واژه (اب، ام، ابن، بنت) قرار ميگيرد (زبيدي، 1414: ج20، ص 134)
بنابراين معيار، کنيههاي امام دوازدهم عليه السلام در ادعيه و زيارات، در اين قالب شناخته شده اند. مرور ساختار ادبيات عرب نشان ميدهد کنيه راهکارمناسبي براي شناسايي معارف اين آموزه به شمار ميآيد و ميتواند تبييني مناسب از اين مسأله را بر عهده گيرد. بررسي کنايه نشان ميدهد استفاده از اين واژه براي تعريف و تبيين مکنّي است وهمان هدفي را نشانه ميرود که اسم آن را نسبت به مسمّي اثبات ميکند، با اين تفاوت که کنايه براي تعظيم و گاه نيز براي تحقير به کار ميرود.
تحقيقات نشان ميدهد کنايه هميشه مأثور نيست و در پارهاي از موارد غيرمأثور است، براي نمونه ميتوان به کنيه (ابا صالح) براي امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف اشاره کرد که در منابع روايي وارد نشده است و اين امر، موجب اختلال در بيان سيماي مکنّي نميشود؛ هر چند کنيه وارده در احاديث و ادعيه و زيارات، در تبيين ويژگيهاي شخصي مکنّي بسيار تأثير دارند؛ چرا که از زاويهاي دقيق وعميق به آموزه مورد نظر پرداخته اند. به منظور اشاره به آنها در مسأله مهدويت در ادعيه و زيارات، فرازهايي آمده است که به آنها اشاره خواهد شد.
کاوش فضاي سياسي حاکم بر آموزه امامت و مهدويت نشان ميدهد دشمنان هرگز قادر به مبارزه صريح و آشکار با اين مسأله نشدند و جامعه اسلامي نيز چنين ستيزشي را تحت هيچ شرايطي تحمل نميكرد، ازاين رو دشمنان در پي تخريب اين مسأله بر آمدند و در پي تخريب و ستيزش با امامت و مهدويت، فتنه ها بر افروختند تا بتوانند در سايه آن، از عظمت و ابهت مهدويت بکاهند. به منظور اشاره به اين مطلب در حديثي نبوي آمده است: بابي ابن خيرة الإماء ابن النوبيّة الطيبة الفم المنتجبة الرحم. ويلهم لعن الله الاعيبس و ذريّته صاحب الفتنة ؛ (کليني، 1363: ج1، ص323)
ساختار کنايي موجود در دعا و زيارت ميتواند به خوبي با سياه نمايي مهدي ستيزان از اين آموزه مبارزه كند؛ چرا که ادبيات آن از سوي عرب، گاه براي تحقير به کار برده ميشود؛ ولي کنايه همواره در مقام تعظيم شخص مورد استفاده قرار گرفته است و ميتواند در مسأله مهدويت بر شکوه هر چه بيشترآموزه مهدويت و اهميت آن در انديشه اسلامي به عنوان انديشه راهبردي تأکيد كند. ساختار آنها موجب ميشود به عنوان يک مساله اساسي و بنيادين از سوي جامعه مورد استقبال قرار گيرد.
بررسي کنيههاي امام دوازهم عجل الله تعالي فرجه الشريف چنين مينمايد استفاده از کنايه در ادعيه و زيارات به هدف ياد آوري ابهت و شکوه هر چه بيشتر مهدويت و جايگاه رفيع آن حضرت عليه السلام در انديشه اسلامي است. در باره راز تعدد آنها نيز ميتوان به اين مطلب اشاره كرد که مجد و عظمت حضرت به اندازهاي است که بيان ويژگيهاي شخصي آن حضرت، به استفاده از کنيههاي متعددي نياز دارد، تا امکان ترسيم ويژگيهاي شخصي امام عصر عليه السلام در سايه آنها پديد آيد. به همين لحاظ در اين قسمت از پژوهش به ويژگيهاي شخصي حضرت در آنها به ترتيب ذيل به صورت کلي اشاره ميشود.
الف. نسب امام زمان عليه السلام: به منظور اشاره به آن در ادعيه آمده است:
اين ابن النبي المصطفي وابن علي المرتضي و ابن خديجة الغراء و ابن فاطمة الکبري (ابن مشهدي، 1419: ص580)
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از خاندان پيامبري است که برگزيده خداوند متعال و ذريه علي مرتضي است. او فرزند خديجه کبرا و فاطمه زهرا است. او فرزند بهترين بندگان مقرب خدا و نيکان روزگار است.
ب) تبارشناسي امام زمان عليه السلام: حضرت مهدي عليه السلام فرزند افرادي بخشنده و فداکار و کريم و وفادار است.اجداد طاهرين آن حضرت، همگي پاک و مطهر و معصومند؛ بنابر اين هرگز شخصي قادر نخواهد بود با تظاهر به تشريفات بيت امامت، جايگزين آن امام همام شود. براي بيان اين منظور در ادعيه آمده است:
بابي أنت و أمي و نفسي لک الوقاء و الحمي يابن السادة المقربين يا بن النجباء الأکرمين يابن الهداة المهديين يا بن الخيرة المهذبين يا بن الغطارفة الأنجبين يابن الأطايب المطهرين يابن الخضارمة المنتجبين يابن القماقمة الأکرمين) (ابن مشهدي، 1419: ص580)
ج. سيماي پديدارشناسي مهدي عليه السلام: رسالت کنيه، ترسيم تصويري شفاف وگويا از صاحب خود است. کنيههاي امام زمان در مقام بيان ويژگيهاي شخصي حضرت وارد شده اند و در آنها به حقايقي پرداخته ميشود که ماهيت و شخصيت آن امام را ميشناساند؛ به همين روي طبق محتواي آنها امام عصر عليه السلام چون ماه تابان و چراغ فروزان و ستارهاي درخشان، راه مستقيم را به جويندگان حقيقت نشان ميدهد و همانند نشانهاي گويا، راهنماي جامعه به شمار ميآيد. به ويژه که حضرت مهدي عليه السلام از تبار صاحبان دانش و سنتهاي پسنديده است. به منظور اشاره به اين مطلب، در ادعيه مهدوي آمده است:
يابن البدور المنيرة، يابن السرج المضيئة، يابن الشهب الثاقبة، يابن الانجم الزاهرة، يابن السبل الواضحة، يابن الاعلام اللائحة، يابن العلوم الکاملة، يابن السنن المشهورة، يابن المعالم الماثورة، يابن المعجزات الموجودة، يابن الدلايل المشهورة، يابن الصراط المستقيم، يابن النبأ العظيم، يابن من هو في أم الکتاب لدي الله علي حکيم، يابن الآيات البينات، يابن الدلائل الظاهرات، يابن البراهين الباهرات، يابن الحجج البالغات؛ (ابن مشهدي، 1419: ص580)
د. انسان کامل: مهدويت، استمرار نبوت وختم ولايت است. او داراي تمام فضائل اخلاقي و کمالات انساني است. او عصاره نبوت و ثمره ولايت و مستجمع همه کمالات است؛ به گونهاي که حضور او در نظام آفرينش تداعي بخش حضور دوباره پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم، علي مرتضي، فاطمه زهرا وائمه هدي عليهم السلام وهمه خوبان است؛ او انسان کامل است ومي تواند الگوي مجسم کمالات آرماني جامعه قرار گيرد.
3. لقبهاي امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف
لقبهاي گوناگوني براي امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات وارد شده است. علاوه بر تکريم و تمجيد از امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف با زبان کنايي، القاب نيز بيانگر شخصيت جهاني و ابعاد فراگير حضرت مهدي عليه السلام بوده، به معرفي آن حضرت ميپردازند (ابو هلال، 1412: ص52 و 345 و 458). در اين بخش به القاب حضرت اشاره خواهد شد.
3-1. حجت
اين لقب را ميتوان در دعايي که در دوران غيبت توصيه شده است، يافت که متن آن چنين است:
اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني؛ (کليني، 1363: ج1، ص337)
امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف حجت خداوند متعال در سرتاسر مجموعه هستي است.
3-2. ولي
اين لقب به ضميمه القاب ديگر نيز در دعايي که به مناسبت غيبت توصيه شده، آمده است. در ادعيه آمده است: و امرک ينتظر و انت العالم غير معلم بالوقت الذي فيه صلاح امر وليک؛
در ادامه نيز آمده است:
فانه الهادي و المهتدي و القائم المهدي الطاهر التقي النقي الزکي و الرضي المرضي الصابر المجتهد الشکور؛ (صدوق، 1363: ص512)
3-3. خلف صالح
لقب خلف صالح به جهت اصلاح جامعه جهاني در عصر ظهور نويد ميدهد. در ادعيه چنين آمده است:
و صل علي الخلف الصالح الهادي المهدي؛ (طوسي، 1411: ص279)
3-4. موعود
لقب موعود، تحقق وعده آمدن او را بشارت ميدهد. در دعاي شب نيمه شعبان وارد شده است:
اللّهم بحق ليلتنا و مولودها و حجتک و موعودها؛ (همان: : ص842)
3-5. غايب مستور
اين لقب در ادامه فرازهاي دعاي قبلي موجود است و به غيبت حضرت از همه مردم چنين اشاره ميکند:
... نورک المتألق و ضياؤک المشرق و العلم النور في طخياء الديجور، الغائب المستور، جل مولده و کرم محتده (همان)
البته در بعضي ادعيه، فقط به لقب (غايب) اشاره شده است (مجلسي، 1403: ج99، ص102).
3-6. قائم
دربارة اين لقب که از القاب مشهور امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف است، ادعيه و زيارات زيادي وجود دارندکه نهضت فراگير مهدوي را ياد آوري ميكنند. براي اشاره به اين لقب در ادعيه مهدوي آمده است:
اللهم و صلّ علي ولي امرک القائم المومل و العدل المنتظر؛ (طوسي، 1411: ص580)
اللهم بلغ مولانا الامام الهادي المهدي القائم بامر الله (ابن مشهدي، 1419: ص664).
3-7. منتظر
انتظار حضرت مهدي، پيشينهاي طولاني دارد و از دير زمان، انبيا و اوليا عليهم السلام به اميد آمدنش روزگار سپري کردهاند. ادعيه و زيارات در بيان اين حقيقت به لقب منتظر چنين اشاره ميکنند:
اللهم وصلّ علي ولي أمرک القائم المومل و العدل المنتظر؛ (طوسي، 1411: ص580)
... و اتقرب اليک بالامام المنتظر المهدي؛ (مجلسي، 1403: ج92، ص338)
3-8. مهدي
اين لقب مشهور در ادعيه و زيارات بسياري وارد شده است و هدايت گسترده جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را خاطرنشان ميسازد. اين لقب در ضمن ادعيهاي که به مناسبت القاب ديگر به آنها اشاره شد، مورد توجه قرار گرفت، به همين جهت فقط به ذکر نشاني آنها اکتفا ميشود (صدوق، 1363: ص512).
مرور مسأله مهدويت نشان ميدهد کارکرد گرايي اين آموزه، به جامعه اسلامي اختصاص ندارد و رسالت امام دوازدهم امري فرامليتي است. به منظور اشاره به اين مطلب در زيارت امام دوازدهم عليه السلام آمده است:
السلام علي مهديّ الامم وجامع الکلم؛ (شهيد اول، 1410: ص208 )
تحليل و بررسي القاب امام دوازدهم حکايت از جهاني بودن اين آموزه دارد، به همين روي ادعيه و زيارات در مقام تبيين چهرهاي کارکردگرا در عرصه جهاني از موعود بر آمده، بر وابستگي نجات و رهايش جامعه از مشکلات به حرکت در سايه موعود تأکيد ميكنند وعامل اصلي نجات بخشي موعودباوران را شخص حقيقي موعود بر ميشمارند. بنابر اين رسالت القاب تاکيد بر کارکردگرايي فرا گير موعود در انديشه اسلامي است. به نظر ميآيد اين انديشه در مقابل انديشه منجي گرايان ومدعيان دروغين مقاومت كرده وبيانگر سير تحول جوامع در آينده جهان به سوي موعودباوري ميباشند.
4. شمايل حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
شمايل حضرت مهدي در ادعيه و زيارات، نمود چنداني ندارد؛ چرا که در ادعيه و زيارات، چهره آرايي از امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف صورت نميگيرد؛ ولي با نگاهي گذرا ميتوان شمايل حضرتش را در ادعيه و زيارات در فراز زير ارزيابي كرد و به دور نمايي از آن دست يافت. در دعاي عهد آمده است:
اللهم أرني الطلعة الرشيدة و الغرة الحميدة؛ (مجلسي، 1403: ج83، ص285)
امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف چهرهاي زيبا و درخشان دارد. نگاه به آن حضرت، چشم را مينوازد و موجب ازدياد شور و نشاط در بينندگان آن سيماي نوراني خواهد شد. اين فراز ميتواند اشاره به عصر طلايي ظهور با حضور نگين آفرينش در جامعه باشد که بر زيبايي جهان با رونمايي از چهره آفتاب ميافزايد؛ هر چند قبول معناي اول نيز دور از واقعيت نيست.
5. صفات امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
حضور انسان کامل در هر عصر و براي هر نسل، سنتي الهي و قانوني حاکم بر نظام آفرينش به شمار ميآيد؛ چراکه لو بقيت الأرض بغير امام لساخت (کليني، 1363: ج1، ص179)
حضور انبياي الهي در طول تاريخ به لحاظ اين سنت الهي است؛ به همين روي پس از ختم نبوت و پايان رسالت، امامت، استمرار رسالت شناخته شده است.
مرور صفات امام در ادعيه و زيارات نشان ميدهد تفاوت صفت با کنيه، در نگرش جزئي آن به موصوف با رويکرد تمجيد و ستايش است؛ به گونهاي که براي مخاطب، امکان ترسيم تصويري مناسب از موصوف فراهم ميشود. صفات امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات مهدوي در مقام توضيح وتبيين انسان کامل بيانگر نکاتي چون شباهتهاي آن حضرت به انبياي گذشته است. اين، در حالي است که کنيه به ترسيم تصويري برابر مسمي با رويکرد تعظيم به صورت کلي ميپردازد و به بيان ابعاد شخصيت مسمّا نميپردازد.
تفاوت صفت با لقب در اين است که صفت، دامنه مشخص و محدودي را براي موصوف تعيين ميکند؛ براي نمونه وقتي در دعا، امام عصر عليه السلام کشتي نجات توصيف ميشود، نجات براي افرادي اتفاق خواهد افتاد که به امام زمان عليه السلام گرايش يابند؛ ولي لقب به بيان ابعاد فراگيرهمانند قيام ميپردازد. بررسي ساختار صفت نشان ميدهد توسعه بيان آن خصوصيت و شأن را نيز دربرمي گيرد، هر چند ميتوان از تحليل آن نتيجه گرفت که تفاوت صفت با شأن در اين است که صفت به بيان ابعاد مشترک موصوف با همتاي مشترک آن ميپردازد و موضوع آن، بررسي وجوه مشترک بين امام عليه السلام و شخصيتي برابر او نظير پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم است. در برابر، شأن به جايگاه اختصاصي امام عليه السلام وعلو مرتبه او ميپردازد؛ به گونهاي که هيچ گزينه ديگري غير از امام را بر نميتابد.در تفاوت صفت با خصوصيت نيز ميتوان گفت خصائص به بيان وصف اختصاصي و ويژه به موصوف ميپردازند و درصورت عدم لحاظ اين مطلب، خود وصفي از موصوف به شمار ميآيند (ابو هلال، 1412: ص52 و 345 و 458). ازاين رو در اين قسمت از نوشتار به صورت مستقل به صفات اشاره ميشود.
5-1. مؤيد و منصور
نصرت و ياري امام دوازدهم عليه السلام وعده خداوند متعال است. از منظر ادعيه و زيارات حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف امامي مويد و منصور از جانب خداوند متعال شناخته شده است. در زيارت عاشورا آمده است:
فأسأل الله الذي اکرم مقامک و أکرمني بک أن يرزقني طلب ثارک مع إمام منصور من اهل بيت محمد صلي الله عليه و آله و سلم (طوسي، 1411: ص774)
طبق آنچه در ادعيه و زيارات آمده است و اهل بيت عليهم السلام تعليم مهدي باوران فرمودهاند، نصرت و پيروزي خداوند متعال از آن مهدي آل محمد عجل الله تعالي فرجه الشريف است و اهل ايمان با توجه به تحقق اين وعده الهي براي امام دوازدهم عليه السلام آن را از خداوند متعال طلب ميکنند.در فرازهاي بسياري از ادعيه و زيارات به اين صفت اشاره شده است؛ از جمله دردعا براي سلامتي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آمده است: فاحفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه ومن تحته؛ (کليني، 1363: ج2، ص 548)
در زيارت حضرت نيز آمده است:
السلام عليک يا محفوظا بالله). (ابن مشهدي، 1419: ص569)
در فرازي ديگر آمده است:
اللهم اني انشدک بايوائک علي نفسک لاوليائک لتظفرنهم بعدوک وعدوهم أن تصلي علي محمد؛ (کليني، 1363: ج3، ص325)
همچنين در عا براي حضرت در شب بيست و سوم ماه مبارک رمضان چنين وارد شده است:
اللهم کن لوليک ]محمد بن الحسن [في هذه الساعة و في کل ساعة ولياً و حافظاً و ناصراً و دليلاً و قائداً و عوناً (کليني، 1363: ج4، ص162). در دعا براي تعجيل فرج نيز آمده است:
اللّهم عجّل فرجه و أيده بالنصر و انصر ناصريه و اخذل خاذليه؛ (صدوق، 1363: ص 513)
برابر ادعيه و زيارات وارده، حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از جانب خداوند متعال در سطحي گسترده و فراگير ياري ميشود و بر همة مشکلات فائق ميآيد و بر دشمنان پيروز ميشود وحکومت يکپارچه الهي در زمان حضرتش به سياست و مديريت ميپردازد و تحقق وعدههاي الهي را پرورش ميدهد .
5-2. سفينةالنجاة
تبيين شخصيت امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف درآن فضاي سياسي مهدي ستيز، امري بس سخت و دشوار بود و پيامدهاي ناگواري به دنبال داشت؛ اما امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف زماني متولد شد که باورهاي مذهبي به سبب حضور انبيا و اولياء عليهم السلام در طول تاريخ بر اساس زندگي ايشان شکل گرفته و استحکام يافته بود و مردم، از شخصيت آنها شناخت اجمالي داشتند؛ بنابراين با توجه به استمرار آموزه مهدويت در ادامه حرکت انبيا و اوليا، زمينه توصيف موعود فراهم آمد و تشبيه حرکات و سکنات و ابعاد و شئون حضرتش به انبيا عليهم السلام ميسر شد. اهلبيت عليهم السلام از اين بستر براي گسترش معرفت دربارة مهدويت بهره گرفتند و به نجات بخشي جامعه در ساية اين مسأله پرداختند. براي انجام اين منظور، در ادعيه مهدوي آمده است:
اللهم صل علي حجتک في ارضک... المرتقب الخائف و الولي الناصح، سفينة النجاة و علم الهدي و نور الأبصار و خير من تقمّص وارتدي و مجلي العمي الذي يملأ الأرض قسطا و عدلا؛ (طبرسي، 1386: ج2، ص318)
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف همانند حضرت موسي عليه السلام که منجي قوم بني اسرائيل شد، موجب نجات جامعه از تفرعن و ظلم و جور خواهد بود و همان گونه که نوح پيامبر عليه السلام کشتي نجات ساخت و هر کس به او گرايش پيدا كرد از هلاکت نجات يافت، حضرت مهدي عليه السلام کشتي نجات امت پيامبر و حتي پيروان اديان است و هرگونه ستيز با آن، موجب هلاکت خواهد بود. در زيارت حضرت آمده است:
السلام عليک يا سفينة النجاة؛ (ابن طاوس، 1371: ص42)
آينده روشن و روزگار رهايي از آن مهدي آل محمد عجل الله تعالي فرجه الشريف است و آن حضرت بهترين گزينهاي است که جامعه ميتواند با هماهنگي با او از بحران گذر كند و از همه مشکلات رهايي يابد.
5-3. وارث انبيا
مسأله مهدويت در ادامه نبوت و امامت است. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در ولايت بر جامعه و هدايت مردم، وارث انبيا و و اوصيا گذشته است و راه ايشان را ادمه خواهند داد. در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است:
و أنت يا حجة الله و بقيته کمال نعمته و وارث انبيائه و خلفائه ما بلغنا من دهرنا؛ (ابن مشهدي، 1419: ص568)
در فرازي ديگر آمده است:
السلام علي مفرج الکربات... و المنتهي اليه مواريث الانبياء و لديه موجود آثار الاوصياء؛ (ابن طاوس، 1416: ص419)
طبق آنچه در ادعيه و زيارات آمده است، علاوه بر ميراث معنوي پيغمبران گذشته، ميراث علمي ايشان نيز در اختيار مهدي آل محمد عجل الله تعالي فرجه الشريف قرار ميگيرد. در اين خصوص در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است: (السلام عليک يا وارث علوم النبييّن) (کفعمي، 1403: ص495) امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف همراه ذخائر همة انبياي الهي ـ به خصوص گنجينه علوم ايشان ـ ظاهر ميشوند و تمام ويژگيهاي انبيا و اوصيا و ابزار و ادوات رسالت و امامت به ايشان به ارث ميرسد.
5-4. عليم وحکيم
عقل و خرد در عصر ظهور به اوج رشد و کمال ميرسد. حضرت مهدي عليه السلام آگاه ترين مردم است و داراي شخصيتي عليم و حکيم است. در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است:
انت الحکيم الذي لا تجهله الحمية، مجاهدتک في الله ذات مشية الله و مقارعتک في الله ذات انتقام الله و صبرک في الله ذو اناة الله و شکرک ذو مزيد الله و رحمته؛ (ابن مشهدي، 1419: ص569)
سياست شوم بني عباس مبني بر قطع رابطه امام با مردم، موجب توقف عدهاي در امامت و مهدويت شد؛ به گونهاي که به بازگشت ايشان به دوران جاهليت انجاميد و ممکن است مخالفت آنها با امامت و مهدويت تا عصر ظهور نيز ادامه يابد؛ اما حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نه تنها اجازه بازسازي و بازيابي دوران جاهليت و تعصب و عصبيت نميدهند و در عمل انجام شده قرار نميگيرد؛ بلکه در اقدامي حکيمانه به مبارزه با ايشان بر ميخيزد و همة تلاش خود را به کار ميگيرد، تا خواست خداوند متعال مورد پذيرش واقع شود. امام دوازدهم عليه السلام با صبر و استقامت، به تلاش براي بازگشت ايشان به سوي خدا اقدام ميكند و به سپاس از خداوند متعال براي ترويج خداباوري و بهره مندي از رحمت گسترده الهي، ميپردازد و هرگز اقدامي، دور از شأن امامت نخواهد داشت؛ چرا که حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف خزانه دار همه علوم است؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات آمده است:
وانک خازن کل علم و فاتق کل رتق؛ (همان: 587)
امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف موضوعات پيچيدة علمي را بررسي و رموز آنها را بازگشايي ميكند. تمام علوم اولين و آخرين در اختيار آن حضرت است. با ظهور آن حضرت ابواب تمام علوم هستي، گشايش مييابد؛ همان گونه که در زيارات آمده است:
سلام الله و برکاته و تحياته و صلواته علي مولاي صاحب الزمان... و عيبة علمه؛ (ابن طاوس، 1416: ص419)
در فرازي ديگر از ادعيه وارد شده است:
السلام عليک يا معدن العلوم النبوية؛ (ابن مشهدي، 1419: ص586)
بنابراين گنجينه تمام علوم و معارف نظام آفرينش در اختيار امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف است؛ از اين رو در عصر ظهور، تکامل عقول و پرورش و گسترش علوم، رخ خواهد داد و انقلاب علمي امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف باعث رشد و تکامل جامعه ميشود. امام عليه السلام راهنما و الگو قرار مي گيرد؛ همان گونه که خداوند متعال، او را راهنما قرار داده است؛ به همين روي مهدويت، کانون توجه به خداي يکتا قرار خواهد گرفت. در زيارات آن حضرت آمده است:
السلام عليک أيها العلم المنصوب و العلم المصبوب؛ (همان: 568)
دقت در اين فراز نشان ميدهد در عصر ظهور، مهدويت، تنها گزينه انتخاب خواهد بود و گزينه ديگري جز مهدويت پاسخگوي نياز جامعه نخواهد بود؛ چرا که در فلسفه تاريخ و آينده جهان اين آموزه نصب العين قرار خواهد گرفت و جامعه براي تحقق آرمانها ناگزير به عبور از گذرگاه علم و معرفت است و اين گنجينه بي کران در ساية گرايش به علم و حکمت امام دوازدهم عليه السلام ميسّر خواهد بود.
5-5. مؤتمن
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ساحل امني است که کشتي ايمان و ساكنان آن ميتوانند در آن، پهلو گرفته و براي برپايي قسط و عدالت و رسيدن به سعادت و نيل به قلة عبوديت و رشد و کمال و معنويت به او اعتماد كنند. در زيارت سرداب مطهّر آمده است:
سلام الله و برکاته و تحياته و صلواته علي مولاي صاحب الزمان... الامام الموتمن و القائم المعتمد؛ (ابن طاوس، 1416: ص419)
امامت و مهدويت تنها راه سعادتي است که ميشود از گذر آن به حق و حقيقت کامل دست يافت.
5-6. پناه و ياور مهدي باوران
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف پناه و ياور مهدي باوران است. در ادعيه و زيارات آمده است:
و الکهف والعضد و عماد الاسلام و رکن الانام؛ (همان).
در دوران غيبت که از هر طرف و در هر لحظه، امواج خروشان فتنه و شبهات از راه ميرسد و بر حيرت ناشي از غيبت ميافزايد، عنايت به حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به عنوان ياور و پناه مهدي ياوران، جامعه مهدوي را از انحراف مصون ميدارد؛ چرا که حصن حصين ولايت، دژي مستحکم و پناهگاهي امن برابر آفات و آسيبهاي فرهنگي و اعتقادي است و شاخصي براي سنجش اعمال و رفتار مهدي باوران خواهد بود.
5-7. وحيد فريد
توجه و تمسک به امامت و مهدويت، تنها راه سعادت بشريت و نجات از مشکلات جامعه بشري است.رشد و تکامل و هدايت و تحقق همه آرمانها و نکوداشت همة ارزشها با ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معنا خواهد يافت. در ادعيه و زيارات آمده است:
السلام عليک ايها الامام الفريد (همان: 421).
با حضور امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف بهترين دوران زندگي بشر شکل ميگيرد؛ چرا که امامت و مهدويت درخشش خورشيد ولايت است و عصر ظهور مهدي آل محمد عليهم السلام تجلي عبادت و اطاعت است. حضرت مهدي عليه السلام تنها کسي است که تلاش انبياي گذشته از آدم تا خاتم صلي الله عليه و آله و سلم را به ثمر ميرساند. در ادعيه و زيارات آمده است:
السلام عليک أيها الامام الوحيد و القائم الرشيد السلام عليک أيها الإمام الفريد (همان )
امام دوازدهم دردانة خداوند متعال و يگانه عصر و فرزانه روزگار است؛ بنابراين در توصيف شخصيت امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف از منظر ادعيه و زيارات، درمي يابيم كه او بينظير است. کاوش در صفات امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف در سايه دعاوزيارت نشان ميدهد هويت موعود و ماهيت قيام او نه تنها با حرکت انبيا و اولياء الهي عليهم السلام تناقضي ندارد، بلکه مطابق با رسالت ايشان است و به صورت نهضتي تکامل يافته وپرورش يافته نمايان ميشود. امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف، داراي همه صفات پسنديدة انبيا و اوليا الهي عليهم السلام است و قيام او استمرار نهضت آنها و تکميل راه ايشان است. عصر ظهور او، زمان تجديد عهد و پيمان الهي و تکميل آموزههاي ديني و تحقق آرمانهاي جامعه خواهد بود. هر چه در زمان انبياي الهي عليهم السلام از اهداف خداوند متعال و آرزوهاي جامعه آرمان گرا محقق نشده است، در عصر ظهور امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف روي خواهد داد. براي اشاره به اين مطلب از امام رضا عليه السلام آمده است:
ان الامامةهي منزلة الأنبياء و ارث الأوصياء (کليني 1363: ج1، ص200)
حرکت موعود، درمسيري خواهد بود که بستر و زمينه آن را انبيا و اولياي الهي فراهم آوردهاند. ميتوان از تحليل صفات حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات چنين نتيجه گرفت كه تمجيد و نکوداشت مهدويت به مثابه پرورش خاتميت است؛ چرا که برابر معارف نهفته در دعا و زيارت ميراث پيامبران نزد امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف خواهد بود. در زيارت حضرت آمده است:
و أنت يا حجة الله وبقيته کمال نعمته و وارث انبيائه وخلفائه ما بلغنا من دهرنا؛ (ابن مشهدي، 1419: ص 568) امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف در مقام ارج گذاري به رسالت پيامبران است و اين امر حکايت از دغدغه حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در عمل به سنت سفيران هدايت دارد؛ از اين رو با رويکرد دوباره به اديان ابراهيمي به ويژه دين مبين اسلام، آرمانهاي انبيا، حياتي دوباره ميگيرد و در نهضتي تکميلي سنتهاي آغازين اديان ابراهيمي رخ مينمايند. به همين لحاظ، خاتم الاو صياء بودن از خصايص امام دوازدهم عليه السلام به شمار ميآيد و مورد توجه اين نوشتار قرار ميگيرد.
6. ويژگيهاي حضرت مهدي عليه السلام
ويژگيهاي امام زمان عليه السلام ماهيتي متفاوت از صفات امام دوازدهم عليه السلام ندارند. تنها تفاوت آنها با صفت، درپرداختن به وصف اختصاصي به امام زمان عليه السلام ميباشد. خصايص و ويژگيهاي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات، آن حضرت را در دو مورد از ديگران ممتاز ميكند:
1. به لحاظ خاتم الاوصياء بودن حضرت مهدي عليه السلام؛ در ادعيه آمده است:
اللهم فصل علي خاتمهم و قائمهم المستور عن عوالمهم؛ (طوسي، 1411: ص843)
در فراز ديگري آمده است: السلام عليک يا خاتم الاوصياء (ابن طاوس، 1416: ص421).
بر اساس ادعيه امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف، تنهاشخصي است که مقام خاتميت اوصياء را دارد و بعد از او كس ديگري به مقام امامت نميرسد.
2. به لحاظ حکومت جهاني؛ حضرت مهدي مردم را به خداوند متعال دعوت ميکند و در حرکتي نهادينه حکومتي الهي تشکيل ميدهد. امتياز اين حکومت، فرامنطقهاي بودن آن است. در ادعيه مهدوي آمده است:
... وانه الهادي المهدي... و تجمع له ملک المملکات کلّها قريبها و بعيدها و عزيزها و ذليلها حتي يجري حکمه علي کل حکم و تغلب بحقه کل باطل؛ (طوسي، 1411: ص410)
طبق اين فراز و آنچه در فصل بعد ميآيد، تشکيل حکومت يکپارچه جهاني با آن گستردگي و وسعت دامنه، از امتيازات ويژه امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است كه اهداف نظام آفرينش در آن به صورت کامل تحقق خواهد يافت. تحليل و بررسي خصائص امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف در ادعيه و زيارات، نشان ميدهد خاتميت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف امتيازي ويژه و فضيلتي قابل توجه براي آن حضرت به شمار ميآيد و از برقراري حکومت واحد جهاني اسلامي به دست آن حضرت خبر ميدهد؛ چرا که آخرين حجت الهي، مهدي آل محمد عليهم السلام است و تنها در عصر ظهور او عقل وخرد پرورش يافته در سايه تعاليم انبياء و اوصياي الهي با کتاب و سنت خداوند متعال انسجام مييابد و پذيراي حکومت واحد اسلامي در سطح جهان ميشود.
7. مقامات معنوي و شئون امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف
بررسي ساختار صفت، نشان ميدهد كه آن، توسعه قابل توجهي دارد و مقام و شأن را نيز در بر ميگيرد؛ به همين روي، شأن نيز از صفات است؛ ولي به منظور اهتمام به اين بخش از صفات، به صورت مستقل از آنها پژوهش خواهد شد. چرا که جايگاه امام معصوم از آموزههاي مهم تفکر اسلامي است. در روايات، امامت در مرتبهاي بالاتر از نبوت دانسته شده است. در روايتي از امام رضا عليه السلام براي اشاره به اين مطلب آمده است:
ان الامامة خص الله عز وجل بها ابراهيم الخليل عليه السلام بعد النبوة و الخلة مرتبة ثالثة و فضيلة شرفه بها فاشاد بها ذکره فقال اني جاعلک للناس اماما؛ (کليني 1363: ج1، ص199)
امامت، مرتبهاي است که خداوند متعال بعد از مقام نبوت وخليل بودن در مرحله سوم به حضرت ابراهيم عليه السلام عنايت كرد و به او شرافت بخشيده، سپس به اوخطاب کرد: (من تو را براي مردم، امام قرار دادم.) اين پژوهش ميکوشد ضمن تبيين ويژگيهاي شخصي امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف به مقامات معنوي و شئون آن حضرت از منظر ادعيه و زيارات مهدوي اشاره کند. مراد از مقام معنوي، جايگاه رفيع امام عليه السلام نزد خداوند متعال است و رابطه امام معصوم عليه السلام با خدا و قرآن کريم و انبياي الهي مورد توجه قرار ميگيرد؛ به گونهاي که هيچ گزينه ديگري غير از امام عليه السلام را بر نميتابد. به اين مقامات ميتوان تحت عناوين ذيل اشاره كرد.
7-1. داعي الله
اتفاق مهم عصر ظهور، سؤالي است که فرضيههاي متعددي از جمله حکومت، برپايي عدالت و...مي تواند پاسخ آن باشد. واکاوي ادعيه و زيارات، نشان ميدهد رخداد مهم عصر ظهور، دعوت به خداوند متعال است؛ دعوتي که فراخواندن به همة خوبيها است و حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در عصر ظهور، تربيت الهي را بر اساس آن در جامعه نهادينه ميکند. در زيارت آل يس آمده است: (السلام عليک يا داعي الله و رباني آياته؛ (طبرسي، 1386: ج2، ص316)
آنچه در ادامه ميتوان به آن اشاره کرد، اجابت دعوت امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف است.
در ادعيه و زيارات در اشاره به اين مطلب آمده است: (السلام عليک أيها المنتظر المجاب) (ابن طاوس، 1416: ص422)
مرور ادعيه و زيارات نشان ميدهد مهدويت، مورد توجه جهاني قرارگرفته وجامعه جهاني، موعودباوري را نشانه رفته است ومهدويت را مصداق صحيح اين آموزه خواهد يافت؛ به همين دليل به آن، گرايش مييابد.
7-2. باب الله
امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نشانگر راههاي ارتباطي با خداوند متعال است و مهدويت، دروازه همه معارف الهي است. کسب معرفت الهي و درجات روحاني، فقط از باب مهدويت امکان دارد. امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف باب الله است همان گونه که در ادعيه و زيارات آمده است:
السلام عليک يا باب الله و ديان دينه) (طبرسي، 1386: ج2، ص316)
در دعاي ندبه نيز آمده است: أين باب الله الذي منه يوتي؟ (ابن مشهدي، 1419: ص578)
توجه به مهدويت درمان بحران هويت و معنويت، به خصوص در زمان کنوني است و تأسي به آموزه مهدويت و الگو گيري از امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف راه مناسبي براي مبارزه با مدعيان دروغين است. توجه به آن، موجب آشنايي با عرفان ناب اسلامي و رهايي از عرفانهاي کاذب و انحرافي نوظهور است. حرکت در مسير امامت و مهدويت به منزله حرکت در بزرگراه عبادت و رسيدن به سعادت و بلکه تنها راه است؛ همان گونه که در زيارت حضرت آمده است:
السلام عليک يا باب الله الذي لا يوتي الامنه (همان: 586)
7-3. سبيل الله
توجه به مهدويت، توجه به حقيقت است و هرگونه انحراف و انحطاط از آن، موجب هلاکت خواهد شد. در زيارات مهدوي آمده است:
السلام عليک ياسبيل الله الذي من سلک غيره هلک؛ (همان)
مهدويت به عرفان و معرفت، معنا ميبخشد و هر گونه جدايي از آن، شکست محسوب ميگرد و همان گونه که تاريخ شهادت ميدهد، نتيجهاي جز نابودي و هلاکت نخواهد داشت؛ چرا که گريز از مهدويت، درنگ در دنيا و غفلت از آخرت است.
عنايت به آموزه امامت و مهدويت، دريچهاي از حيات ابدي به روي انسان ميگشايد. در زيارات مهدوي آمده است: السلام عليک يا ناظر شجرة طوبي و سدرة المنتهي؛ (همان: 587)
امام دوازدهم عليه السلام با تأمل و تعمق در اين دو مقام بهشتي، بصيرت را پيش روي مهدي باوران قرار ميدهد؛ از اين رو آخرت طلبي و کسب مقام بهشتي در اين آموزه معنا مييابد.
7-4. خليفة الله
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف جانشين خداي متعال است؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است:
السلام عليک يا خليفة الله و ناصر حقه؛ (همان: 569)
تمام اوليا و انبيا خليفة خداوند متعال هستند؛ ولي اتصاف امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف به اين مقام به دليل به ثمر نشستن تلاش و کوشش جانشينان خداوند متعال است؛ چرا که در عصر ظهور، امامتِ جانشين بر حق خداوند متعال در تمام دنيا به ظهور ميرسد و هدف نهايي خداوند متعال از قرار دادن خليفه در زمين به صورت کامل، تحقق مييابد.
7-5. حجة الله
زمين هرگز بدون حجت باقي نميماند. در روايات متعددي آمده است اگر زمين لحظهاي از حجت خالي باشد، اهلش را در کام خود فرو ميبرد. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف حجت خداوند متعال است. در ادعيه و زيارات به منظور اشاره به اين مطلب آمده است:
السلام عليک يا حجة الله و دليل إرادته؛ (طبرسي، 1386: ج2، ص316)
امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف راهنماي مردم است و ايشان را به سوي خدا دعوت ميکند و در مسير عبوديت قرار ميدهد؛ چرا که سخنان خداوند بر زبان او جاري ميشود. در ادعيه آمده است:
و حجتک و لسانک المعبر عنک الناطق بحکمتک؛ (ابن مشهدي، 1419: ص587)
مردم در پرتو نور امام عليه السلام که هرگز به خاموشي نميگرايد، هدايت ميشوند؛ همان گونه که در ادعيه وارد شده است:
السلام عليک يا نورالله الذي لايطفي و يا حجة الله التي لا تخفي؛ (ابن طاوس، 1371: ص307)
7-6. تالي کتاب الله
مقام و جايگاه امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف از منظر ادعيه و زيارات، هماهنگ و برابر با قرآن کريم است. در زيارات مهدوي آمده است:
السلام عليک يا تالي کتاب الله و ترجمانه؛ (طبرسي، 1386: ج2، ص316)
قرآن، بيانگر همه امور است. امام عليه السلام نيز مانند قرآن، همه حقايق و معارف را بيان ميکند. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ترجمان وحي است وکلام الهي را به بهترين وجه ممکن تبيين و تفسير ميکند و با هدايت مردم، حجت را بر ايشان تمام مينمايد.
7-7. بقية الله
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف براي تحقق هدف الهي خداوند از آفرينش، غايب از نظر باقي مانده است.مهدي ستيزيِ گروههاي مختلف، باعث شد خداوند متعال پديده غيبت را پيش روي امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف قرار دهد تا براي احياي کتاب و سنت الهي، باقي بماند؛ در نتيجه از تمام ستيزها و چالشها مصون خواهد ماند و تلاش بيوقفه انبيا و اوليا براي ظهور، نتيجه خواهد داد. در ادعيه و زيارات آمده است: السلام عليک يا بقية الله في أرضه (همان ).
تحقيقات نشان ميدهد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در کنارکعبه با قرائت آيه شريف (بقية الله خير لکم) (هود: 86)
بقا و حضور خويش را به جهانيان اعلام ميکند. او در ادامه نبوت انبيا و امامت اوليا باقي مانده است تا پرچم عزت و اقتدار مسلمين را به اهتزاز در آورد. در زيارت آن حضرت آمده است:
ذخرک الله لنصرة الدين و اعزاز المسلمين و الانتقام من الجاحدين و المارقين؛ (ابن مشهدي، 1419: ص587)
امام دوازدهم عليه السلام براي انجام اين منظور، ستم پيشگان را از بين خواهد برد؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است:
السلام عليک يا بقية الخلائف البر التقي الباقي لإزالة الجور و العدوان؛ (ابن طاوس، 1416: ص422)
7-8. صاحب الزمان
امام در نظام آفرينش، واسطه فيض و حلقه ارتباط مردم با خدا است. وجود امام در هر عصري و براي هر نسلي ضرورت دارد. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف خليفه خداوند متعال پس از انبيا و اوليا است. او امير هستي است و زمان به دست او است و گذر زمان مشکلي در امامتش ايجاد نميکند. در ادعيه و زيارات مهدوي آمده است:
سلام الله و برکاته و تحياته و صلواته علي مولاي صاحب الزمان؛ (ابن طاوس، 1416: ص419)
خداوند متعال به امام دوازدهم عليه السلامعمري طولاني عنايت نموده است و تا هر زمان اراده کند، طول عمر حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ادامه خواهد داشت و خلافت الهي را در زمين عهده دار خواهد بود. در فرازي از ادعيه و زيارات آمده است: (وصاحب الدهور و العصور) (همان)
در حقيقت، دوران امامت و خلافت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مدتي طولاني خواهد داشت و حضرت در عصر غيبت نيز به عنوان جانشين خداوند، هدف از نظام آفرينش را تحقق ميبخشد، چرا که ايام، متعلق به امامت او است و زمام امور هستي در دست با کفايت او ا ست.
7-9. ميثاق الله
طرح مسأله امامت و مهدويت به آغاز نظام آفرينش باز ميگردد. پيامبران عليهم السلام باتوجه به آن در طول تاريخ، مردم را هدايت كردند و براي رويارويي با آن آماده ساختند. در ادعيه و زيارات با اشاره به عهد و پيمان انبياي الهي براي ايجاد بستري مناسب براي مهدويت آمده است:
السلام عليک يا ميثاق الله الذي اخذه و وکده؛ (طبرسي، 1386: ج2، ص316)
گويي سير نظام مند قانون هستي، در سايه هدايت انبيا و اوليا، امامت و مهدويت را هدف خويش قرار داده است و از همان آغاز راه، پيماني ناگسستني بين حق و حقيقت و امامت و مهدويت بسته شده است. انبيا با وفاداري به اين پيمان، نبوت و رسالت را به اتمام رساندند. همه آنها زمينه را براي حضور و ظهور آن امام همام آماده نمودهاند و تمام رنجها و مشکلات را به اميد رسيدن به حضور سبز او در نظام آفرينش به جان خريدهاند.
اين، بيانگر عظمت شأن و مقام عالي حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است که افرادي چون انبياي اولوالعزم نيز به خدمت او قامت افراشته و همت بلند داشتهاند، تا بشريت لياقت بهره مندي از وجود نازنين و مبارک او را داشته باشند. اين مقام، نزد خداوند متعال بسيار ستوده و ارزشمند است؛ چرا که از همه مقربان درگاه در خصوص آن، عهد و پيمان گرفته شده است، تا با حرکتي هماهنگ و شايستة آن به روزگار رهايي و محتواي وعده الهي بشارت دهند.
7-10. وعد الله
خداوند متعال به آمدن حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف بشارت داده است. در ادعيه و زيارات آمده است:
السلام عليک يا وعدالله الذي ضمنه، السلام عليک أيها العلم المنصوب، و العلم المصبوب و الغوث و الرحمة الواسعة وعداً غير مکذوب؛ (همان)
ظهور امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف توسط خداوند تضمين شده است. به يقين روزي فرا خواهد رسيد که بشريت، شاهد تحقق اين وعده الهي باشد و به رغم طولاني شدن غيبت و حيرت و فزوني شبهات، ظهور امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف را درک كند. ممکن است غيبت حضرتش همچنان به طول انجامد و سالها ادامه داشته باشد و يأس و نااميدي عده زيادي را گرفتار كند و ارزشها تغيير يافته، ظلم و جور بيش از پيش گسترش يابد؛ ولي خروش اين امواج مرده، ديري نميپايد؛ چرا که خداوند متعال، مسير تاريخ را به سوي ظهور قائم آل محمد عجل الله تعالي فرجه الشريف قرار داده است و فرجام تاريخ را هماهنگ با قالب مهدويت ريخته است؛ به گونهاي که هرگز نميتوان مسير تاريخ را تغيير داد و مسأله امامت و مهدويت را تکذيب کرد؛ همان گونه که در برخي از زيارات آمده است:
وأنت الشافع الذي لاتنازع والولي الذي لاتدافع؛ (ابن مشهدي، 1419: ص587)
تحليل و بررسي ويژگيهاي شخصي حضرت مهدي عليه السلام درسايه ادعيه و زيارات نشان ميدهد ماهيت موعود، فراتر از نام و شمايل او در انديشه اسلامي تعريف شده است و قامت رعناي اين آموزه در جامه مندرس مدعيان نميگنجد؛ چراکه باطن آموزه مهدويت و حقيقت ماهيت امام دوازدهم عليه السلام خليفه خداوند متعال شناخته شده است؛ به گونهاي که رابطه انسان با خدا در سايه امام معنا مييابد و ضمانت اجراي احکام الهي به امام شناخته ميشود. به اين لحاظ در روايتي از امام هشتم عليه السلام آمده است:
بالامام تمام الصلاة و الزکاة و الصيام و الحج و الجهاد و توفير الفئ و الصدقات و امضاء الحدود ومنع الثغور و الأطراف؛ (کليني، 1363: ج1، ص200)
بنابراين کارکردگرايي امام در قرائت صحيح از دين و معنا بخشي به فروع دين و مرزبندي توحيد و شرک است. نمود اين جايگاه درباره امام دوازدهم عليه السلام ذيل شئون امام در اين نوشتار مورد توجه قرار خواهد گرفت.
8. شئون امام مهدي عليه السلام در ادعيه و زيارات
بررسي ساختار شئون نشان ميدهد شأن نيز در زمرة صفات قرار ميگيرد؛ ولي به منظور اهتمام به شأن امام در انديشه اسلامي وتحليل بهتر آنها در اين نوشتار، تحت عنوان فوق مورد پژوهش قرار گرفته اند؛ از اين رو ميتوان گفت: امام، جايگاه ويژهاي در نظام آفرينش دارد؛ به گونهاي که هيچ کس نميتوانددر اين مرتبه و مقام، جايگزين امام شود و چنانچه شخصي حتي به صفات انبيا تخلق داشته باشد، مستلزم امامت او نخواهد شد؛ از اين رو وقتي حضرت ابراهيم عليه السلام از رسيدن به مقام امامت مسرور شد و امامت ذرية خويش را از خداوند متعال ميپرسد، به او خطاب ميشود: لاينال عهدي الظالمين
خداوند متعال چهرههاي خاصي را براي اين مسئوليت مهم بر گزيده است. در نتيجه امامت، شأن ويژهاي دارد و شئون، بيانگر عظمت و ابهت وشکوه هر چه بيشتر امامت است؛ به گونهاي كه حتي بيشتر پيامبران نميتوانند به مرتبة امامت نائل آيند و چهرهاي غير از امام معصوم در اين جايگاه، کارآمد نيست. اكنون به بررسي شئون آن حضرت ميپردازيم:
8-1. معصوم (عصمت امام دوازدهم)
امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف شأن و جايگاه ويژهاي نزد خداوند متعال دارد. نفس او پاک و مطهر از هر گونه رذيله اخلاقي و بدور از هر گونه پليدي است. در ادعيه و زيارات آمده است:
و عصمته من الذنوب و برأته من العيوب و أطلعته علي الغيوب و أنعمت عليه و طهرته من الرجس و نقّيته من الدنس؛ (صدوق، 1363: ص514)
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف معصوم است و هرگز گناهي دربارة او تصور نميشود. آن حضرت از هرگونه عيب و ايرادي مبرا است.
اخلاق آن حضرت، پاکيزه از هر گونه آلودگي و لغزش است. امام عصر عليه السلامبرگزيده خداوند متعال و همه مقربان درگاه الهي است؛ به همين روي ماهيت موعود، معصوم و مصون از خطا بوده، رفتار او تظاهر به معنويت نيست و نيازي به تشريفات و حرکت نمادين زاهدانه و عارف پيشه ندارد؛ چراکه او شأن خاصي دارد که براي ديگران با اکتساب و تمرين، قابل دست يابي نيست و امامت موهبتي الهي است که خداوند متعال، به لايق آن، عنايت ميکند.
8-2. ولي الله
ولايت هسته مرکزي بينش و بصيرت در انديشه اسلامي شناخته شده است. باورداشت به مهدويت بدون ولايت مداري امام دوازدهم عليه السلام اساس و بنياني نخواهد داشت؛ چرا که وجود امام براي جامعه، آثار و برکات فراواني دارد و به برکت ولايت تکويني او، آرامش و امنيت بر نظام آفرينش، حکمفرما ميشود؛ به همين روي، امام از ناحيه خداوند متعال بر جامعه ولايت دارد.
امام دوازدهم عليه السلام با ولايت خويش به جريان حق و حقيقت در شريانهاي جامعه جهاني معنا ميبخشد و حکومت عدل الهي را برپا ميكند. ولايت و سرپرستي امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف تجلي حاکميت الهي است و اطاعت از او اطاعت از خداوند متعال است. در ادعيه و زيارات آمده است: (السلام عليک ياولي الله). (ابن مشهدي، 1419: ص589)
بنابراين، تصور مديريت کلان جامعه تحت آموزهاي غير از مهدويت، خاستگاه معقولي نمينمايد و نتيجهاي جز انحراف و دوري از واقعيت نخواهد داشت، در نتيجه باورمندي به ولايت امام عصر بر واقعيت اين انديشه راهبردي و کاربردي تأکيد ميکند.
8-3. ولي الاحکام
مديريت و ولايت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف همه امور را در بر ميگيرد. علاوه بر ولايت مطلقه امام دوازدهم عليه السلامبه ولايت ايشان بر احکام نيز به صورت خاص اشاره شده است. در ادعيه و زيارات آمده است:
سلام الله... علي مولاي صاحب الزمان... و ولي الاحکام، (ابن طاوس، 1416: ص419)
امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف با توجه به جايگاه امام معصوم در نظام آفرينش و بهره مندي از معارف الهي، قانون الهي و جهاني را تهيه و تدوين ميكند و بر اساس آن، احکام اسلامي جاري ميشود. اين احکام، از ناحيه خداوند متعال است و از زبان حضرت مهدي صادر ميشود؛ همان گونه که در زيارات و ادعيه آمده است:
و حجتک علي خلقک و لسانک المعبر عنک باذنک الناطق بحکمک؛ (ابن طاوس، 1371: ص307)
8-4. شاهد و ناظر براعمال
امام دوازدهم عجل الله تعالي فرجه الشريف شاهد و ناظر بر اعمال است. در زيارت حضرت مهدي عليه السلام در روز جمعه آمده است: (السلام عليک يا عين الله في خلقه) در فرازي ديگر آمده است (وعينک الناظرة علي بريتک و شاهدک علي خلقک) (طوسي، 1411: ص408).
حفظ نظام آفرينش، وابسته به حجت الهي است و حتي اگر براي لحظهاي زمين از حجت خالي باشد، اهلش را فرو خواهد برد. آرامش و امنيت و قابليت حيات در اين مجموعة عظيم خلقت با همه گستر? وجود و امکاناتش مرهون وجود نازنين امام عليه السلام است.
بنابراين حضور او در هر عصري و براي هر نسلي گزينهاي اجتناب ناپذير و امري ضروري و مسلم به شمار ميآيد. بنابر آنچه در ادعيه و زيارات آمده است، شاهد بودن آن حضرت به معناي حضور نقش آفرين امام در راستاي حفظ و بقاي نظم هستي نيز از شئون حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است.در ادعيه با اشاره به اين مطلب، آمده است:
أشهد الله وأشهدک يامولاي بهذا ظاهره کباطنه و سره کعلانيته و أنت الشاهد علي ذلک؛ (ابن مشهدي، 1419: ص588)
در نتيجه هيچ کس جز امام عليه السلام ياراي تامين هدف آفرينش و مقام خليفة اللهي را ندارد.
8-5. ميزان الاعمال
حضرت صاحب الامر عليه السلام در جايگاه انسان کامل، الگو و راهنماي بشريت است. مهدويت نيز به عنوان يک دکترين به معناي انديشه راهبردي و کاربردي، بسيار در خور توجه است. احساس حضور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ميتواند حضرتش را به عنوان ميزان الاعمال قرار دهد. شاهد بودن حضرت صاحب الامر عليه السلام آن قدر مهم است که به تصريح ادعيه و زيارات، عملي بدون عنايت او و هماهنگي حضرتش پذيرفته نميشود؛ همان گونه که در ادعيه و زيارات آمده است:
اشهد أن بولايتک تقبل الاعمال و تزکي الافعال و تضاعف الحسنات. فمن جاء بولايتک و اعترف بامامتک قبلت اعماله و صدقت اقواله و تضاعفت حسناته و محيت سيئاته و من عدل عن ولايتک و جهل معرفتک و استبدل بک غيرک أکبّه الله علي منخره في النار و لم يقبل الله له عملا؛ (همان: 587) بنابر اين از ديگر شئون حضرت صاحب الامر عجل الله تعالي فرجه الشريف ميزان الاعمال بودن ايشان است. منش و روش آن حضرت، معيار مناسبي براي پرهيز از افراط و تفريط است. ادعيه و زيارات مهدوي نيز بر هماهنگي ماهيت موعود و ويژگيهاي شخصي او با انبيا و اولياي الهي دلالت ميکنند.
واکاوي شئون و مقامات معنوي امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف چنين مينمايد كه بهترين رتبه و جايگاه حقوقي در انديشه اسلامي براي امام به عنوان کامل ترين و برترين شخصيت الهي شناخته شده است؛ چرا که آموزه امامت در انديشه اسلامي در مرتبهاي بالاتر از نبوت قرار دارد و امام در مرحلهاي است که هيچ فردي را توان رسيدن به مرتبه او نيست و رتبه او گزينه ديگري غير از امام معصوم را برنمي تابد. براي اشاره به اين مطلب در روايتي از امام هشتم عليه السلام آمده است:
الامام واحد دهره ولايدانيه احد و لايعادله عالم ولايوجد منه بدل ولا له مثل و لا نظير؛ امام، يگانه دوران خويش است و هيچ شخصي با او برابري نميکند. دانشمندي مانند او نيست و جايگزيني براي او و شخصيتي مثل او و شبيه او يافت نميشود.
نتيجه گيري
مرور منابع مهدويت نشان ميدهد قريب به صد دعا و زيارت به مسأله مهدويت ميپردازد. بخشي از آنها به منظور تعجيل ظهور وارد شده اند و استمرار و مداومت بر آنها موجب تسريع در امر ظهور شناخته شده است؛ ولي بيشتر آنها براي گسترش معرفت و افزايش بينش و بصيرت جامعه دربارة مهدويت وارد شده اند. بررسي آنها نشان ميدهد معارف مهدويت دو حوزه عمده ويژگيهاي شخصي و نوعي امام دوازدهم عليه السلام را نشانه رفته اند.
آنچه در اين مقاله تحليل شد چنين مينمايد كه ماهيت موعود در انديشه اسلامي به ويژه از ديدگاه شيعي، معين و مشخص است و هويت شخصي و ويژگيهاي شخصي او اعم از نام، نسب، کنيه در چهار محور، قريب به هشت لقب و بيست و پنج صفت مورد تأکيد قرارگرفته است.
منابع
1. قرآن كريم
2. ابن طاوس، سيدعلي بن موسي، اقبال الاعمال، قم، مكتبة الاعلام الاسلامي، 1414ق.
3. ــــــــــــــــــــــــــــــ، جمال الاسبوع، تهران، موسسة الآفاق، 1371ش.
4. ــــــــــــــــــــــــــــــ، فلاح السائل، قم، مكتبة الاعلام الاسلامي، 1370ش.
5. ــــــــــــــــــــــــــــــ، كشف المحجة، نجف، منشورات المطبعة الحيدريه، 1370ق.
6. ــــــــــــــــــــــــــــــ، مهج الدعوات، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1375ش.
7. ــــــــــــــــــــــــــــــ، مصباح الزائر، قم، موسسة آل البيت، 1416ق.
8. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، تهران، موسسة نشر الفقاهه، 1427ق.
9. ابن هبة الله، سعيد، دعوات، قم، مدرسة الامام المهدي، 1407ق.
10. امام سجاد عليه السلام، صحيفه سجاديه، قم، خادم الرضا، 1381ش.
11. بهاء الدين، محمد بن حسين بن عبدالصمد، مفتاح الفلاح، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1324ق.
12. حر عاملي، محمد بن حسن، امل الآمل، بغداد، مكتبة الاندلس، بيتا.
13. حلي، احمد بن فهد، عدة الداعي، قم، وجداني، بيتا.
14. صدوق، محمد بن علي بن الحسين، ثواب الاعمال، قم، منشورات رضي، چ2، 1368ش.
15. ــــــــــــــــــــــــــــــ، كمال الدين، قم، موسسة نشر اسلامي، 1363ش.
16. ــــــــــــــــــــــــــــــ، من لايحضره الفقيه، قم، موسسة نشر اسلامي، چ2، بيتا.
17. طبرسي، احمد بن علي، احتجاج، نجف اشرف، 1386ش.
18. طبري، محمد بن جرير، دلائل الامامة، قم، موسسة البعثة، 1413ق.
19. طوسي، محمد بن حسن، الغيبة، قم، موسسة المعارف الاسلامية، 1411ق.
20. ــــــــــــــــــــــــ، الفهرست، قم، موسسة نشر اسلامي، 1417ق.
21. ــــــــــــــــــــــــ، مصباح المتهجد، بيروت، موسسة فقه الشيعة، 1411ق.
22. عاملي جزيني، محمد بن مكي، المزار، قم، موسسة امام مهدي، 1410ق.
23. عسکري، ابوهلال، فروق اللغة، قم، موسسه نشر اسلامي، 1412ق.
24. قيومي، شيخ جواد، صحيفة المهدي، قم، موسسة نشر اسلامي، چ2، 1357ش.
25. كفعمي، ابراهيم بن علي، مصباح كفعمي، بيروت، موسسة الاعلمي، چ2، 1403ق.
26. كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چ5، 1363ش.
27. مجتهدي، سيد مرتضي، صحيفه مهديه، قم، دارالثقلين، 1379ش.
28. مجلسي، علامه محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، موسسة اللواء، چ2، 1403ق.
29. مشهدي، محمد بن جعفر، المزار، قم، نشر قيوم، 1419ق.
30. مفيد، محمد بن محمد بن نعمان، المزار، بيروت، چ2، 1414ق.
31. موسوي اصفهاني، ميرزا محمد تقي، مكيال المكارم، بيروت، موسسة الاعلمي، 1421ق.
32. نجاشي، احمد بن علي بن احمد، رجال، قم، موسسة نشر اسلامي، چ5، 1416ق.
33. نعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة نعماني، قم، انوار المهدي، بيتا.
واسطي زبيدي، سيد محمد مرتضي الحسيني، تاج العروس، بيروت، دارالفکر، 1414ق.
نویسنده:
سيدمجتبي معنوي