شیعه امامیه در یک دسته از اصول معتزله در دسته دیگر از اشاعره فاصله گرفته، اما در میان این سه فرقه، اصول فرا وانی هست که همه در آنها وحدت نظر دارند و این بهترین وسیله است که همه مسلمانان تحت این اصول در خیمه واحدی به سرببرند و مفاد آیه شریفه را که میفرماید«انما المومنون اخوة» تجسم بخشند.- قدمت مکتب اعتزال مکتب اعتزال؛ یک مکتب کلامی است که در سال ۱۰۵ ه ق، به وسیله واصل بن عطا پیریزی شد. او از مکتب حسن بصری (متوفای ۱۱ ه) فاصله گرفت و گروهی را تربیت کرد. پیروان واصل، به خاطر مبارزه با مکتبهای
تاریخ کلام شیعه
گرچه اطلاع دقیقی از تاریخ كاربرد «روش كلامی» در دست نیست و نمیتوان به صراحت تبیین روشهای كلامی را از آثار متكلمان سلف سراغ گرفت، ولی اشارتی كه شهرستانی در «الملل والنحل» دارد، تاحدودی راهگشاست. وی در مقام بیان اختلاف معتزله و متكلمان سلف در باب «صفات» از مناظرهی سلف بر اساس «قول اقناعی» نه بر اساس «قانون كلامی» سخن به میان میآورد (۱) و سپس در نقل مناظرهی ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری با استادش ابوعلی جبائی در بارهی بعضی از مسایل «حسن و قبح» ، آورده است كه «اشعری» پس از بازماندن
این مقاله با بررسی جریان فکری اخباریگری، به ویژگی ها و فراز و فرود این جریان پرداخته است و عقل ستیزی را مهم ترین ویژگی این جریان می داند. در این مقاله، جایگاه عقل در این اندیشه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.اخباریان عالمان و فقیهانی نصگرا بودند که در دامان تفکر شیعی پدید آمدند. این گروه با اندیشه عقل گرایانه اصولیان و متکلّمان به ستیزه برخاستند و در سرزنش عقل و نکوهش عالمان عقلگرا، عنان بیان و بنان را رها ساختند. در این نوشتار، ضمن بیان تاریخچه اخباریگری و منشأ پیدایش این طرز تفکر و برخی دیگر
بهرهگيري از عقل و تفكر عقلي و اعتبار آن در معارف ديني، مسئلهاي است كه از ديرباز در قلمرو انديشة ديني كانون توجه بوده است. در قلمرو اسلامي، مكاتب گوناگون كلامي نه تنها اعتبار عقل و تفكر عقلي را به منزلة منبعي براي رسيدن به معارف ديني به رسميت ميشناسند، بهرهگيري از عقل را در اين زمينه واجب ميدانند. متكلمان براي اثبات اين امر استدلالهايي نيز ترتيب دادهاند. البته دربارة اينكه وجوب نظر از احكام عقلي است يا سمعي، ميان متكلمان عدليه و اشاعره اختلافنظر ديده ميشود. در اين مقاله استدلالهاي
علم کلام علمی است صد در صد اسلامی، که ریشه در قرآن و حدیث دارد، در واقع عامل پیدایش مباحث و مسائل کلامی قرآن کریم، احادیث و روایات پیامبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت(ع)بوده است، لذا تاریخ پیدایی کلام اسلامی به عصر پیامبر اکرم و زمان نزول قرآن کریم میرسد. هر چند برخی در صدد القای این نکته هستند که کلام اسلامی ریشه در کلام مسیحیت و یهودیت و همچنین فلسفه یونان دارد. چرا که کلام اسلامی توسط معتزله آغاز شد آنان نیز متأثر از فلسفه یونان بودند.نوشتار حاضر در صدد رفع و دفع این انحرافات و بیان اصیل
ساختار عقاید عبارت است از چند عنوان کلی که به ترتیب خاصی چینش شده اند و برای اشاره به مجموع باورهای بنیادین اسلامی به کار می روند. مجموع این عناوین، در سنت کلامی، اصول دین نامیده می شوند. متکلمان اسلامی علاوه بر محتوای عقیده به ساختار عقاید اسلامی نیز توجه داشته اند. توجه ایشان به ساختار عقیده به گونه های مختلف نمود یافته؛ یعنی گاه به ساختار خاصی تصریح کرده و حتی آن را توجیه کرده اند و گاه صرفا در مقام فصل بندی کتب اعتقادی ساختاری را مبنا قرار داده اند. مقاله حاضر با نگاهی گونه شناسانه و
علم کلام از زمان آغاز تاکنون تحولات زیادی داشته است. سه مکتب مهم در این دانش، یعنی اعتزال، اشعریت و شیعه، بیش ترین بحث ها و مهمترین تحولات را در مقایسه با دیگر نحله ها درون خود داشته اند.علم کلام از زمان آغاز تاکنون تحولات زیادی داشته است. سه مکتب مهم در این دانش، یعنی اعتزال، اشعریت و شیعه، بیش ترین بحث ها و مهمترین تحولات را در مقایسه با دیگر نحله ها درون خود داشته اند. نسبت میان فلسفه و کلام از جمله مباحثی است که دربارة هر سه مکتب مطرح است. سؤال اساسی در این باره این است که این سه مکتب از
علم کلام در جهت فهم، تبیین، توجیه و دفاع از تعالیم دینی شکل گرفته است. متکلم نقش واسطه میان نصوص دینی و ذهن و زبان مخاطبان را بر عهده داشته و غالباً همگام و همراه با تحولات زمانه و زمینه، تغییراتی در مفهوم سازی و بهره جویی از دستگاه های مفهومی موجود ایجاد کرده است. به موازات تطور و تحول در علم کلام، طبقه بندی تعالیم دینی به طور عام و آموزه های اعتقادی به طور خاص نیز دچار تحول شده است. گرچه لزوماً این تحول به معنای کامل شدن و دقیق تر شدن نبوده است، ولی بیشتر، سمت و سوی دقت در روش شناسی و عمق در
کلام شیعی؛ دورههای تاریخی، رویکردهای فکری علم كلام مانند دیگر علوم سیر تحول و تطور خاص خود را دارد. بر همین اساس علمی تاریخمند است كه به ارائه تصویر صحیحی از سیر تطور، بررسی تاریخی مسائل و مباحث آن نزد متكلمان در دورهها و مراحل گوناگون تاریخ نیازمند است. متأسفانه این نكته مهم بهطور معمول مورد غفلت متكلمان بوده است. اما ضرورت جدی آن در دهههای اخیر سبب شده است برخی به این مسأله توجه بیشتر داشته، و حتی جزء مواد درسی برخی از مراكز تخصصی این رشته تحصیلی قرار گیرد.به همین جهت متكلمان امامیه
2. اصول اعتقادات - با توجه به اینکه دانش کلام متکفل بحث از اصول اعتقادات است، شایسته است اصول اعتقادات و شاخص های مورد نظر در تمایز اصول و فروع نیز مشخص شوند. چنان که پیداست، از دیرباز، مجموعه معارف دینی را به دو بخش اصول و فروع دین تقسیم می کرده و بر اساس آن مباحث را سامان می داده اند. اینکه این تقسیم بندی ملاک داشته یا نه، جامع بوده یا نه، نیازمند تأمل بیشتر است. اما اجمالاً یادآور می شویم که در ترسیم جغرافیا برای تعالیم دینی، می توان از چهار دسته عمده نام برد که حکم هرکدام به لحاظ معرفت