چکیده
علم غیب مسئلهای کلامی و فرامذهبی است و نقش زیرساختی نسبت به دیگر مباحث کلامی دارد. متفکران اسلامی از جمله متکلمان معتزله واشاعره با توجه به پیشینه قرآنی ـ روایی آن و اهمیت و جایگاه حساسی که در نظام اعتقادات اسلامی دارد، از دیرباز تا کنون با عنایت ویژه و با مبانی و رویکردهای متفاوت بر آن نظر انداختهاند. این جستار بر آن است، از رهگذر نمایاندن آرا و اندیشههای معرفتشناسانه دو چهره شاخص به نمایندگی از دو مکتب کلامی گفتهشده، قاضی عبدالجبار معتزلی (359ـ415ق) و ابوحامد غزالی اشعری
شیعه و عرفان
1- ایمان و عقاید
در كلمات امیرالمؤمنین علیه السلام ادیان، بخصوص دین مبین اسلام، به عنوان عامل كلی تغییر در جوامع معرفی شده است. در برخی عبارات به طور كلی، درباره دین بحث شده و از تحرك آفرینی و تحول زایی آن یاد شده است. طبق بیانات حضرت، وقتی در یك جامعه عقاید و ارزش های دینی میان مردم جریان نداشته باشد، پراكندگی و تفرق اجتماعی پدید می آید و قوه محركه ای كه بتواند انرژی موجود در جامعه را به فعلیت درآورد و آثار و نتایج عینی از آن تحصیل نماید، مفقود خواهد بود.
«فانظروا الی مواقع نعم الله
چکیده
وحی و کیفیت نزول آن از آغاز بعثت پیامبر(ص)، کانون توجه اندیشمندان بوده است. فرابشریبودن مبدأ وحی و بشربودن دریافتکننده آنْ فرایند فهم حقیقت وحی، چگونگی نزول، قرائت و تبیین آن و مسائلی از این دست را دشوار کرده است. اختلاف در تفسیر و قرائت این پدیده نزد وحیپژوهان از جمله فیلسوفان و نواندیشان عقلگرا شاهدی بر این مدعا است. این پژوهش روش فهم اندیشمندان وحیپژوه در ارائه قرائتی از وحی را بستر شکلگیری اختلاف میداند و در بحثی مقارن، وحیشناسی در نوگرایانِ دینی همچون نصر حامد ابوزید را که
رضا به محبت بستگی دارد؛ اگر محبت حاصل شد رضایت هم حاصل می آید و چنانچه رضا متعلق به محبوب باشد، این محبت، به رضای الهی از قضا و قدر می انجامد؛ زیرا می داند که دوست برای دوست جز خیر نمی خواهد. امام صادق(ع) فرمود: «آگاه ترین مردم به خدا، راضی ترین آنها است از خدای عزوجل. حضرت علی(ع) می فرمایند: هر که به آنچه قسمت اوست راضی باشد، تن او در آسایش است.
رضا در لغت به معنای خشنودی[1]و ضد سخط[2] است و به معنای اختیار کردن[3] نیز آمده است و اصل این ماده به موافقت میل آدمی به آنچه با آن مواجه
چکیده
خراسان به دلایلی چون دوری از مرکز خلافت، همواره مرکز تصوف بوده است، چنانکه شیعیان و معارضان سیاسی نیز به آن توجه داشتهاند. تصوفی که امروزه از آن یاد میشود، حاصل واکنشهای مکتب خراسان در برابر ابنعربی و شارحانش، چه در سلوک و چه در نظر (وحدت وجود)، است. نوع سلوک مشایخ خراسان در اندیشههای نظری ایشان تأثیرگذار بوده است. از این رهگذر، تفاوتهایی مبنایی و اساسی بین خود و مکتب ابنعربی مییافتند. پیدایش روش «وجه خاص» پس از روش «سلوک شطّار» فقط با بررسی این گونه از تفاوتها توجیهپذیر
اخلاق عبارت است از تعديل غرايز و عواطف و رعايت حق و عدالت. عالي ترين تعريفي كه براي واژه عدل كرده اند عبارت است از«قرار دادن هر چيز در محل خويش» با توجه به اين تعريف محبت و شفقت در جاي خويش يك عمل اخلاقي است و خشم و غضب هم در جاي خود يك دستور اخلاقي، شهوت در جاي خود لازم و عفت هم در مورد خود ضروري است، دفاع از خود و صيانت جان در جايش لازم و ايثار هم در محل خودش محبوب. اگر هر يك از آنها جابجا شود خلاف اخلاق است و اگر زياد و كم هم گردد خلاف اخلاق مي باشد.
در رابطه با اينكه اخلاق چيست و
«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معنای شدت حرارت گرفته شده و به معنای سوزانیدن می باشد.(1) چون در این ماه گناهان انسان بخشیده می شود، به این ماه مبارک رمضان گفته اند.
پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «انما سمی الرمضان لانه یرمض الذنوب؛(2) ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را می سوزاند.»
رمضان نام یکی از ماه های قمری و تنها ماه قمری است که نامش در قرآن آمده است و یکی از چهار ماهی است که خداوند متعال جنگ را در آن حرام کرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)
در این
ابوسعید ابوالخیر (357-440ق)، از عارفان شاخص دوران سامانی و غزنوی است که سهمی ویژه در رواج مفاهیم عرفانی در شعر فارسی داشته است. اشعار عرفانی منسوب به او، اغلب در نسخ متأخر جمعآوری شده؛ با این حال با تحلیل آنها، میتوان سیری از چگونگی و محدوده زمانی ورود مفاهیم شیعی به رباعیات عرفانی، ارائه کرد. در این مقاله به روش تحلیلی، مفاهیمی چون: توسل و شفاعت در اندیشه و اشعار مناجاتی و منقبتی ابوسعید بررسی شده و ضمن مقایسه ساختار و مفهوم این اشعار با دیگر نمونههای مشابه ادب فارسی، درستی انتساب اشعار
چکیده
بعد از قرآن کریم، سنت نبوی ارزشمندترین منبع برای مسلمانان است که حفظ آن و خودداری از بدعت در آن، همواره مورد تأکید پیامبر اکرم (ص) بوده است، تا جایی که برخی از اهل سنت، آن را ثقل دوم در حدیث ثقلین دانستهاند. علیرغم اهتمام مسلمین به حفظ سنت و پیروی از آن، شواهد فراوان حاکی از تغییرات تأثربرانگیزی در آن است؛ بهگونهای که کسی را جرئت انکار این تغییرات نیست.
سؤال این است که تغییرات مزبور معلول چیست. بیتردید عوامل گوناگونی در این تغییرات تأثیرگذار بوده است و به نظر میرسد که یکی از آن
صداقت و راستی از خصوصیات عالی اخلاق انسانی است كه در آموزه های اسلامی از زمینه های اساسی ارجمندی و نیك بختی انسان شناخته شده است. پیشوای صادقان و مولای متقیّان، صداقت را ارجمندترین و والاترین صفت،(2) معرّفی كرده و از راستگویی به عنوان اساس هر نوع اصلاحِ فردی و اجتماعی نام برده است:
اَلصِّدْقُ صَلاحُ كُلِّ شَیْ ءٍ.(3)
راستگویی مایه صلاح هرچیز است.
در مقابل، كذب و دروغگویی را ریشه همه فسادها و سرچشمه همه تباهی ها دانسته است:
اَلْكِذْبُ فَسادُ كُلِّ شَیْ